broumand

[broumand]

مردي هستم 41 ساله. متاركه كرده ام. از زندگي گذشته ام فرزندي شكل گرفته كه حضانت آن كاملاً در اختيار همسر قبلي ام است. هر از چندگاهي با فرزندم (دختري است 8 ساله) ديداري دارم. ضمناً گاهاً نيز بنابر نياز با همسر گذشته ام تلفني يا از طريق پيامك ارتباطي دارم.
مدتي است با دختر خانمي عقد كرده ام. همسرم از ارتباط من با دخترم نگران است و ابراز مي دارد كه اين ارتباط مي تواند منجر به ارتباط با همسر سابقم شود و بر همين اساس بسيار نگران و تشويش خاطر دارد.
شرايط فعلي بسيار گيج كننده است. از طرفي نمي توانم به احساس نياز فرزندم بي تفاوت باشم و از طرف ديگر نميتوانم زندگي تازه شكل گرفته ام را ويران كنم.
رفته رفته شرايط سختتر و سخت تر مي شود.
راهنمايي دوستانه شما را خواستارم.

[m.mouod]

سلام
آقای برومند خوش آمدید

مگه شما قبل از ازدواج مجدد شرط دیدار با دخترتون رو به خانم نگفته بودید ؟اگه گفتید و ایشون قبول کردند که دیگه نباید نگران باشند چون آگاهانه پذیرفتند اما اگه نگفته باشید کاملا اشتباه کردید و حق ایشون بوده که بدونند.

شما میتونید با دخترتون ملاقات کنید اما با همسر سابقتون دیگه درست نیست ارتباط داشته باشید چه تلفنی و چه پیامک .هر کار ضروری هم که پیش بیاد تا جایی که امکان داره از طریق دخترتون انجام بدید و پیگیری کنید نه با خودش.

شما از هم جدا شدید و حالا همسر دیگه ای دارید باید به همسر دومتون وفادار باشید و سعی کنید خودتون رو در مظّان اتهام قرار ندید طوری که ایشون نگران باشند.

در نهایت همه چی برمیگرده به رفتار و گفتار شما ؛ اگه شما مراقب رفتارتون باشید و ملاقات با دخترتون رو طوری طراحی کنید که حتی الامکان مادرش با شما روبرو نشه یا اگه بشه صحبت زیادی رد و بدل نشه (ضمن اینکه ارتباط تلفنی هم ادامه پیدا نکنه) به همسر دومتون این اطمینان رو میدید که قصد برگشت ندارید و به ایشون و زندگی مشترکتون وفادار هستید.

سعی کنید هیچوقت از همسر سابقتون پیشش صحبت نکنید یا ازش تعریف نکنید مثلا بگید فلان ویژگیش خوب بود .هیچوقت این دوتا رو با هم مقایسه نکنید که تبعات فوق العاده بدی داره و هسمرتون نسبت به شما بدبین
و بی اعتماد میشه.
موفق باشید