به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اسفند 88 [ 12:20]
    تاریخ عضویت
    1388-2-10
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    3,053
    سطح
    34
    Points: 3,053, Level: 34
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 147
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    Question * بهش وابسته شدم

    سلام.
    من دختري 19 ساله ام.به نظرم من تنها كسي هستم كه اينقدر احساساتي ام.1 ساله پيش به پسري زنگ زديم براي مسخره بازي و خنده.ولي اون ازمن خوشش اومد و ادامه داد.اتفاقا خيلي هم پسر خوبيه و چون ميشناختمش و داداش يكي از بچه هاي خوابگاهمون بود،منم ادامه دادم.اما من اولين بارم بود كه با پسري ارتباط برقرار ميكردم.الان 1 ساله تلفني با اون ارتباط دارم و حتي 1 بارم باهم نبوديم.فقط 1 بار عكسمو ديد و 1بار هم از دور منو در پاركي ديد.الان هردومون به هم وابسته شديم.اونم كه به خانوادش گفته حتما منو ميخوادو بايد همين الان برام بريد خواستگاري.در صورتي كه تازه 20 سالشه و دانشجو. و هيچي نداره.منم قراره 2سال منتظرش باشم.خيلي هم بهش وابسته شدم.نميتونم تصور كنم يه روز ازش جدا ميشم،ديگه برسه به....
    چيكار كنم؟به پاش بشينم تا 2 سال ديگه؟؟چيكار كنم كه از وابستگيم بهش كم بشه؟!!
    تو رو خدا كمكم كنيد.ميترسم از عشقش ديوونه بشم.راهنماييم كنيد.ممنووون...

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 05 تیر 91 [ 11:23]
    تاریخ عضویت
    1387-6-17
    نوشته ها
    1,019
    امتیاز
    7,536
    سطح
    57
    Points: 7,536, Level: 57
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    650

    تشکرشده 657 در 204 پست

    Rep Power
    117
    Array

    RE: بهش وابسته شدم

    سلام
    خاونمی مگه چند سالته که اینجوری حرف میزنی
    اولا که شناختی که فقط از رابطه ی تلفنی بدست بیاد شناخت کاملی نیست چون خیلی از رفتارها تو برخوردهای حضوری برزو می ده پس عجله نکن
    دوما شما هنوز درست تموم نشده و اون آقا هم همین طور باید اجازه بدین حداقل درستون تموم بشه تا یه قدم به جلو رفته باشین
    خانومی برای شروع زندگی حداقل ها باید موجود باشه شما دوتا هنوز به اون حداقل ها نرسیدین پس صبر کنین

  3. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 اسفند 94 [ 11:19]
    تاریخ عضویت
    1387-7-01
    نوشته ها
    1,948
    امتیاز
    22,799
    سطح
    93
    Points: 22,799, Level: 93
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 551
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,205

    تشکرشده 4,459 در 1,179 پست

    Rep Power
    210
    Array

    RE: بهش وابسته شدم

    سلام بر دوست گرامی...
    شما 19 ساله هستید و قطعا دوست پسرتان چند سالی از شما بزرگتر است...
    شما خود می گویید تا حال با یکدیگر نبودیم.....پس چطور می توانید با اطمینان بگویید می شناختمش و او پسر خوبیست....

    رابطه شما تلفنی بوده و به نوعی شبه رابطه های دنیای مجازی که در آن بسیاری از افراد خود نیستند که سخن می گویند بلکه رویا ها و ساخته ذهنی آنهاست که لب به سخن باز می کند......و رفتارها عموما با نوعی سوءگیری همراه است و احتمال اینکه افراد تصویر متفاوتی را از خود نشان دهند بسیار است....حتی یک مثال ساده شاید بارها شنیده اید که وقتی حتی همسران از هم جدا می شوند(همسرانی که با هم زندگی کرده اند و همیشه در کنار هم بودند) وقتی می پرسید دلیل جدایی چیست>>می گویند او را نشناخته بودم بعد از 3 سال زندگی امروز دستش برایم رو شد ......
    انوقت شما چطور از راه تلفنی شناخت حاصل کردید....خدا می داند ...البته من می دانم که این شناخت ساختی ذهنی شما از اوست .....

