سلام

من کلا آدم مذهبی هستم، ولی خانواده زنم همچین راحتن، الان یه 5 سالی هست که ما ازدواج کردیم ولی این موضوع هر بار پیش میاد من کلی دلخور میشم و آشوب به پا میکنم و تا 2-3 هفته قهریم.

البته تقصیر زنم نیست اون از وقتی فهمیده من حساسیت دارم خیلی مواظب هست ولی این فامیل های نفهش عین هو خر میان یه دفعه دستشونو دراز می کنن؟؟

دیروز تو عروسی دیگه خیلی عصبانی شدم. این پسرخاله ...... عین یابو جلوی من باهاش دست داد. می خواستم همونجا ..... ، نمیدونم چی کار کنم؟ هر راهکاری می زنم دیگه جواب نمیده؟

می خوام مقابله به مثل کنم و بهش بگم دیگه هر غلطی می خوای بکن، روی تو دیگه هیچ تعصبی ندارم، تو هم به من کاری نداشته باش، الان خیلی عصبانی هستم.

این موضوع چند بار به خانواده اش منتقل شده ولی اونها هم نفهم تر از بقیه هستن، نمیفهمن من چی میگم. حرف زدن با خودش هم فایده ای نداره؟.

به نظره شما چه راه حل منطقی یا تنبیهی میتونم واسش در نظر بگیرم؟

1- به نظره شما یه بار جلوی بقیه یه چک بخوابونم تو گوش طرف و ابرو ریزی کنم تا حساب کار دستشون بیاد؟

2- یا اینکه زنم رو از یک سری چیزها محروم کنم مثل بی توجهی به بعضی کارهایی که براش مهمه یا نخریدن چیزی

3- یا یه بار بزنم تو گوش خودش؟

چه کار میشه کرد؟ دارم آتش می گیرم