به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 اسفند 92 [ 13:51]
    تاریخ عضویت
    1389-7-06
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    2,600
    سطح
    30
    Points: 2,600, Level: 30
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 150
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    امان از دست مادرشوهر

    سلام به همه ي دوستان عزيز
    ظاهرا مادر شوهر ها بزرگترين سد خوشبختي عروس هاي بد بختند
    منم متاسفانه يه مادر شوهر خيلي خيلي خيلي كنجكاو دارم.هميشه بايد بدونه ما كجاييم چيكار مي كنيم با كي هستيم و چرا هستيم چي خريديم و...
    واقعا ديگه كنار اومدن باهاش برام سخته ... نميدونم چيكار كنم.فكر كنم يه چيزي كه مساله را بغرنج تر مي كنه همسايه بودنمون با مادر شوهرمه و داشتن يه خواهرشوهر كوچكتر از خودم كه توقع داره برادرش مثل قبل در اختيارش باشه
    الان يكساله كه من و شوهرم داريم باهم زندگي مي كنيم اما واقعا نمي دونم تا چند ماه ديگه مي تونم اين مسايل را تحمل كنم ... متاسفانه به خاطر خانواده ي شوهرم يه در ميون با شوهرم جروبحث داريم .از اين زندگي خسته شدم واقعا خسته هر وقت خواستم كه تحملشون كنم و حرفهاي مادرشوهرم را ناديده بگيرم پاشون را از گليمشون فراتر گذاشته اند و پرروتر شده اند..البته شوهرم هم اين وسط گير كرده يه طرف من يه طرفم مامانش و خواهرش اما بيشتر وقت ها سهم خانواده اش ميشه و براي اونها وقت ميذاره.واقعا كمكم كنيد نميدونم چيكار كنم آيا بايد مقابل خانواده ي شوهرم محكم بايستم يا همين وضع را تحمل كنم تا دق كنم؟

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 20 اسفند 90 [ 15:47]
    تاریخ عضویت
    1389-5-12
    نوشته ها
    67
    امتیاز
    2,123
    سطح
    27
    Points: 2,123, Level: 27
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    112

    تشکرشده 115 در 42 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: امان از دست مادرشوهر

    سلام
    لازم نیست در مورد همه چیز به خانواده همسرتونم توضیح بدین. بهتره وقتی منزل اونها میروید خیلی وارد جزئیات زندگیتون حرف نزنید و این مساله رو پیش نیارین که فکر کنند شما میتونید در مورد مسایل زندگیتون باهاشون حرف بزنین و به نظر خودتونم این مسائل خصوصی نیستند. همراه بودن زن و شوهر در این موارد و توافق در مورد این که چطور رفتار کنید از همه مهمتره. در ضمن مگه ÷سر دیگه ای ندارند یا خواهر شوهرتون کس دیگه ای رو واسه کمک نداره؟ خواهر؟ برادر؟ پدر؟
    چرا خونه شما نزدیک اونهاست ؟ آیا چاره دیگه ای ندارین؟

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 اسفند 92 [ 13:51]
    تاریخ عضویت
    1389-7-06
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    2,600
    سطح
    30
    Points: 2,600, Level: 30
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 150
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: امان از دست مادرشوهر

    سلام دوست عزيز و ممنون
    متاسفانه يا خوشبختانه همسر من تك پسر هست با 4 تا خواهر ديگه.خواهر شوهر آخريم هنوز ازدواج نكرده.. وپدر شوهر و مادرشوهرم هم آدم هاي مسني هستند البته ازعهده ي كارهاي روزمره ي خودشون بر ميآيند اما اگه جايي بخواهند بروند خونه ي اقوام يا گردش يا هرچي حتما بايد پسرشون همراهيشون كنه ؛به خصوص مادرشوهرم خيلي اصرار مي كنه.
    يك در ميون هم حتما بايد شام در خدمتشون باشيم اگرهم يه روز (نه يه روز كامل فقط از صبح تا اذان مغرب)همسرم بهشون سر نزنه به غروب خورشيد نكشيده مادرشوهرم مياد خونمون كه كجا بوديد و حالا اينقدر كار داشتين كه دو دقيقه وقت نداشتين 4 قدم راه بياين و اومدم ديدم ماشينتون دم خونه نيست چرا مارا با خودتون نبردين و يه عالمه حرف مفت ديگه من سعي ميكنم از اين گوش بگيرم و از اون گوشم خارج كنم اما خوب صبر و تحمل هم اندازه اي داره...
    در مورد صحبت كردن از جزئيات هم من همه ي تلاشم را ميكنم اما متاسفانه مادرشوهرم اونقدر مي پرسه تا آخرش اعصاب من را بهم ميريزه اگر هم از من چيزي عايدش نشه ميره سراغ همسرم.
    در مورد خونه هم خير چاره ي ديگه اي نيست خونه اي هست كه همسرم با خون دل ساخته و ميگه حاضر نيستم از اينجا بريم جاي ديگه.
    من واقعا بايد چيكار كنم تا حالا نخواسته ام بچه اي داشته باشم چون از حضور خانواده ي همسرم واقعا مي ترسم چون با شناختي كه ازشون دارم ميدونم هر روز يا مي آيند بچه را با خودشون ميبرند يا بايد در كنار بچه داري مهمون داري هم بكنم ...

