***عشق زمینی ..... عشق آسمانی

[baby]

آیا عشق زمینی / مجازی مقدمه عشق الهی / حقیقی / آسمانی است؟

بارها از دوستان تالار همدردی شنیدم که معتقدند عشق زمینی (حتی به صرف ناب بودنش) زمینه ساز و یا بستر عشق الهیه ، بعبارت دیگه تا عاشق مخلوق نباشی نمی تونی عاشق خدا بشی.

من با این نگرش مشکل دارم و اونو نمی پذیرم ، از اونجا که اگر
سردمداران عشقهای زمینی رو مثل :
شیرین وفرهاد، مجنون و لیلی ، ویس ورامین و... وقتی بررسی میکنیم گزارشی از اینکه اینها عاشق خدا باشند رو نداریم

از سوی دیگه وقتی زندگی پرچمداران عارفان و محبین پروردگار مثل پیامبر ، مولا علی و همسرشون فاطمه زهرا و فرزندانشون رو بررسی می کنیم گزارشهائی از عشق ودلداگی به عشقهای زمینی نمی بینیم . دستورات اسلامی هم مبتی بر اینکه :
اگه می خوای به اوج محبت پروردگار برسی ، عشقی زمینی رو انتخاب کن.
رو ندیدیم .
نظر شما دوستان چیه ؟

[parnian1]

من اطلاعات زيادي در اين زمينه ندارم اما بلاخره اين عشق بايد از يه جايي شروع بشه ديگه...

خب عشق ورزيدن هم مثل بقيه كارها مراحلي داره...پله اول و مرحله اول هم عشق زميني و خاكيه...

تونستم مطلب رو درست بگم يا نه!؟

[baby]

دقیقا مطلب رو درست گفتید اما بنظر من مطلب درست رو نگفتید ، به همون دلایلی که بالا گفتم
یعنی شناخت خدا که مرحله ابتدائیه هیچ پیش نیازی (عشق زمینی) نمی خواد ، شرط لاح و رستگاری رو هم همه فرستادگان الهی گفتن ... همه به سمت اون ذات یگانه رهنمون کردند .. قولوا لا اله الا الله ، تفلحوا
کدوم فرستاده الهی گفته ، اگه میخوائید خدا شناس بشید باید از مرحله عشق زمینی عبور کنید تا به عشق الهی برسید؟؟؟

[gole maryam]

دقیقا مطلب رو درست گفتید اما بنظر من مطلب درست رو نگفتید ، به همون دلایلی که بالا گفتم
یعنی شناخت خدا که مرحله ابتدائیه هیچ پیش نیازی (عشق زمینی) نمی خواد ، شرط لاح و رستگاری رو هم همه فرستادگان الهی گفتن ... همه به سمت اون ذات یگانه رهنمون کردند .. قولوا لا اله الا الله ، تفلحوا
کدوم فرستاده الهی گفته ، اگه میخوائید خدا شناس بشید باید از مرحله عشق زمینی عبور کنید تا به عشق الهی برسید؟؟؟

من در مورد اینکه آیا فرستاده های الهی در این مورد حرفی زده یا نه ،تحقیقی نکرده ام

ولی نمی تونم این گفته تون رو قبول کنم که عشق الهی فقط یک مرحله داره ،من به نظرم هر چیزی مراحلی داره ،من از نزدیک به تجربه این مراحل رسیده ام

در مورد حضرت فاطمه هم کی گفته حضرت فاطمه عشق زمینی نداشته؟ عشقش به علی ،به پدرش که زبانزد همه هست

در ضمن عشق زمینی که فقط عشق از نوع عشق ذختر و پسری نیشت ،هزاران نوع عشق دیگه هم ممکنه وجود داشته باشه ،که حتی بعضی مواقع قویتراز عشق دختر پسری هست

[baby]

ولی نمی تونم این گفته تون رو قبول کنم که عشق الهی فقط یک مرحله داره ،من به نظرم هر چیزی مراحلی داره ،من از نزدیک به تجربه این مراحل رسیده ام

در مورد حضرت فاطمه هم کی گفته حضرت فاطمه عشق زمینی نداشته؟ عشقش به علی ،به پدرش که زبانزد همه هست

در ضمن عشق زمینی که فقط عشق از نوع عشق ذختر و پسری نیشت ،هزاران نوع عشق دیگه هم ممکنه وجود داشته باشه ،که حتی بعضی مواقع قویتراز عشق دختر پسری هست

ممنون از شما گل مریم ، منتظر بودم نظر شما رو درخصوص عشق بشنوم.
بله در متن بالا من نگفتم که عشق الهی یه مرحله داره ، اتفاقا با شما هم عقیده ام که حب خدا هم مثل معرفت خدا ، مثل ایمان به خدا شامل مراحلیه و بندگان صالح خدا به بالاترین درجه معرفت و بندگی خدا رسیدن.

