به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 31 شهریور 89 [ 14:04]
    تاریخ عضویت
    1389-5-30
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    1,904
    سطح
    26
    Points: 1,904, Level: 26
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 96
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    ايا من شكست خوردم؟

    سلام
    ببخشيد من دقيقا همين داستاني كه براي MOHSEN212 در تاپیک (احساسات بعد از شکست ) اتفاق افتاده براي منم پيش اومد با اين فرق كه دختر مورد علاقم واقعآ با حيا بود با هيچ پسري تو دانشگاه رابطه نداشت . وقتي به من گفت نامزد داره من ازش عذر خواهي كردم با اين كه 99% ميدونستم كه الكيه و نامزدي در كار نيست چون گفت تقريبآ يكساله كه نامزد داره ولي توي اين يكسال حلقه نداشت. نميدونم چرا اينقدر دروغ تابلويي گفت ميتونست بگه يكي دو ماهه....ولي شايد واقعآ كسي تو زندگيش باشه. ولي اينكه نامزد نداره رو الان مطمعنم.
    چون به عشق يك طرفه اعتقادي نداشتم ديگه جلو نرفتم نميخواستم مزاحمش بشم چون واقعآ عاشقش بودمو هستم .البته خيلي اذيت شدم ولي سعي كردم خودمو سرگرم كنم و مشكلمو كه با يه فوق تخصص مطرح كردم اون همينو گفت يعني سعي كردم عقلاني عمل كنم غير از اون به هر كي گفتم گفت نرو جلو .

    از طرفي الان كه درسو دانشگاه تموم خيلي ناراحتم چون نتونستم علاقم رو حرف دلمو بهش بگم مثله بغض تو گلوم گير كرده از طرف ديگه وقتي پسراي ديگه رو نيگاه ميكنم كه مثل سيريش به جون دخترا مي افتن و تا بدستش نيارن بي خيال نميشن .

    الان هيچ جوره نميتونم فراموشش كنم شب تصميم ميگيرم فراموشش كنم ولي باز صبح... با اينكه ميدونم شايد اون حتي يك لحظه هم به من فكر نميكنه
    ازتون ميخوام كمكم كنيد كه چجوري بايد بدستش بيارم ايا كار اشتباهي كردم كه ديگه نرفتم جلو .خودم كه اينطوري فكر ميكنم كه بزرگترين اشتباه زندگيم رو مرتكب شدم. آخه اون از لحاظ شخصيتي دختري نبود كه حتي اگه مرد آرزوهش رو هم بخواد پيدا كنه با يكي دو بار خواستگاري بخواد جواب مثبت بده .درضمن خانوادم در جريان كامل موضوع هست.

    ممنون ميشم اگه بتونيد به من كمك كنيد

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 مهر 90 [ 17:54]
    تاریخ عضویت
    1389-5-23
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    1,844
    سطح
    25
    Points: 1,844, Level: 25
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 56
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ايا من شكست خوردم؟

    سلام
    با وجود دوستای عزیز اینجا من حرفی واسه گفتن ندارم ولی نظرمو میگم
    این نشون میده شما عاقلانه برخورد کردید
    شما یا باید عاقلانه برخورد کنی یا عاشقانه
    اگه عاقلانه بخاید تصمیم بگیرید با اول شرایط خودتون رو بسنجید ببینید آمادگی شو دارید یا نه ، در مرحله بعد دلیل جواب مثبت ندادنشو مستقیم یا غیرمستقیم جویا بشید ، شاید واقعا مشکلی داشته باشن
    اگه عاشقانه بخاید تصمیم بگیرید به حرف دلتون گوش بدید و بهش بگید اگه + بود که به فکر مقدمات کارای رسمی و آَشنایی 2خانواده باشید و اگه هم - بود دیگه خیالتون راحته که حرف دلتون زدید و با خودتون کلانجار نمیرید که ای کاش میگفتم ....

