به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 6 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 57
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 آذر 91 [ 15:38]
    تاریخ عضویت
    1389-3-03
    نوشته ها
    309
    امتیاز
    4,602
    سطح
    43
    Points: 4,602, Level: 43
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 148
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    953

    تشکرشده 977 در 191 پست

    Rep Power
    45
    Array

    باید چیکار کنم؟‌از وقتی برای اولین بار دیدمش...کمکم کنید

    خیلی دلم گرفته.از این زمونه..از اینکه نمیشه هیچی رو پیش بینی کرد..من پریماه 22سالمه .یک ساله لیسانس برق گرفتمو الان شاغلم.به نسبت دختر خیلی اجتماعی و شادو خوش برخوردی هستم.از نظر ظاهرم معمولی.خوب تو دانشگاه و بعد از اون چندتا خواستگار داشتم اما هرکدوم بدلایلی بهم خورد...چند باری یه سری به سایتهای همسریابی زده بودم و بعد یه خورده مطالعه فهمیدم که این سایتها فقط یه زمینه آشنایی رو فراهم میکنن.و میتونی شرایطو خودت انتخاب کنی.از طریق یکی از این سایتها با یه آقایی آشنا شدم .اولش موضوعو جدی نگرقتم ولی 2هفته مدام به ایمیلم پیغام میذاشت که قصدش فقط ازدواجه و فقط میخواد یدفعه بهش زنگ بزنمو باهم صحبت کنیم. به هرحال زنگش زدم خیلی مودب و متین صحبت میکرد .گفت قصد دوستی نداره و فقط یکبار همدیگرو ببینیم که منم دیدم حرفاش منطقیه و قبول کردم و فردای اون روز یه جا قرار گذاشتیم و با ماشین اومد دنبالم. نمیدونم چرا با اینکه فقط 15 دقیقه همدیگرو دیدیم اما خیلی به دلم نشست.به من گفت نظر آبجیش خیلی مهمه و خانوادش به ظاهر خیلی اهمیت میدن.گفت صادقانه نظرشو بعدن میگه.و منو نزدیک خونه پیاده کردو رفت.از اون شب خیلی خیلی ذهنمو درگیر کرد .من خیلی از آقایونو میشناختمو تقریبا اجتماعی هستم اما این یکی خیلی دلمو....فقط دنبال بهونه میگشتم که باهاش حرف بزنم و چون رشته تحصیلیش قبلا مثل من بود تونستم بهونه لازمو پیدا کنمو با اس ام اس چندتا سوال در زمینه کارم ازش پرسیدم. و اون هم خیلی خوب راهنماییم کرد تا اینکه ارتباط فقط در این دو سه روز از طرف من بود و من چون واقعا احساس میکردم کسی هست که همیشه دنبالش میگشتم نمیتونستم بیخیالش بشم تا اینکه اتفاقا یه مورد خواستگار دیگه برام اومد و همین بهانه دیگه ای شد که باهاش صحبت کنم. سه روز پیش زنگش زدمو موضوع خواستگارو بهش گفتم ..گفت شما از هر نظر درجه یک بودی ولی از نظر ظاهر معمولی و نظر منو برآورده نکردی با این حال آدرس محل کارتو بده تا به آبجیم بگم بیاد و ببینتت..و منم روز پچهارشنبه دادم ..ولی هنوز نیومده..میترسم از من سرد شده باشه و از تصمیمش منصرف شده باشه .شاید بخاطر اینکه چندبر من بهش زنگ زدم...نمیدونم ...نمیخام در مورد من فکر خاصی بکنه و خلاصه خیلی خیلی ذهنمو مشغول کرده ومیخام فقط بگه تموم .اون وقت منم تمومش میکنم اما هیچی نمیگه و همین آزارم میده....باید چیکار کنم؟

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 اسفند 96 [ 15:33]
    تاریخ عضویت
    1387-11-29
    نوشته ها
    1,732
    امتیاز
    22,684
    سطح
    93
    Points: 22,684, Level: 93
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 666
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    4,250

