به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 15
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 23 اردیبهشت 91 [ 13:01]
    تاریخ عضویت
    1387-1-25
    نوشته ها
    58
    امتیاز
    4,116
    سطح
    40
    Points: 4,116, Level: 40
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    140

    تشکرشده 214 در 48 پست

    Rep Power
    0
    Array

    دختر حساس من(پس از طلاق)

    دخترم زمانيكه من و همسرم از هم جداشديم شديداً دچار اضطراب جدائي شد مرتب جيغ مي زد بهانه گيري زيادي داشت وقتي مي ديد در خانه چيزي نداريم همان را تقاضا مي كرد و بعد شروع به جيغ زدن زياد البته زياد حرفي از ديدار پدرش و يا شوق او براي ديدارش را نمي زد من بعد از جدائي مدت 3 هفته به علت پيداكردن خانه و تنظيم اموراتم در منزل دوستم ماندم ( وقتي كه دخترم دو ماهه بود و پرستارش مدت 2 هفته مشكلي داشت و نتوانست از دخترم مراقبت كند لاجرم اين دوستم محبت كرد و خانواده اش قبول زحمت كردند و دخترم را 2 هفته پرستاري كردند اين مدت به همران علاقه زياد اين خانواده به بچه باعث شد كه پس از آن هم دخترم هر روز به خانه شان برود حتي اموري مانند غذا دادن و حمام كردن او را هم به عهده مي گرفتند البته با عشق نه زور . دخترم به اين خانواده شديداً وابسته شد بطوريكه بيشتر دوست داشت خانه آنها و در كنار آنها باشد تا من و پدرش ) علاقه زياد اين خانواده در اين سه هفته باعث شد دخترم نهايت سوء استفاده را از موقعيت پيش آمده بكند و با جيغ زدنها به هدف خود برسد و جلب توجه كند ....
    دخترم قبل از طلاق ما خيلي آرام بود ولي دقيقاً بعد از طلاق غيرقابل تحمل شد هر كاري مي كردم به آرامش برسد و جيغ نزند يا بهانه گيري نكند مثمر ثمر نمي شد . مرتب نزد روانشناس بردم و نظر روانشناس بر اين بود كه به هيچ عنوان به خواسته هاي غيرمعقولش پاسخ ندهم اين كار را هم مي كردم اما بعد از گريه 3 ساعته او بالاخره تسليم مي شدم چون در آن شرايط جدائي كه خودم نياز به آرامش داشتم با دختري روبرو شده بودم كه بدتر اعصابم راداغان مي كرد . ابتدا به سختي مهدكودك مي رفت بطوريكه همه همسايه ها با صداي داد و فرياد و گريه دخترم ساعت 6 از خواب بيدار مي شدند . اما بعد از 5 ماه بالاخره به رفتن مهدكودك عادت كرد اما اوائل در مهد بچه آرام و حرف گوش كني بود اما بعدها بويژه الان خشن و زودرنج شده تمام حرفهاي مربي را در خانه با صداي بلند تكرار مي كند مثلاً به من مي گويد مامان تو شيطوني كردي بايد تنبيه بشي حالا تو رو مي فرستم كلاس خاله كاترين ( مربي اي كه بچه ها از او حساب مي برند ) بعد دست مرا محكم مي گيرد به اتاق ديگر مي برد و در را با خشونت تمام مي بندد يا روي دست من محكم مي زد در كل دخترم خيلي خشن شده مرتب با صداي بلند مي خواهد حرف بزند جلب توجه كند الان هم در مهدكودك بچه ناآرامي شده مربي از دستش ناراضي است مي گويد براي كوچكترين مسائل دخترم گريه مي كند و در مهد مرا ميخواهد يا تغذيه بچه هاي ديگر را مي خواهد ( البته خوش اشتها نيست فقط نوعي بهانه گيري است ) الان واقعاً مستاصل و درمانده ام
    نمي دانم با اوچكار كنم . به چيزهائي كه قبلاً علاقه داشت الان بي علاقه است . حس مي كنم حتي تمركز هم ندارد و خيلي زود اسامي و يا چيزهاي ديگر را فراموش مي كند و دوباره از من مي پرسد . در حاليكه وقتي دخترم 8 ماهه بود من كارتهاي مربوط به حيوانات را جلويش مي گذاشتم و روزي اسم سه حيوان را به او ياد مي دادم حتي او در سري اول كاملاً آنها را ياد مي گرفت و وقتي يك حيوان را نامش را مي بردم زود كارتش را نشانم مي داد . اما الان شعر را راحت ياد نمي گيرد . در خيابان هم خيلي زود مي خواهد جلب توجه مردان را بكند و راحت با مردان ارتباط برقرار مي كند با آنها حرف مي زند .
    من الان نمي دانم با او چطور برخورد كنم وقتي كار اشتباهي مي كند با يك تذكر كوچك شروع به گريه با صداي بلند مي كند و به شدت خودش را به من مي چسباند تا زمانيكه من بگويم بخشيدمت اصلاً آرام نو همچنان جيغ مي زند .
    خواهش مي كنم راهنمائيم كنيد اگر كتابي در اين مورد هست معرفي كنيد . خيلي نياز به كمك دارم

