با سلام
مردی 27 ساله ام
در یکی از دانشگاه های تهران درس میخوانم
همسرم در شهرستان دانشجو هستند
1 سال پیش ازدواج کرده ام. پس از حد.د 5 ماه به طور ناخواسته در اثر بازی با آلت ایشان بکارت از بین رفت... حالا دچار عذاب وجدان شده ام. احساس میکنم همسرم هم دلخور است اما به رو نمی آورد. انتظارات جنسی همسرم از من خیلی زیاد شده است. خیلی به من گیر میدهد. احسای میکنم اسیر شده ام. حتی شاید روی ما به هم باز شده باشد. حالا هم ایشان آمده اند در خوابگاه متاهلی در تهران...بدون گرفتن مجلس عروسی!
من افسوس میخورم. چون دوست داشتم مجلس عروسی هم داشته باشیم
عذاب وجدان را چه کنم؟
احساس میکنم دلیل این که همسرم من رو آزاد نمیگذارد و همش میخواهد کنار من باشد و این که میخواهد یک ترم مرخصی بگیرد و تهران بیاید همین موضوع بکارت باشد. آیا قبول دارید؟
تو رو خدا کمکم کنین که چه کنم؟
تورو خدا کمکم کنین
همش همسرم به من گیر میده
احساس میکنم اعصابشون هم ضعیف شده
روشون با من خیلی باز شده
علاقه مندی ها (Bookmarks)