به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 20
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 مهر 90 [ 10:39]
    تاریخ عضویت
    1389-8-19
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    1,782
    سطح
    24
    Points: 1,782, Level: 24
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    17

    تشکرشده 17 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    برزخ نامزدي من...

    سلام و سپاس بي پايان...
    مختصري از شرح حال خودم و مشكلم رو مي نويسم. اميد آن دارم كه راه درست رو پيدا كنم.
    يه روز بعد از كنكور سراسري 87 برادر بزرگم فوت كرد.(تصادف) 21 سالش بود...............
    همون سال دانشگاه سراسري رشته مهندسي شيمي قبول شدم. با قلبي آكنده از اندوه و درد و وضعيت نابسامان روحي وارد دانشگاه شدم... افت شديد تحصيلي پيدا كردم. روزهاي تلخي بود. تنها حضور يك شريك و همدم مادام العمر مي تونست منو به زندگي برگردونه. يه سال بعد با علي، متولد66 ليسانس نفت،ترك زبان( خودم لر زبانم) پسري مؤمن و متعهد و مذهبي و مهربان كه توسط دوست نزديكم به او معرفي شده بودم آشنا شدم. از آنجا كه در خانوده اي مذهبي،سرشناس و آبرومند رشد كردم سريعاً به خانوادم انتقال دادم. بعد از يه ماه نامزد شديم(محرميت)...
    الان يه سال و 2ماهه كه نامزديم. اون رفته خدمت و منم مشغول درس و دانشگاهم. اوايل خيلي آيده ال هم بوديم با تفاهم و علاقه و احترامي كه زبانزد شد. پس از چندي متوجه شدم كه علي به شدت تعصبي،غيرتي،حساس،مرموز و گه گاه بدبينه... و اين براي من يعني فاجعه... (مني كه پدرم روحاني و قاضي است،مني كه از نجيب ترين دختراي دانشگاهم) حس ميكنم سرنوشت بدجوري در حق من اجحاف كرده. علي بارها و بارها سر مسايل كوچك رفتاري-اخلاقي با من جروبحث آنچناني كرده. طوري شده كه اين روزا ديگه به مرز جنون رسيدم. ميخوام به اين كابوس خاتمه بدم...
    الان كه عميق تر و عاقلانه تر مي انديشم به اين نتيجه مي رسم كه شايد از فرط تنهايي و استيصال به اين نامزدي تن دادم. ديوانه وار همو دوس داشتيم.براي ساختن يه زندگي عالي و ايده ال و مستحكم بسيار تلاش كردم. ولي افسوس كه علي با تعصب بي جاش و محدود كردن من به كلي اين عشق رو ويران كرد.
    ناگفته نمونه كه علي اولين خواستگار من بود و من دختر كاملي هستم(ايمان،اصالت،اخلاق،زي ايي،تحصيلات،مهرورزي،عاطف ،هنرمندي،خانه داري و ...) كه شك ندارم هر مردي آرزوي داشتن همسري مثل منو داره. افسوس.... علي قدر ندونست....
    چند شب پيش گستاخانه بهم تهمت زد كه با كسي دوستم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! !!!!!
    اون شب تا صبح گريه كردم. سيم كارتمو شكستم. الان چند روزه با هم تماس تلفني نداشتيم. وضعيت روحي بدي دارم. به شدت آشفته ام. مادرم با به هم زدن نامزديم مخالفه...
    چه كنم؟ به هم زدن نامزديم ضربه آبرويي بدي به دنبال داره؟ ولي زندگيم چي؟
    احساس مي كنم اين مشكل علي ممكنه بعد از ازدواج حتي وخيم تر هم بشه...
    شما كمكم كنيد... شايد كه از اين برزخ نجات پيدا كردم.....
    با تشكر يكتا

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 20 اسفند 90 [ 15:47]
    تاریخ عضویت
    1389-5-12
    نوشته ها
    67
    امتیاز
    2,123
    سطح
    27
    Points: 2,123, Level: 27
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    112

    تشکرشده 115 در 42 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: برزخ نامزدي من...

    سلام يكتا جان
    به نظرم درست ميگي. ت. به خودت فرصت يه انتخاب خوب و منطقي ندادي و به علت درد فوت برادرتان سريع تصميم گرفتيد. به نظرم به صورت جدي صحبت كنيد و از عشق و علاقه تان صحبت كنيد اما بگين كه وضعيت فعلي شما رو بسيار رنجونده و حاضر نيستيد اين طوري ادامه بديد.

