به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 21
  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 فروردین 93 [ 12:48]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    نوشته ها
    1,249
    امتیاز
    16,138
    سطح
    81
    Points: 16,138, Level: 81
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 212
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,122

    تشکرشده 8,124 در 1,482 پست

    حالت من
    Vaaaaay
    Rep Power
    142
    Array

    Lightbulb +زنان مظلوم یا...!!!

    سلام به همه دوستان تالار همدردی:

    دوستان عزیزم من به شدت دچار مشغله فکری شدم و دوست داشتم نظر خانم ها و آقایون محترم تالار و در رابطه با این موضوع بدونم..
    همون طور که هم تو تالار هست و هم در دنیای واقعی من زیاد دیدم در بیشتر موارد این خانم ها هستند که در هر بحث یا گفتگویی کوتاه می آیند..
    علی رغم اینکه ما خانم ها از جایگاه های اجتماعی خوبی امروزه برخوردار هستیم و توانایی های خودمون رو هم نشان دادیم ولی این حس برتری جویی که در ذات مردها هست رو چه میشه کرد؟
    می دونید منظورم اینه چرا همیشه خانم ها از ترس بغرنج شدن رابطه خودشون حالا یا با دوستشون یا با همسرشون یا خانواده همسرشون یا اطرافیانشون پدر و عمو ....کوتاه می آیند ولی آقایون خیلی کمتر این کار و انجام می دهند؟
    یا چرا یک خانم یک مسئله که اشتباه کرده و موجب رنجش اقایی رو که می تونه پدرش یا دادشش یا شوهرش باشه رو فراهم کرده باید حتما معذرت بخواد و اقرار به اشتباهش کنه تا بخشیده بشه ولی اقایون خیلی کمتر این کارو می کنند؟چرا؟
    برای من خیلی سواله که اگر همه ما انسان ها برابریم چرا ما خانم ها هنوز از قدرت مردان می ترسیم؟
    ترس تنها ماندن؟رها شدن؟کتک خوردن!!!؟ و هزاران ترس که توی زنان ما هست؟
    چکار باید انجام داد تا انقدر به خانم ها که گاها هم اندیشمند هستند ظلم نشه و آنقدر ترس توی وجودشون نباشه؟
    ایا شما راهی دارید وایا اصولا اصلا با این حرف من موافقید..؟
    منتظر شنیدن نظراتتون هستم..
    با تشکر..
    سارا

  2. 4 کاربر از پست مفید سارا بانو تشکرکرده اند .

    سارا بانو (پنجشنبه 13 خرداد 89)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 اسفند 96 [ 15:33]
    تاریخ عضویت
    1387-11-29
    نوشته ها
    1,732
    امتیاز
    22,684
    سطح
    93
    Points: 22,684, Level: 93
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 666
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    4,250

    تشکرشده 4,202 در 1,430 پست

    Rep Power
    190
    Array

    RE: زنان مظلوم یا...!!!

    سارا گلي تورو خدا رنگ پستت رو عوض كن چشمم كور شد ...

    هي به اين ريحانه گفتيم ما خانم هاي متاهي اسير نيستيم...بيچاره نيستيم محنت و كش و بي نوا نيستيم به گوشش نرفت كه حالا انگار به تو هم سرايت كرده!!

    بابا كي گفته خانم ها مظلومن!؟(ميدونم الان ميگي "اگه دستم بهت برسه ميدونم چي كارت كنم ادم فروش...")

    از شوخي گذشته من اين موقعيت رو كه ميگي تا به حال درك نكردم يعني اون طور كه تو گفتي دركش نكردم...

    شايد خيلي از مواقع كه سر يه موضوعي با دلبندم بحث ميكنم من كوتاه ميام اما اين اصلا به خاطر ترس از تنهايي و كــــــــــــــــــــــــ ــــتك(!!!!!) و ....نبوده و نيست فقط چون ديگه حسش نبوده ادامه بدم و كلا ادم فراموش كاري هستم و زود همه چي يادم ميره بيخيال ميشم...

    اما در مورد زناني كه خيلي خيلي خودشون رو معذب ميكنن و كاري ميكنن كه مورد ظلم واقع بشن بايد بگم كه طبق تجربه اگه ميخواي طرف مقابلت عوض بشه اول خودت رو عوض كن...

    از نظر من تا مظلوم وجود نداشته باشه ظالم بوجود نمياد!!
    چرا به خودت القا ميكني كه خانمها مظلومن؟؟؟
    ابدا....تا وقتي كه خانمي خودش اراده نكنه و كلي هم تلاش نكنه كه مظلوم و تو سري خور بشه هيچ مردي نميتونه بهش زور بگه حتي شوهر جونش!!

    باور كن بعد از دو ترم از پرونده هايي كه توي بعضي كلاسها بررسي و تحليل ميكنيم به اين نتيجه رسيدم كه در اكثر مواردي كه مرد ظالم و زورگو بوده طرف مقابلش يه زن مستعد براي مورد ظلم بودن هست...

    از قديم گفتن از ماست كه بر ماست...

    ديد و نگرشت رو عوض كن بذار كردار و رفتارت عوض بشه در نتيجه زندگي و اينده ات طبق خواسته و ميلت بشه...

    قربونت برم اين حرفا براي عهد تير و كمانه كه زن مظلوم و بي نوا و.....كه كتك خورش هم ملسه الان خانمها خوب بلدن كه چه طور طرف رو تشنه ببرن لب چشمه و برگردونن...


    نقل قول نوشته اصلی توسط rsrs1380
    سلام به همه دوستان تالار همدردی:


    چکار باید انجام داد تا انقدر به خانم ها که گاها هم اندیشمند هستند ظلم نشه و آنقدر ترس توی وجودشون نباشه؟
    ایا شما راهی دارید وایا اصولا اصلا با این حرف من موافقید..؟
    منتظر شنیدن نظراتتون هستم..
    با تشکر..
    سارا

    ساراگلي يه خانم انديشمند به جاي اينكه بشينه و فكر كنه اگه دعوا شد چي كار كنم يا اگه فلان شد چه ميشه...ميشينه به اين فكر ميكنه كه چي كار كنم كار به جاهاي باريك نكشه يا اصلا چي كار كنم كه كمتر با شوهرجان بحث كنم!!
    و عميقا به اين موضوع اعتقاد دارم كه تا خودمون نخوايم هيچ كسي حق زور گقتن به ما رو ندراه ...
    پس به اين خانم اندشمند و متفكر توصيه ميكنم بگرده دنبال راه هايي كه در عين حفظ احترام به شوهرجان بهش بفهمونه كه نميتونه بهش زور بگه و ظلم كنه!!