  4. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 آبان 92 [ 20:45]
    تاریخ عضویت
    1389-5-11
    نوشته ها
    232
    امتیاز
    3,474
    سطح
    36
    Points: 3,474, Level: 36
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    346

    تشکرشده 346 در 157 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: امان از دست مادرشوهر

    سلام

    [color=#006400]تاحدی طبیعیه بلاخره یه پسر دارن
    چند ساله ازدواج کردین ..
    به نظرم مادر شوهرتون می ترسه یه جورایی توجه پسرشون نسبت به اونها کمرنگ بشه بعد ازدواجتون.... من بهت پیشنهاد می کنم ریاد روی این موضوع حساس نشی سعی نکنی زیاد جلوی خونوادش وایسی یا جلوی ارتباطشونو بگیری با این کارت اونها رو و(البته شوهرتو)بیشتر نسبت به خودت بد گمان می کنی ومسئله خرابتر می شه

    به نظرم سعی کن یه خورده مهربانتر باشی البته منظورم اصلا این نیست که حرفها ومشکلات زندگیتو با اونها در جریان بذاری اصللللا منظورم اینه که اگه اونها مطمئن بشن که شما هم جزوی از خانوده اونها هستین نه اینکه اومدینو پسرشو از دستشون گرفتین مطمئنم اگه این اعتماد ومحبتشونو جلب کنی وضعیتتون خیلی بهتر می شه ...[/color]..البته توصیه می کنم یه چند باری هم خودتون به شوهرتون بگین که بریم خونه مادرت می دونی اینجوری اعتماد شو هر وخانودشو به دست می یاری ........این جمله ای که گفتی اصلا درست نیست که باید جلوی خونوادش وایسی خطرناکه اول اسیبی که می رسه به خودته اعتبار واحترام واعتمادشئن نسبت به تو عوض می شه موفق باشی:
    72:

  5. کاربر روبرو از پست مفید ثمین1360 تشکرکرده است .

    ثمین1360 (پنجشنبه 08 مهر 89)

  6. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 اسفند 92 [ 13:51]
    تاریخ عضویت
    1389-7-06
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    2,600
    سطح
    30
    Points: 2,600, Level: 30
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 150
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: امان از دست مادرشوهر

    بازم سلام وبازم ممنون
    ما الان يك ساله زندگي مشتركمون را آغاز كرديم يكسال هم نامزد بوديم
    آخه مي دوني موضوع چيه دوست عزيز اونها اصلا دوست ندارن كسي به حريمشون وارد بشه .... نميدونم چطور مساله را برات روشن كنم ..مثلا يكي از خواهر شوهرهام به تازگي ازدواج كرده ... فكر ميكني من كي موضوع را فهميده باشم خوبه البته همسرم در جريان بود من را گذاشت خونه ي مادرم و گفت يه كاري دارم ... ساعت نزديكي هاي 11 شب بود زنگ زد آماده شو عروسي دعوت شدي گفتم چي و كي و كجا؟؟ گفت آماده شو ميوم دنبالت بهت ميگم.. خلاصه وقتي همسرم اومد دنبالم فهميدم بله شب خواستگاري خواهر شوهر عزيز بوده و ... كلي عصباني شدم... و متاسفانه اين قصه سر دراز دارد در همه ي زمينه ها اينجوري هستند جلوي من با همسرم يه حال و احوال پرسي ساده مي كنند و بعد صداش ميزنن بره توي آشپزخانه و اونجاست كه تازه حرف زدنشون گل ميكنه البته آروم و پچ پچ كنان ... منم بايد بشينم توي پذيرايي و درو ديوار را بشمارم.. واقعا از قديم راست گفتن كه دوري و دوستي ...

