به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 7 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 64
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 13 آذر 94 [ 23:22]
    تاریخ عضویت
    1389-5-18
    نوشته ها
    50
    امتیاز
    4,698
    سطح
    43
    Points: 4,698, Level: 43
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 52
    Overall activity: 52.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteranTagger Second Class
    تشکرها
    21

    تشکرشده 20 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    +تمایل یک طرفه برای ازدواج (کمکم کنید )

    سلام
    من پسری هستم 22 ساله که مدت یک سال است عاشق همکلاسی ام در دانشگاه شده ام و مرتب دو دل بودم که آیا صحیح هست که برم و در این مورد بهش بگم یا نه ! تا اینکه اواخر فروردین ماه امسال موضوع رو بهش گفتم و گفتم که قصد دارم با شما بیشتر آشنا شوم . اونم بعد از یک هفته که فکر کرد قبول کرد که ارتباط تلفنی داشته باشیم. من مستقیما بهش گفتم که شما رو برای ازدواج میخوام و واقعا عاشقت هستم روزای اول زیاد علاقه ای به ارتباط با من نداشت اما پس از یک مدت که متوجه عشق واقعی من به خودش شد اونم نظرش رو داد و گفت هیچ مشکلی برای ازدواج با من نداره و بارها بهم گفت که دوسم داره! ما حتی وارد بحثهای آینده خود نیز شده بودیم که بیشتر در مورد زندگی مشترک و از این جور مسائل بود. قرار شده که چند بار هم یک جائی قرار بذاریم و با هم صحبت کنیم تا بتونیم بیشتر با خصوصیات اخلاقی هم آشنا شویم و اونم هیچ مشکلی نداشت . همه چیز داشت خوب پیش می رفت تا اینکه یه روز SMS داد و گفت که اصلا دوست نداره رو در رو منو ببینه و قرار ملاقات داشته باشیم و یه جورایی یهو سرد شد و وقتی دلیل این کارا و رفتار رو پرسیدم گفت که دوست نداره زیاد صمیمی شویم و چیزی که منو حیرت زده کرد این بود که گفت ما فقط یه دوست هستیم نه بیشتر و نه کمتر و نمیخواد رابطمون از این بیشتر بشه و دوست داره فقط یه دوست و همکلاسی باشیم!!!
    من خیلی ناراحت شدم و بعدا فهمیدم که پس از صحبت کردن با خواهرش طرز فکرش عوض شده و اینقدر تغییر کرده ( خواهرش از خودش بزرگتره و ازدواج هم کرده و البته خارج از کشور زندگی می کند )
    هر چند بار که ازش می پرسیدم چرا نمیخواد با من ازدواج کنه و آیا از من خوشت نمیاد مرتب پاسخ میداد که نه من اصلا نمیخوام ازدواج کنم و قصد ازدواج ندارم و میخوام برم پیش خواهرم !!!! من مطمئنم که طرز تفکرش کاملا تغییر کرده چون قبلا از اینکه با خواهرش صحبت کنه اون از من بیشتر نسبت به ازدواج راغب بود و مرتب بهم می گفت که کدوم شهر زندگی کنیم و ...

    بعد از این اتفاقات خیلی افسرده شدم و چند بار تصمیم گرفتم رابطم رو باهاش کاملا قطع کنم اما عشق و علاقه زیادی که بهش دارم هر بار باعث می شد این کارو نکنم و از اون روز تا حالا که یک ماه گذشته مثل دو تا دوست با هم هستیم و فقط ارتباط تلفنی باهاش دارم . اما من این رابطه رو اینطوری نمیخوام من این دختر رو واسه زندگی آیندم میخوام
    نمیخوام فقط دوست دخترم باشه بلکه میخوام باهاش ازدواج کنم . چند بار ازش پرسیدم که تو منو دوست داری ؟ هر بار میگه آره خیلی دوستت دارم و واقعا از تو خوشم میاد اما هر بار که سعی میکنم بحث رو به سمت رابطه ای صمیمانه تر یعنی ازدواج بکشونم دوباره تاکید میکنه که ما فقط یک دوست هستیم!!!