حرف من نقد این نظریه است که "پیش نیاز عشق الهی عشق زمینیه"
بله حضرت زهرا هم به تعبیر شما عاشق حضرت علی و پیامبر بوده ، اما آیا بعد از عشق به همسرش به خدا رسیده ؟؟؟؟ یا اینها دومقوله جدا از هم هستند.
با پاراگراف آخرتون هم عقیده هستم ، هزاران نوع عشق دیگه در عالم وجود داره.

[gole maryam]

خب BABY عزیز شما میگین مراحلش چیه؟

سلوک در راه عرفان؟ من خوشبختانه این تجربه رو داشته ام ،نمی دونم شاید اگر و فقط اگر نداره این مساله

[حسین پور]

با سلام...موضوع جالبی هست بی بی جان

عشق به خود لازمه تمام عشق های عالم است حتی عشق به خدا هنگامی حاصل می شود که ما نسبت به وجود خویش ابراز عشق و دوست داشتن کنیم.

کسی که خود را دوست دارد در اولین مرحله نسبت به خود "احترام" قائل است.

کسی که نسبت به خود احترام قائل است یکی از اصلی ترین خصوصیات عاشق را دارد که همانا احترام به معشوق است.

بنابراین من نه این مسئله را تایید می کنم نه تکذیب بلکه یک توضیح می آورم.

کسی که عشق زمینی واقعی(معشوق) داشته باشد در نتیجه مراحل عشق به خود و احترام متقابل را طی کرده که در این صورت عشق زمینی می تواند پیش نیاز عشق های دیگر باشد ولی شرط اصلی هرگز به حساب نمی آید.

[niloofar 25]

سلام جناب بي بي گرامي!
بعد از مدتها خودم رو تو جمع هم تالاريهاي قديمي احساس ميكنم و از اين بابت خدا را شكر ميكنم:اميدوارم من هم مثل شما يا بقيه از دلشوره اينكه حرفا و تاپيكهام تكراري نباشه بيرون بيام و بتونم به راحتي و درست ادامه ارتباطم را داشته باشم .چون اينجا خيليا از عشق شروع ميكنن و بعد كم كم ريشه بقيه مشكلاتشون در مياد فكر نمي كردم اين تاپيك قبلا ايجاد نشده باشه:
عشق يه پديده قابل بحث و قابل پيگيريه و نقده :عشق احساسي نيست كه با فرد تعريف بشه در واقع اين عشقه كه طرفشو انتخاب ميكنه(البته اگه واقعا معني عشق باشه و بادوست داشتن و عادت و تعلق خاطر ووابستگي اشتباه گرفته نشده باشه)در اون شخص مثل كاتاليزور يا محرك نيرو وشوق و اشتياقي پديد مياره وصف ناپذيركم كم ليلي خودشو پيدا ميكنه يا شايدم وجود داشته و تا حالا نميديدهليلي ميشه بهانه (يا حتي مجنون:)سجد ه هاي طولاني در برابر خدا ،ترس از شكست خودش باعث ميشه واقعا در خود شكستگي ايجاد بشه ميره مياد شايد حرفشو به كرسي بنشونه:تازه مشكل اصلي شروع ميشه::
كه عشق آسان نمود اول ولي
شيطون قاتل عشقه به هر دري ميزنه تا باعث به منجلاب كشيدنش بشه !فاز احساستو نه فاز ايمانتو بايد بكشي بالا/چقدر؟
اونقدر كه جز خدا نبيني خسته ميشي از هر چي رنگ زمينيه از ترسها از در خود وجمع شكستنها خودتو انكار نمي كني عشقو انكار ميكني اگر خالص ناب نباشي:
اگه خالص بشي عارف ميشي سالك ميشي زمين تنگ ميشه آسمون ميشه آرز وت شاعر ميشي!:يه روز مياد كه ميبني بدون معشوق نميتوني بموني ولي ديگه مثل لباس تنت فريادش نمي كني تو قلبته اگه هم جنست باشه باهاشي هر جا كه باشي خداست كه داره هدايتت ميكني :رسيدن بهشو بهت وعده ميده اگه هر جا هم كه باشي چه تو زمين چه تو بهشت و آسمون /خدا نميگه راهب باش ولي ميگه عاشق باش وتو زيبائياي ليليت زيبائيهاي خالقتو ببين وشاكر باش !اونوقت هر چي عشق و زيبائي مال معشوقت ميخواي و به هزار تا ليلي و مجنون خيراتش ميكني تا اثز خيرش به تو وليليت برسه يه روز ميبيني آغوش ليلي ويا مجنونت سجاده ات شده ورحل قرآنت حتي اگه كنارش باشياين عشقه!
ولي دوست داشتن زميني اون حسيه كه ميشه باهاش زندگي كرد .باعشق نميشه راحت نشست وزندگي كرد به هر جائي بخواد ميكشونتت.بايدتحركي نشون بدي تا بهش برسي!يهو نميتوني عاشق خدا بشي تا آفريده هاشو نبيني .اگه بگي هستي واقعا عاشق نيستي بايد عشقت چشماتو باز كنه اگه باز نكرد و فقط خودتوديدي بدون عاشق نيستي!
ببخشيد خيلي طولاني شد
شاد و عاشق باشيد!

