به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 18
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 مرداد 89 [ 21:18]
    تاریخ عضویت
    1389-3-24
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    2,100
    سطح
    27
    Points: 2,100, Level: 27
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 50
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    21

    تشکرشده 21 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array

    مشکل من و مادر شوهر اینده

    سلام من همین امروز توی تالار عضو شدم ویه مشکل بزرگ دارم مدتیه که با پسری دوست هستم که تصمیم به ازدواج گرفتیم کل فامیل و اعضای خوانواده اشم منو دیدن همه برخورد خوبی داشتن بجز مادرش که احساس کردم نمیتونه تحملم کنه ولی هیچ چیزی از طرف کسی مطرح نشد،تا دیشب که من و د سر موضوعی بحث کردیم و اونم از خونه گذاشت و رفتو منم نمیدونستم والانم کسی نمیدونه کجاست دیشب مادرش زنگ زد به منو هرچی دلش خواست گفت وگفت که نمیذاره ما به هم برسیم و دست از سر پسرش بردارم ،موضوع اینه که اون یک سال از من کوچیکتره ومن قبلا سر همین موضوع رابطمونو تموم کردم ولی خودش گفت که قبوله و به کسی اجازه نمیده چیزی بگه،در صورتی که مادرش بدون دلیل بدترین حرفها رو گفت منم نتونستم تحمل کنم و جوابشو به بدترین حالت دادم حالا نمیدونم باید چیکار کنم به نظر شما چون پرده ی حیای ما دریده شده بهتر نیست که رابطمونو قطع کنیم؟

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 اسفند 96 [ 15:33]
    تاریخ عضویت
    1387-11-29
    نوشته ها
    1,732
    امتیاز
    22,684
    سطح
    93
    Points: 22,684, Level: 93
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 666
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    4,250

    تشکرشده 4,202 در 1,430 پست

    Rep Power
    189
    Array

    RE: مشکل من و مادر شوهر اینده

    اولا خوش اومدي به تالار
    ببين خانمي به احتمال خيلي خيلي زياد مادر ايشون كيس ديگه اي رو براي ازدواج در نظر داشته پس كاملا عاديه كه با حضور شما مخالف باشه...و از طرفي هم براي ايشون قابل قبول نيست كه عروسش از پسرش بزرگتر باشه...و اين يعني كار شما در اينده سخت خواهد بود چون در واقع داري خودتو به اين خانواده تحميل ميكني...مادرشوهر توي خانواده همسر خلي مهم تر از بقيه اس اگه راضي نباشه يا به زور پسرش راضي بشه در اينده بارها و بارها اين جمله گوشتو نوازش ميده كه من كه گفتم فلان كسو بگير قبول نكردي حالا ديدي فلان شد!!من كه گفته بودم از اول از اين دختره خوشم نمياد...
    فكر كن ببين اگه ميتوني و يا دوستت ارزش اين همه سختي و ...رو داره كه خب مباركه...
    اما اگه اين توانايي رو در خودت نميبيني از همين الان خودتو از ميدون جنگ با مادر شوهر بكش بيرون...
    مادري كه ده بار رفته خواستگاري وقتي عروس پاشو چپ بذاره غر ميزنه چه برسه به مورد شما كه از اين وصلت هم ناراضيه...
    [
    نارضايتي خانواده ها توي ازدواج شايد اولش به نظر كم اهميت بياد اما در تمام مسائل اعم از ريز و درشت خودشو نشون ميده...
    به نظر من نبايد خودتو بندازي توي هچل...بازم از قديم گفتن سري كه درد نميكنه دستمال نميبندن...
    در ضمن مردي كه با يه دعواي كوچيك در دوران دوستي از خونه بزنه بيرون و خودشو گو و گور كنه به نظرم زياد قابل اطمينان نيست...
    و يه مورد ديگه شما الان دوستين خونه همديگه هم ميرين؟روابطتون زيادي صميمي نشده؟؟

  3. 3 کاربر از پست مفید parnian1 تشکرکرده اند .

    parnian1 (سه شنبه 25 خرداد 89)

  4. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 06 آذر 90 [ 09:03]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    1,274
    امتیاز
    12,573
    سطح
    73
    Points: 12,573, Level: 73
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 277
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,481

