به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 29
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 شهریور 89 [ 11:24]
    تاریخ عضویت
    1387-1-07
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    3,844
    سطح
    39
    Points: 3,844, Level: 39
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 106
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 7 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    ادامه زندگی یا ؟

    [align=justify]سلام دوستان خوبم
    از همه اعضا و دست اندرکاران این سایت تشکر می کنم

    در مورد مشکلم بگم
    من و همسرم سه ماهه که زندگی مستقلمون رو شروع کردیم. دوران نامزدی پراسترسی رو داشتیم. همسرم با اینکه سی سال بیشتر نداره ولی فردی عصبیه. و دلیلش هم بخاطر نارضایتی از کارشه. فکر میکنه شغل فعلیش در حد و شانش نیست. ولی من اینطوری فکر نمیکنم. در این سه ماه زندگی مشترک هم هر روز تحت تاثیر این ناراحتی بودیم. به این معنا که از هر چند روز با هم دعوامون میشه. و در اغلب موارد من هیچ تقصیری ندارم و بعدش خودش میگه درکم کن من تحت فشارهای روحی هستم. نمونه اش رو بگم سر رفتن یا نرفتن به یک جشن عروسی با هم دعوامون شده. البته من گفتم اگه نمیای من حرفی ندارم نمیریم ولی شروع کرد از گذشته گفت و از اینکه چرا این فامیلت به من فلان حرف رو زده. داد و بیداد و بعد فحش و ناسزا و بعد از خونه بیرون رفت. زنگ زده بود به خونه مون و خانواده ام رو هم ناراحت و نگران کرده بود.
    کم کم دارم به جدایی فکر میکنم . هرچند وقتی این کلمه رو میگم تمام بدنم می لرزه. چون من واقعا بهش علاقه دارم ولی ...
    کمکم کنید[/align]

  2. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 18 مرداد 94 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1387-6-12
    محل سکونت
    همدردی
    نوشته ها
    2,295
    امتیاز
    31,060
    سطح
    100
    Points: 31,060, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    11,614

    تشکرشده 12,542 در 2,269 پست

    Rep Power
    256
    Array

    RE: ادامه زندگی یا ؟

    میترای عزیز

    شما تازه زندگی مشترکتونو شروع کردید ، در خصوص موضوع مطرح شده چند نکته به ذهن من میرسه :

    1- این قبیل کشمکشها طبیعیه ، بعضی از زوجها بدلیل شدت علاقه و محبت خیلی به هم توجه می کنند و جزئیات مسائل رو تحلیل میکنن و کارشون به دعوا میکشه.

    2- هر دوی شما با شرایط جدیدی (زندگی مستقل) روبرو شدید و سازگار شدنتون با این شرایط نیاز به گذشت زمان داره و البته همراه با صبر و حوصله.

    3- زن و شوهر باید یاد بگیرند که اشتباهات و حرفهای خانواده همسر به خود فرد مربوط نمیشه . یعنی زن یا شوهر نباید این جمله رو بگن که "چرا بابات اینو گفت ، چرا مامانت این کارو کرد ، چرا عموت اینجوریه چرا خاله ات اونجوریه" تمام این افراد ، آدمهائی هستند که با شروع ازدواج رابطه ای که ما خودمون تعریف می کنیم با ما دارن و نباید همسرمونو بخاطر عملکرد فامیل زیر فشار چرا؟ چرا؟ قرار بدیم. این موضوع دربسیاری از خانواده ها به چشم میخوره و گاهی تا سالیان زیادی پس از ازدواج هم دامنگیر برخی خانواده ها هست . در حالیکه از ابتدای آشنائی و ازدواج بایستی این مراقب این موضوع باشیم.

    4- فکر جدائی فکری مسمومه ، این یعنی پاک کردن مساله و باعث تخریب رابطه میشه. نباید به این موضوع فکر کنید و بجای اون باید در فکر بالا بردن مهارتهای مختلف ارتباطی (مهمترین اونها مهارتهای کلامی) باشید. این میشه نگرش سازنده.

