دلم میخواد داد بزنم .
دلم میخواد بتونم ساده وپاک باشم.
دلم میخواد با کسایی که دو رو و مکار هستند مثل خودشون باهاشون رفتار نکنم.
دلم میخواد وقتی با کسی صادق هستم و خالص با اونها حرف میزنم اونها هم ماجرا رو 180 درجه به نفع خودشون بر نگردونند واز ادم سو استفاده نکنند .
چرا هر کسی دنبال یه لحافی می گرده تا سر خودش بکشه.
چرا همش کنایه ،متلک ،مکر وحیله و زرنگی.
چرا ذات پاکی رو که خدا به ما داده باید به خاطر وجود چنین افرادی تغییر بدیم که اگه این
کار رو نکنیم چنان ضربه محکمی به ما میزنند که تا سالها نمی تونی جبرانش کنیم وقتی بر می گردی به گذشته نگاه می کنی می گی چقدر من ساده بودم وهزار ای کاش و اما و اگرهاو...
می بینی در طی چندسال که به خوابی فرو رفته بودی چطور تونستند ریشه های درخت زندگیتو قطع کنند .(به اصطلاح خودشون برای رضای خداما این.... را میگیم)راحت به زندگیت دخالت میکنند .
وای خدای من چه جور با تمام سادگیهام حالا که کم کم پی به حقایق می برم با این انسانها رفتار کنم .مثل خودشون با تزویر و دو رویی بهشون لبخند بزنم (که اگه نزنم بازم ازشون ضربه میخورم)
چه کار هایی که می کردم(پاک وصادق)اما انها چی تعبیر میکردن و من چی فکر میکردم حالا بعد از چند سال دارم به انها پی می برم .
چیزهاو حرفهایی که دربین انها گفته میشه که تو عمرم با چنین افکاری رو به رو نبودم
اما حیف که اینها رو دیر فهمیدم .
جرات اینکه حرفی بزنی ندارم چون بالاخره یه چیزی از لابه لای حرفها می کشند و همان را بر نوک انگشتشان می زارن و اونو می چرخانندو با زیرکی خاص باز تعبیری(طبق ذهن خودشون)میکنند و بر علیهت استفاده میکنند.
اما من چی اگه چیزی ازشون ببینم سکوت می کنم و توی دل میریزم اما حالا که فهمیدم که باید بگم نه سرکوب کنم .
اما من نمی تونم مثل اونها با زیرکی(یا حتی وجود یک انسان رو زیر پاهام له کنم تا به خواسته هام برسم) بگم .
خدایا کمکم کن تا این مهارتها رو کسب کنم اما برای رضای واقعی تو نه رضایی که استغفر الله منتش رو سر خدا بزارم.و ان طور که تو میپسندی باشم .
خدایا کمکم کن تا از پس حق خودم برایم.
خدایا هیچ وقت روح پاک رو که خودت در وجود بنده هات میزاری از بنده هات(ومن) نگیر.
خدای من دوستت دارم و می پرستمت.
علاقه مندی ها (Bookmarks)