  3. 2 کاربر از پست مفید aftabgardon تشکرکرده اند .

    aftabgardon (یکشنبه 23 آبان 89)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 آبان 92 [ 20:45]
    تاریخ عضویت
    1389-5-11
    نوشته ها
    232
    امتیاز
    3,474
    سطح
    36
    Points: 3,474, Level: 36
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    346

    تشکرشده 346 در 157 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: برزخ نامزدي من...

    سلام یکتا جان

    ابتدا فوت برادرتون رو بهت تسلیت میگم

    عزیزم یکتا جان پیشهناد می کنم زود تصمیم نگیرین به اتفاق هم پیش یه مشاور برین ان شاءالله که مشکلتون حل می شه

    عزیزم نامزدتون از اول این اخلاق و رفتار و داشتن یا از کی اینجوری شدن ؟

    شاید این رفتارهاشون یه جورایی بهانه جویی باشه ؟؟

    می شه مختصر از اخلاق یا رفتارشون که می گین شکاکن یا متعصبن بگی؟
    الان ارتباطتون در چه حدیه ؟ اصلا حرفش (منظورم حرف دلش )چیه؟ علاقه شما وایشون به همدیگه چقدره؟
    تازمانی که مشکلتون حل نشده پیشنهاد می کنم وقتی با ایشون صحبت می کنی به هیچ عنوان از اینکه از فرط تنهایی یا بعضی مسائل دیگه با ایشون ازدواج کردی وحالا پشیمونی اصلا حرف نزنی ......
    در [color=#9400D3]هر صورت تا قبل از هر تصمیم دیگه ای پیش یه مشاور برید و سعی کنید تواین مدت محبتتون رو ازش دریغ نکنید

    مطمعنا رفتار وسیاست وعملکرد منطقی شما در
    چنین مواردی بیش از بیش برایتان کمک خواهد کرد [/color]برایتان آرزوی موفقیت می کنم

  5. 6 کاربر از پست مفید ثمین1360 تشکرکرده اند .

    ثمین1360 (یکشنبه 23 آبان 89)

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 13 بهمن 90 [ 01:46]
    تاریخ عضویت
    1388-12-03
    نوشته ها
    202
    امتیاز
    2,945
    سطح
    33
    Points: 2,945, Level: 33
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 105
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    357

    تشکرشده 353 در 156 پست

    Rep Power
    35
    Array

    RE: برزخ نامزدي من...

    سلام به یکتای عزیز
    به نظرم حتما حتما پیش مشاور برو و تمامی تلاشتو کن که ریشه و علت های این تعصب را پیدا کنی و تمام تلاشتو بذار که شما دو نفر بتوانید بهتر یکدیگر را درک کنید.سعی کن به جای قهر و دعوا بیشتر با هم صحبت و بحث کنید و سعی کن بیشتر از احساساتت و اثر رفتارهای او بر روی تو باهاش صحبت کنی و همچنین او را تشویق کن که در مورد تعصبش و احساساتش و دلیل این کارش با تو صحبت کند. خیلی وقت ها با صحبت های منطقی و از بین بردن ترس های همسرت می توانی این حس او را کمتر کنی. ممکن است این رفتار ایشان بر اساس برداشت های غلطش از یک سری از رفتارهای شما باشد که با صحبت های با آرامش می توانی این برداشت های غلط را درست کنی.
    مکن است این رفتار ایشان ریشه در خانواده اش داشته باشد و مدلی باشد که مردهای فامیلش با همسرشان برخورد می کنند. سعی کن ریشه ی این مسئله را پیدا کنی.
    به نظر من شما دو نفر با اینکه نامزد هستید ولی هنوز آن قدر به هم از نظر فکری و احساسی و درک متقابل نزدیک نشده اید پس تمامی تلاشت راکن که شناخت بهتری از هم پیدا کنید مطمئن باش تا وقتی که ازدواج نکرده اید چند ماه یا حتی یک سال تاثیر چندانی در زندگیت نمی گذارد پس تمامی تلاشت را بگذار که این مشکل را حل کنی و بعد به راه های دیگر فکر کن.
    موفق باشی

  7. 4 کاربر از پست مفید mahsa_mhmh تشکرکرده اند .

    mahsa_mhmh (یکشنبه 23 آبان 89)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 مهر 90 [ 10:39]
    تاریخ عضویت
    1389-8-19
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    1,782
    سطح
    24
    Points: 1,782, Level: 24
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    17

    تشکرشده 17 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: برزخ نامزدي من...

