به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5

موضوع: بن بست

  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 تیر 89 [ 21:26]
    تاریخ عضویت
    1389-4-17
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    1,950
    سطح
    26
    Points: 1,950, Level: 26
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 50
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    بن بست

    من 9 ساله که ازدواج کردم. اما دیگه شوهرم رو دوست ندارم. آخه عشق یه مرد دیگه توی قلبم هست که به هیچ صورتی نمیتونم از قلبم بیرونش کنم.
    شوهرم هم هیچ وقت واقعا منو دوست نداشت. اما با جدایی موافق نیست.
    نمیدونم چطوری از شوهرم بخوام که من رو طلاق بده! نمی تونم واقعیت رو بهش بگم. چون خودتون مردها رو که میشناسین. چکار کنم؟ به بن بست رسیدم...[/size][/size][/size]

  2. #2
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    425
    Array

    RE: بن بست

    sshs عزیز


    به تالار همدلی و همدردی ما خوش آمدی عزیزم .

    بیا یک کم بیشتر تعریف کن .
    در این 9 سال با همسرت چه کرده ای و زندگی ات چگونه بوده ؟ بچه داری ؟ چند تا ؟
    نقاط قوت و ضعف زندگی ات چیست ؟

    چه فاکتورهایی در همسرت وجود ندارد که فکر می کنی در مرد دوم وجود دارد و برعکس ؟

    تنها به این دلیل که احساس دیگری را در قلبت تجربه کرده ای تصمیم داری از همسرت جدا شوی ؟

    با این آقا که بذر احساس به دلت پاشیده کجا و چگونه آشنا شدی و ارتباط شما دو نفر در چه حدی است و تا کجا پیش رفته ؟


    فکر می کنی اگر از همسرت جدا شوی چه اتفاقی می افتد و تصمیم داری بعد از جدایی چکار کنی ؟
    تصمیم داری با مرد دوم ازدواج کنی ؟
    نظر این آقا در مورد این کار و حرکت چیست ؟


    فکر می کنی اگر از همسرت جدا شوی چه چیزهایی به دست میاوری و چه چیزهایی از دست می دهی ؟


  3. 3 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (یکشنبه 20 تیر 89)

  4. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 دی 00 [ 03:31]
    تاریخ عضویت
    1388-2-21
    نوشته ها
    1,176
    امتیاز
    30,655
    سطح
    100
    Points: 30,655, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    6,023

    تشکرشده 6,300 در 1,292 پست

    Rep Power
    138
    Array

    RE: بن بست

    سلام

    اول یک توصیه هیچ وقت به امید شخصی دیگر یک زندگی رو خراب نکن چون معلوم نیست آینده تو با او چگونه خواهد بود و آیا اون شخص ارزش نابودی یک زندگی رو داره ؟ و اصلا اینکه از کجا معلوم روزی همین شخص با شما چنین کاری نکنه و شما رو به خاطر شخص دیگری رها نکنه .
    از کجا معلوم شما در آینده با این آقا هم دچار مشکل نشید ؟

    این رو هم بدونید ارتباط گرفتن با یک مرد وقتی که شما همسر دارید بسیار ناپسنده حتی اگر زندگی خوبی نداشته باشید .

    بنابراین بهتره که اگر تصمیم به جدایی هم دارید دلیلی بهتر و محکم تر داشته باشید نه به خاطر عشقی تازه از همسرتون جدا بشید.
    پس بهتره از زندگیتون بگید . شما از کجا میدونید که همسرتون شما رو دوست نداره؟؟؟

    همین که حاضر نیست از شما جدا بشه و شما رو از دست بده یکی از نشانه های دوست داشتن هست . این رو بدون که اگر مردی زنی رو دوست نداشته باشه و نخواد باهاش زندگی کنه خودش راه جدایی رو پیش می گیره .
    شما تا چه حد به همسرتون محبت داشتید که امروز از بی محبتی شکوه می کنید؟

    آیا تلاشی برای بهبود کیفیت زندگی کردید ؟
    نمونه ای از بی محبتی ها و مشکلاتی که با همسرتون دارید رو ذکر کنید؟

  5. 4 کاربر از پست مفید baran.68 تشکرکرده اند .

    baran.68 (یکشنبه 20 تیر 89)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 تیر 89 [ 21:26]
    تاریخ عضویت
    1389-4-17
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    1,950
    سطح
    26
    Points: 1,950, Level: 26
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 50
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: بن بست

    سوالات زیادی ازم پرسیده شد که شاید مدتها طول بکشه بتونم همش رو جواب بدم. و شاید همش هم قابل باور نباشه!
    به هر حال:
    1- من به ازدواج با کسی که عاشقش هستم فکر نمی کنم. چون او خودش زن و بچه داره و من هم همیشه براش خانواده شادی رو آرزو می کنم. اما مشکل اینه که با وجود این عشق درون قلبم زندگی در کنار شوهرم برام عذاب آور شده. ترجیح میدم تنها زندگی کنم تا با این احساس خیانت.

    2- مهم نیست که در این 9 سال بین من و شوهرم چی گدشته. به هر حال زمینه هایی در زندگی من از بچگی تا حالا بوده که به این نقطه ای که الان توش هستم رسیدم. و واقعا قلب من دیگه نمی تونه از این عشق صرف نظر کنه.

    3- چهار سال پیش باهاش آشنا شدم. اول ها خیلی سعی کردم فراموشش کنم. ولی یه جور احساس غریب بین ما هست که خیلی قوی است. ضمنا او خودش هم نمیدونه که من چقدر عاشقش هستم. فقط مثل یه دوست منو دوست داره و فقط دو سه ماه یه بار همدیگه رو می بینیم.