    من نمی گوییم روابط دختر و پسر بکل اشکال دارد ولی وقتی راه صحیح رابطه و ادامه ان را ندانیم قطعا دچار مشکل خواهیم شد....
    بهترین کار در این شرایط این است که بدون هیچ گونه وعده و وعید دادن به پسر به نشانه منتظر ماندن به درس خواندن و فعالیت های دیگر مشغول شوید و از میزان صمیمیت رابطه بکاهید.....و به دوست پسرتان بگویید رابطه را به شرطی ادامه می دهید که هر دوی شما بدون وابستگی درس هایتان را بخوانید و اگر بعد از اتمام درس و اینکه ان آقا توانست کاری بیابد و طعم مسولیت را کشید و به امادگی و رشد عقلی رسید و همچنین شما هم همینطور .....و اگر شما تا ان موقع ازدواج نکرده باشید .....به صورت رسمی به خواستگاری شما آید...

    بازهم می گوییم نباید هیچ امید و قولی به آن پسر دهید....
    موفق باشید..

  4. #4
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 خرداد 00 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1387-6-17
    محل سکونت
    سنندج
    نوشته ها
    2,798
    امتیاز
    71,961
    سطح
    100
    Points: 71,961, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran50000 Experience PointsSocialTagger First Class
    تشکرها
    9,001

    تشکرشده 10,163 در 2,191 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بهش وابسته شدم

    سلام دوست گرامی به کلبه همدردی خوش آمدید,
    در ادامه نوشته های دوست عزیز نقاب؛توصیه میکنم به لینک زیر مراجعه کنید
    http://www.hamdardi.net/thread-3528.html
    و به این لینک (سئوالات ارتباط دختر و پسر)
    http://www.hamdardi.net/forum-21.html
    هم نگاهی بیندازید تا از تجربیات و راهنمایی دوستان استفاده کنید

  5. #5
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 13:16]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,420
    امتیاز
    287,066
    سطح
    100
    Points: 287,066, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,577

    تشکرشده 37,079 در 7,002 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: بهش وابسته شدم

    سلام
    از نظرات roya.b استفاده كن.
    در این تالار خیلی سئوالات با همین مضمون وجود دارد در بخش ارتباط دختر و پسر می توانید ملاحظه بفرمایید.

    خلاصه پاسخهایی كه قبلا دادیم در این خلاصه می شود كه :
    قطع ارتباط
    آن هم نه تدریجی بلكه سریع.
    و تمركز روی سایر علاقمندیها و فعالیتهایت.
    اگر به خیالاتت در مورد ایشان مرتب با فكر كردن و خیالپردازی آب ندهی،‌آنقدر این ذهنیات احساسی رشد نمی كند كه فكر كنی داری دیوانه می شوی!!!
    اما قطع این ارتباط برای یكی دو هفته فشار زیادی بهت وارد می كند،‌ولی نجات می یابی.
    ------------
    در ضمن با كلیات نظرات نقاب موافقم.كه هدف اصلی كنترل و هدایت به مسیر درست ارتباط هست، اما تجارب مشاوره ای اثبات كرده است. در این شرایط دختران و پسران نمی توانند رابطه های خود را كنترل كنند و وابستگی را حذف كنند یا از صمیمت بیشتر جلوگیری كنند. لذا عملا ادامه به هر گونه ارتباطی از كنترل آنها خارج شده و باز مشكلات آتی آن اجتناب ناپذیر است.
    برای چنین توصیه ای كه شما می فرمایید احتیاج به چندین جلسه حضوری وجود دارد تا دختر و پسر از نظر كنترل احساسات و ظرفیتهایی كه دارند ارزیابی شوند تا با احتیاط به آنها چنین توصیه ای بكنیم. و البته نباید مخفی كاری و ... هم در میان باشد. و اطلاع داشتن خانواده ها بسیار مطلوب خواهد بود.

  6. کاربر روبرو از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده است .

