عزيز دلم، مهديس جان يابهتره بگم دختر گلم :
«درسته كه ميگنن دگردگره جگرجگره »اما مادرشوهر هم يه مادر، باكلي اميدو ارزو.خودت را جاي اون بذار
.يه مثال مي زنم بگو كدوما بهتره؟
عروس و پسري شبي.مي خواهند شا م رابيرون بخورند.
مادر شوهركه مي خواهد دلسوزي كندباكنايه مي گويد يه لقمه نون پنير توي خونه ما پيدا مي شه كه...
1-عروس ناراحت مي شود و مي گه نه ما مي خواهيم بيرون شام بخوريم .بعد هم كار خودش را مي كند هم پشت سر مادر شوهر كلي صفحه مي گذارد كه چنين و چنان.
2- عروس سكوت مي كندو كلي توي دلش به مادر شوهر بدو بيراه مي گويد وقبول مي كند كه مهمان مادر شوهر شوند اما واي اززماني كه باشوهرش خلوت كند همه كاسه كوزه ها را سر شوهر فلك زده مي شكند.
3-عروس دانا و بادرايت لبخندي مي زند ودر تاييد حرف مادر شوهر ميگه مادر جون منم بهش ميگم الان توي اين موقعيت كه ما قرار داريم اين خرجها راكم كنيم بعدا جبران مي كنيم.
كلي مهرش توي دل مادر شوهرش مي رود و مادر شوهر خوشحال وراضي كه حرفش و دلسوزيش مورد تاييد قرار گرفته.
خانواده شوهر براي زندگي تو و ارتباط بهتر تو با همسرت كانال خوبي است. اگرتو يك شام ويك شب خوش را صرف نظركني و به خواسته مادر شوهرت احترام بگذاري نه تنها چيزي ازدست نمي دي بلكه خيلي چيزهارا به دست مي اوري .هم جلوي مادر شوهرت عروس خوب شناخته مي شوي هم جلوي شوهرت زن خوب و مهربون (نه غرغرو).
اين شوهر اگر به فرض كسي ازتو بدي بگه بهترين مدافع تو خواهد بود.تازه يه شب كه هزار شب نمي شه مادر شوهر كه هميشه پيش شما نيست كمي صبركن شايد يه هفته ديگه، شايد يه ماه ديگه يايه سال ديگه .ماهي را هروقت ازاب بگيري مي شه.ولي دلخوريها ،سلب اعتمادها ،روباز شدنهارا به اين زودي و به اين راحتي نمي شود جبران كرد.تازه خدايي نكرده اگراتفاقي زندگيتان راتهديد كند انها بهترين پشتيبان برايتان خواهند بود. پس انهارا همان طوري كه هستند بپذير .من نمي گم اجازه بده هردخالتي را در زندگي تو داشته باشند . بعضي مسائل را لازم نيست بفهمند .اما اگر در موقعيتي قرار گرفتي (مثال بالا)كمي بي خيال شو. تازه با زيركي و زرنگي خاص زنانه ات مي توني قبلا چنان خودت را در دل مادر شوهرت جا كرده باشي و از خواسته ها و علا يقت با او صحبت كرده باشي كه الان بتواني مادر شوهررا ضربه قني كني و كاري هم به شوهر بينوا نداشته باشي.