    تشکرشده 3,465 در 1,036 پست

    Rep Power
    144
    Array

    RE: مشکل من و مادر شوهر اینده

    سلام محدثه ؛ به جمع ما خوش اومدی

    ببین عزیزم شما الان تو مرحله ای هستید که فکر کنم هنوز ازت رسما خواستگاری نکردن جز حرف خود اون آقا پسر درسته، یا اینکه خواستگاری رسمی شده ؟

    هر کدام چند سال دارید ؟

    تحصیلاتتون چیه ؟

    از دوستت نپرسیدی مشکل مادرش با شما چیه ؟

    رابطه این آقا پسر با خانوادش چطوره ؟منظورم اینه که نمیخواد با لجاجت با شما زدواج کنه ؟

    تو رابطه تون تا چه حد پیش رفتین ؟منظورم از حد گذشتنه

    از لحاظ فرهنگی و مذهبی ...همخوانی دارید ؟

    روابط شما خیلی صمیمی شده شاید این مادرش رو اذیت میکنه شاید هم به قول غزاله مادرش با کس دیگه موافقه اما پسرش قبول نمیکنه .یا با بزرگتر بودن شما مشکل داره یا شاید تو خانواده اونها این روابط وجهه خوبی نداره .

    در کل رضایت خانواده یکی از فاکتورهای مهم در ازدواج هست که نمیشه بهش توجه نکرد چون شما با ازدواج تنها با یک نفر وصلت نمیکنید بلکه با یک خانواده و بستگانشون وصلت می کنید. منظورم این نیست که باید تک تک افراد فامیل باید رضایت بدن چون به همه مربوط نمیشه اما رضایت خانواده رو باید جلب کرد مخصوصا پدر و مادر که ارکان اصلی هستند و پشتوانه های زندگی که بهشون نیاز دارید .

    شما هم کار خوبی نکردید که جواب مادرش رو بد دادید .با این اوصافی که ازش گفتید خیلی ناراحت شده و بیش از پیش ناراضی.خودت رو کنترل کن و سعی کن رو رفتارت تجدید نظر کنی چون تو این مرحله خیلی باید مراقب باشی

    اگه سوالهامو جواب بدی بهتر میتونیم راهنماییت کنیم

    موفق باشی

  5. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 مرداد 89 [ 21:18]
    تاریخ عضویت
    1389-3-24
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    2,100
    سطح
    27
    Points: 2,100, Level: 27
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 50
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    21

    تشکرشده 21 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکل من و مادر شوهر اینده