  2. کاربر روبرو از پست مفید رهايي تشکرکرده است .

    رهايي (یکشنبه 13 شهریور 90)

  3. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 18 مرداد 94 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1387-6-12
    محل سکونت
    همدردی
    نوشته ها
    2,295
    امتیاز
    31,060
    سطح
    100
    Points: 31,060, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    11,614

    تشکرشده 12,542 در 2,269 پست

    Rep Power
    256
    Array

    RE: دختر حساس من(پس از طلاق)

    در زمان طلاق دختر شما چند ساله بود؟
    و الان چه مدتی از طلاق میگذره؟

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 23 اردیبهشت 91 [ 13:01]
    تاریخ عضویت
    1387-1-25
    نوشته ها
    58
    امتیاز
    4,116
    سطح
    40
    Points: 4,116, Level: 40
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    140

    تشکرشده 214 در 48 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دختر حساس من(پس از طلاق)

    با سلام
    در جواب پاسخ شما بايد بگويم در زمان طلاق دقيقاً دخترم دو سال و پنج ماهه بود و الان هم سه سال و سه ماهه است يعني مدت 10 ماه از طلاق ما مي گذرد

  5. #4
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 18 مرداد 94 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1387-6-12
    محل سکونت
    همدردی
    نوشته ها
    2,295
    امتیاز
    31,060
    سطح
    100
    Points: 31,060, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    11,614

    تشکرشده 12,542 در 2,269 پست

    Rep Power
    256
    Array

    RE: دختر حساس من(پس از طلاق)

    در این ده ماهه هم دخترتان رو نزد پدرش می فرستادین ؟
    در این ماههای آخر، دیدن پدرش کمتر شده؟
    میزان وقت گذاری شما برا دخترتون تو این ده ماه چطور بوده؟

  6. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 23 اردیبهشت 91 [ 13:01]
    تاریخ عضویت
    1387-1-25
    نوشته ها
    58
    امتیاز
    4,116
    سطح
    40
    Points: 4,116, Level: 40
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    140

    تشکرشده 214 در 48 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دختر حساس من(پس از طلاق)

    سلام
    متاسفانه پدرش حاضر به ديدنش نبود و با وجودي كه من پيغام داده بودم كه دخترش را ماهي يكبار ببينه گفته بود كه نمي خواد دخترم را ببينه و اگر بزرگ شد شايد يك زماني بياد و ببينتش
    اما تقريبا سه هفته پيش دوستم دخترم را به ديدن پدرش برد پدرش اونو بغل كرده بود و دخترم هم شديدا خودش را به او چسبانده بود
    اين تنها ملاقات اونها بوده بعد از اون ديدار هم تاكنون پدرش تمايلي نشون نداده
    من هم تمام وقتم با دخترم است مرتب پارك مي برمش سعي مي كنم بهش خوش بگذره اما باز هم دخترم همون حركات را داره مثلا امروز صبح وقتي بيدار شد و ديد كه من تغذيه مهدش رو آماده مي كنم جيغ زد ( براي درخواست هر چيزي از سلاح جيغ استفاده مي كنه ) كه من همه تغذيه رو همينجا بايد باز كنم و بخورم ( هرچند من مي دونم نمي خوره و فقط بهانه است ) من اول خواستم بهش ندم ديدم بي فايده است و جيغ زدن او مرا كلافه مي كنه لاجرم با عصبانيت بسته رو بهش دادم اما چون عصباني بودم پس از گرفتن بسته بازهم گريه مي كرد و جيغ مي زد كه تو منو دوست داشته باش و بهم با عصبانيت نگاه نكن
    نمي دونم چكار كنم محبت كردم - غضب كردم - مهربوني كردم - مقابله كردم - تسليم شدم اما هيچكدام كارساز نبوده
    ديگه خسته شدم مرتب بايد صداي گريه و جيغش رو بشنوم
    تو اين شرايط كه خودم نياز به سكوت و آرامش دارم اعصابم بابت دخترم داغون مي شه