    بماند كه تعريف افراد مختلف از ظلم و زور و ...متفاوته....مثلا شايد يه خانم به شوهرش بگه ظالم چون بهش اجازه نداده با دوستاش بره مسافرت خارج از كشور...اما يه خانمي هم پيدا ميشه كه اگه يه شب كتك نخوره كلي مدح و ثناي شوي گرام رو ميگه ....!!
    تعريف ادمها از ظلم بستگي به ديدگاهشون داره
    وااااااي چه قدر حرف زدم انگشتم شكست!!

  4. 4 کاربر از پست مفید parnian1 تشکرکرده اند .

    parnian1 (پنجشنبه 13 خرداد 89)

  5. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 06 خرداد 04 [ 02:44]
    تاریخ عضویت
    1388-2-21
    نوشته ها
    1,176
    امتیاز
    33,210
    سطح
    100
    Points: 33,210, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    6,023

    تشکرشده 6,300 در 1,292 پست

    Rep Power
    140
    Array

    RE: زنان مظلوم یا...!!!

    سلام سارا عزیزم

    راستش به نظر من تا وقتی که زن ترس از رها شدن و کتک خوردن و اینها داره . همین ها رو هم در زندگیش تجربه خواهد کرد .
    سوال های شما رو میشه به خود زن ها هم برگردوند . چرا همیشه یک زن باید بترسه از اینکه ترکش کنند ؟؟ چرا همیشه باید بترسه که نکنه کسی بهش ظلم کنه یا زور بگه ؟؟؟؟
    اگر یک زن ضعیف باشه و دغدغه های ذهنیش این مسائل باشه خوب معلومه که در موقع ظلم ، این زن ظلم پذیر خواهد بود .مثلا اگر زنی برای اولین بار مقابل شوهرش که تصمیم داره کتکش بزنه نایسته و فقط منتظر فرود آمدن دست شوهر محترم باشد خوب این یعنی اینکه همسر من به شما این اجازه را میدهم که هر وقت خواستی مرا بزنی......

    امروزه واقعا مثل قدیم ها نیست که زنها این همه ترس داشته باشند اگرچه واقعا من در مادربزرگم هم این ترس را ندیدم و همیشه از درایتش در زندگی شنیده ام .
    گاهی ما زن ها خودمان برای خودمان ترس هایی را به وجود می آوریم مثلا از دست دادن همسر ، گرایش همسر به یک زن دیگر و اینکه همسرش او را ترک کند یا علاقه اش مانند سابق نباشد یا اینکه مادرشوهر و خواهر شوهر چگونه موجوداتی خواهند بود و......
    میبنی سارا تو این تالار هم داریم زن هایی که به واقع از چیزی که براشون اتفاق نیافتاده می ترسند انگار زن ها اگر ترس واقعیی وجود نداشته باشه برای خودشون ترس می سازند .
    با این ترس ها ما خودمون همچین چیزهایی رو به زندگیمون دعوت می کنیم و چون از قبل یه غول بی شاخ و دم ازش ساختیم در موقع برخورد یا ضعیفیم یا بدترین برخوردی که مشکل رو حادتر می کنه رو انجام میدیم .


    از طرفی مردها هم به این که در زندگی احساس قدرت بکنند نیازمندند بنابراین اگر یک زن توانایی های شوهرش رو بیان کنه و به اون احساس قدرت بده طوری که مرد فکر کنه فوق العاده است خوب دیگه مرد نیازی نداره برای اثبات قدرتش به راه هایی که نباید رو بیاره .
    غرور هم همینطوره . اگر یک مرد معذرت خواهی کردن براش سخت تر از یک زنه به دلیل همین غروره . یک زن هم باید مواظب باشه که با حرفهاش و کارهاش غرور و شخصیت مردش رو زیر سوال نبره و خوردش نکنه چرا که اونوقت همسرش احساس ضعف خواهد کرد و برای بدست آوردن غرورش ممکنه تصمیم بگیره همین کار رو با همسرش بکنه یعنی تحقیر و خورد کردن همسرش .

    اگر بیشتر از چیزهایی که ذهنت رو مشغول کرده بگی بیشتر میشه حرف زد .

  6. 4 کاربر از پست مفید baran.68 تشکرکرده اند .

    baran.68 (پنجشنبه 13 خرداد 89)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 10 آبان 00 [ 00:10]
    تاریخ عضویت
    1388-2-15
    نوشته ها
    532
    امتیاز
    15,820
    سطح
    80
    Points: 15,820, Level: 80
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience PointsSocial
    تشکرها
    2,510

    تشکرشده 2,960 در 521 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    79
    Array

    RE: زنان مظلوم یا...!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط rsrs1380
    سلام به همه دوستان تالار همدردی:

    دوستان عزیزم من به شدت دچار مشغله فکری شدم و دوست داشتم نظر خانم ها و آقایون محترم تالار و در رابطه با این موضوع بدونم..
    همون طور که هم تو تالار هست و هم در دنیای واقعی من زیاد دیدم در بیشتر موارد این خانم ها هستند که در هر بحث یا گفتگویی کوتاه می آیند..
    علی رغم اینکه ما خانم ها از جایگاه های اجتماعی خوبی امروزه برخوردار هستیم و توانایی های خودمون رو هم نشان دادیم ولی این حس برتری جویی که در ذات مردها هست رو چه میشه کرد؟
    می دونید منظورم اینه چرا همیشه خانم ها از ترس بغرنج شدن رابطه خودشون حالا یا با دوستشون یا با همسرشون یا خانواده همسرشون یا اطرافیانشون پدر و عمو ....کوتاه می آیند ولی آقایون خیلی کمتر این کار و انجام می دهند؟
    یا چرا یک خانم یک مسئله که اشتباه کرده و موجب رنجش اقایی رو که می تونه پدرش یا دادشش یا شوهرش باشه رو فراهم کرده باید حتما معذرت بخواد و اقرار به اشتباهش کنه تا بخشیده بشه ولی اقایون خیلی کمتر این کارو می کنند؟چرا؟
    برای من خیلی سواله که اگر همه ما انسان ها برابریم چرا ما خانم ها هنوز از قدرت مردان می ترسیم؟
    ترس تنها ماندن؟رها شدن؟کتک خوردن!!!؟ و هزاران ترس که توی زنان ما هست؟
    چکار باید انجام داد تا انقدر به خانم ها که گاها هم اندیشمند هستند ظلم نشه و آنقدر ترس توی وجودشون نباشه؟
    ایا شما راهی دارید وایا اصولا اصلا با این حرف من موافقید..؟
    منتظر شنیدن نظراتتون هستم..
    با تشکر..
    سارا
    [/b]
    سلام،

    اول از همه از اونجا که با این رنگ مشکل دارم، عوضش کردم،
    و حالا پاسخ شما...