    سلام بچه ها خیلی ممنون که به مشکلم توجه کردین چون دیگه واقعا دارم دیوونه میشم حدودا یک ماه از دوستی ما گذشته بود که د به من گفت یک سال از من کوچیکتره منم همون شب بهش گفتم بیا تا رابطمون صمیمی نشده و وابستگیمون زیاد نشده تمومش کنیم ولی اون جبهه گرفت و بعدشم زد زیر گریه که من دوستت دارم و به هیچ کس هم مربوط نمیشه هرکسی هم بخواد چیزی بگه با من طرفه هرچقدر سعی کردم که راضیش کنم حرفهایی زد که من هم نتونستم چون ما 4ماه قبل از دوستیمون به دلیل اینکه همکار بودیم از هم خوشمون اومده بود و با شروع دوستیمون جفتمون کارمون رو از دست دادیم،من 21سالمه و اون 20،خیلی زیاد تکرار کردم که ما به درد هم نمیخوریم وحتی اخیرا یک ماه هم ازش جدا شدم و اون هم میومد دم خونمونو تهدید میکرد تا اینکه دوباره شروع شد،اون به من گفت که خوانواده ی من هیچ مشکلی با این موضوع ندارن و حتی من توی چندتا ملاقاتی که با خواهراش داشتم همشون خوشحال ازاینکه ما همو دوست داریمو اوناهم میگفتن که خوانواده ی اونها با این موضوع مشکل ندارن و منو به مادرشون نشون دادن که من از همون جا احساس کردم که با من مشکل داره ولی گفتم که هیچ چیزی گفته نشد تا اون شب که اون گذاشت ورفت وبغض مادرشم ترکید از نظر فرهنگی من احساس میکنم ما بالاتر از اوناییم از نظر مذهبیم مادرش فقط به حجاب اهمیت میده واحتمالااین موضوع هم ازطرف من عذابش میده،از صمیمیت رابطمون پرسیدین که نباید دروغ بگم چون میخواین دقیق راهنماییم کنین اون یک بار خونه ی ما اومده و من هم 1 بار رفتم ومستاجرشون من ودیده وبه مادرش گفته و اونم خیلی ناراحت شده ولی بخدا اتفاق خاصی بین ما نیفتاد که من مستحق این توهینها باشم ولی به هرحال اونها الان در مورد من فکرای دیگه ای میکنن خصوصا با حرفهایی که اون شب بین من ومادرش ردوبدل شدخواستگاریه رسمی 3-2 باری قرار بود انجام بشه که من به خواست مادرم ازش جلوگیری کردم که مبادا د داره احساسی عمل میکنه و خواستم که با کش دادن موضوع ببینم که اون تا کی دنبال این خواستش هست و بیشتر در این مورد فکر کنه ،تحصیلات مون هم من دانشجوی کاردانی حسابداریم و اون دیپلم که البته به خواست من قراره ادامه بده و یه کارایی هم کرده،چون من خواستگارهای خیلی مناسبی رو از هرنظر به دلایل الکی رد کردم و حالا همه موندن که ببینن طرف مورد نظر من کیه و خوانواده ی منم خیلی به تحصیلات طرف مقابلم اهمیت میدن ،حالا من واقعا نمیدونم که باید چیکار کنم تو رو خدا حتما جواب بدین من دوستش دارم ولی الان نمیدونم که تصمیم اون چیه همیشه گفت اگر از کسی توهین ویا سرزنشی شنیدی جوابشون رو بده ولی نمیدونم که الان چیکار میکنه گفتم که الانم از تهران خارج شده و دوستش میگه رفته مشهدو امروز میره دنبالش تا ببینیم چی میشه راهنماییم کنین لطفا هر اتفاق خاصی هم افتاد اطلاع میدم ممنون

  6. کاربر روبرو از پست مفید mohadeseh تشکرکرده است .

    mohadeseh (سه شنبه 25 خرداد 89)

  7. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 05 تیر 91 [ 11:23]
    تاریخ عضویت
    1387-6-17
    نوشته ها
    1,019
    امتیاز
    7,536
    سطح
    57
    Points: 7,536, Level: 57
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    650

    تشکرشده 657 در 204 پست

    Rep Power
    117
    Array

    RE: مشکل من و مادر شوهر اینده

    سلام خواهره خوبم
    شاید الان همه بگن چرا انقدر سریع و بدون مقدمه حرف میزنی ولی می خوام خواهرانه کمکت کنم پس از دست من ناراحت نشو
    فقط یه کار باید بکنی
    کات کردن رابطه و فراموش کردن این آقا
    اگر الان این کارو نکنی بعد از چند سال با وابستگی بیشتر و از دست رفتن موقعیت های بیشتر مجبور میشی اینکارو بکنی
    خانومی این که خانواده طرف مقابل تو رو به عنوان عروس با احترام بپذیرن خیلی مهمه
    به ارزش خودت فکر کن اگه الان که هنوز هیچ چیز رسمی نشده مورد بی احترامی قرار گرفتی آینده از این بدتر خواهد شد و اون موقع زندگیتونم جهنم میشه چون این آق
    از همین الان نشون داده که توانایی مدیریت رابطه ی بین شما و خانوادشو نداره
    عزیزم همیشه سعی کن کاری کنی که مدیون غرورت نشی

  8. 4 کاربر از پست مفید bloom تشکرکرده اند .

    bloom (سه شنبه 25 خرداد 89)

  9. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 06 آذر 90 [ 09:03]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    1,274
    امتیاز
    12,573
    سطح
    73
    Points: 12,573, Level: 73
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 277
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,481

    تشکرشده 3,465 در 1,036 پست

    Rep Power
    144
    Array

    RE: مشکل من و مادر شوهر اینده

    خب ببین محدثه خانم عزیز ،برای ازدواج باید از لحاظ سنی ، عقلی ، اجتماعی ، عاطفی و ...شرایط لازم رو داشته باشی تا بتونی درست انتخاب کنی .

