زنان شیفته: روانشناسی محبت بی تناسب/ نوشتۀ رابین نوروود/ مهدی قرچه داغی (مترجم)/ انتشارات ذهن آویز/ تهران، 1385/چاپ پنجم/تعداد صفحه: 176/
فهرست مطالب این كتاب:
فصل 1: عشق ورزیدن به مردی که محبت شما را بی جواب می گذارد
فصل 2: برایت رنج می کشم تا دوستم بداری
فصل 3: نیاز به مورد نیاز بودن
فصل 4: همخوانی
فصل 5: مردانی که زنان شیفته را انتخاب می کنند
فصل 6: دیو و دلبر
فصل 7: وقتی اعتیادها یکدیگر را تغذیه می کنند
فصل 8: مردن به خاطر عشق
فصل 9: راه بهبود
اگر شما هم درگیر همسری هستید که فکر و ذکرتان را به خود مشغول کرده، بدانید که ریشه های این مشغله ذهنی به جای عشق هراس بوده است. زنانی که اضطرار گونه و بیش از حد تناسب محبت می کنند پر از هراس هستند، هراس از تنها شدن، هراس از اینکه کسی آنها را دوست نداشته باشد، هراس از اینکه ارزشمند نباشند، نادیده انگاشته شوند و فراموش گردند. ما عشقمان را ارزانی مردها می کنیم به این امید که به پایان هراس برسیم. اما اگر محبت تولید محبت متقابل نکند به هراسمان اضافه می شود. وقتی با روشی که انتخاب کرده ایم به خواسته خود نمی رسیم بیشتر محبت می کنیم و گرفتار عشق بی تناسب می شویم.
عشقی که با تألم همراه باشد عشق بی تناسب است.وقتی بخش اعظم صحبت ما با دوستانمان درباره کسی است که او را دوست داریم ،وقتی به او و مسائل و افکارش بهای بیش از حد می دهیم،وقتی تقریبا همه جملاتمان را با نام او شروع می کنیم،عشق بی تناسب داریم.
وقتی از بد اخلاقی ها، بی تقاوتی ها، دمدمی مزاجی ها و از تحقیر کردن هایش بی تفاوت می گذریم،عشق بی تناسب داریم.
بسیاری از رفتار ها و اخلاق هایش را نمی پسندیم اما با تمام مشکلاتی که دارد با او کنار می آییم.
به رغم همه این تألمات و همه ناراحتی ها شیفتگی در میان زنان آن چنان شایع است که فکر می کنیم روابط بین زن و مرد نباید خارج از این محدوده باشد.
اغلب ما در زندگی دچار محبت بی تناسب شده ایم اما بعضی به قدری درگیر روابط شده اند که از زندگی عادی خود باز مانده اند.
با مردی ارتباط برقرار می کنند که به نوعی عادی نیست، مرد به انها محبت نکرده و جواب محبت های آن را با بی تفاوتی پاسخ می گوید اما زن عشق خود را بیشتر می کند. زن فکر می کند هر چه بیشتر محبت کند بالاخره مرد تسلیم شده و اعتراف می کند که عاشق از خود گذشتگی و محبت زن شده است و بدون او لحظه ای دوام نخواهد آورد اما این فکر در نظرش همچنان بصورت رویا باقی خواهد ماند.
چون مرد با عشق بیشتر و بیشتر از سوی زن خود را در مرحله ای می بیند که زن به عشق او نیازی ندارد و یا حتی اگر دارد بی محبت او هم به او عشق می ورزد پس هر بار دور و دورتر می شود و نهایتا او را ترک می کند.
با بررسی در مورد این زنان و سوابق زندگی آنها متوجه نیازشان به برتری جویی شدم.
سوابق دوران کودکی آنها به مقدار قابل توجهی روی روابط آنها با مرد زندگیشان اثر می گذارد.البته فقط زنها نیستند که دچار این حالت می شوند بلکه مردهایی هم هستند که این گونه رفتار می کنند.لیکن مردها با فرو رفتن در کار زیاد، روی آوردن به ورزش های مختلف و یا تفریحات دیگر به زن اعتیاد پیدا نمی کنند اما زنها به دلیل بیولوژیایی کمبودهای خود را در روابطشان متجلی می سازند.
از انواع سوابقی که در این زنان یافت شده :
1.در خانواده ناسالم بزرگ شده و به نیازهایشان بهای لازم داده نشده.
2.از آنجایی که از محبت و توجه لازم بی بهره بوده اند سعی می کنند نیازشان را با محبت کردن به دیگران به خصوص به مردانی که به نوعی به آنها محتاجند برآورده سازند.
3.تحت تاثیر وحشت ترک شدن و تنها ماندن ،همه تلاششان را می کنند تا رابطه از هم گسسته نشود.
4.در روابط با مرد خود 50% مسئولیت،احساس گناه و سرزنش را متوجه خو می دانند.
و ...
این افراد در ضمیر ناخوادگاه خود مجذوب این جمله شده اند: برایت رنج میکشم تا دوستم بداری.
زنان شیفته اغلب جدا از روابط اعتیادی زمینه ای مساعد برای اعتیاد به مواد مخدر، الکل و وابستگی های دیگر دارند.یکی از مشکلات مهم در آنها اعتیاد به خوردن و پرخوری است.آنها برای خراب کردن جلوه واقعیت ها گرفتار اختلالات تغذیه ای می شوند و بسیاری دیگر با مشکل بی اشتهایی عصبی روبرو می شوند.
مطمئنا شدت مسائل و مشکلات نیست که بهبود یافتن یا نیافتن زنان را مشخص می کند.زنان شیفته بدون توجه به شرایطشان و بدون توجه به تاریخچه زندگیشان ویژگی های مشابه دارند.اما زنی که بر انگاره محبت بی تناسب فایق آمده تا حدود زیادی متفاوت از زنی است که هنوز به مرحله بهبود نرسیده.
برای رسیدن به بهبودی بیش از هر چیزی باید خود بر مشکلتان آگاه باشید و بخواهید و واجب بدانید که خود را اصلاح کنید :
1.تقاضای کمک کنید.
2.بهبود خود را نخستین اولویت قرار دهید.
3.در یک گروه حمایتگر ثبت نام کنید.
4.از کنترل کردن دیگران خودداری کنید.
5.درگیر بازیهای روانی نشوید.
6.خودپردازی کنید.
7.خودخواه شوید.
8.آموخته های خود را با دیگران در میان بگذارید.
به بهبود دیگران کمک کنید و به جریان بهبود خود با دقت ادامه دهید. در میان گذاشتن تجارب خود با دیگران نوعی خودخواهی سالم است که در نتیجه آن به بهبود ادامه دار کمک می کند.
منبع
علاقه مندی ها (Bookmarks)