    من دیگه واقعا گیج شدم ! نمی دونم باید چی کار کنم!! از طرفی وابستگیم و میزان علاقم روز به روز داره بهش بیشتر میشه از طرفی احساس می کنم اگر همین وضعیت ادامه پیدا کنه و این دختر که واقعا عاشقش هستم روزی منو ترک کنه دچار یک شکست بد در زندگیم میشم و از لحاظ عاطفی ضربه می خورم..

    لطفا کمکم کنید و یک راه مناسب بهم بگین

    ممنونم

  2. کاربر روبرو از پست مفید Bidam تشکرکرده است .

    Bidam (دوشنبه 18 مرداد 89)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 دی 97 [ 09:08]
    تاریخ عضویت
    1388-1-24
    نوشته ها
    88
    امتیاز
    8,262
    سطح
    61
    Points: 8,262, Level: 61
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 188
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    123

    تشکرشده 113 در 55 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: لطفا کمکم کنید

    سلام دوست عزيز......نمي دونم به عنوان يك كاربر غير متخصص كمكي نظرم بهت ميكنه يانه؟؟!!
    ولي به تجربه ي من شايد بهتر باشه ازش فاصله بگيري........


    يا علي

  4. کاربر روبرو از پست مفید grey-sm تشکرکرده است .

    grey-sm (دوشنبه 18 مرداد 89)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 13 آذر 94 [ 23:22]
    تاریخ عضویت
    1389-5-18
    نوشته ها
    50
    امتیاز
    4,698
    سطح
    43
    Points: 4,698, Level: 43
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 52
    Overall activity: 52.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteranTagger Second Class
    تشکرها
    21

    تشکرشده 20 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: لطفا کمکم کنید

    ممنون بابت نظرت
    یعنی به نظر شما اگر مدتی ازش دوری کنم احتمال نداره که منو کاملا فراموش کنه یا فکر کنه که من اونو دوست ندارم؟ چند بار خودم هم همین فکر رو کردم که مدتی ارتباطم رو باهاش قطع کنم تا ببینم آیا واقعا منو دوست داره یا نه ولی هر بار این فکر تو ذهنم می اومد که اگر این کارو بکنم احتمال داره به طور کامل منو فراموش کنه!!


    من فقط نمی دونم که آیا این دختر واقعا از صمیم قلب منو دوست داره یا خیر ؟! این سوالی هست که هر روز بهش فکر می کنم ... خودش بهم میگه دوسم داره اما بازم خیالم کاملا راحت نیست ! شاید چون عشق من بهش خیلی زیاده انتظارم هم ازش زیاده !! بعد یه سوال دیگر هم داشتم خواستم بدونم چطوری می تونم ارتباطم رو باهاش تا مدتی قطع کنم که اونم ناراحت نشه؟ یعنی چطوری؟ خب اگه SMS بفرسته و جواب ندم اینطوری حالت بدی نداره؟!

  6. کاربر روبرو از پست مفید Bidam تشکرکرده است .

    Bidam (دوشنبه 18 مرداد 89)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 اسفند 89 [ 19:53]
    تاریخ عضویت
    1389-4-15
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    2,217
    سطح
    28
    Points: 2,217, Level: 28
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 83
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    14

    تشکرشده 14 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: لطفا کمکم کنید



    به نظر من اول همونطور که بچه ها گفتن با صجبت منطقی موضوع قطع رابطه و... رو بیان کن...بعد اگه جواب زنگ و اس ندی خودش دلیل کارتو میفهمه و .....

  8. 2 کاربر از پست مفید shariati_1989 تشکرکرده اند .

    shariati_1989 (سه شنبه 19 مرداد 89)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 13 آذر 94 [ 23:22]
    تاریخ عضویت
    1389-5-18
    نوشته ها
    50
    امتیاز
    4,698
    سطح
    43
    Points: 4,698, Level: 43
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 52
    Overall activity: 52.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteranTagger Second Class
    تشکرها
    21