    سن هردوی شما برای ازدواج کمه و از معایب سن کم هم اینه که شخص معیار درست وحسابی برای ازدواج و تشکیل خانواده نداره و اگه فکر میکنه داره هنوز ثبات پیدا نکرده .انتخاب همسر تو سن پایین معمولا از روی احساس هست و منطق و عقل کمتر مورد توجه قرار میگیرهالبته استثنا هم داره .از نشونه هاش هم همین گریه کردنه!مرد که با شنیدن جواب رد فوراً جلوی خانم نمیزنه زیر گریه بلکه منطقی مسئله رو بررسی میکنه و دلیل قانع کننده از خانم میخواد.این یعنی اینکه از لحاظ عاطفی رشد لازم رو نکرده!

    با بالارفتن سن منطق بر احساس غلبه میکنه و معیارها ثابت میشن بنابراین عاقلانه تر میشه تصمیم گرفت.بنابراین احتمال اینکه چند سال دیگه شخص از کارش پشیمان بشه و معیارهاش عوض بشه خیلی زیاده و میتونی نمونه هاش رو تو تالار ببینی که خیلیها میگن : ما عاشق هم بودیم ، خیلی همدیگه رو دوست داشتیم ،اما نمیدونم چی شد و از این حرفا!

    از لحاظ فرهنگی و مذهبی هم که اختلاف دارید و گفتید که مادرش به حجاب خیلی اهمیت میده و تو این زمینه با شما مشکل داره یعنی به نظر ایشون حجاب شما اونطور یکه خانواده شون میخواد نیست .این هم خیلی مهمه و حای اگه حالا کوتاه بیان بعدا مشکل پیش میاد و احتمالا مستقیم یا غیر مستقیم ازت میخوان که حجابت رو در حد خانواده اونها بکنی و شما هم میگید منو همینجوری انتخاب کردید پس همینجوری میمونم! و اینها یعنی مشکل

    رفت و آمدتون به خونه همدیگه هم کار درست و عاقلانه ای نیست چون شما هنوز هیچ نسبتی با هم ندارید و نامحرم هستید . از مادرش که بگذریم واقعا کار درستی نیست مخصوصا اگه کسی هم خونه نباشه .یه بار اتفاقی نمی افته اما بالاخره تو یه خونه خلوت و یه دختر و پسر نامحرم ...نفر سوم شیطانه عزیزم .اینها باعث بدبینی مادرش شده و حق هم داره به نظر من.

    از لحاظ تحصیلات هم که میگید برای خونوادت مهمه مثل حجاب که برای اونا مهمه.رو قول و قرار برای ادامه تحصیل هم نمیشه حساب کرد چون این قول و قرارها اکثرش از روی احساس و لحظه ایه و با ازداج شرایط ادامه تحصیل سخت تر میشه و به این راحتی نیست.

    از رابطه اش با خانوادش نگفتی اما فکر کنم رابطه شون چندان خوب نیست چون هیچ پسر یا دختری به طرفش نمیگه جواب خانوادم رو بده ! مگه اینکه خودش هم با خانوادش مشکل داشته باشه ! در ضمن این قهر کردن و رفتن از خونه هم مسئله خیلی مهمیه و احتمالا قبلا هم از این کارا کرده باشه.

    آدم عاقل و منطقی وقتی با مخالفت کسی روبرو میشه سعی میکنه ازش دلیل بخواد و جدی و با دقت سعی در پیدا کردن راه حل کنه نه اینکه قهر کنه و از خونه بره .اگه ازدواج کردین و این کارش رو ادامه داد چی ؟یعنی یعنی با هر بحث و مشاجره ا تو رو ول کرد و از خونه رفت !؟

    راستی شما چه کاری میکردید که با دوستیتون از دستش دادید؟ با این سن کم و دیپلم چه کاری میکرده ؟
    یه شغل ثابت هم لازمه یک زندگیه و مرد باید بتونه خونه و زندگیش رو تامین کنه .