    Hadi99g (چهارشنبه 23 دی 94)

  7. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اسفند 88 [ 12:20]
    تاریخ عضویت
    1388-2-10
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    3,053
    سطح
    34
    Points: 3,053, Level: 34
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 147
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: بهش وابسته شدم

    سلام به تمام عزيزاني كه در اين زمينه منو راهنمايي كردن.
    شما ميگين من از اون جدا شم.اونم سريع.اما نميتونم،آخه امتحاناتم شروع شده و بعدشم كنكور كارشناسي.چطور ميتونم تا يكي دو هفته داغون باشم؟اينطور كه از درس و زندگي ميافتم.
    وقتي به ياد خاطره هامون ميافتم دلم خيلي براش تنگ مبشه.چيكار كنم؟دست خودم نيست
    نميشه راه بهتري نشونم بدين كه مثلا ادامه بدم اما وابستگيم بيشتر نشه.اصلا من تخيلاتي نيستم،يا به قول مدير كه ميگن:"اگر به خیالاتت در مورد ایشان مرتب با فكر كردن و خیالپردازی آب ندهی،‌آنقدر این ذهنیات احساسی رشد نمی كند"من فقط بهش وابسته شدم.همين.
    من خواستگار زياد دارم،اما هنوز شخص مطابق با ملاك هام نيومده.(چون همشون شغل آزاد داشتن و من دوست ندارم)
    به نظرتون اگه بخوام ازدواج كنم،ميتونم راحت اينو كنار بذارم؟يعني ارتباطمو باهاش ادامه بدم تا وقتيكه يكي پيدا بشه و با اون ازدواج كنم؟؟
    خواهشا راهنماييم كنيد.ممنوووون

  8. #7
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 خرداد 00 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1387-6-17
    محل سکونت
    سنندج
    نوشته ها
    2,798
    امتیاز
    71,961
    سطح
    100
    Points: 71,961, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran50000 Experience PointsSocialTagger First Class
    تشکرها
    9,001

    تشکرشده 10,163 در 2,191 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بهش وابسته شدم

    سلام
    دوست گرامی ،این مورد که به یاد ایشان می افتید؛طبیعی میباشد؛مهم این است که از این به بعد عواطف و احساسات خود را کنترل و در مسیر درست هدایت کنید,واقعبین باشیددوست من.
    شما در این شرایط وابسته ایشان شده اید آن هم زیاد؛حال شما میخواهید رابطه را با ایشان تا وقت ازدواج خود شما بایکی دگر ادامه دهید!؟
    چرا میخواهید ادامه بدهید؟

    به این لینکها مراجعه کنید
    http://www.hamdardi.net/thread-7257.html
    http://www.hamdardi.net/thread-5345.html

  9. #8
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 خرداد 00 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1387-6-17
    محل سکونت
    سنندج
    نوشته ها
    2,798
    امتیاز
    71,961
    سطح
    100
    Points: 71,961, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran50000 Experience PointsSocialTagger First Class
    تشکرها
    9,001

    تشکرشده 10,163 در 2,191 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بهش وابسته شدم

    نقل قول نوشته اصلی توسط Delbaste
    سلام.شايد شما بتونيد در حد حرف اينها رو بگيد اما واقعا عملي كردنش براي من سخته.شايدم سن شما بيشتر از منه و از سن احساسات گذشتين.من الان يه آدم ديوونه و احساساتي هستم.هر كي هم هرچي بگه نميتونم قبول كنم.ميشه يه جور ديگه بگيد كه من راضي شم؟!!
    سلام؛ دوست گرامی؛نوشته های ما در حد حرف نیستند؛چون به ندرت پیش میآید که یک فرد جوان در سن شما ؛چه دختر و چه پسر درگیر این احساسات نشده باشد,پس من میتوانم بنویسم که شما را درک میکنم,
    چرا برای شما سخت است؟گفتن همین جمله خود مانع بازدارنده ای است.
    واینکه بنده بر خلاف دوستان هیچگاه ازدواج را به شما توصیه نمیکنم(با فرد مورد نظر)
    یکی از دلایل :عدم کنترل احساسات,که باعث میشود,ما نتوانیم شناختی از طرف مقابل پیدا کنیم,در این شرایط تنها هدف ما ازدواج است؛که بعد از ازدواج آن احساسات آتشین ؛کم کم سرد میشود؛و آن گاه؛چشم و گوش باز میشود!
    به مسایل مهم بپردازید.رویایی نیندیشید.
    موفق باشید

  10. کاربر روبرو از پست مفید keyvan تشکرکرده است .

    Hadi99g (چهارشنبه 23 دی 94)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:33 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.