به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 31 مرداد 90 [ 05:03]
    تاریخ عضویت
    1389-7-16
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    1,880
    سطح
    25
    Points: 1,880, Level: 25
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    مشکل جدی تر از قبل (به راهنمایی احتیاج دارم)

    با سلام . با تشکر از دوستانی که در ناپیک قبل بنده نظرات خودشون رو ابراز کردند و تا حدودی به کار من اومد . اما مشکل جدیدتری به وجود آمده که واقعا خواب و خوراک رو از من گرفته اطفا راهنمایی بفرمایید .

    برای خلاصه باید عرض کنم , من حدود 1.5سال پیش از طریق همسر یکی از دوستان به خانمی آشنا شدم (در تاپیک اختلاف پدر دختر و بی تفاوتی وی صحبت شد ) و واقعا هیچ مشکلی بین ما نبود در ابتدا مادرش فوت کرد و ضربه بدی بهش وارد شد به طوری که تا 5 6 ماه واقعا مثل آدمایی که هیچی براشون مهم نیست رفتار می کرد و چند بار تصمیم به قطع رابطه گرفتم , اما صبوری پیشه کردم و واقعا از همه نظر هواشو داشتم و کمکش می کردم , تا اینکه یکروز به او من پیشنهاد ازدواج داد و گفت که واقعا دوستم داره , البته من تا او موقع به ازدواج فکر نکرده بودم و واقعا هم هدفم ازدواج نبود , مشکلی که داره ایکه آدم فوق العاده توداریه و هیچی رو بروز نمیده منم که هیچی نمیدونستم فکر کردم مناسب ازدواج نیست . بعد از چند ماه سر یک موضوع که اصلا مهم نبود دعوای فوق العاده سختی کردیم (تلفنی ) و و در مورد مثلا آدرس محل زندگیش من اصرار داشتم که بگه اما اون لج می کرد تا اینکه من از کوره در رفتم و داد و بیداد راه انداختم . بعد از اون شب رفتارش به کل تغییر کرد و مثل قبل نبود و منم داشتم سرد میشدم تا اینکه ببعد از 3 4 ماه که با هم زیاد صحبت نمی کردیم اس ام اس داد "من تورو نتونستم تغییر بدم خیلی خشکی " و الانم از تنهایی می خوام ازدواج کنم !!!! اون شب کلی صحبت کردیم و عمدا از خاستگارش کلی تعریف می کرد و بعد می گفت که تصمیمش قطعی نیست !! و گفت بعد از دعوای اون شب به کل ازت بدم اومد و تازه بعد از 1 سال از خودش و خونوادش برام گفت و من تازه متوجه شدم چه گوهری رو از دست دادم !!! از همه نظر در سطح عالیه (مالی , فرهنگی , خونوادگی , اصالت و....) و اونجا بود که من از خواب غفلت بیدار شدم و فرداشزنگ زدم و التماسش کردم خواستگارت رو رد کن ! جالبه بگم 2 روز بعد خبر داد که ردش کرده , از اون روز به بعد فاز رابطه ما عوض شد و من روز به روز عاشق تر و دیوانه ترش میشدم و اونم بدتر از من و هیچمشکلی نبود که قرار شد با خونوادش درمیون بذاره و پدرش مخالفت شدید رو از ابتدا داشت (به طور کامل در تاپیک قبل حقیر در این مورد بحث شده) و بعد از چند ماه کش و قوس مجدد سر همان بحث آدرس منزل کذایی با هم دعوا کردیم !!(حضوری) و از دو ماه پیش مجدادا یک جوری شده و بک روز جلوی روی من گفت من باید بیشتر بشناسمت و هنوز تصمیمم قطعی نیست . لطفا کمکم کنید با این دختر چه کنم , آیا کسی که برای یک دعوای معمولی اینقدر راحت اغییر موضع میده قابل اعتماده . من واقعا دوسش دارم و همیشه احساساتم رو ابراز می کنم اما اون نه توداره و بعضی اوقات از روی رفتارش می فهمم منو می خواد , اولش میگفت عاشقمه اما بعد از دعوای دوم میگه چون دوبار تکرارش کردی من باید بیشتر فکر کنم .....

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 05 فروردین 91 [ 21:55]
    تاریخ عضویت
    1388-10-28
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    2,704
    سطح
    31
    Points: 2,704, Level: 31
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    22

    تشکرشده 22 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکل جدی تر از قبل (به راهنمایی احتیاج دارم)

    شما نوشته اید که ایا کسی که به خاطر یه دعوا تغییر موضع می ده قابل اعتماده ؟
    اون دختر خانم هم می گه ایا کسی که به خاطر یه ادرس داد و بیدا و دعوا می کنه قابل اعتماده؟
    به نظر من چون این رابطه رسمی نیست این دختر خانم می توانند به سوالات شما پاسخ ندهند
    بهتره اگه واقعا شرایط ازدواج را دارید و این خانم گزینه مناسبی هستند به صورت رسمی از طریق خانواده تان اقدام کنید

  3. کاربر روبرو از پست مفید آناهیتا تشکرکرده است .

