سلام دختر 27 ساله ای هستم مثل هر دختر دم بختی خواستگار داشتم خانواده ام برای انتخاب حق را به خودم می دهند اما به مرحله اجرا که می رسد مخالفتهای خود را چنان بروز می دهند که منجر به لغو تصمیم خودم می شود تا کنون 2 مورد از کسانی که خودم مایل بودم به طرز غیر عادلانه ای مانع شدند در حالیکه عقیده دارند خودم باید تصمیم بگیریم متاسفانه به دلیل اینکه آخرین فرزند خانواده هستم هر کدام اجازه دخالت به زندگیم را به خودشان می دهند و مجبورم 14 نفر را با کاری می خواهم انجام بدهم راضی کنم آنها:به نام اینکه صلاح من را می خواهند مانع از تصمیم گیری های من می شوند . نمی دانم چه رفتاری داشته باشم از طرفی به خانواده ام علاقه مندم و نمی خواهم کدورتی بوجود بیاید اما من حق انتخاب دارم و باید با کسی که دوست دارم ازدواج کنم چرا خانواده ای که برای ازدواج خواهر برادر های بزرگترم به همه مسائل توجه داشتن و تحمیلی در کار نبود و به احساس و عواطف احترام می گذاشتند حالا که به من رسیده همه چیز یادشان رفته؟ لطفا کمکم کنید تا با این مشکل کنار بیایم
علاقه مندی ها (Bookmarks)