  7. #6
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 18 مرداد 94 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1387-6-12
    محل سکونت
    همدردی
    نوشته ها
    2,295
    امتیاز
    31,060
    سطح
    100
    Points: 31,060, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    11,614

    تشکرشده 12,542 در 2,269 پست

    Rep Power
    256
    Array

    RE: دختر حساس من(پس از طلاق)

    رهائی عزیز
    بهر حال دخترتون طلاق شما رو حس کرده و نبود پدرش رو لمس کرده ، این جور بچه ها از سننشون خیلی بزرگترن و خیلی چیزا رو می فهمن.

    تو این چند ساعتی که مهد هست شاید از مساله ای زجر میکشه ، یه کم تحقیق کن ببین تو مهد راحته ، اگه مشکلی هست مهدش رو عوض کن. اگه براتون امکان داشته باش از خانمی کمک بگیر که بیاد خونه تون و مراقبش باشه این خیلی بهتره براش.

    باید کاملا باهاش مهربون باشی و نباید به خودت اجازه بدی که جیغها و گریه دخترتون باعث واکنش تند شما بشه.

  8. کاربر روبرو از پست مفید baby تشکرکرده است .

    baby (یکشنبه 02 خرداد 89)

  9. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 31 خرداد 91 [ 10:54]
    تاریخ عضویت
    1386-12-10
    نوشته ها
    1,675
    امتیاز
    16,606
    سطح
    82
    Points: 16,606, Level: 82
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 244
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,060

    تشکرشده 3,145 در 958 پست

    Rep Power
    186
    Array

    RE: دختر حساس من(پس از طلاق)

    رهایی عزیز برات پیام خصوصی فرستادم
    قبل از جدایی، جلوی دخترتون مشاجره داشتین؟
    اون زمان دخترتون به چه صورت خواسته هاش رو بیان می کرد؟
    سه هفته پیش که دخترتون پدرش رو دیده بود، تأثیری روی اخلاقش داشت یا نه؟


  10. کاربر روبرو از پست مفید shad تشکرکرده است .

    shad (یکشنبه 02 خرداد 89)

  11. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 23 اردیبهشت 91 [ 13:01]
    تاریخ عضویت
    1387-1-25
    نوشته ها
    58
    امتیاز
    4,116
    سطح
    40
    Points: 4,116, Level: 40
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    140

    تشکرشده 214 در 48 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دختر حساس من(پس از طلاق)

    عزيزم ما مشاجره خاصي با هم نداشتيم چون وقتي همسرم عصباني مي شد من هميشه سكوت مي كردم و دعوا خاتمه مي يافت خودم هم كه اصلا نبايد عصباني مي شدم چون درخانه ما اين اصل بوده كه فقط مرد مي تواند عصباني شود و زن اين حق را ندارد و هميشه بايد حرف گوش كن و مهربان باشد
    زمان قبل از جدائي دخترم آرام بود اصلا اذيتم نمي كرد و خيلي خوب بود
    بعد از ديدن پدرش مرتب درموردش حرف مي زنه اين كه مثلا من بابا رو خيلي دوست دارم به دوستم نشونش مي دم ميگم من هم بابا دارم و...
    اما اخلاقش بعد از ديدار پدرش همان بود كه بود هيچ فرقي نكرده