  7. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 فروردین 93 [ 12:48]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    نوشته ها
    1,249
    امتیاز
    16,138
    سطح
    81
    Points: 16,138, Level: 81
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 212
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,122

    تشکرشده 8,124 در 1,482 پست

    حالت من
    Vaaaaay
    Rep Power
    141
    Array

    RE: امان از دست مادرشوهر



    سلام:

    این تاپیک مطالعه کنید:

    *****روابط عروس و مادر شوهر *****


    این تاپیک رهنمودهای بسیار زیبایی به نظر من توسط مدیر محترم..طاهره گرامی و ستاره جان داده شده است ..به نظر من خوندنش خالی از لطف نیست..بسیار آموزنده هست..

    ان شا لله بعد خوندن اون و تفکر شما در محتوای اون ..منتظر شنیدن نظرتون هستم...


  8. کاربر روبرو از پست مفید سارا بانو تشکرکرده است .

    سارا بانو (یکشنبه 11 مهر 89)

  9. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 اردیبهشت 92 [ 16:23]
    تاریخ عضویت
    1389-4-01
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    4,956
    سطح
    45
    Points: 4,956, Level: 45
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,162

    تشکرشده 2,174 در 573 پست

    Rep Power
    83
    Array

    RE: امان از دست مادرشوهر

    سلام دوست عزیز.
    تا اونجایی که من می دونم خیلی از زن و شوهر ها در مورد خانواده همسر مشکل دارن و خانمها استانه تحملشون در مورد خانواده شوهر خیلی پایینه بر عکس مردا که ممکنه از خانواده ماخانمها هم مشکلی براشون پیش بیاد اما دلشون بزرگه و اینقدر گله و شکایت ندارن.
    (یک روز حضرت علی برای راهنمایی مردی مبنی بر اینکه باید خانوادت و تامین کنی تا گرسنه نباشن بهش فرمودن برو فردا بیا و این جمله رو فردا بهش گفتن. یارانشون از شون علت این کار و پرسیدن که چرا جمله به این کوتاهی و همون دیروز نفرمودید ایشان گفتن وقتی خود من دیروز نتونستم شکم زن و فرزندانم و سیر کنم راهنمایی من چه تاثیری داره)
    حالا داستان من و شماس من خودم با خانواده همسرم مشکلاتی دارم پس نمی تونم چندان راهنمایی کنم اما اینا رو تجربه من بپذیر : وقتی مادر شوهر و همسر بر سر مردی با هم به ستیز و لو در دل می پردازند شوهر زیادی دور بر می داره( ببخشید کلمه دیگری پیدا نکردم) که به به من چه شخصیتی دارم که همه سر من دعوا می کنن.
    منظورم از دعوا همین برخوردهایی هست که بین شما و همسرتون در می گیره.
    اما ظاهرا اونا اگه از شما چیزی و نفهمن از پسرشون می فهمن پس خودت و خسته نکن از خانه بلند بشو هم که نیستید. حالا مثل بفهمن که شما رفتید مسافرت یا پارک یا هر جای دیگه بذار اعتراض کنن که چرا ما رو نبردید. چه اهمیتی داره.
    اما خب اینکه هر جا می خوان برن شوهر شما باید ببره یه کم تحملش برای ما خانمها سخته چون منم همین مشکل و دارم.
    اما وقتی به این فکر می کنم که پسر منم وقتی یه روز بزرگ بشه و من و با خودش جایی ببره کیف می کنم
    به این فکر کنید که اون مادر این پسر و با زحمت بزرگ کرده و حالا شده همسر مهربون شما پس قدردانشون باشید و با بعضی مسایل کنار بیاید.
    البته سعی کنید برای حفظ حریم زندگیتون و بچتون در اینده یه کم با همسرتون هماهنگ تر باشید مثلا از 10 موضوعی که در روز پیش اومده ازش بخواین 1 موضوع رو به انتخاب شما به اونا نگه کم کم یاد می گیره که حریم خصوصی خودش و حفظ کنه.
    موفق باشید
    [size=medium][size=small]اگر قلوه سنگ های ته جوی نبود ، ترنّم زیبای آب را چگونه می شنیدیم و اگر سختیها ی زندگی نبود ، چگونه خوبیهای آنرا حس می کردیم [/size][/size]

  10. 3 کاربر از پست مفید sisili تشکرکرده اند .

    sisili (دوشنبه 12 مهر 89)

  11. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 اسفند 92 [ 13:51]
    تاریخ عضویت
    1389-7-06
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    2,600
    سطح
    30
    Points: 2,600, Level: 30
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 150
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: امان از دست مادرشوهر

