سلام
با تشکر بابت بوجود آوردن این فضا، که شاید بتوان حرفهای ناگفته را به زبان آورد و طلب یاری کرد.
بدون مقدمه چینی می روم سر اصل مطلب
مدت سه سال است که با همسرم ازدواج کرده ایم. از همان اول اختلاف های زیادی با هم داشتیم. اما این اواخر:
مدت طولانی است که همسرم محل خوابش را از من جدا کرده است.
در این مدت فقط دو مرتبه به سراغم آمده، آنهم واقعا مثل یک متجاوز و هر بار با حرفهایش آزارم داد. مثلا یکبار گفت خواب منشی ام را دیدم بابت این سراغت آمدم.
به شدت دست بزن دارد.
در این مدت من هم از او کناره گرفته ام و سعی می کنم اصلا نبینمش و فقط یکبار که به او بابت مساله ای اعتراض کردم، مجددا به باد کتکم گرفت.
در این مدت که محل خوابش را جدا کرده، هیچ روز تعطیلی در خانه نیست.
جالب اینست در کیفش کتابی پیدا کردم، راجع به آمادگیهای لازم برای قبل از بارداری.
امروز هم خواب بودم، در اتاق را محکم باز کرد. یک لحظه که نگاهش کردم حالتش چنین بود که فکر کردم نیاز جنسی دارد. مرتب پوشیده بود و رفت بیرون.
من فکر می کنم که پای کس دیگری در میان است و می خواهد مرا آزار دهد که مهرم را ببخشم و طلاق بگیرم.
نظر شما چیست؟
(البته اینرا بگویم که الان که اینها را می نویسم. تمام وجودم را نفرت، افسردگی و نا امیدی فرا گرفته است. و به شدت احساس تنهایی می کنم. علاوه بر اینکه غرورم لگدمال شده است.)
علاقه مندی ها (Bookmarks)