    سوال اول،

    این امارتون رو از کدام منبع ارائه کردین که خانوم‌ها بیشتر از آقایون کوتاه میان؟
    چرا فکر می‌کنین، این یک حس برتری جویی‌ در ذات مردان هست و نه یک نقطه ضعف در ذات خانوم ها؟

    من ادعا می‌کنم، خیلی‌ از آقایون هم هستن که خیلی‌ بیشتر از خانوم‌ها کوتاه میان! یا تعداد زیادی از مردان هم هستن که از همسرانشون کتک میخورن!

    منظورم اینه که، در این زمینه مطالعه آماری باید صورت بگیره...و نمیشه فقط با توجه به اطرافیان، یا جامعه کوچک اطرفمون نظر داد...

    در واقع ، این مساله رو از دو منظر میشه دید...

    اول اینکه گاهی اوقات، ممکنه حرف‌هایی‌ که زده میشه، به نظر خود ما منطقی‌ به نظر برسن اما در واقع منطقی‌ نباشن، و بنابرین وقتی‌ از حرفی‌ عقب نشینی می‌کنیم، فکر می‌کنیم از یک حق منطقی‌ گذشته ایم، در حالی‌ که ممکنه اینطور نباشه...و بعد این تصور برای ما پیش میاد، که ما به نا‌ حق کوتاه آمده ایم...

    حرفی‌ که می‌خوام اینجا بزنم، ممکنه تلخ باشه،

    اما به هر حال فکر می‌کنم، شما خانومها، در بسیاری از موارد، فکر می‌کنین منطقی‌ هستین، در حالی‌ که نیستین...

    چون به طور معمول نا‌ خواسته احساسات خودتون رو با منطق، دخیل می‌کنین و چنین منطقی‌ با ذهن طبقه بندی شده خیلی‌ از آقایون نمیخونه...

    برای همین، من شخصاً همیشه سعی‌ کردم، با یک خانوم سر مسائل کریتیکال بحث نداشته باشم،چون تجربه به من ثابت کرده اکثر خانوم‌ها اگر در یک بحث منطقی‌، حرف منطقی‌ کم بیاورند، بحث را یا با جیغ یا با اشک خاتمه خواهند داد!
    و این نه ربطی‌ به جایگاه اجتماعی آنها دارد، نه سطح تحصیلاتشان!

    البته، من غرور، غیر منطقی‌ بودن و ... خیلی‌ از آقایون رو رد نمیکنم، اما فکر می‌کنم عکس آن هم وجود داره و البته مساله‌ای هم که به آن اشاره کردم در خیلی‌ از موارد وجود داره...

    تا اینجا مربوط به شما خانم‌ها بود که جایگاه اجتماعی خوبی‌ دارین!!!

    نکته دوم که می‌خواهم به آن اشاره کنم، دقیقا مصداق این حرف هست،

    از ماست که بر ماست!

    منظورم اینه که، اگر شما خانومها ارزشی برای خودتون قائل نباشین، هیچکس قائل نخواهد بود...این در همه امور صدق میکنه و ربطی‌ به جنسیت نداره...

    اگر سو استفاده‌ای از حقوقتون میشه، به خاطر عملکرد اشتباه خودتون بوده و هست...

    درست مثل سرویس رایگانی که هر فردی ممکنه ازش استفاده کنه! اگر رایگان هست، چرا نباید استفاده کرد؟

    و البته، من کتمان نمیکنم، تفکراتی رو که جامعه مرد سالار، در طی‌ سالیان به ذهن و روح زنان تحمیل کرده،

    حرف‌هاتون من رو به یاد کارگر خانومی از یکی‌ از شهرستان‌ها انداخت که هر از چند گاهی در منزل ما کار میکرد، اما هیچوقت با ما سر یک سفره یا میز غذا نمیخورد...
    این برای همه ما واقعا ناراحت کننده شده بود...اوایل فکر می کردیم، سر میز راحت نیستن، بنابرین، به جای سر میز نشستن، سفره می‌‌انداختیم...

    و سر انجام،قبول کردن که با ما سر یک سفره غذا بخورن به شرطی که پشت به سفره بشینن!

    میدونین چرا؟

    چون معتقد بودند، زن ها، غذا خوردن و درست جویدن غذا را بلد نیستند، اصلا مادر زادی فک و دهانشان مشکل دارد و نحوه غذا خوردن‌شان حال مرد‌ها را به هم میزند!!!

    من وقتی‌ چنین استدلالی رو شنیدم، تا ۳ روز هنگ کرده بودم که چه تفکری یا رویکردی، چنین باوری را در این زن به وجود آورده...

    مسلما، همان تفکری که میگفت، همسر این خانوم باید بشینه تو خونه و این خانوم برای امرار معاش کار کنه!

    اما ابجکشن اصلی‌ من این هست که،

    این تفکر یا باور را، یک زن به عنوان مادر، به این خانوم منتقل و در باورش نهادینه کرده نه یک مرد...این یک واقعیت هست که نمیشه انکار کرد!

