[size=medium]سلام به همه دوستانم. آخرين باري كه اومدم اينجا برميگرده به 1 سال پيش و خيلي دلم تنگ شده بود.
ضمن عرض تبريك عيد فطر سوالي داشتم.من 26 سالمه دانشجوي روانشناسي،با يه خانم كه از اقوام درجه 2 يا3 هستن قصد دارم ازدواج كنم كه 2 سال از من كوچيكتره و حقوق ميخونه!تا حالا نزديك به 10 ساعت با هم صحبت كرديم.تو خيلي مسايل اشتراك عقيده داريم اما مشكل من اينه كه اون فردي فوق العاده برونگرا و منطقي وشوخ و شلوغ و باز و پرروست و خيلي زود با كسي صميمي ميشه،ادعا مي كنه كه 80 درصد آدم احساسي هست. اما من مي تونم بگم تقريبا درونگرام و احساساتي و عاطفي و كمرو و مودب و دير با كسي صميمي ميشم.البته اهل معاشرت هستم و دوستانم كم نيست.اين مسئله از همون روز اول خودنمايي مي كرد اتفاقا در همين مورد هم بحث كرديم.اون ظاهرا از اين خصلت من خوشش اومده اما من نتونستم هضم كنم.در حالي كه اون خيلي راحت حرف ميزنه و حتي شوخي مي كنه و براش اين مسئله عاديه اما من رسمي و گاهي حرفاش بهم برميخوره و بسيار حساسم رو ازدواج!
ادعا ميكنه بعد از ازدواج بيشترين توجه و محبتشو به همسر ابراز مي كنه.
فوق العاده زيرك و باهوشه!با اعتماد به نفس بالا
براي مثال يه بار كه خونه يكي از اقوام بودم تلفنشون زنگ خورد من برداشتم از قضا همين بنده خدا بود .اون خيلي راحت و ريلكس صحبت ميكرد در حالي كه من وقتي فهميدم اونه دستپاچه شدم،تازه بهم گفت اونجا چيكار ميكنيد!!!كه يادم نمياد چي جوابش دادم!
چيكار كنم به نظرتون؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)