    تشکرشده 4,202 در 1,430 پست

    Rep Power
    189
    Array

    RE: باید چیکار کنم؟‌از وقتی برای اولین بار دیدمش...کمکم کنید

    پريماه عزيز
    فكر نميكني زادي به احساساتت اجازه دخالت دادي؟
    با 15 دقيقه ملاقات حضوري و چند بار تلفني حرف زدن(حرف هم كه باد هواست!!) ميخواي شريك زندگيت رو انتخاب كني؟
    حالا اين مورد رو هم ناديده بگيريم...ايشون نظر خوبي نسبت به ظاهر شما ندارن و اين رو هم صادقانه گفتن...خيلي علاقه داري بعد از چند سال زندگي مشترك يهو بهت بگه من اصلا از اول هم از ظاهر تو خوشم نميومد خودت اصرار به اين ازدواج داشتي؟؟؟؟
    چرا صبر نميكني؟
    خانمي شما 22 سالته!!هنوز اونقدر دير نشده كه براي داشتن شوهر اين قدر خودتو خورد كني؟؟
    اولين چيزي كه مرد و زن ور به هم نزديك ميكنه ظاهر اونهاست وقتي اين اقا با ظاهر شما مشكل داره چرا اجبارش ميكني و خودتو خورد ميكني؟؟؟؟
    البته اين حرف دليل بر اين نيست كه شما از ظاهر خوبي برخوردار نيستي بلكه براي ايشون دلنشين نبوده...نبايد اعتماد به نفست رو از دست بدي...
    توي همين سايت بگرد ببين چند خانم بعد از سالها زندگي مشترك به خاطر اينكه ظاهرشون از نظر شوهرشون كاملا ok نبوده كارشون به طلاق كشيده!!
    در كل از من ميشنوي قيد اين اقا رو بزن و از ترشيدگي هم نترس چون هنوز سن زيادي نداري...دختري با ويژگي هاي مثبتي كه گفتي لياقت بهتر از اينها رو داره...
    اول خودت براي خودت و شخصيتت احترام بذار تا ديگران هم بهت احترام بذارن

  3. 8 کاربر از پست مفید parnian1 تشکرکرده اند .

    parnian1 (یکشنبه 16 خرداد 89)

  4. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 دی 00 [ 03:31]
    تاریخ عضویت
    1388-2-21
    نوشته ها
    1,176
    امتیاز
    30,655
    سطح
    100
    Points: 30,655, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    6,023

    تشکرشده 6,300 در 1,292 پست

    Rep Power
    138
    Array

    RE: باید چیکار کنم؟‌از وقتی برای اولین بار دیدمش...کمکم کنید

    سلام

    به تالار همدردی خوش آمدید.


    اول اینکه خواستگارتون رو به خاطر این آقا که هنوز تصمیمش معلوم نیست کنار نگذارید و سعی کنید که خواستگارتون رو بشناسید .

    چرا خودتون از این آقا نمی خواید که نظرشون رو بگن . ببینید بیان شما نباید به گونه ای باشه که این آقا فکر کنند که شما کاملا موافق هستید و منتظر نظر ایشون هستید چرا که این شخصیت شما رو پایین میاره .

    حقیقت اینه که شما اصلا شناختی از این آقا ندارید و فقط یک دیدار داشتید پس به اینکه به دلتون نشسته توجه نکنید و فقط به خاطر همین دلبستگی پیدا کردن درست نیست .