    کامران

  8. 4 کاربر از پست مفید kamran2007 تشکرکرده اند .

    kamran2007 (جمعه 14 خرداد 89)

  9. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 14 اسفند 90 [ 23:46]
    تاریخ عضویت
    1387-7-21
    نوشته ها
    1,027
    امتیاز
    8,463
    سطح
    62
    Points: 8,463, Level: 62
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 287
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    4,165

    تشکرشده 4,222 در 1,018 پست

    Rep Power
    120
    Array

    RE: زنان مظلوم یا...!!!

    be nazar man nemishe in mozu ro be hame ta'mim dad
    chon man khodam shakhsan mokhalefe in mozu ro ziad didam
    etefagan age bekhaym az dide tafkike jensiati be in mozu nega konim,khanuma bishtar zur migan
    zemne inke be ghoale ghazale ta mazlumi nabashe,zalemi be vujud nemiad

    peynevesht:
    modire aziz sharmande ke be finglish neveshtam,ba mobilam on shodam ,va fonte farsi nadaram


    ==============
    متن تبدیل شده: ( سايت فارسي نگار)

    به نظر من نميشه اين موضوع رو به همه تعميم داد
    چون من خودم شخصا مخالفِ اين موضوع رو زياد ديدم
    اتفاقا اگه بخواهيم از ديده تفكيك جنسيتي به اين موضوع نگاه كنيم، خانوما بيشتر زور ميگن
    ضمن اينكه به قول غزلِ تا مظلومي نباشه، ظالم به وجود نمى آد

    پي نوشت:
    مديرِ عزيز شرمنده كه به فينگليش نوشتم،با موبيلم اون شدم ،و فونت فارسى ندارم

  10. 3 کاربر از پست مفید gole maryam تشکرکرده اند .

    gole maryam (جمعه 14 خرداد 89)

  11. #6
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    426
    Array

    RE: زنان مظلوم یا...!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط rsrs1380

    برای من خیلی سواله که اگر همه ما انسان ها برابریم چرا ما خانم ها هنوز از قدرت مردان می ترسیم؟
    ترس تنها ماندن؟رها شدن؟کتک خوردن!!!؟ و هزاران ترس که توی زنان ما هست؟
    چکار باید انجام داد تا انقدر به خانم ها که گاها هم اندیشمند هستند ظلم نشه و آنقدر ترس توی وجودشون نباشه؟
    ایا شما راهی دارید وایا اصولا اصلا با این حرف من موافقید..؟
    منتظر شنیدن نظراتتون هستم..
    با تشکر..

    نگاه جنسیتی را می گذاریم کنار و حرف غزاله نازنین را به این شکل تائید می کنم که ظالم و مظلوم نقش مکمل هستند که البته به چرا ظالم و چرا مظلوم به نوعی دیگر خواهم پرداخت .

    و باز تاکید می کنم نگاه جنسیتی را کنار می گذارم تا به این وسیله تائید کننده قسمتی از صحبت کامران نازنین و محترم باشد که مردان مظلومی هم در این جامعه وجود دارند که اگر وجود داشته باشد که دارد، کار مرد مظلوم از زن مظلوم با توجه به نگاه و تربیت و فرهنگ این جامعه خراب تر از زنی است که بسیاری از ریشه های ترس را نگاه اجتماع و خانواده و تربیت و ...در زنان تقویت می کند و این مسئله را نمی توانیم انکار کنیم .

    دکتر و مهندس بودن و کسب استقلال ربطی به ریشه ها ی ترس ندارد البته تاثیر گذار هست اما به کل آن را از بین نمی برد .

    اما سئوال اصلی در اصل این است :

    منشا این ترسها از کجا می آید ؟

    آلودگی . و به همین سادگی از دو جایگاه آلودگی والدی ( نقش تربیت و اجتماع و مذهب و فرهنگ ) و آلودگی های کودک

    که در این بحث بیشتر این ترس از جایگاه آلودگی والدی است . چرا ؟

    ترس از طلاق - ترس از رهایی - ترس از حرف مردم ( قضاوت شدن ) - ترس از برچسب خوردن _ ترس از آبروریزی و......



    نگاه جامعه به زنان مطلقه نگاه مناسبی نیست .
    زنان در صورت جدایی از حمایتهای دولتی و اجتماعی برخوردار نیستند . ( خدارا شکر تغییر نگرشهایی در پاره ای از مسائل در اجتماع و در پاره ای از مسائل در خانواده ها ایجاد شده است )

    وضع دختران امروز بهتر از مادرانشان است و وضع مادران ما بهتر از مادرانشان . ضمن اینکه استقلال مالی و تحصیلات به زن امروزی کمک بزرگی کرده اما نه در آن حدی که بتواند از دست قضاوت شدن و برچسب و....در جامعه ای که اگر دو نفر بیکار کنار هم می نشینند و حرف نفر سوم به میان می آید ( خصوصا اگر یک زن مطلقه باشه که دیگه سوژه بهتر از این !!!!نقد - قضاوت و....در نهایت برچسب از جایگاه فضولی . )

    البته به واقع در شهر تهران ( و البته دراطراف معاشرین خودم ) ما شاهد تغییرات بزرگی هستیم که قدری به درک زنان و فرو ریختن ترسهای زنان کمک می کند اما نباید فراموش کنیم که در شهرهای کوچک و سنتی و مذهبی ما هنوز درگیر فرهنگ با لباس سفید رفتی با کفن سفید برمی گردی هستیم .

    به نظر شما انسانی که این جمله را " با لباس سفید رفتی با کفن سفید برمی گردی هستیم " از بچگی شنیده و متعاقب آن مسائلی را هم دیده آیا قادر خواهد بود بر اختیارات و تصمیم گیری های خود و نقش موثر خود در زندگی شخص خودش حتی به شکل مسئولانه فکر کند ؟!!!
    آیا این فرد می تواند به این فکر کند فرصتهای بیشماری در طول مسیر زندگی انتظار او را می کشد ؟!

    دقت کنید که بحث برسر کلان شهر و غیر کلان شهر نیست واقعیتی است که با توجه به فرهنگ و تربیت و مذهب و ...وجود دارد .

    دیشب داشتم به خانمی در کلان شهر تهران فکر می کردم . زنی جاافتاده و کامل که روزگاری رئیس شعبه ی ارزی یکی از شعبات بانکهای مهم این کشور بوده و در محیط کاری و اجتماعی از جایگاه خوبی برخوردار بوده است . همسر این آقا تا همین امروز 4 زن عقدی و بی نهایت پری رو و پریوش خانم را تست کرده و خانم هم از همه ی کارهای مردش اگر خبر نداشته باشد از 60-70 درصد آن آگاه است و .............( کلا که زندگی فوق مزخرفی دارند )
    اما زن هیچگاه برایش مهم نبوده که این آقا چه بلاهایی به سرش می آورد اما چیزی که برایش مهم بوده و التماس کرده این بوده : مردم نفهمند !!!!( مثل کبک سر در برف کردن )
    آیا این زن و مرد به جای دنیای از نارضایتی و حس بدبختی و ناکامی و ....که تا این سن و سال و به شکل پارت تایم در کنار هم نتوانستند برای آن کاری کنند نمی تواستند از حداقل نیاز ( کسب آرامش ) در مسیری دیگر و با فردی دیگر بهره ببرند ؟!
    کسی که مخالف شدید طلاق است شاید یک کارت هزار آفرین هم به این خانم بدهد و او را صبور و فداکار و ...بنامد . اما واقعا این زن بیمار تر از همسرش نیست ؟! ( با توجه به شرایط زندگی که در روزگار میانسالی دارند و فرصت زیادی برای آنها باقی نمانده و عمر مفید و سودمندشان از دست رفته و تبدیل شده اند به دو موجود سرخورده که بدبختی از نگاه ها و سرتاپای وجودشان به چشم می آید ؟!