    موفق و خوشبخت باشیو به امید روزهای خوش تر زندگی مشترکتون

  3. 3 کاربر از پست مفید baby تشکرکرده اند .

    baby (دوشنبه 04 مرداد 89)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 27 دی 92 [ 02:28]
    تاریخ عضویت
    1389-2-06
    نوشته ها
    513
    امتیاز
    5,622
    سطح
    48
    Points: 5,622, Level: 48
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 128
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,129

    تشکرشده 1,123 در 399 پست

    Rep Power
    66
    Array

    RE: ادامه زندگی یا ؟

    عزیزم خوش اومدی به تالار
    همونطور که دوستان اینجا به افرادی مثل شما همیشه میگن،جدایی آخرین راهه

    لطفا در مورد مشکلتون بیشتر و شفاف تر توضیح بدین و بگین برای رفعش چه کارهایی کردین؟

  5. کاربر روبرو از پست مفید lvlahtab تشکرکرده است .

    lvlahtab (دوشنبه 04 مرداد 89)

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 17 اسفند 89 [ 12:53]
    تاریخ عضویت
    1387-8-01
    نوشته ها
    503
    امتیاز
    4,483
    سطح
    42
    Points: 4,483, Level: 42
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    69

    تشکرشده 73 در 47 پست

    Rep Power
    66
    Array

    RE: ادامه زندگی یا ؟

    به تالار همدردی خوش اومدین
    راه شما اینقدر باریک نشده که به این زودی به جدایی فکر کنید. مشکلات بقیه دوستان رو بخونید تازه می رید خدا را هم شکر می کنید. یه کمی از خصوصیات خودتون و همسرتون بیشتر توضیح بدهید. سر همین مساله شما به فکر جدایی افتادید یا مسائل دیگه ای هم وجود داره؟

  7. کاربر روبرو از پست مفید harfedel تشکرکرده است .

    harfedel (دوشنبه 04 مرداد 89)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 شهریور 89 [ 11:24]
    تاریخ عضویت
    1387-1-07
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    3,844
    سطح
    39
    Points: 3,844, Level: 39
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 106
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 7 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ادامه زندگی یا ؟

    [align=justify]سلام به همه دوستان و BABYو lvlahtab عزیز
    ضمن تشکر از راهنمایی هاتون بخوام جزئی تر بگم
    من همسرم رو بی نهایت دوست دارم و بارها شده که بی دلیل با من دعوا کرده و من پیشقدم در اشتی شدم و دلش رو به دست اوردم . خیلی زود از کوره در میره و وقتی عصبی میشه دیگه هیچ چیز و هیچ کس مهم نیست. از محیط کارش متنفره ولی من سعی میکنم مدام متذکر بشم به این بدیها که فکر میکنی نیست باید خدا رو هم شکر کنیم. ولی نمیتونم وقتی ناراحته ارومش کنم. من کارمندم و مسئولیت سنگینی دارم ولی با همه این فشارها بینهایت محبت میکنم بهش. وقتی ارومه و ارامش داره خیلی محبت میکنه ولی امان از وقتی که عصبانیه. از اینکه مثل عروسکی شدم که هروقت عصبانیه سرم داد بزنه ناراحتم. من خیلی زحمت کشیدم تا به این جایگاه تحصیلی و شغلی برسم . تا حالا هم به روش نیاوردم. میدونم بعد از دو روز هم پشیمون میشه ها. ولی کلافه شدم دیگه . خانواده ام هم دارن کلافه میشن دیگه ... لطف کنید منو راهنمایی کنید[/align]

  9. #6
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 18 مرداد 94 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1387-6-12
    محل سکونت
    همدردی
    نوشته ها
    2,295
    امتیاز
    31,060
    سطح
    100
    Points: 31,060, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    11,614

    تشکرشده 12,542 در 2,269 پست

    Rep Power
    256
    Array

    RE: ادامه زندگی یا ؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط mitra61
    [align=justify]سلام به همه دوستان و BABYو lvlahtab عزیز

    من همسرم رو بی نهایت دوست دارم و بارها شده که بی دلیل با من دعوا کرده و من پیشقدم در اشتی شدم و دلش رو به دست اوردم . خیلی زود از کوره در میره و وقتی عصبی میشه دیگه هیچ چیز و هیچ کس مهم نیست.
    ولی کلافه شدم دیگه .[/align]
    میترای عزیز
    بایستی رویه تونو تغییر بدید ، دوست داشتن با پیش قدم شدن در آَشتی متفاوته .
    در این مرحله از زندگیتون باید به همسرتون نشون بدید که شما هم انسانید و شخصیت دارید. وقتی بی دلیل با هاتون دعوا میکنه واکنش نشون بدید.
    (واکنشهای متفاوت رو انجام بدید ، یکی از اونها می تونه همونی باشه که شما پیشقدم بشید در آشتی اما نباید همیشگی باشه )