    به نظر من شما یا اصلا دیگه پیگیری نکن و قضیه رو تموم شده بدون و روی خواستگارتون متمرکز بشید . یا اگر نمیتونید فکرتون رو از روی این آقا بردارید به نحوی با ایشون صحبت کنید ونظرشون رو از زیر زبونشون بکشید طوری که شخصیت خودتون رو هم حفظ کرده باشید ، مثلا می تونید بگید که من باید برای زندگیم تصمیم بگیرم و الان امکان شناخت خواستگارم رو دارم اما شما رو هنوز کامل نشناختم و نمی تونم در رابطه با شما تصمیم بگیرم اما خواستگاری که اومده به هر حال امکان صحبت و شناخت هست ، فقط می خواستم بدونید که من دارم در رابطه با خواستگارم تصمیم می گیرم و فقط اینو گفتم تا خدا نکرده دلخوری پیش نیاد .

    خوب این آقا در جواب شما احتمالا میگه بله شما حق انتخاب دارید اما بدونید که اگر تصمیمش ازدواج با شما باشه جدی تر خواهد شد اگر نه ممکنه حتی اصلا دیگه با شما تماس هم نگیره .


    اما بهترین کار همینه که شما تمرکزتون روی خواستگارتون باشه و اصلا قضیه اون آقا رو پیگیری نکنید چرا که این پیگیری از طرف شما ذهنیت بدی در یک مرد به وجود میاره و شخصیت شما رو پایین میاره .

  5. 7 کاربر از پست مفید baran.68 تشکرکرده اند .

    baran.68 (یکشنبه 16 خرداد 89)

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 27 دی 92 [ 02:28]
    تاریخ عضویت
    1389-2-06
    نوشته ها
    513
    امتیاز
    5,622
    سطح
    48
    Points: 5,622, Level: 48
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 128
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,129

    تشکرشده 1,123 در 399 پست

    Rep Power
    65
    Array

    RE: باید چیکار کنم؟‌از وقتی برای اولین بار دیدمش...کمکم کنید

    سلام پریماه خانم
    دوستان خوب راهنمایی کردن
    بنظر من هم قاطعانه از اون آقا بخواین به شما جواب بده چون خواستگار دارین
    اما به شخصه فکر میکنم خیلی انرژیتونو و فکرتونو رو ایشون هزینه نکنین
    اگه اول آشناییتون اینطور براحتی بشما بی احترامی کرده پس بعدا چه انتظاری ازش میره؟
    مامان دوستم حرف جالبی در اینمورد میگه
    میگه ماها رو که کلی منتمونو کشیدن گرفتن چه گلی به سرمون زدن که حالا به سر شما بزنن که خودتون جلو افتادین
    البته ناراحت نشین ها
    آقایون از خانمی خوششون میاد که خودشون دنبالش افتاده باشن نازشو کشیده باشن برای بدست اوردنش زحمت کشیده باشن
    پس قاطعانه،محترمانه و هرچه زودتر ازش بخواین جواب قطعی بده یا آره یا نه


  7. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 اسفند 96 [ 15:33]
    تاریخ عضویت
    1387-11-29
    نوشته ها
    1,732
    امتیاز
    22,684
    سطح
    93
    Points: 22,684, Level: 93
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 666
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    4,250

    تشکرشده 4,202 در 1,430 پست

    Rep Power
    189
    Array

    RE: باید چیکار کنم؟‌از وقتی برای اولین بار دیدمش...کمکم کنید

    دوستان خواهش ميكنم دقت كنيد كه اين اقا قبلا نظرش رو نسبت به پريماه گفته...فكر نميكنيد اگه پريماه دوباره نظرش رو جويا بشه يه جوري خودش رو بيشتر ضايع كرده؟؟
    ياد حرف يكي از اعضا افتادم كه ميگفت" زن آويزون،مرد گريزون...مرد آويزون،زن گريزون"

  8. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 اسفند 96 [ 15:33]
    تاریخ عضویت
    1387-11-29
    نوشته ها
    1,732
    امتیاز
    22,684
    سطح
    93
    Points: 22,684, Level: 93
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 666
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    4,250

    تشکرشده 4,202 در 1,430 پست

    Rep Power
    189
    Array

    RE: باید چیکار کنم؟‌از وقتی برای اولین بار دیدمش...کمکم کنید

    عزيزم جمله ات رو بخوني متوجه ميشي كه دقيقا حرف شما با حرف من هم جهت بود!!
    وقتي شما اويزون بودي ايشون گريزون بوده و وقتي ايشون اويزون شده شما ...