  12. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 14 دی 90 [ 11:22]
    تاریخ عضویت
    1388-7-02
    نوشته ها
    52
    امتیاز
    2,593
    سطح
    30
    Points: 2,593, Level: 30
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 7
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    58

    تشکرشده 57 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دختر حساس من(پس از طلاق)

    کتابهای روانشناسی خوبی در بازار هست. برای درک بچه ها و تربیت آنها.
    سعی کن از این کتابها استفاده کنی. بچه ها متفاوت هستند این رفتار را دختر یکی از دوستام هم داشت با وجودی که پدر و مادرش روابط بسیار خوبی با هم دارند. پس این رفتار دخترت لزوماً به خاطر طلاق نیست. ولی تو می توانی به دخترت آسیب جدی بزنی. تو اصرار داری پدرش دخترت را ببیند. چه لزومی به این کار هست . همین اصرار تو و عدم قبول پدرش می تواند بر احساسات دخترت اثر بگذارد و باعث شود دخترت فکر بکند که دوست نداشتنی و نخواستی هست. به خودت بیا. قوی باش تا دختر هم خوب بزرگ شود. این قدر همه چیز را به طلاق ربط نده.
    این مسائل را زمانی می توانی حل کنی که خودت التیام یابی. به نظر می رسد تو با ربط دادن مشکلات دخترت به آن طلاق در واقع تالاش می کنی هنوز فکر اون رابطه را برا خودت زنده نگهداری. رهاش کن. این مشکلات ارتباطی را اکثر والدین با فرزندانشان دارند باید سعی کنی ارتباطت با دخترت بهتر شود از یک آدم ضیف و شکست خورده به یک آدم قو ی و با ارده تغییر وضعیت بده. تو می توانی.

    وقتی دخترت از باباش حرف می زنه و می گه می خواد به دوستش بگه اون هم بابا داره. تو می توانی باهاش همراهی کنی و در جوابش بگی دخترم: بابا هم تو را دوست داره خیلی زیاد ولی الان بابات یک مشکلی دارد و باید تنها باشد. و تو این مدت من تو با هم هستیم و من عاشقتم.
    بچه در 3 سالگی داری منطق می شوند و اگر با دلایل منطقی باهاشون صحبت کنی می پزیرند.

  13. 3 کاربر از پست مفید nastaran58 تشکرکرده اند .

    nastaran58 (یکشنبه 02 خرداد 89)

  14. #10
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    425
    Array

    RE: دختر حساس من(پس از طلاق)

    رهایی جان نگران نباش . این حالت بعداز طلاق در بچه ها نرمال است . آدم بزرگها بعد از طلاق دچار آسیب می شوند چه رسد به این نازنین کوچولوی 3 ساله . او ترس و اضطراب دارد .

    مشگل دختر تو دقیقا بازتاب شرایط روحی و روانی خودت است و باید بسیار صبور و قاطع باشی .



    برایش حیوانی بگیر تا از آن مراقبت کند و غذا بدهد . حتی می توانی غذا دادن به یک گربه ی ولگرد را که به حیاط خانه ات می آید جزو این برنامه قرار دهی.

    نشا توت فرنگی و گوجه فرنگی و ...بگیر و در یک گلدان بکارید و به او وظیفه بده تا به گلدانش آب بدهد.

    با هم دانه ی لوبیا بکارید و مراحل رشد او را هر روز نگاه کنید و او وظیفه آب دادن به گلدان لوبیا را داشته باشد .

    هر شب و صبح و حتی بعد از خوردن شیرینی و شکلات و ...به وی یاد آوری کن که دندانهایش را مسواک بزند و موهایش را شانه بزند و ....

    برای او در امر خانه کارهای کوچکی که از عهده اش بر میاید قرار بده و بگذار بر حسب یک کار و وظیفه آنها را انجام بدهد . مثل پوست کندن خیار با پوست کن برای سالاد و یا گرد گیری کردن .

    مرتب کردن اطاقش و جمع کردن اسباب بازی هایش .

    یادت باشه که در هر مرحله کاملا باید با احتیاط اما با جدیت مسائل را مدیریت و نظارت کنی و فشار اضافه به او نیاوری .

    درست کردن کیک و شکلات با کمک هم .

