سلام
من 25 سالمه و 1 سال پیش با یک شکست عشقی خیلی بد مواجه ولی کم کم تونستم روی پاهام وایسم و به زندگی برگردم
خیلی دوران بدی بود هنوزم حس می کنم انرژی از دست رفتم بر نگشته ولی خوب یا بد گذشت
حالا فقط مشکلم اینه که شدیدا احساس تنهایی میکنم و همه بهم میگن باید یه فرد جدید بیاد تو زندگیت
چند ماه طول کشید تا بتونم قیول کنم که یه فرد جدید رو قبول کنم و برای همین چند نفر رو بهم معرفی کردند برای اشنایی ولی
مشکل اصلی من دیدگاه این آدمهاست که کم کم داره دید من رو روی آقایون عوض می کنه
یه آقایی رو به من معرفی کردن که ایشون فوق لیسانس هوا و فضا بود و آدم کاملا منطقی به نظر میرسید
تحصیل کرده و خانواده دار و خیلی موجه ولی وقتی برای اولین جلسه با ایشون صحبت کردم خیلی راحت تو همون نیم ساعت اول صحبت هامون
گفت من سکس تو رابطه برام خیلی اهمیت داره و دلم میخواد طرفم تو این مورد باهام راحت باشه حالا نه سکس کامل ولی تا یه حدی باید باشه شما مشکلی ندارین
اصلا باورم نمیشد انقدر راحت اونم تو اولین دیدار داره این مسئله رو مطرح میکنه خلاصه من در جواب این آقا گفتم خواسته های من و شما کاملا متفاوته من همراهی می خوام برای ارضای نیازهای روحیم و به ازدواج فکر میکنم ولی شما یه شریک جنسی می خواین که رابطه مون همون جا قطع شد
بعد از اون یه آقایی رو معرفی کردن که پزشک بود و دوران سربازی رو میگذروند اون هم توی حرفاش کاملا نیاز جنسی به چشم می خورد و بازم به نتیجه ای نرسیدیم
خلاصه من به هرکی بر میخورم یه هم خواب می خواد تا به همراه
آیا آقایون همین چیزی هستند که من دارم میبینم یعنی مهم تریم مسئله زندگی برای آقایون برطرف کردن نیاز جنسیشونه
یا مشکل از منه ؟؟ شاید من دارم زیاد سخت میگیرم
علاقه مندی ها (Bookmarks)