[baby]

خب BABY عزیز شما میگین مراحلش چیه؟

سلوک در راه عرفان؟ من خوشبختانه این تجربه رو داشته ام ،نمی دونم شاید اگر و فقط اگر نداره این مساله

در واقع پاسخ اصلی در سوال دقیق این موضوع نهفته است؟
بیاین یه کم قضیه رو بازش کنیم:
- وظیفه ما (بعنوان بهترین مخلوقات خدا) نسبت به آفریدگارمون چیه؟
- آیا ارتباط ما با خدا ، ارتباطی عاشق و معشوقیه؟
- آموزگاران ما در راه و رسم ارتباط ما با خدا چه کسانی هستند؟
-.
-.
خب گل مریم عزیز مراحش رو که میگید معلوم کنید:
- مراحل بندگی خدا؟
- مراحل عشق ورزی؟
- مراحل سیر وسلوک عرفانی؟

می خوام بگم بندگی خدا و تقرب به اون یه موضوعه ، عشق یه مقوله دیگه.

[baby]

با سلام...موضوع جالبی هست بی بی جان

عشق به خود لازمه تمام عشق های عالم است حتی عشق به خدا هنگامی حاصل می شود که ما نسبت به وجود خویش ابراز عشق و دوست داشتن کنیم.

کسی که خود را دوست دارد در اولین مرحله نسبت به خود "احترام" قائل است.

کسی که نسبت به خود احترام قائل است یکی از اصلی ترین خصوصیات عاشق را دارد که همانا احترام به معشوق است.

بنابراین من نه این مسئله را تایید می کنم نه تکذیب بلکه یک توضیح می آورم.

کسی که عشق زمینی واقعی(معشوق) داشته باشد در نتیجه مراحل عشق به خود و احترام متقابل را طی کرده که در این صورت عشق زمینی می تواند پیش نیاز عشق های دیگر باشد ولی شرط اصلی هرگز به حساب نمی آید.

راهگشا جان
بنده کاملا متوجه نظر شما نشدم ، برادر جان این که دیگه یه موضوع روانشناختی نیست که قضیه رو می پیچونی یه سوال واضح در محدوده عرفان و مذهبه .
نتیجه توضیحتون اینه که ، عشق الهی پیش نیاز میخواد (شرط کافی و اصلی نیست) و پیش نیازش به ترتیب عشق به خود و سپس عشق به سایر موجوداته . که نهایت اون عشق به خداست.
سوالم رو دوباره تکرار میکنم :
آیا عشق زمینی / مجازی مقدمه عشق الهی / حقیقی / آسمانی است؟