سلام 8 ساله که ازدواج کردم و یک پسر 5 ساله دارم. خانواده خودم و همسرم در شهر دیگری زندگی می کنند.از همون ابتدا خانواده همسرم که میومدن خونه ما ،کمتر از دو هفته نمی موندن.اوایل خیلی بهشون احترام میذاشتم اما چون کارمند بودم و روزها خونه نبودم کم کم اختیار خونمو بدست می گرفتن بعد از مدتی از این وضعیت خسته شدم هر وقت که اونا میومدن شوهرم در بست در خدمت اونا بود و اصلا به من توجه نمی کرد و این باعث شد هر وقت اونا میومدن ما با هم مشکل پیدا می کردیم. بعد از بی توجهی های من الان یک هفته می مونن اما به نظر من هنوز زیاده .به شوهرم می گم بهشون بگو بیشتر بیان اما کمتر بمونن اما شوهرم این کار رو نمی کنه که هیچی مدام هم دعوتشون می کنه در ضمن اخلاق و رفتارامونم از زمین تا آسمون با هم فرق می کنه. حتی نمیتونم دلمو خوش کنم که وقتی خونه ما هستن بچمو مهد نذارم صبح تا شب تو خونه هستن اما بچه رو نگه نمی دارن در کل محبت و احترام رو اون چیزی نمی دونن که عرفه . سر هر چیزی من و شوهرم رو به جون هم میندازن جالب اینکه شوهرم میگه اونا اصلا به کار ما کار ندارن .نمی تونم تحملشون کنم به من بگین چکار کنم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)