    این رویه باعث میشه که عزت نفستون پائین بیاد و ایشون با این خالت شما عادت کنن ،چند بار هم شما عصبانی بشید وقتی که او عصبانی میشه ، ... هیچ دلیلی نداره که فقط یه طرف دعوا راه بندازه و یه طرف عذر خواهی کنه.
    اگه باهاتون سرسنگین میشه ، شما هم فاصله تونو با او زیاد تر کنید - قهر ممنوع - و صبر و حوصله کنید. - صبرو حوصله
    -

  10. 2 کاربر از پست مفید baby تشکرکرده اند .

    baby (چهارشنبه 06 مرداد 89)

  11. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 شهریور 89 [ 11:24]
    تاریخ عضویت
    1387-1-07
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    3,844
    سطح
    39
    Points: 3,844, Level: 39
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 106
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 7 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ادامه زندگی یا ؟

    [align=justify]harfedel گرامی
    تنها مسئله ای که باعث زجر کشیدن من میشه فقط و فقط همین عصبانیت های زودگذر همسرمه. از نظر مشکلاتی مثل اعتیاد یا دوستان ناباب و شب دیر اومدن و ... به هیچ عنوان شکی بهش ندارم چون مومن و معتقده و همیشه وقتش رو با من میگذرونه. ایشون دو سال از من بزرگترن. و علاقه ما بهم خیلی زیاد بود الان شک دارم. همش میگه من خاطرت رو خیلی میخوام دست خودم نیست وقتی عصبانی میشم نمیتونم خودمو کنترل کنم
    من دختر خیلی حساسی بودم . کوچکترین تذکر خانواده ازارم میداد و احساس تنهایی و بی کسی میکردم . واسه همین رفتارهای شوهرم وقتی عصبانیه داغونم میکنه. چون خانواده ام خیلیاروم هستن و به کار کسی کاری ندارند.

    منتظر نظراتتون هستم. حرفهای شما کمی ارومترم کرد[/align]

    BABAY گرامی
    چطوری قهر نکنم ولی فاصله ام رو زیاد کنم ؟ ممنون میشم راهنماییم کنید

  12. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 03 بهمن 92 [ 20:26]
    تاریخ عضویت
    1387-12-17
    نوشته ها
    111
    امتیاز
    6,260
    سطح
    51
    Points: 6,260, Level: 51
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 90
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    259

    تشکرشده 267 در 64 پست

    Rep Power
    27
    Array

    RE: ادامه زندگی یا ؟

    [align=justify]سلام میترا جان.
    این چیزایی که از زندگیت تعریف کردی دقیقا مثه یه فیلم از جلوی چشمای من گذشت ...عزیزم همه ی این مسائل بر میگرده به اینکه تازه یه راه بزرگی رو شروع کردین و تازه اول راه هستین و نمیدونم چرا ما خانوم ها تو چند ماه اول زندگی مشترک مون با اینکه همسرمون رو دوست داریم گاهی فکر میکنیم اشتباه کردیم و به فکر جدایی میفتیم آخه واسه من دقیقا همین مسائل پیش اومده بود و همین طرز فکر تو رو داشتم.اما الان بعد از گذشت تقریبا 4 سال به اون افکارم فقط میخندم...
    خب دوست خوبم اول از همه یه درخواست دارم ازت: سعی کن تا اون جایی که میتونی مسائل و بحث های کوچیک زندگیت رو که خودتون میتونید حل شون کنید پیش خانواده بازگو نکنید واز همسرت هم بخواه مسائل زندگی تون رو به بیرون از خونه نبره.گاهی گفتن این مسائل به خانواده باعث دامن گیر شدن این مشکلات کوچیک میشه و به جای حل کردن مشکل اونو بزرگتر میکنن.
    خدا رو شکر هر دوی شما به اون سنی رسیدین که تصمیم گرفتین مستقل زندگی کنین...پس سعی کنین مستقل تصمیم بگیرین.
    در مورد شغل همسرت سعی کن گاهی تائید کنی حرفاشو.مثلا بگو آره منم بهت حق میدم تو لیاقتت خیلی بیشتر از اینی هست که الان داری اما مطمئنم به چیزای بالاتری میرسی و فقط در جواب احساسات او نگو نه من این طور فکر نمیکنم.
    گفتی همسرت عصبیه...خب این موضوع رو میدونی پس وقتایی که عصبی و ناراحته تو باهاش کل کل نکن و فقط سعی کن شنونده باشی و وقتی آروم تر شد تو حرفات رو بهش بزن.
    دوست خوبم مردها موجودات ساده ای هستن که از یک زن متولد میشن,به وسیله یک زن مراقبت و نگهداری میشن و پیوسته و تا آخر عمر مشتاق تحسین و عشق یک زن هستن و صد در صد در مقابل رفتارهایی که از یک زن میبینن آسیب پذیرن.به نظر من شاید تو هم مقصری و فکر میکنم وقتایی که عصبیه و از خانواده و فامیل تو بد میگه تو طرف اونا رو میگیری واین باعث میشه که نه تنها آروم نشه بلکه به حدی عصبی میشه که دیگه تحمل جو خونه واسش ممکن نیست و از خونه میزنه بیرون.پس اولین قدم اینه که سعی کنی وقتی عصبی وناراحته آرومش کنی و اولین راه آرامش اینه که اون جور مواقع فقط حرفاشو تائید کنی عزیزم.
    یه کتاب هم بهت معرفی میکنم فکر کنم اگه بخونیش ضرر نمیکنی.(تو یک سال اول زندگی خیلی به من کمک کرد)[/align]

