شوهرم مرد حساسی منم همینطور, ولی در طول یک سال زندگی مشترکمون تا حالا همیشه از من خواسته که من حساسیتهای اون را در نظر بگیرم در اغلب موارد میگه تو اشتباه فکر میکنی این کار باید اینطوری باشه اون کار باید اونطوری باشه.یه اختلاف اساسی که با هم داریم سر خانواده هاست با بعضی از اعضای خانواده من اختلاف اعتقادی وسیاسی داره وقتی جایی دعوت میشیم اگه اونا هم باشن نمی یاد میگم تو اون جمع کسای دیگه ای هم هست که با اونها سرگرم بشی قبول نمیکنه وبرای رفتار تک تک اون جمع ایراد میزاره .من میگم به خاطر من یک ساعت رو تحمل کن منم دوست دارم کنار شوهرم در جمع خانوادم باشم اون وقت میگه عشق من رو نسبت به خودت شرطی نکن و تو از دوست داشتن من سو استفاده می کنی. به همه ایراد میگیره چون انتظار داره همه مطابق انتظارات و علائق او رفتار کنند. سر این موارد خیلی با هم جر وبحث کردیم گفته اگه یک بار دیگه سر رفت وامد با من بحث کنی طلاقت میدم من اینجوری هستم وحاضر نیستم هیچ رفتار و اعتقادم رو به خاطر تو عوض کنم انتخاب با خودت.در ضمن همیشه به من میگه تو همسر خیلی خوبی هستی نه خوب عالی ولی حاضر نیست به خاطر این همسر خوب از یه فکر ونظرش دوری کنه. شما رو به خدا کمکم کنید من چی کار کنم ایا من اشتباه میکنم؟ در ضمن من با خانواده ی همسرم رابطه خیلی خوبی دارم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)