    آناهیتا (چهارشنبه 28 مهر 89)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 31 مرداد 90 [ 05:03]
    تاریخ عضویت
    1389-7-16
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    1,880
    سطح
    25
    Points: 1,880, Level: 25
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکل جدی تر از قبل (به راهنمایی احتیاج دارم)

    با تشکر از نظر شما . در ابتدا عرض کردم که در مورد خواستگاری در تاپیک قبل مفصل توضیح دادم ....

    لینک تاپیک قبل :

    اختلاف پدر دختر خانم و بی تفاوتی دختر برای ازدواج

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 05 فروردین 91 [ 21:55]
    تاریخ عضویت
    1388-10-28
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    2,704
    سطح
    31
    Points: 2,704, Level: 31
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    22

    تشکرشده 22 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکل جدی تر از قبل (به راهنمایی احتیاج دارم)

    به نظر من یه مدت کاری به اون دختر خانم نداشته باشید و بشینید برای کارشناسی بخونید تا قبول بشید
    این کار دو حسن داره اول اینکه شرط پدر دختر خانم رو براورده می کنید و بعد برای اینده خودتون هم خوبه

  6. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 31 مرداد 90 [ 05:03]
    تاریخ عضویت
    1389-7-16
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    1,880
    سطح
    25
    Points: 1,880, Level: 25
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکل جدی تر از قبل (به راهنمایی احتیاج دارم)

    دوست عزیز فکر می کنم کمی تاپیک رو اشتباه خوندید . شرط پدر ایشون اینه که خود دخترش کارشناسی قبول شه !! که اونم حد اقل 1.5 سال طول می کشه (الان فوق دیپلم میخونه)

  7. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 فروردین 93 [ 12:48]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    نوشته ها
    1,249
    امتیاز
    16,138
    سطح
    81
    Points: 16,138, Level: 81
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 212
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,122

    تشکرشده 8,124 در 1,482 پست

    حالت من
    Vaaaaay
    Rep Power
    141
    Array

    RE: مشکل جدی تر از قبل (به راهنمایی احتیاج دارم)

    سلام:

    در ابتدا پوزش می خوام اگر سوالاتی که مطرح می کنم تکراری ست چون من متوجه ماجرا نمی شم..با اینکه تاپیک قبلی شما رو خوندم..اگر ممکنه بازتر کنید تا بلکه بشه بهتر راهنمایی داد؟!

    1:شما تنها از طریق تلفن متوجه شدید که ایشان وضع مالی خوبی دارند و اصالت و ..یا تحقیق کردید؟
    2:چطور شما بعد این همه مدت دوستی آدرس منزل ایشان را نمی دانید و ایشان دقیقا با چه دلیلی از دادن ادرس سر باز می زنند؟
    3: چطور شما تا قبل از دانست موقعیت مالی و اصالت و فرهنگی قصد ازدواج با ایشان نداشتید و وقتی این ها را آن هم تنها از زبان خانم شنیدید خواهان ازدواج شدید؟
    4:چقدر اطمینان دارید که ایشان راست می گوید؟
    5:از کجا می دانید که ایشان را دوست داردی و این وابستگی صرف نیست؟
    6:ایا گمان نمی کنید کمی چشم هاتون رو رو واقعیت بستید و دارید احساسی عمل می کنید؟
    7:آیا از نزدیک هیچ کدام از اعضا خانواده وی را چه شما چه خانواده دیده اید حتی غیر رسمی؟
    8:از کجا مطمئنیئ ( با توجه به آدرس ندادن خانم !!) که اصلا پدر ایشان در جریان است و این حرف تنها ساخته ذهن خانم برای طول دادن ماجرا نیست؟
    ..ببینید آخه کمی عجیبه..چطور این خانم با شما ارتباط داره این همه مدت ..مادرشون فوت شده شما دلداری دادید..باهاش بودید ولی آدرس رو نمی دونید و تازه سر این موضوع ایشان 2 بار لج کرده و آدرس را نمی دهند؟آیا از چیزی می ترسند..
    نمی دونم شاید من متوجه ماجرا نمی شم و به نظرم خانم رفتارش عجیبو شک برانگیزه...
    میشه موضوع باز کنید و دقیقا بفرمایید هر بار آدرس می خواهید ایشان چه بهانه ای می اورند و نمی دهند؟



  8. 3 کاربر از پست مفید سارا بانو تشکرکرده اند .

