دوستان عزیز
همه کما بیش در حوادث یا مشکلاتی که برایمان پیش می آید گاه حرف از امتحان الهی می زنیم .
گاه می ترسیم از اینکه امتحان شویم و می گوییم خدایا بس است ما را بیش از این امتحان نکن .
یا به دیگری بخواهیم آرامش دهیم درموقعیت هایی که درگیر مسئله ای هست می گوییم امتحان است صبور باش و.............. امثال اینها .
گاهی وقتی می شنیدم افراد حرفی می زنند که فرار از امتحانه ، یا می ترسند ازامتحان شدن . یا حتی زمانی که خودم دچار این حالت می شدم ، با خود فکر می کردم چرا اصلاً امتحان می شویم ؟ خدا که کارش بیهوده نیست ، چه هدف و حکمتی در امتحان کردن نهفته داشته ؟ و .... سئوالاتی از این دست با خود طرح می کردم و روش فکر می کردم .
امتحان برای چیست ؟
چه نتیحه ای از آن حاصل می شود ؟
چرا از امتحان می ترسیم ؟و ترجیح می دهیم خدا ما را امتحان نکند ؟
و............؟ و..........؟
حاصل این سیر فکری یافته های جالبی بود که فعلاً از آن چیزی نمی گویم ، تا ذهن شما هم کمی درگیر این سئوالات شود و بیاندیشید .
علاقه مندی ها (Bookmarks)