    با توجه به اینه اکه گفتم این آقا نه از لحاظ سنی نه عاطفی(احساسی ؛ گریه کردن) نه اقتصادی(بیکاری) و نه شخصیتی آمادگی ازدواج نداره شما هم بهتره تا فرصت داری و خواستگار مناسب داری یه همسر مناسب انتخاب کنی و معطل اون نشیدموفق باشید

  10. 2 کاربر از پست مفید m.mouod تشکرکرده اند .

    m.mouod (یکشنبه 30 خرداد 89)

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 17 بهمن 91 [ 23:11]
    تاریخ عضویت
    1389-3-20
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    1,987
    سطح
    26
    Points: 1,987, Level: 26
    Level completed: 87%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    25

    تشکرشده 27 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکل من و مادر شوهر اینده

    می دونم که الآن خیلی ذهنت مشغوله که چکار کنی

    نگران نباش ، فقط حواست جمع باشه که درست تصمیم بگیری

    دختر عاقلی هستی چون یه بار محکم وایسادی و رابطه رو قطع کردی باز هم عاقل باش


    گفتی که :

    زد زیر گریه

    میومد دم خونمونو تهدید میکرد

    همیشه گفت اگر از کسی توهین ویا سرزنشی شنیدی جوابشون رو بده

    از خونه گذاشت و رفتو منم نمیدونستم والانم کسی نمیدونه کجاست

    ---------------

    باین این چیزایی که ازش شنیدی فکر نکنم عاقبت خوبی تو این ازدواج باشه ، اینها را جدی بگیر

  12. کاربر روبرو از پست مفید عقیق تشکرکرده است .

    عقیق (سه شنبه 25 خرداد 89)

  13. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 اردیبهشت 91 [ 10:38]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    2,029
    سطح
    27
    Points: 2,029, Level: 27
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 121
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    46

    تشکرشده 46 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکل من و مادر شوهر اینده

    سلام به نظر من اين ازدواج به صلاح شما نيست. شما اگر از حالا اينطور با مادرشوهرتان اختلاف داشته باشيد در اينده فقط خدا بايد به دادتان برسد. در ضمن گفتيد كه نامزدتان از ديروز رفته و از او خبر نداريد اين رفتار بچگانه او نشان ميدهد كه هنوز امادگي ازدواج را ندارد و نميتواند پناهگاه خوبي براي شما باشد. موفق باشيد

  14. کاربر روبرو از پست مفید hrahimi تشکرکرده است .

    hrahimi (سه شنبه 25 خرداد 89)

  15. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 اسفند 96 [ 15:33]
    تاریخ عضویت
    1387-11-29
    نوشته ها
    1,732
    امتیاز
    22,684
    سطح
    93
    Points: 22,684, Level: 93
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 666
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    4,250

    تشکرشده 4,202 در 1,430 پست

    Rep Power
    189
    Array

    RE: مشکل من و مادر شوهر اینده

    قربونت برم شما ميخواي به اين اقا يه عمر تكيه كني....قراره اين شازده دوماد مرد خونه باشه...اولا كه از نظر سني خيلي بچه هست...يه پسر 20 ساله يعني مثل يه دختر 16 ساله فكر ميكنه!!
    تو ميخواي با اين مرد زندگي كني...تمام اين حرفا كه گفتي "زد زير گريه و گفت دوستت دارم" نشانه اين هست كه ايشون احساسي عمل ميكنن و هنوز به بلوغ كافي براي ازدواج نرسيدن...
    با بلوم موافقم و نظرم قطع ارتباط براي هميشه است...
    ازدواج با چنين فردي علي رغم مخالفت خانواده اش بزرگترين اشتباه تو خواهد بود...

    جنگ اول به از صلح اخر....همين الان قبل از اينكه اتفاق بدي بيفته كاتش كن

  16. 2 کاربر از پست مفید parnian1 تشکرکرده اند .

    parnian1 (سه شنبه 25 خرداد 89)

  17. #10
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    425
    Array

    RE: مشکل من و مادر شوهر اینده

    رابطه خود را قطع کنید همین امروز و نه فردا

  18. 2 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (سه شنبه 25 خرداد 89)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:43 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.