    در حالی که قرار نیست ما برای اینکه به خودمان و دیگران ( مخصوصا دیگران = ترس از قضاوت = ترس از برچسب وترس از .....) ثابت کنیم که بازنده نیستیم ، مسیر بازنده تری را انتخاب کنیم و به آن تا قیام قیامت ادامه دهیم .در این حالت ما بازنده ی اعظم هستیم و از بدبختی و مظلومیتهای خود نوازش می گیریم و ارضا می شویم ! آیا خداوند به این دلیل ما را آفریده که بدبخت و ناکام و مفلوک باشیم و هیچ آیه و سوره ای در باره ی جهاد وجود ندارد ؟!

    از دید من چه روش بد و مزخرفی .

    شاید از حرفهای من اینگونه استنباط شود که موافق طلاق هستم و مخالف کانون گرم و گیرای خانوادگی . اما واقعا اینگونه نیست و منظور من صورتهای خاصی از زندگی ها است که زنان و مردان در آن به معنای واقعی کلمه در بدبختی و فلاکت هضم می شوندو نقش رنج دهنده و قربانی در آن تکمیل می شود مورد نظرم است و تلاش برای سازندگی و رو به رشد رفتن ( نه به لحاظ مالی ) وجود ندارد .

    و تا روزی که ما نتوانیم این آلودگی ها را از بین ببریم و یاد بگیریم که چگونه می توانیم زندگی سالم داشته باشیم این رنج وجود خواهد داشت .

    داستان زندگی f-z شاید نمونه ی فوق العاده از زنی باشد که می فهمد فرصتهای زیادی در مسیر زندگی دارد قدرت انتخاب و تصمیم گیری دارد و یکی یکی راههای غلبه بر ترس ها را در مسیر زندگی پیدا می کند . می داند برای چه ایستاده و برای چه می رود و برای چه درس می خواند وبرای چه صبر می کند و .....


    البته من به قسمتی از مسائل پرداختم که بحث بر سر این موضوع جوانب مختلف دیگری هم دارد که قابل بحث است .

  12. 4 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (جمعه 14 خرداد 89)

  13. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 06 خرداد 04 [ 02:44]
    تاریخ عضویت
    1388-2-21
    نوشته ها
    1,176
    امتیاز
    33,210
    سطح
    100
    Points: 33,210, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    6,023

    تشکرشده 6,300 در 1,292 پست

    Rep Power
    140
    Array

    RE: زنان مظلوم یا...!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط kamran2007


    برای همین، من شخصاً همیشه سعی‌ کردم، با یک خانوم سر مسائل کریتیکال بحث نداشته باشم،چون تجربه به من ثابت کرده اکثر خانوم‌ها اگر در یک بحث منطقی‌، حرف منطقی‌ کم بیاورند، بحث را یا با جیغ یا با اشک خاتمه خواهند داد!
    و این نه ربطی‌ به جایگاه اجتماعی آنها دارد، نه سطح تحصیلاتشان!


    کامران گرامی ضمن تایید حرف های شما باید بگم من هم همچین چیزی رو تجربه کردم . در جمعی مشغول بحث بودیم که هر دو جنس هم حضور داشتند و یکی از خانم ها بعد از آنکه صحبت هایش نفد شد و دیگر حرف قانع کننده ای نداشت یک جیغ بلــنــد کشید .
    اما خوب کامران گرامی شما همه را به یک چشم نبینید . خود من معمولا در اینجور مواقع به سختی فکرم مشغول میشه و روی موضوع فکر می کنم که به دنبالش سکوت هست .



    بله واقعاً این ذهنیت ها رو متاسفانه در بیشتر موارد خود ما زن ها به وجود آورده و پذیرفته ایم . اگر هم این ذهنیت ها ریشه در گذشته داشته باشد معمولا می رسد به تربیت دختر توسط مادر و باورهایی که از مادر گرفته و نقشی که از مادر در زندگی دیده .

    جالبه که امروزه هم بسیاری از خود زن ها معترف به برتری مردها هستند . بسیار دیده میشه زن هایی که در اکثر موارد توانایی های خودشون رو ثابت کردند باز هم می گویند مردها با هوش تر هستند ، مردها توانایی های بیشتری دارند ، مردها رانندگی بهتری دارند و ........
    این زن چون ذهنش مشغول برتری مرد هست تمام سعیش را می کند که خودش را ثابت کند و چه بسیار دیدیم زن هایی که برای این اثبات از آن طرف بام میافتند یعنی به جای یک زن تبدیل می شوند به زنی با روحیات مردانه . یک زن سلطه جو ، بدور از عواطف زنانه خشونت را در زندگی پیشه خود می کند ، یک زن مرد ستیز ، یک زن با غرورهای کاذب که مدام خودش را به رخ همسرش می کشد ، زنی که مدام سعی در تحقیر مردش دارد و می خواهد که با این کار برتر از مردش جلوه کند و ..........
    همین هم که کامران گرامی اشاره کردند که اتفاقا امروزه مردها بیشتر کوتاه می آیند به همین دلیل است که زن ها چنین رفتار می کنند . اما جالب است که این گونه زن ها مدام در پس ذهن خود احساس می کنند مرد برتر است پس باید خود را ثابت کنند و مانع آن شوند که به آنها ظلم شود .


    اصلا درست نیست که زن و مرد از جایگاه خود خارج شوند و یا حتی جای آنها با هم عوض شود فقط به این دلیل که زن خود را ثابت کند . این تغییر جایگاه ها عواقب خوبی ندارد .

    چه زن باشی و چه مرد نباید ظلم را بپذیری البته زمانی می توانی چنین باشی که نقش مظلوم را در ذهن خود نساخته باشی .

    این ترس ها در ذهن است . کدام ظلم ؟ مبادا که با این ترس ها این حس که مورد ظلم واقع شده ایم در ما ریشه دار شود .

