سلام بر همه دوستان
موضوعی که قصد مطرح کردن آن را دارم مربوط به یکی از آشنایان می باشد که دوست دارم برای کمک به ایشون از شما عزیزان نظر خواهی کنم
ایشون چندین سال پیش عاشق و دلباخته خانمی که از همکارانشون بودن میشوند و روابط عاشقانه و نزدیکی را تقریبا به مدت یک سال داشتند که بعد از گذشت 8 ماه از شروع این ارتباطات متوجه پنهانکاری خانم از قضیه مهمی می شوند که منجر به جدایی و قطع این ارتباط می شود(خانم قبلا با کس دیگه ای عقد کرده بودن و به هم زده بودن )
این آقا در اون لحظه به دلایل مسائل خانوادگی،عرف جامعه و احساس خیانت و عدم صداقت خانم این ارتباط را به هم زدن و ازدواج نکردند..
اما چیزی که بعد از چندین سال عایدشون شده احساس یاس و نا امیدی ،باختن زندگی،منزوی شدن،احساس اینکه با هیچ کس دیگه ای نمی توانند رابطه عاشقانه و عاطفی داشته باشند را دارند،الان احساس میکنه که اون مخفی کاری به خاطر علاقه زیاد اون خانم به ایشون بوده و...
تقریبا با خاطرات گذشته زندگی را سپری میکنند و حرف شنوی از دوست ، آشنا ،مشاور و.. ندارند
نظر شما برای بهبودی و برگشت ایشون به زندگی طبیعی چیه؟
آیا پیشنهاد میکنید که به رابطه قبلی برگردد؟( اگر هم از نظر خودش مقدور باشه خانوادشون موافق نیستن که به رابطه قبلی برگرده )
یا زندگی جدیدی را شروع کنه؟
چطور میشه با خاطرات گذشته طوری کنار بیاد که حال و آیندش رو متاثر نکند؟!
ممنون میشم اگر کسی با توجه به تجربه فردی یا کاریش در این زمینه من رو راهنمایی کند
امیدوارم مشکل همه عزیزان و این دوستمون بر طرف شه
آمین
علاقه مندی ها (Bookmarks)