دوستان عزیز تالار همدردی سلام
خدارو شاکرم که در این دنیای مجازی هنوز کسانی هستند که به فکر دیگران باشند و یکدیگرو در حل مشکلشون یاری کنند
نمیدونم اسمشو چی بذارم ؟یک احساس دوگانه ؟نه .یک بیماری ؟نه.نمیدونم ولی هرچی که هست خیلی زجر اوره .احساس من نسبت به همسرم دوگنه هست گاهی وقتا اونقدر دوستش دارم که دوست دارم هر لحظه پیشم باشم و بغلش کنم ولی گاهی وقتا هم اونقدر ازش بدم میاد و متنفر میشم که دوست ندارمکنارش باشم .اون موقع ها که دوستش دارم همش میگم خدایا ممنونتم که اونو به من دادی ولی زمانی که دوستش ندارم از ازدواج پشیمون می شم البته اینو بگم که این موضوع ربطی به اخلاق همسرم نداره چون اون همیشه با من یه جور رفتار میکنه و رفتار خوبی داره و منم زمانی که حوصله حرف زدن باهاش ندارم لحن خوبی ندارم باهاش و دعوایی میشیم .
مخوام بدونم اسم این مشکلو چی میشه گذاشت؟
خانم های تالار تا حالا این احساس بهشون دست داده؟
میتونه ربطی به فعل و انفعالات هورمونی داشته باشه؟
چون این مشکل هرز گاهی به سرغام میاد یا میشه گفت ماهی یکبار
پیشاپیش از یاریتون ممنوم
پاسخ با نقل قول
علاقه مندی ها (Bookmarks)