    سلام ثمين عزيز
    علي پسر بزرگ منش و خوش روييه.مادرم ميگه از شدت علاقش به توه كه تا اين حد كنترلت مي كنه.
    اين رو هم نمي تونم كتمان كنم كه من دختر رويايي و آرمان گرا و تا حدي خوش بين هستم. تو اين مدت هر بحث و اختلاف نظري كه پيش مي اومد سعي مي كردم با خوشرويي، بي خيالي و هر چه بيشتر ابراز علاقه و محبت موضوع رو فراموش كنيم. غافل از اينكه سرپوش گذاشتن رو اختلافها نه تنها مشكلي رو حل نمي كنه بلكه در مراحل بعدي به مراتب عميق و ريشه تر ميشه.
    اوايل موضوع خواستگار قبليم بود كه علي خودش مسئله رو بزرگ كرد.اون آدميه بسيار كنجكاويه كه دوست داره از ريز تا پيز يه موضوعي سر در بياره. اين همه جزئي نگري و حساسيت مخربه.
    طوريه كه انگار به عالم و آدم شك داره.بسيار محافظه كاره و نتيجه اش اينه كه كنترل گرايانه و خشك به رابطه ي ما نگاه مي كنه.
    بارها بهش گفتم: عزيزم من تا آخرعمر به تو متعهد و وفادارم.كنترل اوضاع خودمو هم دارم. جاي نگراني و ترس از اينكه من ازت دورم و دانشجويه يه شهرغريبم نيست. ولي نه گوشش بدهكار نيست. هر روز ازم مي پرسه كي بهت زنگ زد؟كي sms داد؟ كجا رفتي؟ كي رفتي؟ كي اومدي؟ چي پوشيدي؟ چي خوردي؟ ووووو.............
    بخدا احساس خفگي و انزوا مي كنم. خسته شدم از اين همه كنترل

  9. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 آبان 92 [ 20:45]
    تاریخ عضویت
    1389-5-11
    نوشته ها
    232
    امتیاز
    3,474
    سطح
    36
    Points: 3,474, Level: 36
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    346

    تشکرشده 346 در 157 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: برزخ نامزدي من...

    عزیزم یکتا [color=#0000CD]جون دیدی گفتم دوست داره
    از ترس ونگرانی که نکنه محبت شما نسبت بهش کمرنگ بشه

    راستی خواستگارهای قبلتونو از کجا فهمیدن ؟ شما بهش گفتین ؟ اکثر آقایون نسبت به این موارد حساسن وهر کدوم یه سری واکنش نشون میدن لازم نیست هر اتفاقی در گذشتت افتاده بهش بگی ...........

    توضیحات مهسا خانم هم به جاست.... سعی با صحبتهای صمیمانه ومحبت آمیز با همسرتان دلیلش را جویا شوی و هر دوطرف تصمیم بگیرید یه سری تغییرات در رفتارهایتان داشته باشید و بازده این تغیرات را ببینید ...

    در هر صورت در این مدت از بی احترامی به یکدیگر بپرهیزید و در این میان از صحبتهای مشاور نیز کمک بگیرید [/color]

  10. 2 کاربر از پست مفید ثمین1360 تشکرکرده اند .

    ثمین1360 (یکشنبه 23 آبان 89)

  11. #7
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    339
    Array

    RE: برزخ نامزدي من...

    می تونی انتقالی بگیری به اون شهری که نامزدت هست؟

  12. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 25 مهر 92 [ 09:18]
    تاریخ عضویت
    1388-10-19
    نوشته ها
    1,262
    امتیاز
    11,056
    سطح
    69
    Points: 11,056, Level: 69
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    4,891

    تشکرشده 4,928 در 1,071 پست

    Rep Power
    142
    Array

    RE: برزخ نامزدي من...

    یکتا جان

    باید بدونی زندگی کردن با یک آدم متعصب و شکاک مهارت های خاص خودش رو می خواد. اینکه دوستان بهت گفتند که علت شکاکی نامزدت رو ریشه یابی کنی، بسیار توصیه بجا و سنجیده ای هست و باعث می شه بخودت هم کمک کنی که کدام قسمت از مهارتهایت را باید بیشتر تقویت کنی.