  7. کاربر روبرو از پست مفید sshs تشکرکرده است .

    sshs (جمعه 18 تیر 89)

  8. #5
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    425
    Array

    RE: بن بست

    با خودت مهربان باش و از دست خودت ناراحت و عصبانی و آزرده نباش .

    به خودت برچسب خیانت می زنی ؟چرا ؟
    فکر می کنی تو تنها زنی هستی که چنین مسئله ای را تجربه کرده و امروز با تجربه ی تو دنیای زناشویی ات به آخر رسیده ؟

    واقعا اینگونه که فکر می کنی نیست . انسان قوی تر از آن چیزی است که بتوانی فکرش را بکنی . و خوشبختانه همیشه راه برگشت حتی به آغوش خدا وجود دارد چه رسد به برگشت به مسیر درست در زندگی و حتی زندگی زناشویی سالم . با یک لغزش کسی راهی جهنم نمی شود . خدا رحمان و رحیم است . تو در مقابل عظمت وجود خدا که بنده ی خطاکار را می بخشد چه کسی هستی که خودت را نمی بخشی ؟!

    با خودت مهربان باش . قطعا مسائلی باعث این مسئله شده و تو کمبودها و فشارهایی داشته ای . شاید در نگاه اجتماع و از جایگاه قضاوت کردن !! این کار اسمش بشود " خیانت " اما کسی جای تو و در شرایط تو نبوده و نیست و کسی هم حق ندارد تو را قضاوت کند چرا که ما جای تو نیستیم .

    خودت هم با خودت اینکار را نکن . همین اندازه که می دانی اتفاقی که افتاده را دوست نداری یعنی خیلی خوب . یعنی اینکه خودت هم انسان و زن نازنین و خوبی هستی . با خودت مهربان باش و از کاه برای خودت کوه نساز .

    می توانی به زندگی ات برگردی و زندگی شاد و خوبی را به همراه شوهرت تجربه کنی . دنیا به آخر نرسیده . امروز ازرده و رنجیده خاطر هستی ولی من به تو می گویم که با طلاق مشکل تو حل نمی شود و احساس بهتری پیدا نخواهی کرد .

    به خودت فرصت بده و برو به نزد یک مشاور و اجازه بده کسی در این مسیر دست تو را بگیرد .

    مطمئن باش آدم بالغ تو را قضاوت نمی کند و به تو برچسب بدبودن نمی زند . تو خوبی برای اینکه دلت نمی خواهد که آشیانه و زندگی مرد دوم را به هم بزنی و ....

    تو خوب هستی به این دلیل که در لایه های زیرین صحبتهای بوی عشق و علاقه و توجه به همسرت به مشام می رسد .
    تو خوب هستی به این دلیل که مرد دوم نمی داند که تو عاشق او هستی و سعی نکرده ای او را به وادی بکشانی که موجب آسیب پذیری بیشتر دو کانون خانواده بشود .


    درک می کنم که هر اتفاقی که در زندگی انسانها می افتد محصول شرایط و نوع تفکرات و احساسات و اعمال خود فرد و تحت تاثیر آموزه های محیط زندگی و.... انسان است .اما این دلیل نمی شود که تو هر اندازه گذشته تلخی داشته ای امروز اشتباهی بکنی و در نتیجه ی اشتباه اول اشتباهات دیگری را وارد چرخه ی زندگی خود و دیگران بکنی که زندگی فردای تو تحت تاثیر این اشتباهات مداوم ، امروز و فردای تو خراب تر بشود . به نوعی اشتباه پشت اشتباه .

    مطمئن باش طلاق و جدایی فشار روحی که داری را کم نخواهد کرد و در شرایط فعلی حداقل نباید به فکر طلاق و جدایی باشی .


    در همین تالار ما دوستانی را داریم که روز اول حضورشان در تالار شرایط روحی و احساسی مشابه تو داشتند و مسئله شان هم مشابه تو بود اما امروز به آغوش خانواده برگشته اند و توانسته اند زندگی جدید ی را با احساس بهتر تجربه کنند و در کنار همسرانشان احساس خوشبختی می کنند .

    بعداز اینکه توانستی بر خودت و افکار و احساسات و اعمالت مسلط شوی و نحوه ی تفکر و احساس خود را تغییر دادی می بینی که می توانی فکر ی هم به حال این عشقی که در درون قلبت داری و نمی خواهی آن را از دست بدهی ، بکنی و ....پس فعلا تا آن روز صبر می کنیم .

    حرف بزن و از زندگی ات برایمان بگو - از هر چیزی که فکر می کنی می توانیم باور کنیم تا آن چیزهایی که فکر می کنی نمی توانیم باور کنیم !!!!!


    در ضمن خیلی مهم است که در این 9 سال و حتی قبل از این 9 سال بر تو چه گذشته . چرا که شرایط امروز تو محصول نهال کاشته شده در گذشته توست و اگر درخت زندگی تو چنین میوه ای داده این بذر یک شبه تبدیل به درخت و میوه نشده است .

  9. کاربر روبرو از پست مفید ani تشکرکرده است .

    ani (یکشنبه 20 تیر 89)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. درخواست حذف کاربری، خواهشمند است مدیران سایت توجه فرمایند
    توسط ترنم1 در انجمن پیشنهادات ،انتقادات و مشکلات تالار
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: سه شنبه 11 آبان 95, 17:13
  2. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 شهریور 91, 23:34
  3. پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: شنبه 20 خرداد 91, 14:03
  4. پسری که دنبال تصاویر جنسی تو نت هست ممکنه مشکل درست کنه برای اطرافیانش؟
    توسط بهار.زندگی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: جمعه 12 اسفند 90, 15:20

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:10 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.