    تشکرشده 20 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: لطفا کمکم کنید

    ممنون دوست عزیز واقعا داری بهم کمک بزرگی می کنی
    من امروز دوست دخترم رو دیدم یعنی یک قرار ملاقات ! این اولین باری بود که در محیط خارج از دانشگاه راضی شد که منو ببینه ! خودش گفت این تنها باری است که همدیگه رو خارج از محیط دانشگاه می بینیم و دیگه تا شروع ترم بعدی یعنی مهر ماه همدیگه رو نخواهیم دید. میگه دوست نداره بیرون قرار بذاریم! من امروز بعد از دیدن مجددش واقعا فهمیدم که حسم بهش خیلی جدی هست و شایدم وابستش شدم !!! احساس می کنم اون یه جورایی دو دله که آیا من می تونم همسر خوبی براش باشم یا نه ! اون همیشه بهم میگه دوسم داره اما میگه پایان این رابطه معلوم نیست ! در حالی که همانطور که قبلا گفتم اون یه مدت روی ازدواج با من هیچ مشکلی نداشت و میگفت محاله از من دور بشه! احساس می کنم خیلی به مادیات و پول اهمیت میده ! به نظر شما با این موضوع چطوری کنار بیام؟ خیلی واسم سخته که ازش کمی فاصله بگیرم و همانطور که گفتید کمتر بهش توجه کنم چون واقعا دوسش دارم ... حاضرم واسش هر کاری بکنم اما من اطمینان از یه عشق دو طرفه میخوام و اینکه آیا اون تغییر پذیر هست یا نه؟ آیا احتمال داره منو فراموش کنه یا نه؟ این سوالات مرتب ذهنم رو درگیر میکنه!

    ضمنا یک سوال دیگر هم ازتون داشتم
    به نظر شما هر چند مدت یک بار بهتره یه پسر، دوست دخترش رو ببینه؟؟ یعنی فاصله بین قرار ملاقات ها باید چقدر باشه که رابطه مستحکم تر بشه؟

  10. کاربر روبرو از پست مفید Bidam تشکرکرده است .

    Bidam (سه شنبه 19 مرداد 89)

  11. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 13 آذر 94 [ 23:22]
    تاریخ عضویت
    1389-5-18
    نوشته ها
    50
    امتیاز
    4,698
    سطح
    43
    Points: 4,698, Level: 43
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 52
    Overall activity: 52.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteranTagger Second Class
    تشکرها
    21

    تشکرشده 20 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: لطفا کمکم کنید

    ببینید من از یه چیز تعجبم میشه ! اینکه اگر یه نفر یکی رو دوست داشته باشه به این فکر می کنه که همیشه با اون فرد بمونه و از جدایی می ترسه نه اینکه صحبت از خارج رفتن کنه! دوست دخترم میگه دانشگام تموم بشه میرم خارج پیش خواهرم و بعد به من میگه اگر تو هم منو دوست داری تو هم بیا !!!! خب من دارم اینو میگم که اگر این دختر منو دوست داره چرا باید این حرف رو بزنه ؟! معقولانه تر نیست بیاد بگه که اگر دانشگامون تموم شد با هم دیگه باشیم و دو نفری روی ادامه زندگیمون صحبت کنیم؟ از طریفی این حرفاش منو به این فکر میندازه که واقعا دوسم نداره اما بعضی حرفاش یه جورایی نظرم رو عوض میکنه و همین منو گیج می کنه مثلا بعضی اوقات میگه که من خیلی خوشبختم که پسری مثل تو اینقدر دوستم داره و میگه همیشه منو دوست داشته باش و هیچ وقت از عشقت بهم کم نشه و از این جور حرفها .... نمی دونم چطوری باید این شخصیت رو بشناسم ؟! کاش یه دختر هم می تونست نظر بده که این نوع صحبت کردن از چه احساساتی سرچشمه می گیره ؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

    یه سوال دیگه : من باید چی کار کنم که علاقه دوست دخترم به خودم رو زیاد کنم ؟ یعنی میخوام همین عشقی که من به اون دارم اونم به من پیدا کنه

  12. کاربر روبرو از پست مفید Bidam تشکرکرده است .