  9. #7
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 آذر 91 [ 15:38]
    تاریخ عضویت
    1389-3-03
    نوشته ها
    309
    امتیاز
    4,602
    سطح
    43
    Points: 4,602, Level: 43
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 148
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    953

    تشکرشده 977 در 191 پست

    Rep Power
    45
    Array

    RE: باید چیکار کنم؟‌از وقتی برای اولین بار دیدمش...کمکم کنید

    از دوستای عزیزم ممنون.قبلش بگم من اصلا به ایشون ابراز علاقه نکردم .و این چندبار که با ایشون صحبت کردم خیلی سروسنگین برخورد کردم و بیشتر در مورد موضوعات کلی صحبت شد.چندبار هم تاکید کردم که فقط میخام شناخت کلی نسبت بهش پیدا کنم .موضوع 15 دقیقه ملاقات و عاشق شدن نیست خیلی بهم شباهت داریم از نظر اخلاقی و اعتقادی و فرهنگی...یه چیز دیگه اون خیلی صادقه و راحت حرفشو میزنه.هرچی باشه.در اینکه قصدش واقعا ازدواجه شک ندارم..خلاصه دیشب بعد اینکه نظر دوستان رو خوندم تصمیم گرفتم محکم دوباره ازش سوال کنم. بهش اس ام اس زدم و محترمانه گفتم خواستگاره زنگ زدنو قراره بیان(مجبور شدم این قسمتو دروغ بگم) در جواب دقیقا اینو نوشت: من الان نمیتونم.فردا شبم دارم میرم چین واسه کارمو تا 12 روز نیستم .بهتره فرصا پیش اومده رو از دست ندی.اگه قسمت باشه هرچی باشه همون میشه وخودت گفتی اگه خدا بخواد هرجوریه بهم میرسیم.نوشت که:تردید دارم چون همه چی به قیافه نیست .اصلا خودمم نمیدونم چیکار میکنم .تو فعلا نقد رو بگیر .منم قرار شد میام حالا یا قسمت هم هستیم یا نیستیم .الان فکرتو متمرکز رو خواستگارت کن و فکر کن من نمیام .12 روز نیستم....گفت در اینکه آبجیم بیاد تردیدی ندارم فقط الان نمیتونم...منم جوابش دادم که‌: امیدوارم سفر خوب و پرباری داشته باشین.منم با کمک و تجربه پدرم سعی میکنم تصمیم درستو بگیرم.سفربخیر و شب خوش............حالا نمیدونم چیکار کنم.آخه این پسره که قراره بیاد خواستگاری شرایطش دلچسب من نیس.اصلا...نمیدونم...

  10. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 22 مرداد 91 [ 19:03]
    تاریخ عضویت
    1389-3-04
    نوشته ها
    154
    امتیاز
    2,922
    سطح
    33
    Points: 2,922, Level: 33
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 128
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    216

