سلام من همین امروز توی تالار عضو شدم ویه مشکل بزرگ دارم مدتیه که با پسری دوست هستم که تصمیم به ازدواج گرفتیم کل فامیل و اعضای خوانواده اشم منو دیدن همه برخورد خوبی داشتن بجز مادرش که احساس کردم نمیتونه تحملم کنه ولی هیچ چیزی از طرف کسی مطرح نشد،تا دیشب که من و د سر موضوعی بحث کردیم و اونم از خونه گذاشت و رفتو منم نمیدونستم والانم کسی نمیدونه کجاست دیشب مادرش زنگ زد به منو هرچی دلش خواست گفت وگفت که نمیذاره ما به هم برسیم و دست از سر پسرش بردارم ،موضوع اینه که اون یک سال از من کوچیکتره ومن قبلا سر همین موضوع رابطمونو تموم کردم ولی خودش گفت که قبوله و به کسی اجازه نمیده چیزی بگه،در صورتی که مادرش بدون دلیل بدترین حرفها رو گفت منم نتونستم تحمل کنم و جوابشو به بدترین حالت دادم حالا نمیدونم باید چیکار کنم به نظر شما چون پرده ی حیای ما دریده شده بهتر نیست که رابطمونو قطع کنیم؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)