    به او مستقیم و از طریق نوازش مستقیم محبت کن . کاری نکن که یاد بگیرد برای نوازش گرفتن از تو اقدام به کار های بد بکند .

    قبل از اینکه تنبیه ی را برای او در نظر بگیری کاملا با او صحبت کن و دلائل خودت را برای کاری که انجام می دهی شرح بده تا بداند چرا تنبیه شده است و دلائل تو هم باید بسیار قوی و محکم باشد ( نه ازسر بی حوصلگی) .
    بهترین روش از دید من ، برای تنبیه کردن این است که روی مبل بنشیند و اجازه ندهی از مبل پائین بیاید . جایی که خودت حضور داشته باشی و بتوانی اعمال و رفتارش را ببینی . کاملا به او یاد بده تا زمانی که عذرخواهی نکرده اجازه ندارد از روی مبل پائین بیاید تا مسائل کاملا برایش جا بیفتد و نهادینه شود باید در هر مرحله انرژی زیادی صرف حرف زدن و ارتباط درست گرفتن بکنی . به مرور کارت راحت تر خواهد شد .

    بچه ها روانشناس های خوبی هستند اگر تو جدیت لازم را نداشته باشی او فکر می کند با گریه و داد و بیداد کردن می تواند جواب بگیرد و تو را وادار به عقب نشینی کند . به هیچ عنوان در مقابل گریه هایش کم نیاور و کوتاه نیا که در غیر این صورت یک عمرگیر و گرفتار می شوی .
    اگر دیدی با تو همکاری نمی کند و همچنان به گریه کردن ادامه می دهد هر چنددقیقه یکبار پیشش برو و بگو : درک می کنم که از تنبیه شدن خوشت نمی آید اما گریه کردن و فریاد کشیدن روش مناسبی برای اعتراضهای تو نیست و تو می توانی با حرف زدن مشگلت را حل کنی و تا زمانی که این روش را داشته باشی من کار زیادی از دستم برا ی تو بر نمی آید و....

    هر روز زمانی را برای بازی کردن با وی در نظر بگیر و خودت را در فضای او قرار بده .پارک بردن و دویدن انرژی های اضافی او را تخلیه می کند .

    بهترین زمانی که می توانی از درون او خبر دار شوی نقاشی کردن و عروسک بازی است . در آن زمان او در نقش عروسکی که حرف می زند از درونیات و افکارش به شکل مستقیم حرف می زند . ( مامان - بابا - بازی کردن ) ( خاله بازی کردن )

    شانه زدن موهای خودت را حداقل در یک نوبت از روز به او بسپار .

    هفته ای یکبار او را به جایی ببر که بتواند با صدای بلند فریاد بزند ( برای خودت هم اینکار خیلی خوب است ) و هر دو شما به این کار نیاز دارید . اما کاملا باید برای او توضیح بدهی که باید در این مکان خاص اینکار را انجام بدهد ضمن اینکه برنامه های بازی در این فضا هم باید وجود داشته باشد .

    فکر نکن با یک هفته و دو هفته جواب می گیری زمان می برد شاید زمانی حدود دو سه ماه و یا بیشتر اما با این تمرینات و تمریناتی از این دست حال هر دو شما بهتر می شود .

    و یادت باشد جلوی بچه ات هیچ وقت نه گریه کن و نه ناله . اگر حال تو خوب باشد دخترت هم حالش خوب می شود او خودش را با حالت روحی و درونی تو تنظیم کرده اما با روشی دیگر به بچه ات احساس امنیت بده .

  15. 12 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (یکشنبه 02 خرداد 89)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ادامه ارتباط پس از نه شنیدن از دختر
    توسط medaso در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: پنجشنبه 03 دی 94, 11:04
  2. آیا طلاق پس از 12 سال ؟ به علت بیماری پارانوئید همسر
    توسط asemani در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: سه شنبه 22 اسفند 91, 12:36
  3. زندگی پس از طلاق من
    توسط gole kaghazi در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: یکشنبه 18 تیر 91, 05:06
  4. ادامه تماس های یکی از طرفین پس از پایان رابطه
    توسط فارسیت در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: سه شنبه 19 اردیبهشت 91, 02:18

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:55 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.