    تشکرشده 222 در 93 پست

    Rep Power
    29
    Array

    RE: باید چیکار کنم؟‌از وقتی برای اولین بار دیدمش...کمکم کنید

    پریماه جان
    به نظر من شما دارید احساساتی برخورد می کنید از قدیم گفتن که عشق یک طرفه باعث عذابه خیلی از آدم ها هستند که موقعیت مناسبی دارند ولی دلیلی نمیشه که چون همه شرایطشان به ما می خوره پس مورد خوبیه و میشه که طرف را راضی به ازدواج کنیم . بزار اون آقا هم یک تلاشی برای رسیدن به تو بکنه اینطوری قدر تورا بیشتر می دونه یه موردی دیگه ای که باید توجه کنی اینکه چرا باید خواهرش تو را بپسنده !مگه می خوای با خواهرش زندگی کنی؟ ببین اگه قسمتت بشه و با اون آقا ازدواج کنی در آینده باید همه اش مورد تائید خواهرش باشی نه خودش .به الان فکر نکن به آینده فکر کن.
    این که به اون آقا بگی که یک خواستگار دیگه دارم اون آقا فکر می کنه که تو داری اون را تو یک شرایط بهرانی و عجله ای برای تصمیم گیری قرار می دهی به اون آقا فرصت بده که خودش هم فکراشو بکنه و اینو بدون اگه برای اون آقا فقط زیبای ظاهری مهمه انشالله که تو همیشه زیبا و سالم وسلامت باشی ولی از کجا معلوم که ببخشیدها شما همیشه زیبا باشی اون آقا باید عاشق اخلاق و رفتار تو باشه نه ظاهر تو . خودتو دست بالا بگیر .

  11. 4 کاربر از پست مفید ستاره1388 تشکرکرده اند .

    ستاره1388 (سه شنبه 01 تیر 89)

  12. #9
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 آذر 91 [ 15:38]
    تاریخ عضویت
    1389-3-03
    نوشته ها
    309
    امتیاز
    4,602
    سطح
    43
    Points: 4,602, Level: 43
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 148
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    953

    تشکرشده 977 در 191 پست

    Rep Power
    45
    Array

    RE: باید چیکار کنم؟‌از وقتی برای اولین بار دیدمش...کمکم کنید

    بازم ممنون .اما خودش دیشب گفت که فقط در زندگی فقط ظاهر مهم نیست. از یه طرف گفت آبجیش باید منو ببینه و همه چیزو در نظر بگیره به عنوان یه خانم و نظرشو به علی بگه.. گفتم با اینکه میدونم خیلی روراسته دیشب بهم نگفت نه. یا منصرف شده فقط گفت الان داره میره مسافرت و واقعا فکرش درگیر سفرشه..و از من خواست منطقی برای آیندم تصمیم بگیرم...

  13. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 اسفند 96 [ 15:33]
    تاریخ عضویت
    1387-11-29
    نوشته ها
    1,732
    امتیاز
    22,684
    سطح
    93
    Points: 22,684, Level: 93
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 666
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    4,250

    تشکرشده 4,202 در 1,430 پست

    Rep Power
    189
    Array

    RE: باید چیکار کنم؟‌از وقتی برای اولین بار دیدمش...کمکم کنید

    عزيزم اين اقا كاملا محترمانه شما رو رد كرده اما شما نميخواي اين واقعيت رو باور كني...دوست داري كه اين شنيده ها رو تفسير به راي خودت كني...يه بار ديگه متن اس ام اس اقا رو بخون!!
    اگه قسمت باشه...
    فرصت رو از دست نده...
    تردید دارم...
    خودمم نمیدونم...
    نقد رو بگير...
    یا قسمت هم هستیم یا نیستیم...
    متمركز خواستگارت باش...

    تمام اين الفاظ يه جواب بسيار بسيار محترمانه منفي هستند اما متاسفانه شما دلت نميخواد اين جوابها رو منفي بدوني...دوست داري هنوز براي خودت يه اميدي داشته باشي كه برميگرده و مياد و ...

  14. 4 کاربر از پست مفید parnian1 تشکرکرده اند .

    parnian1 (دوشنبه 17 خرداد 89)


 
صفحه 1 از 6 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. وقتی ناراحتم به سختی می تونم حرف بزنم(دوستان قدیمی لطفا باهام صحبت کنید)
    توسط ستاره آشنا در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: یکشنبه 01 مهر 97, 23:46
  2. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: دوشنبه 09 بهمن 96, 14:47
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 19 مهر 94, 23:08
  4. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: یکشنبه 11 آبان 93, 00:32
  5. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 30 فروردین 92, 11:55

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:49 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.