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 31 شهریور 89 [ 14:04]
    تاریخ عضویت
    1389-5-30
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    1,904
    سطح
    26
    Points: 1,904, Level: 26
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 96
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ايا من شكست خوردم؟

    اتفاقآ درد من اينجاس كه فكر ميكنم عاقلانه تصميم نگرفتم چون هيچ دختر با حيايي اونم مغرور بار اول جوابش+ نيست. من چون بار اول عاشق شده بودم خودمم درك درستي از اين قضيه نداشتم بنابراين وقتي موضوع رو به روان پزشك گفتم شايد فكر كرد كه من عاشق نيستم يا از روي هوس ميخوام ... و بهم چيزي رو گفت كه حداقل دلم ميگه اشتباه بزرگي كردم .من از همون اول كه گفت نامزد داره خودمو شكست خورده ديدم و به دروغ به خودم اميدواري ميدادم اون نامزد داره بيخيالش شو (با اينكه نداشت) . حتي قبل از اينكه بهش ميخواستم پيشنهاد بدم خودمو كاملآ باخته بودم و با دد پته و اخم و تخم بهش پيشنهاد دادم ولي اون با روي باز جوابمو داد.

    البته شايد از صحبتام اين طوري برداشت كنين كه من شكستو نميخوام قبول كنم؛ آره اگرم نخوام هم نميتونم .چون كم كم خودمم فهميدم عاشقشم با اينكه باهاش رابطه ي خاصي نداشتم باور كنين 1 ثانيه دوريشو نميتونم تحمل كنم.2 ماهه كه نميبينمش و هيچ يادگاري اي ازش ندارم ولي بجاي اينكه بهتر شم از درون دارم نابود ميشم. چيكار كنم دست خودم نيست شما يه راهي بزارين جلوم.من مطمعنم هر كي هست منو نفرين كرده وگرنه چرا اين بلا سر من بياد؟؟

  4. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 28 مهر 91 [ 08:29]
    تاریخ عضویت
    1389-5-29
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    2,026
    سطح
    27
    Points: 2,026, Level: 27
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 124
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 10 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ايا من شكست خوردم؟

    دوست عزیز چرا از طریق خانواده اقدام نکردی حتی یکی از دوستای همون خانم ،از وضعیت اش مطمئن شو

  5. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 مهر 90 [ 17:54]
    تاریخ عضویت
    1389-5-23
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    1,844
    سطح
    25
    Points: 1,844, Level: 25
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 56
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ايا من شكست خوردم؟

    شما چند سالتونه ؟

  6. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 28 آذر 99 [ 01:10]
    تاریخ عضویت
    1387-2-31
    نوشته ها
    1,208
    امتیاز
    22,636
    سطح
    93
    Points: 22,636, Level: 93
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 714
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteranSocial10000 Experience Points
    تشکرها
    6,336

    تشکرشده 3,618 در 912 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    141
    Array

    RE: ايا من شكست خوردم؟

    من فکر می کنم اگر شما نسبت به ایشون حس خوبی دارید خیلی منطقی برای جواب مثبت یا منفی گرفتن نیازی نیست که اقدامی کنی؛ ولی برای آشنایی بیشتر و شناخت بیشتر همدیگه می تونید خیلی راحت و با ادب و احترام و متین از این خانوم بخواین که دوست دارید بیشتر با ایشون و خانواده شون آشنا بشید و آدرس رو از ایشون بگیرید و با خانواده اقدام کنید برای شناخت بشتر نه مساله ی پذیرفتن شما از سمت این خانوم.
    یا نه خودتون تلاش کنید و از طریقی آدرس منزلشون رو پیدا کنید و برای اجازه واسه ی آشنایی بیشتر خدمت پدر این خانوم برسید و ازشون بخواین که اجازه بدن با خانواده به خواستگاری برید!
    شما لااقل باید تلاش خودتون رو بکنید اگر می خواید که به هدفتون برسید بعد ناامید و شکست خورده خودتون رو قلمداد کنید.
    در ضمن این استرس زیاد شما برای رویارویی با مساله ی ازدواج و برخورد با این خانوم من فکر نمی کنم خوشایند هیچ دختری باشه؛ بلکه شما باید معیارهاتون رو تنظیم کنید و با دید باز نسبت به خانواده و این خانوم و رفتارهاشون فکر کنید و خودتون رو محکم آماده ی رویارویی با منطق با این مساله و این خانوم بکنید.
    امیدوارم اول تلاشتون رو برای رسیدن به مراد دلتون با روشهای عاقلانه انجام بدید و حتما نتیجه رو برای ما بیان کنید.