    این را هم باید دانست که (چه مرد ، چه زن) تا وقتی برای شخصیت خودمان ارزش قائل نباشیم ، کسی هم برای شخصیت ما ارزش قائل نخواهد شد . من کاملا به این حرف معتقدم .

    از هرچی بترسی سرت میاد و اگر ظلمی هم صورت بگیره خود ما و ذهنیت هایی که داریم باعث اون شده . بله از ماست که بر ماست .

    پس بیاید این ذهنیت ها رو دور بریزیم و به جاش این رو در ذهنمون جا بدیم که مرد و زن هر دو ارزش هایی دارند که انکار ناپذیرند .

  14. 2 کاربر از پست مفید baran.68 تشکرکرده اند .

    baran.68 (شنبه 15 خرداد 89)

  15. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 اسفند 96 [ 15:33]
    تاریخ عضویت
    1387-11-29
    نوشته ها
    1,732
    امتیاز
    22,684
    سطح
    93
    Points: 22,684, Level: 93
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 666
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    4,250

    تشکرشده 4,202 در 1,430 پست

    Rep Power
    190
    Array

    RE: زنان مظلوم یا...!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط baran.68



    [/size][/color]


    جالبه که امروزه هم بسیاری از خود زن ها معترف به برتری مردها هستند . بسیار دیده میشه زن هایی که در اکثر موارد توانایی های خودشون رو ثابت کردند باز هم می گویند مردها با هوش تر هستند ، مردها توانایی های بیشتری دارند ، مردها رانندگی بهتری دارند و ........
    این زن چون ذهنش مشغول برتری مرد هست تمام سعیش را می کند که خودش را ثابت کند [/quote]



    باران عزيز بحث مهارت هاي زن و مرد و اينكه كدوم قوي هستن با مظلوم واقع شدن خانم ها متفاوته...لطفا خلط مبحث نكنيد...
    اگه بخوايم بحث رو به برتر بودن زن يا مرد بكشيم تاپيك ساراگلي هم منحرف ميشه...فقط در همين حد بگم كه من شخصا خيلي از مهارت هاي اقايون رو بهتر از خانم ها ميدونم!!
    اما....اما به هيچ وجه زير بار ظلم و زور نميرم...


    سارا گلي خودت هم بيا ببينيم بلاخره به چه نتيجه اي رسيدي از اين جوابهايي كه گرفتي؟

  16. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 06 خرداد 04 [ 02:44]
    تاریخ عضویت
    1388-2-21
    نوشته ها
    1,176
    امتیاز
    33,210
    سطح
    100
    Points: 33,210, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    6,023

    تشکرشده 6,300 در 1,292 پست

    Rep Power
    140
    Array

    RE: زنان مظلوم یا...!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط baran.68



    پس بیاید این ذهنیت ها رو دور بریزیم و به جاش این رو در ذهنمون جا بدیم که مرد و زن هر دو ارزش هایی دارند که انکار ناپذیرند .

    ممنونم غزاله عزیز از تذکرتون

    بنده منکر توانایی های مردها نشدم . بلکه در مواردی دیدم که یک زن کاملا معتقد است که مرد برتر است و من با این مخالفم . زن و مرد هردو توانایی ها و مهارت هایی دارند . اگر در یک زمینه مهارت مرد بالا تر است دلیل نمی شود که زن تصور کند که مرد کلا بالاتر از زن است بلکه ممکن است در زمینه ای دیگر مهارت زن بالاتر باشد .

    جمله ای که نقل قول کردم همین مفهوم رو داشت . زن و مرد هر دو توانایی هایی دارند و عدم مهارت در یک زمینه نشان دهنده برتری کلی فرد مقابل نیست . زن و مرد با هم متفاوتند اما هردو به یک اندازه ارزشمند هستند .خلاف این با عدالت خدا سازگار نیست .


    در این زمینه نمی خوام بحث کنم چرا که سارا عزیز به طور دقیق از چیزی که ذهنشون رو مشغول کرده نگفتند .
    سارا عزیز لطفا بیشتر برامون حرف بزن .

  17. 3 کاربر از پست مفید baran.68 تشکرکرده اند .

    baran.68 (جمعه 14 خرداد 89)

  18. #10
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 فروردین 93 [ 12:48]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    نوشته ها
    1,249
    امتیاز
    16,138
    سطح
    81
    Points: 16,138, Level: 81
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 212
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,122

    تشکرشده 8,124 در 1,482 پست

    حالت من
    Vaaaaay
    Rep Power
    142
    Array

    RE: زنان مظلوم یا...!!!

    سلام به همه دوستان خوبم...
    منتظر بودم تا جمیع نظرات رو سر فرصت و با دقت بخونم و ممنونم که در برطرف شدن این دغدغه ذهن به من کمک می کنید:

    نقل قول نوشته اصلی توسط gh.sana
    شايد خيلي از مواقع كه سر يه موضوعي با دلبندم بحث ميكنم من كوتاه ميام اما اين اصلا به خاطر ترس از تنهايي و كــــــــــــــــــــــــ ــــتك(!!!!!) و ....نبوده و نيست فقط چون ديگه حسش نبوده ادامه بدم و كلا ادم فراموش كاري هستم و زود همه چي يادم ميره بيخيال ميشم...

    اما در مورد زناني كه خيلي خيلي خودشون رو معذب ميكنن و كاري ميكنن كه مورد ظلم واقع بشن بايد بگم كه طبق تجربه اگه ميخواي طرف مقابلت عوض بشه اول خودت رو عوض كن...

    از نظر من تا مظلوم وجود نداشته باشه ظالم بوجود نمياد!!
    چرا به خودت القا ميكني كه خانمها مظلومن؟؟؟
    ابدا....تا وقتي كه خانمي خودش اراده نكنه و كلي هم تلاش نكنه كه مظلوم و تو سري خور بشه هيچ مردي نميتونه بهش زور بگه حتي شوهر جونش!!