    سارا بانو (چهارشنبه 28 مهر 89)

  9. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 22 فروردین 91 [ 14:54]
    تاریخ عضویت
    1388-10-02
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    2,360
    سطح
    29
    Points: 2,360, Level: 29
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 90
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    47

    تشکرشده 48 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکل جدی تر از قبل (به راهنمایی احتیاج دارم)

    نقل قول نوشته اصلی توسط aminor
    و تازه بعد از 1 سال از خودش و خونوادش برام گفت و من تازه متوجه شدم چه گوهری رو از دست دادم !!! از همه نظر در سطح عالیه (مالی , فرهنگی , خونوادگی , اصالت و....) و اونجا بود که من از خواب غفلت بیدار شدم و فرداش زنگ زدم و التماسش کردم خواستگارت رو رد کن !


    ؟؟؟



    وقتی از سطح مالی و فرهنگی؟! ایشون بعد از یکسال با خبر شدید تازه فهمیدید
    چه گوهری رو از دست دادی؟؟؟؟

    متوجه نمیشم
    شما در طول مدت این یکسال متقاعد نشدید که ایشون مورد مناسبی برای ازدواج هست بعد یهو یک شبه وقتی از مال و طبقه خانوادگی اش خبردار شدید دیدید ایشون مناسبند
    ببین آقای محترم شاید حرفم کمی تند باشه ولی بدون شما شخصیت خود ایشون را مناسب ندیدی بلکه موقعیت خانواده و سطح مالی خانواده اش را مناسب دیدید
    در ضمن دلیل التماس کردنتون رو هم واضح نگفتید؟!
    اومدیم و اتفاقی افتاد ایشون موقعیت اجتماعی اش رو از دست داد
    پدرش بدهکار شد افتاد زندان
    اون وقت نمیایی بگویی " تازه متوجه شدم داره چه کلاهی سرم میره؟"

    کمی با خودتون روراست باشید




  10. کاربر روبرو از پست مفید گل سنگ تشکرکرده است .

    گل سنگ (پنجشنبه 29 مهر 89)

  11. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 13 بهمن 90 [ 01:46]
    تاریخ عضویت
    1388-12-03
    نوشته ها
    202
    امتیاز
    2,945
    سطح
    33
    Points: 2,945, Level: 33
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 105
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    357

    تشکرشده 353 در 156 پست

    Rep Power
    35
    Array

    RE: مشکل جدی تر از قبل (به راهنمایی احتیاج دارم)

    سلام دوست عزیز
    راستش من فکر می کنم که شما دو نفر این قدر درگیر دعواها و قهر و آشتی ها و تنبیه ها در این رابطه شده اید که فراموش کرده اید که خیلی از اصول و ویژگی هایی را که دو نفر برای ازدواج باید داشته باشند فعلا ندارید.
    شما دو نفر اصلا شناخت درستی از هم ندارید و در واقع شناخت شما بیشتر بر اساس برداشت های خودتان از حرف های ایشان است.
    این حرف های عشق و عاشقی و دوست داشتنی که می فرمایید هم شما و هم او خانم به نظر من خیلی زود است که این حرف ها را بزنید.
    عشق با شناخت بوجود می آید وگرنه عشقی که بدون شناخت طرف مقابل وجود داشته باشد تنها وابستگی احساسی است.
    اون خانم اگر عاشق شما باشد پدرش را راضی می کند و اگر تنها به عنوان یک خواستگار که می تواند برای بقیه ازش تعریف کند به شما نگاه کند مطمئنا در این راه برای شما سختی های زیادی بوجود می آورد
    اگر پدر ایشان تنها دلیل مخالفتش درس خواندن ایشان باشد این دلیل برای همه ی خواستگارهای دیگرش هم وجود دارد پس از اینکه این خانم برمی گرده میگه که خواستگار دارم و می خواهم ازدواج کنم نترس چون پدرش تا درس نخوانده نمی گذارد که ازدواج کند مگر اینکه این دختر خانم عاشق خواستگارش باشد و پافشاری کند( در این صورت عاشق شما نیست)
    اگر هم پدرش بهش اجازه بده که با بقیه ازدواج کند و فقط برای شما این شرط را گذاشته به نظر من یا اصلا پدر ایشان خبر از موضوع ندارد و این نظر خود دختر خانم است یا پدر ایشان می خواهد محترمانه شما را رد کند.
    به نظر من اگر واقعا درگیر این رابطه هستی بهشون اطلاع بده که صبر می کنی تا درس بخواند و بعدش اقدام
    می کنی و یک مدت کلا رابطه ات را کمرنگ کن تا هم شما و هم اون خانم از خودتان و خواسته هایتان و فرق بین عشق و وابستگی بیشتر شناخت پیدا کنید.
    موفق باشی