  7. کاربر روبرو از پست مفید del تشکرکرده است .

    del (یکشنبه 31 مرداد 89)

  8. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 31 شهریور 89 [ 14:04]
    تاریخ عضویت
    1389-5-30
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    1,904
    سطح
    26
    Points: 1,904, Level: 26
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 96
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ايا من شكست خوردم؟

    ممنونم از شما.
    اگر واقعيت رو بخايد من تا همين الان خودمو شكست خورده نميدونستم، يعني حتي زماني كه دكترم گفت ديگه جلو نرو ،يه جايي ته دلم ميگفت به اين دختر خانم ميرسم (دارم دقيقآ احساسي كه در من هستو ميگم)
    الانم من شرايط ازدواجو كامل ندارم يكيش شغل چون ميخوام ادامه تحصيل بدم ولي از طرفي نميخوام از دستش بدم

    شما راست مي گيد من استرس زيادي دارم دليلش اينه كه از اين دختر خانوم اصلآ خبري ندارم و چون خبري ندارم فكر ميكنم نكنه نامزد كنه و چيزاي ديگه كه فكرمو خيلي مشغول كرده، ولي واقعآ نميدونم چطوري به اين استرس غلبه كنم كه اگه خانواده دختر خانم اجازه دادن بيام خواستگاري اثر منفي نداشته باشه.
    دوستان ازتون ميخام به هر خدايي كه خودتون اعتقاد داريد برام دعا كنيد

  9. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 31 شهریور 89 [ 14:04]
    تاریخ عضویت
    1389-5-30
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    1,904
    سطح
    26
    Points: 1,904, Level: 26
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 96
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ايا من شكست خوردم؟

    سلام دوستان
    راستش من از طريق خانواده اقدام كردم و تلفني مادرم با مادر ايشون صحبت كردند ،بار اول كه صحبت كردند يكسري اطلاعات اوليه از خانواده 2 طرف كسب شد و جالب اينجا بود كه از نظر خانوادگي شباهت هاي زيادي با هم داشتيم بعد قرار شد مادرم يك بار ديگه زنگ بزنه . بار دوم كه تماس گرفت مادر ايشون گفت كه دخترم گفته كه من "قصد ازدواج ندارم و مي خواد درسش رو ادامه بده" كه مادرم هم خداحافظي كردند. وتمام شد رفت............................................ .....

    دوستان من فكر ميكنم همه چيز از همون موقع پيشنهاد دادن من نشآت ميگيره اگر من دد پته نميكردم و خواسته ام رو درست و منطقي مطرح ميكردم تا ايشون هم به همون واضحي من پاسخ ميدادن، حداقلش اين بود كه من الان اينطور سر در گم نبودم.....چون اگه زمين بره آسمون و آسمون بره زمين و به من بگن كه اون دختره تورو دوست نداره نميتونم قبول كنم ...چون من مطمعنم اون خانوم از من بدش نميومد،من مطمعنم...
    من دارم چوب بچه بازي هايي كه كردمو ميخورم،اگه يه خورده با اعتماد به نفس و چش تو چش باهاش صحبت مي كردم اون هم درست جوابمو ميداد ولي حالا بعد 2 ماه اگه ازم متنفرم شده باشه تعجب نميكنم...
    من حتي با وجود عشق وعلاقه اي كه به اون دختر داشتم حتي نكردم يك بار ديگه برم جلو، نميخوام دكترم رو نفرين كنم چون يكي از عواملش اون بود يكي ديگش هم خودم بودم كه هم ميترسيدم "نه" بشنوم هم ديگه عُرضشو نداشتم برم........

    مشاورين عزيز...دوستان گرامي...
    من اينارو گفتم كه شما يه راهي بزارين جلوم...كمكم كنين ...اگر ميخونيد ....كمك كنيد!!
    چه كنم؟؟
    با توجه به اينكه احتمال اينكه من اين دختر خانومو ببينم كمتر از 00001/0% هست..
    و مادرم ميگه اون تورو اصلآ دوس نداره و فراموشش كن.....

    تورو خدا اگه نوشتمو ميخونين بي پاسخ نذارين،كمكم كنين،بدبخت شدم رفت...........


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. چطوريه آدم انتقادپذيروشكست ناپذير بشم
    توسط tanin_eshgh در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: سه شنبه 25 آبان 95, 18:02
  2. احساس شكست در ازدواج
    توسط whiterose در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: شنبه 08 آذر 93, 23:29
  3. با اين شكست عاطفي همه زندگيم به هم ريخته
    توسط sahand745 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 24
    آخرين نوشته: چهارشنبه 05 تیر 92, 08:50
  4. دلم شكست
    توسط ostadyoung در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: پنجشنبه 29 مرداد 88, 17:10

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:10 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.