    عميقا به اين موضوع اعتقاد دارم كه تا خودمون نخوايم هيچ كسي حق زور گقتن به ما رو ندراه ...
    نقل قول نوشته اصلی توسط baran.68

    گاهی ما زن ها خودمان برای خودمان ترس هایی را به وجود می آوریم مثلا از دست دادن همسر ، گرایش همسر به یک زن دیگر و اینکه همسرش او را ترک کند یا علاقه اش مانند سابق نباشد یا اینکه مادرشوهر و خواهر شوهر چگونه موجوداتی خواهند بود و......
    میبنی سارا تو این تالار هم داریم زن هایی که به واقع از چیزی که براشون اتفاق نیافتاده می ترسند انگار زن ها اگر ترس واقعیی وجود نداشته باشه برای خودشون ترس می سازند .
    با این ترس ها ما خودمون همچین چیزهایی رو به زندگیمون دعوت می کنیم و چون از قبل یه غول بی شاخ و دم ازش ساختیم در موقع برخورد یا ضعیفیم یا بدترین برخوردی که مشکل رو حادتر می کنه رو انجام میدیم


    نقل قول نوشته اصلی توسط ani

    ترس از طلاق - ترس از رهایی - ترس از حرف مردم ( قضاوت شدن ) - ترس از برچسب خوردن _ ترس از آبروریزی و......
    نگاه جامعه به زنان مطلقه نگاه مناسبی نیست .


    در حالی که قرار نیست ما برای اینکه به خودمان و دیگران ( مخصوصا دیگران = ترس از قضاوت = ترس از برچسب وترس از .....) ثابت کنیم که بازنده نیستیم ، مسیر بازنده تری را انتخاب کنیم و به آن تا قیام قیامت ادامه دهیم .در این حالت ما بازنده ی اعظم هستیم و از بدبختی و مظلومیتهای خود نوازش می گیریم و ارضا می شویم ! آیا خداوند به این دلیل ما را آفریده که بدبخت و ناکام و مفلوک باشیم و هیچ آیه و سوره ای در باره ی جهاد وجود ندارد ؟!
    نقل قول نوشته اصلی توسط baran.68
    ، زنی که مدام سعی در تحقیر مردش دارد و می خواهد که با این کار برتر از مردش جلوه کند و ..........
    همین هم که کامران گرامی اشاره کردند که اتفاقا امروزه مردها بیشتر کوتاه می آیند به همین دلیل است که زن ها چنین رفتار می کنند . اما جالب است که این گونه زن ها مدام در پس ذهن خود احساس می کنند مرد برتر است پس باید خود را ثابت کنند و مانع آن شوند که به آنها ظلم شود
    پس بیاید این ذهنیت ها رو دور بریزیم و به جاش این رو در ذهنمون جا بدیم که مرد و زن هر دو ارزش هایی دارند که انکار ناپذیرند
    دوستان عزیزم من بحث همه دوستان رو با دقت مطالعه کردم و اپیزودهایی از اهم رو برداشت کردم که بسیار برام جالب می نمود..منم اعتقاد دارم که از ماست که بر ماست ولی ایا شما مطمئن هستید همیشه همین طوره ؟من چندان موافق نیستم ..منم معتقدم تا خود فرد اجازه نده ظلمی بهش واقع بشه این اتفاق نمی افته ولی آیا شما این حرف که می زنید ببخشید مثل یک شعار زیبا نمی مونه؟مگر جامعه امروز را چه از نظر اقتصادی چه سیاسی چه فرهنگی ملاحظه نمی فرمایید..من باز از منظر خانم های مختلف این موضوع رو ادامه می دهم ..حرف های دوستان همه روی کاغذ درسته و در عمل رعایت کردنش سخته..خود من در خانواده ای بودم که مادرم بسیار با سرسختی زندگی کرد و هیچ گاه مورد ظلم واقع نشد و حتی پدرم یک زندگی مسالمت امیز دو طرفه ..حتی خواهرم ..ولی بحث من سر خانواده های موفق نیست..چند درصد خانواده های ما موفق هستند؟من آماری ندارم کامران عزیز حتی آمار اینکه کدام گروه بیشتر مورد ظلم واقع می شوند ..ولی من زنم و خواه نا خواه فوکوس روی زن ها و زندگیهاشون کردم.عده ای از سر نادانی مفرط دچار ظلم می شوند چون چیزی از حق خود نمی دانند و وقتی من مریضی دارم که کتک می خورد تا با شوهرش رابطه داشته باشد قلبم فشرده می شود ولی وقتی می بینم که اصلا نمی فهمد که این یعنی ظلم بیشتر می شکنم..وقتی بهش می گم نباید بذاری می گه زورم بهش نمی رسه خرد میشم بچه ها؟غزاله عزیزم تو می گی اصلا تجربه این موارد رو نداری خوشحالم عزیزم ولی مگر نه اینکه حقوق می خوانی ..بله قبول دارم که این زن خود موجب می شود این بلا سرش بیاید ولی وقتی زورش نمی رسه و راه بازگشت هم نداره باید چکار کنه..مطمئن باش این مادر دختر ترسویی هم با همین ترس ها بزرگ خواهد کرد...
    وقتی من یک دختر 14 ساله باردار می بینم که شوهرش 60 ساله هست و وقتی باهاش دعوا می کنم چرا باردار شدی مرد تو صورتم براق میشه به شما چه ..شما کارتو بکن ..این ظلم به زن نیست؟و من لرز رو تو تن این دختر بچه می بینم دوستان..و وقتی من سرش داد می زنم و قصد دارم که اموزشی بدهم به واقع وقتی از اتاقم خارج می شود خوشحالم که ازش کتک نخوردم.باورت میشه که هنوز در جامعه این واقعیت ها هست..
    وقتی من زنی که اذعان می کنم درس نخوانده می بینم در 25 سالگی لوله های رحمی خود را بسته است و بعد به واسطه همین مورد 4 تا هوو دارد خرد می شوم و بعد با هزاران عفونت زنان که واسطه این رابطه های وحشتناک هست درش اجاد میشه که به راحتی خوب نمیشه از زن بودن خودم حالم بهم می خوره!؟
    این دسته که اکثرا درس نخوانده هستند یا اگر درس خوانده اند به علت همان فرهنگ غلط که آنی عزیزم به زیبایی بیان کردند در حال نابودی هستند و من به جرات اذعان می کنم نسل بعد از این مادران هم همین را می کشند..
    می دانی من چقدر زن که با زور مورد تجاوز پسران و حتی شوهرانشان قرار گرفته اند دیده ام..از دردها و رنج ها و ناتوانی هایشان شنیده ام ..می دانی چقدر سخت هست که زن باشی و نتونی برای هم جنس های خودت کاری کنی؟
    خیلی سخته غزاله جان..انی جان اینان انقدر والد ترسناکی دارند و انقدر در سنتها و فرهنگ غلط غرق می شوند که حد ندارد..خواهری که از برادرش آبستن شده و همان برادر خواهرش را به خاطر اینکه این موضوع را گفته سرش را می برد ایا جز حیوان چیز دیگری نام می گیرد..؟اینان البته نه به این شدت که من گفتن در سطوحی از جامعه وجود دارد....
    دسته بعد کهبه اصطلاح در درجه متوسط جامعه قرار دارند تا حدی اموخته اند وحقوق خود را می دانند به قول انی و باران عزیز این ترس ها انقدر در جانشان رسوخ کرده که حاضر است تنها نام یک مر بالای سرش باشد..از ترس ..ترس..ترس از تنها ماندن..آیا اینان خودشان خواسته اند که جامعه این طور قضاوتشان کند؟نه اصلا....
    اینان در این مسیر قرار گرفته اند همان طور که مادر و مادر مادرانشان هم همین بوده اند..این دسته گاها زندگی می کنند ولی زن از خیلی از خواست های خود می گذرد..در این دسته هم به نظر من مرد مظلومی وجود ندارد چون این دسته هم اسیر همان فرهنگ است با این تفاوت که زن مثلا کار می کند و در ظاهر همه چیز خوب است ولی خدا از دلشان بشنود...
    در دسته سوم که کاملا در حال تساوی حقوق زن و مرد هستند که شاید خیلی از ما ها که اینجا هستیم جز این دسته باشیم..برای همین غزاله جان..باران عزیزم ..کامران عزیز احساس می کنیم که شاید اطراف ما مردهای مظلوم هم هستند .بله چون در این دسته معمولا دو دسته خانم وجود داره..یک دسته که به قول باران عزیزم آنقدر جلو رفته اند که از اون ور بوم افتاده اند با خلق و خوی مردانه که شوهرانشان به طبع مورد ظلم اند و من انکار نمی کنم..و یک دسته که نه هم مرد با فرهنگ هست و هم زن..این دسته اکثرا مشکلی با هم ندارند ..مثل من ..تو ..او..
    ولی غزاله عزیزم یعنی هیچ زمان نترسیدی که مثلا خدای نکرده احسان به تنهایی مثلا دنبال آرزوی خود برود و رهایت کند؟هیچ زمان نترسیدی؟از تنها ماندن..از ...
    ولی من اذعان می کنم که گاهی می ترسم..از اینکه به اندازه امروز عاشق نباشم..هزاران مقاله می خوانم و همه چیز عالیست..همسری دارم که بسیار دوستش دارم و بسیار درکم می کند..از معذرت خواهی نمی هراسد..با من دوست است..به همه نیازهایم می رسد ولی ایا نمی ترسم..نه؟پس چرا باز می ترسم؟چرا در اعماق وجودم همیشه حس می کنم که نکند خطایی رخ دهد؟شاید این به خاطر تجربه من بوده و اون ضربه بار اول ولی واقعا با خیلی از خانم ها صحبت می کنم اون دغدغه ها که آنی جانم لیست کردند را دارند؟پس چرا دارند؟یعنی شما از هیچ چیز نمی ترسید.ترس از دوست داشته نشدن ...و.....
    پس به من هم بگویید چگونه اصلا نمی ترسید؟
    من با آنی جان موافقم ..جامعه دید خوبی ندارد..جامعه ما هرچقدر هم باشد به یک زن مطلقه مثل یک مرد مطلقه نگاه نمی کند..پس چطور شما از هیچ چیز نمی ترسید؟
    ایا شما دوست ندارید مثلا در فلان رابطه و بهمان قضیه مرتان بر شما مسلط شود و کمی مهربان زور بگوید؟مگر نه اینکه خانم ها عاشق زور مردان در حد متعارف هستند ولی آیا نمی ترسند این زور گاهی علیه انان به کار رود؟
    نمی دونم شاید من خیلی قضیه را بزرگ می کنم..نمی دونم...