    Bidam (چهارشنبه 20 مرداد 89)

  13. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 آذر 89 [ 12:37]
    تاریخ عضویت
    1389-1-18
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    2,550
    سطح
    30
    Points: 2,550, Level: 30
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 50
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 19 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: لطفا کمکم کنید



    با سلام
    راستش من هم اصلا نظرم کارشناسی نیست و فقط از روی تجربه میگم. به نظر من این تغییر سریع و ناگهانی در نظرات میتونه دلیلش عدم اطمینان به آینده برای اون خانم باشه. منظورم اینه که از شما چندان مطمئن نیست و خوب حق داره که به آینده اش اون طوری که میخواد فکر کنه و مثلا به فکر خارج رفتن باشه. اما اگه مطمئن باشه که میخواد با شما ازدواج کنه و جدی راجع به آینده با هم حرف بزنین دیگه مجبور میشه جدی تصمیم بگیره که میخواد بره یا بمونه.
    به نظر من اگه یه شناخت اولیه از هم پیدا کردین و همو دوست دارین قضیه رو با خانواده مطرح کنید و از اون روند جلو برین. اگه اون نمیشه حداقل با اون خانم جدی باشید و اصلا فکر نکنین این چیزا بعدا درست میشه چون نمیشه. من تجربه مشابهی داشتم البته من جای اون خانم بودم! اگه بدونه قضیه اش با شما جدیه دیگه حرفشو عوض نمیکنه.


  14. 2 کاربر از پست مفید yas66 تشکرکرده اند .

    yas66 (چهارشنبه 20 مرداد 89)

  15. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 13 آذر 94 [ 23:22]
    تاریخ عضویت
    1389-5-18
    نوشته ها
    50
    امتیاز
    4,698
    سطح
    43
    Points: 4,698, Level: 43
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 52
    Overall activity: 52.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteranTagger Second Class
    تشکرها
    21

    تشکرشده 20 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: لطفا کمکم کنید

    آخه تا زمانی که اون میگه ما فقط یه دوست هستیم من چطوری می تونم بهش بگم بیا موضوع رو به خانواده هامون بگیم؟؟!!

    من تجربه مشابهی داشتم البته من جای اون خانم بودم! اگه بدونه قضیه اش با شما جدیه دیگه حرفشو عوض نمیکنه.
    اینو میشه بیشتر توضیح بدین. من بارها بهش گفتم که دوستت دارم و آرزوم اینه که باهات ازدواج کنم و خوشبختت کنم ... یعنی هنوزم نمی دونه که من کاملا جدی روش نظر دارم؟


  16. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 آذر 89 [ 12:37]
    تاریخ عضویت
    1389-1-18
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    2,550
    سطح
    30
    Points: 2,550, Level: 30
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 50
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 19 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: لطفا کمکم کنید

    نقل قول نوشته اصلی توسط Bidam
    آخه تا زمانی که اون میگه ما فقط یه دوست هستیم من چطوری می تونم بهش بگم بیا موضوع رو به خانواده هامون بگیم؟؟!!

    من تجربه مشابهی داشتم البته من جای اون خانم بودم! اگه بدونه قضیه اش با شما جدیه دیگه حرفشو عوض نمیکنه.
    اینو میشه بیشتر توضیح بدین. من بارها بهش گفتم که دوستت دارم و آرزوم اینه که باهات ازدواج کنم و خوشبختت کنم ... یعنی هنوزم نمی دونه که من کاملا جدی روش نظر دارم؟