    آیین شوهرداری-نوشته دکتر لورا سی.شلسینگر

  13. 5 کاربر از پست مفید dorsa65 تشکرکرده اند .

    dorsa65 (چهارشنبه 06 مرداد 89)

  14. #9
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 18 مرداد 94 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1387-6-12
    محل سکونت
    همدردی
    نوشته ها
    2,295
    امتیاز
    31,060
    سطح
    100
    Points: 31,060, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    11,614

    تشکرشده 12,542 در 2,269 پست

    Rep Power
    256
    Array

    RE: ادامه زندگی یا ؟

    میترا جان
    یه قاعده هست واون اینکه اونائی که برا آشتی پیش قدم میشن ، صبرشون کمه.
    قهر ممنوع اما فاصله تو بیشتر کن ، مثلا باهاش سر سنگین باش ، زیادی تحویلش نگیر ، اگه برا بدرقه ش میرفتی اینکار رو موقتا قطع کن ، تو خونه دم دستش نباش ، به کارهای شخصیت برس و.... . کمتر باهاش حرف بزن ... واکنشهای متفاوت داشته باش و ببین کدومش جواب میده.
    به مرور تعادل حاکم میشه اوهم زبونش به عذر خواهی باز میشه .
    اگه بینتون شکر آب شد ، اگه دوست داشتین راجع بهش صحبت کنید بعد از چند روز این کارو بکنید.
    سالها باید بگذره تا همدیگرو بطور نسبی بشناسید. بنابراین برا رسیدن به راه حل و اینکه چه واکنشی باید انجام بدید عجول نباشید
    .

  15. 2 کاربر از پست مفید baby تشکرکرده اند .

    baby (دوشنبه 04 مرداد 89)

  16. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 شهریور 89 [ 11:24]
    تاریخ عضویت
    1387-1-07
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    3,844
    سطح
    39
    Points: 3,844, Level: 39
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 106
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 7 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ادامه زندگی یا ؟

    [align=justify]کاملا حق با شما ست . من فقط تشنه محبتش هستم چون تو خانواده خودم در اوج توجه و محبت بودم و الان در خونه دو نفری کوچکمون واقعا تنها شدم. دوست دارم مدام باهم محبت امیز صحبت کنیم ولی بی دلیل دوست داره سکوت کنه . با اینکه سخته با این رفتارهاش هم خودم رو سازگار کردم و مواقعی که سکوت میکنه کتاب میخونم . خودش میگه من مثل تو بزرگ نشدم و توی یک خونه تنها با پدر و مادر پیرم زندگی کردم به حرف زدن ومحبت کردن عادت ندارم . همه این رفتارها قبول ... فقط محض رضای خدا عصبانی نشه. ایا خواسته بزرگیه ؟
    میدونه که من نمیتونم سکوت و قهر رو تحمل کنم و ناخواسته به سمتش میرم و بغلش می کنم و می بوسمش ولی به قول دوستمون اینطوری اعتماد به نفسم رو از دست دادم و اونم خیالش راحته که تنهاش نمی ذارم. تو رو خدا بیشتر راهنمایی و کمکم کنید

    dorsa - tanha خیلی از راهنمایی هات استفاده کردم [/align]

    راستی یک سوال

    ایا این مشکلات هشداری برای این نیست که ما به درد هم نمی خوریم و بهتر قبل از اینکه بچه دار شدیم از هم جدا بشیم؟
    [b][font=Tahoma]


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:51 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.