  12. کاربر روبرو از پست مفید mahsa_mhmh تشکرکرده است .

    mahsa_mhmh (پنجشنبه 29 مهر 89)

  13. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 31 مرداد 90 [ 05:03]
    تاریخ عضویت
    1389-7-16
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    1,880
    سطح
    25
    Points: 1,880, Level: 25
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکل جدی تر از قبل (به راهنمایی احتیاج دارم)

    ضمن تشکر از دوستانی که دلسوزانه نظراتشون رو بیان می کتتد و به من کمک می رسانند , باید عرض کنم چند روز پس از آخرین ملاقات من با ایشون که گفت من باید هنوز بیشتر بشناسمت و قبلا هم گفتم که کمی از اشتیاقش کم شده و همینطور بعد از خوندن نظرات شما و راهنمایی های دیگران , مدت زیادی رو صرف فکر کردن گذراندم و به یک سری نتیجه گیری ها و تصمیماتی رسیده ام :

    1- متاسفانه فکر می کنم هم خودم و هم ایشون راه رو کمی اشتباه طی کردیم و بیشتر از روی احساسات تصمیم گرفته و رفتار کردیه ایم (از طرف من خیلی زیاد بوده) و حالا که فکر می کنم شناخت من تنها از روی گفته های ایشون و بس !

    2- اخلاق بسیار بدی که من دارم اینه که احساساتم رو زیادی بروز می دم و تمام هم و غمم اینه که به اصطلاح عشقم رو بهش ثابت کنم ! , یک جورایی باید بگم خودم رو زیادی خوار کردم جلوش و حس می کنم که برداشتی که از من داره اینه که آدم بدون اعتماد به نفس و ضعیفیم ....

    در مورد ابهامات شما عزیزان و سوالاتتون باید عرض کنم :
    مورد اینکه چرا آدرس خودش رو نمیگه باید بگم بعد از کلی اصرار بهم گفت چون منو میشناسه و میدونه که آدمیم که ممکنه زیاد سر بزنم به اونجا و از اونجایی که امکان داره پدرش من رو ببینه و همه چی بهم بریزه از دادن آدرس سرباز می زنه ...

    - مدت کوتاهی است که کمی در رفتارم تغییر ایجاد کردم و سعی می کنم کمتر به احساساتم رجوع کرده و با عقل و منطق به موضوع فکر کرده و تصمیم بگیرم و تا حدودی هم تاثیر رفتارم رو از روی حرفای دختر خانم متوجه شدم هرچند که فعلا ایشون کمی کثالت داره و کمتر رابه داریم ....

    - از دوستان محترم مخصوصا خانم های عزیز تقاضا دارم من رو راهنمایی کنند که چگونه و با چه نوع رفتار و سیاستی پیش برم که هم بتونم اعتمادش رو جلب کنم , هم جبروت و صلابتم حفظ بشه و هم اینکه بتونم بیشتر بشناسمش و هرچه سریعتر تکلیف من و اون مشخص شه .. با تشکر



    4-

  14. کاربر روبرو از پست مفید aminor تشکرکرده است .

    aminor (پنجشنبه 29 مهر 89)

  15. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 فروردین 93 [ 12:48]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    نوشته ها
    1,249
    امتیاز
    16,138
    سطح
    81
    Points: 16,138, Level: 81
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 212
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,122

    تشکرشده 8,124 در 1,482 پست

    حالت من
    Vaaaaay
    Rep Power
    141
    Array

    RE: مشکل جدی تر از قبل (به راهنمایی احتیاج دارم)

    سلام:

    ممنون از توضیحاتتون ..میشه خواهش کنم اگر وقت دارید جواب تک تک سوالات من رو بیان کنید....
    ممنون می شم...



 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. واقا به کمک و راهنمایی احتیاج دارم دیگه ذهن خودم نمیکشه
    توسط homan74 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 24
    آخرين نوشته: شنبه 12 خرداد 97, 12:53
  2. راهنمایی جهت کنترل خشم احتیاج دارم
    توسط Amir A در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 48
    آخرين نوشته: دوشنبه 28 اسفند 96, 15:15
  3. تقاضای راهنمایی در مورد نتیجه مطالعه یک کتاب
    توسط sina2004 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: جمعه 25 آذر 90, 11:36
  4. احتیاج به راهنمایی وهمفکری دارم .لطفاااااااااااا
    توسط پانیز در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: چهارشنبه 31 شهریور 89, 08:10

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:02 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.