    خوب شما همون زمان که گفت ما فقط 2 تا دوست هستیم نظرتون رو بگین و بگین اصلا دنبال دوستی با یک دختر به این شکل نیستی و هدفت فقط به دست آوردن شناخت برای ازدواج هست و اگر هدف ازدواج نباشه این دوستی باید خاتمه پیدا کنه.
    ببینید..با خودتون روراست باشین. این مشکلی بود که من و پسری که باهاش به قصد آشنایی بودم هم در زمانی داشتیم. اگه واقعا فقط هدفتون ازدواجه، ازش بخواین هدفش رو بهتون بگه و در صورتی که اون واقعا فقط دنبال دوستی هست و میخواد بره] باهاش قطع رابطه کنید. چون این رابطه برای شما بی فایده میشه و نهایتا 2 یا 3 سال دیگه با تحمل سختی های بیشتر مجبورین این جدایی رو بپذیرید
    اما من در این مرحله احتمال میدم این فرض درست نباشه و این خانم هم هدفش دوستی نیس. از رو حرفاش که شما تعریف کردی میگم. مثلا اینکه بیرون قرار نمیذاره یا بهتون گفته دوستت دارم. در شرایط معمول یه دختر به این راحتیا به کسی قول ازدواج نمیده و بعد الکی بزنه زیرش. شاید تو ذهنش با خودش درگیره، نمیدونه تصمیمش درسته یا نه. یا مشکلی داره که نمیتونه به شما بگه یا میدونه خانواده مخالفا یا....خیلی چیزای دیگه.
    اما دو نتیجه کلی میخوام بگیرم:
    - تکلیفتون رو باهاش روشن کنید، یکبار بشینین جدی حرف بزنین و هدفتون و علاقتون رو براش شرح بدین و بهش بگید در صورتی که اون بخواد مشکل با مطرح کردن این قضیه با بزرگترها نداری( این قضیه برای دخترها مهمه، حداقل برای من خیلی مهم بود که بدونم نمیخواد قضیه رو مخفی نگه داره) و دوستانه ازش بخواین صحبت کنه و فکر کنه و نظرش رو درباره حرفاتون بگه
    - اگه هدفش رو بعد از این صحبت بازم دوستی بدون قصد ازدواج عنوان کرد با توجه به اینکه این هدف شما نیست، قاطعانه رابطه تون رو قطع کنید. چون به زندگی هر دونفرتون لطمه میزنه و این لطمه رو بعدها متوجه میشین.
    موفق باشی

    معمولا عشق مانع میشه آدم سر حرفش وایسه. اما دوستانه بهتون بگم، با توجه به اینکه به نظر میاد شما احساسی باشید ادامه رابطه به شکل دوستی فقط شرایط رو بدتر میکنه.
    بذارین یه مثال بزنم...
    اون خانم میگه به ازدواج با شما فکر نمیکنه...درسته؟ اگه چند وقت دیگه بفمید خواستگاری داره و در حال فکر کردن در مورد شرایط اونه چه حالی پیدا میکنید؟براتون قابل قبوله؟
    برای همین الان رو این مساله جدی باشین. اون دوستی که اون خانم میگه( یعنی یه دوستی ساده) بین شما دو نفر قابل اجرا نیس چون عشق ( حداقل از طرف شما) به وجود اومده .
    البته من کارشناس نیستم! فقط تجربه خودمو گفتم

  17. 2 کاربر از پست مفید yas66 تشکرکرده اند .

    yas66 (پنجشنبه 28 مرداد 89)

  18. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 13 آذر 94 [ 23:22]
    تاریخ عضویت
    1389-5-18
    نوشته ها
    50
    امتیاز
    4,698
    سطح
    43
    Points: 4,698, Level: 43
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 52
    Overall activity: 52.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteranTagger Second Class
    تشکرها
    21

    تشکرشده 20 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: لطفا کمکم کنید

    اما من در این مرحله احتمال میدم این فرض درست نباشه و این خانم هم هدفش دوستی نیس. از رو حرفاش که شما تعریف کردی میگم. مثلا اینکه بیرون قرار نمیذاره یا بهتون گفته دوستت دارم. در شرایط معمول یه دختر به این راحتیا به کسی قول ازدواج نمیده و بعد الکی بزنه زیرش. شاید تو ذهنش با خودش درگیره، نمیدونه تصمیمش درسته یا نه. یا مشکلی داره که نمیتونه به شما بگه یا میدونه خانواده مخالفا یا....خیلی چیزای دیگه
    ممنون از اینکه پاسخ میدین
    با توجه به حرف خودتون و اینکه من با حرفتون موافقم و احتمال میدم که دوست دخترم هنوز برای انتخاب من دو دله ... با توجه به این وضعیت به نظر شما همین الان که 4 ماه بیشتر از رابطمون نگذشته برم و بهش بگم تصمیمش رو بگیره و در مورد ازدواج دوباره باهاش صحبت کنم یا اینکه چند ماه دیگر رابطه رو همینطور پیش ببرم تا بتونه بیشتر فکر کنه و کمی شناختش نسبت به من زیاد تر شد اون موقع برم بهش بگم؟؟!!


 
صفحه 1 از 7 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:00 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.