    اینکه در شرایط بحرانی نامزد کردی درست است ولی دلیل نمی شود که الان بدون مشکل بتوانی فرد دیگری را که از همه لحاظ با شرایطت همخوانی دارد، مجددا انتخاب کنی. خلاصه هرکسی عیبها و مزیت های خودش را دارد.

    اینرا هم مد نظر داشته باش که بیان مطلب فوق و هم این موضوع که:
    ناگفته نمونه كه علي اولين خواستگار من بود و من دختر كاملي هستم(ايمان،اصالت،اخلاق،زي ايي،تحصيلات،مه​رورزي،عاط فه،هنرمندي،خانه داري و ...) كه شك ندارم هر مردي آرزوي داشتن همسري مثل منو داره. افسوس.... علي قدر ندونست....
    و جملاتی از این قبیل به همسرت، تاثیر بدی روی او خواهد داشت و او را بدبین تر و شکاک تر می کند.

    خلاصه که عزیزم با اینکه کاملا درکت می کنم که زندگی با یه آدم شکاک و بدبین سخته، اما اگه خودت مهارت زندگی با اون را یاد بگیری و ظرفیتش رو داشته باشی، می تونی تحریکش نکنی و زندگی آرامی با او داشته باشی.


    یک سوال هم داشتم؛ نامزد شما فقط هنگامی که شما از او دورید و در شهر دیگر تحصیل می کنید نسبت به شما حساسیت نشان می دهد یا زمانیکه در کنارش هم هستید و مثلا به میهمانی یا تفریح یا خرید یا ... هم می روید، دارای چنین حساسیت هایی نسبت به شما هست؟

  13. 5 کاربر از پست مفید هستی تشکرکرده اند .

    هستی (جمعه 15 بهمن 89)

  14. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 25 خرداد 94 [ 14:42]
    تاریخ عضویت
    1387-6-22
    نوشته ها
    335
    امتیاز
    7,315
    سطح
    56
    Points: 7,315, Level: 56
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 50.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    467

    تشکرشده 462 در 208 پست

    Rep Power
    49
    Array

    RE: برزخ نامزدي من...



    ایشون از همون ابتدا اینطور بودن یا فکر می کنید اتفاق خاصی باعث به وجود اومدن این
    موضوع شده؟
    سن خودتون و این آقا رو هم بفرمایید.

  15. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 مهر 90 [ 10:39]
    تاریخ عضویت
    1389-8-19
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    1,782
    سطح
    24
    Points: 1,782, Level: 24
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    17

    تشکرشده 17 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: برزخ نامزدي من...

    blue sky عزيز، از راهنمايي هاي مفيدتون تشكر مي كنم.
    وقتي پيش هم هستيم خيلي آروم و شاده. مثلا وقتي درمورد مشكلاتمون با مادرم صحبت ميكنم خيلي تعجب ميكنه و ميگه شما تا پيش هميد كه مس ليلي و مجنونيد!!!!!!!!! اين چه حسابيه تا از هم دور ميشيد بگومگو داريد؟؟؟؟؟؟
    خودم اين احساسو دارم كه از شدت علاقشه. شما گفتيد
    زندگی کردن با یک آدم متعصب و شکاک مهارت های خاص خودش رو می خواد.
    ولي من اين توانايي رو در خودم نمي بينم كه هم با غم و درد خودم كنار بيام هم رابطم با نامزدم رو با سياست و توانايي خاصي مديريت كنم.تو اين مدت خيلي شكسته و رنجور شدم. يه چيزي هم هست. شدت علاقه ي من به علي به مراتب كمتر از علاقه ي اون به منه... و اين ميتونه دليلي برا اين باشه كه من با جون و دل برا بهبود اوضاع تلاش نكنم. چيكار كنم؟ دست خودم نيست...
    و در پاسخ به nadia جان
    من 21 ساله و نامزدم 23 است.
    در گذشته اتفاقاتي برام افتاده بود كه در بدو آشناييم با علي صادقانه درميون گذاشتم. اين صداقت بي جا و بي اندازه ي من برامون خيلي گرون تموم شد. الان هم حقو به اون ميدم. گرچه ديگه كار ما از تلاش براي از سر گرفتن گذشته... داريم از هم جدا ميشيم... از همتون ممنونم


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:27 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.