    نقل قول نوشته اصلی توسط kamran2007

    این امارتون رو از کدام منبع ارائه کردین که خانوم‌ها بیشتر از آقایون کوتاه میان؟
    چرا فکر می‌کنین، این یک حس برتری جویی‌ در ذات مردان هست و نه یک نقطه ضعف در ذات خانوم ها؟

    اول اینکه گاهی اوقات، ممکنه حرف‌هایی‌ که زده میشه، به نظر خود ما منطقی‌ به نظر برسن اما در واقع منطقی‌ نباشن، و بنابرین وقتی‌ از حرفی‌ عقب نشینی می‌کنیم، فکر می‌کنیم از یک حق منطقی‌ گذشته ایم، در حالی‌ که ممکنه اینطور نباشه...و بعد این تصور برای ما پیش میاد، که ما به نا‌ حق کوتاه آمده ایم...

    اما به هر حال فکر می‌کنم، شما خانومها، در بسیاری از موارد، فکر می‌کنین منطقی‌ هستین، در حالی‌ که نیستین...

    چون به طور معمول نا‌ خواسته احساسات خودتون رو با منطق، دخیل می‌کنین و چنین منطقی‌ با ذهن طبقه بندی شده خیلی‌ از آقایون نمیخونه...

    کامران عزیز..حرف های شما برای من خیلی جالب بود ..من این سوالو وقتی در این تاپیک زدم از همسرم هم پرسیدم..ایشان همین جواب شما را عینا داد!!!همین دید منطقی..
    واقعا چرا انقدر منطق یک زن و مرد متفاوت است..من اینو به واقع می بینم..با اینکه مثلا هر دو ما یک چیز واحد را اصولی انجام می دهیم ولی در کمال ناباوری منطق من با ایشان فرق دارد و انچه از نظر من منطق هست از نظر او نه و گاها برعکس..این تفاوت های زن و مرد هست..در زوجی که هردو این تفاوت را می فهمند مشکلی نیست ولی آیا همه این مطالعات رو دارند..ایا مطمئن هستید که یک طرف چه مرد چه زن گاهی به خاطر همین حرف شما نمی رنجند..همین حرف که شما فکر می کنید یک خانم بعد بحث مثلا جیغ می زند و احساساتیست و ..خب این یک دید است که شما دارید و قابل احترام ولی آیا به نظرتان این دید شما ظلم به زن نیست؟ظلم به قول غزاله هزاران معنی دارد ..در هر قشری بسته به حاتی فرق دارد..نمی دونم..
    ببخشید اگر ذهنم خیلی اشفته است...کاش می شد کاری کرد..کاش....

    سارا

  19. 3 کاربر از پست مفید سارا بانو تشکرکرده اند .

    سارا بانو (شنبه 15 خرداد 89)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:10 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.