    سلام به دوستا عزيز وممنون از مطالبي كه فرستادين
    من اون لينك را با دقت مطالعه كردم ... حتي جملات مثبتي كه يكي از دوستان ارسال كرده بود را نوشته ام و گذاشته ام جلوي چشمم... سعي هم مي كنم از اين به بعد با مادر شوهرم مهربون تر باشم البته اگه خودشون اجازه بدن ... اما نميدونم وقتي از دستش عصباني ميشم چيكار كنم كه نفهمه ؟؟ من هر وقت از دست مادرشوهرم عصباني ميشم سر شوهرم خالي ميكنم هرچند ميدونم اشتباهه و سعي ميكنم زود از همسرم معذرت خواهي كنم اما خوب همين مسايل كم كم باعث ايجاد فاصله بينمون ميشه هرچند همسرم خيلي آقاست و اصلا كينه اي نيست اما خوب بالاخره يه مرده...
    واقعا چرا اينقدر زبان مادر شوهر تيز و برنده هست ؟ همين زبون تيز مادرشوهرم تابه حال چند بار باعث ايجاد درگيري لفظي بين من و شوهرم شده به طوري كه يك بار چند هفته اي هم با هم قهر بوديم اما من واقعا اين مدل زندگي را دوست ندارم يه روز آشتي دو روز قهر
    اميدوارم خدا بهم كمك كنه و صبر وتحملم را زياد كنه .... همش دعا ميكنم انشاء ا.. خواهر شوهرم گير يه مادر شوهر بدتر از من بيا فته و مجبور باشه توي ه خونه با مادر شوهرش زندگي كنه تا بفهمند چقدر دارند من را اذيت مي كنند...

  12. کاربر روبرو از پست مفید happy65_sh تشکرکرده است .

    happy65_sh (دوشنبه 12 مهر 89)

  13. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 اسفند 92 [ 13:51]
    تاریخ عضویت
    1389-7-06
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    2,600
    سطح
    30
    Points: 2,600, Level: 30
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 150
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: امان از دست مادرشوهر

    دوباره از ديشب رابطه ي من و همسرم شكرآب شده ديشب قرار بود يه جايي بريم مهموني اما همسرم بلافاصله رفت و از طرف خودش مادرش را هم دعوت كرد خلاصه مادرشوهرم همه جا باهامون بود با اون زبون تيز و طعنه دارش منم از دست همسرم عصباني شدم از ديشب باهاش صحبت نكردم براي اون اصلا مهم نيست چون حتي يه كلمه هم ازم نپرسيد چته چرا ناراحتي ؟؟؟ چند روزي دارم ميرم مشهد با خانواده ي خودم البته همسرم هم هست ميتونم چند روزي از شرشون در امان باشم ... دعا كنيد برام اگه زندگيم به همين منوال باشه اصلا مي خواهم زنده نباشم مرگ شيرينتره

  14. کاربر روبرو از پست مفید happy65_sh تشکرکرده است .

    happy65_sh (یکشنبه 11 مهر 89)

  15. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 اردیبهشت 92 [ 16:23]
    تاریخ عضویت
    1389-4-01
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    4,956
    سطح
    45
    Points: 4,956, Level: 45
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,162

    تشکرشده 2,174 در 573 پست

    Rep Power
    83
    Array

    RE: امان از دست مادرشوهر

    چقدر زود کم اوردی دختر خوب؟ حالا حالا باید زندگی کنی و اتفاقا بشنوی و دم نزنی این تقریبا تو همه زندگیا هست. طاقتت و زیاد کن کمترم به همسرت گیر بده. یه جا کم میاره دق دلیش و سرت خالی می کنه دیگه از حمایت همسر هم بی نصیب می مونیا
    موفق باشی
    [size=medium][size=small]اگر قلوه سنگ های ته جوی نبود ، ترنّم زیبای آب را چگونه می شنیدیم و اگر سختیها ی زندگی نبود ، چگونه خوبیهای آنرا حس می کردیم [/size][/size]

  16. کاربر روبرو از پست مفید sisili تشکرکرده است .

    sisili (یکشنبه 11 مهر 89)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. درخواست حذف کاربری، خواهشمند است مدیران سایت توجه فرمایند
    توسط ترنم1 در انجمن پیشنهادات ،انتقادات و مشکلات تالار
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: سه شنبه 11 آبان 95, 17:13
  2. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 شهریور 91, 23:34
  3. پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: شنبه 20 خرداد 91, 14:03
  4. پسری که دنبال تصاویر جنسی تو نت هست ممکنه مشکل درست کنه برای اطرافیانش؟
    توسط بهار.زندگی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: جمعه 12 اسفند 90, 15:20

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:43 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.