به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 43
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 15 تیر 91 [ 11:44]
    تاریخ عضویت
    1389-2-03
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    2,335
    سطح
    29
    Points: 2,335, Level: 29
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    38

    تشکرشده 39 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array

    دیگه تحمل خیانت رو ندارم

    با سلام و خسته نباشید
    من مشکلی که دارم را به صورتهای مختلف در قسمت مشاوره خواندم اما فکر می کنم موضوع من خیلی حاد است و دیگر جای تحمل ندارد .
    من زنی 26 ساله هستم که 2.5 از ازدواجم می گذرد .ما دو سال با هم دوست بودیم و 1.5 عقد بودیم .ما در دوران دوستی هم با هم دعوا داشتیم ام چون همسرم همیشه بعد از دعوا معذرت خواهی می کرد و همیشه میگفت مرا خیلی دوست دارد او را می بخشیدم . ما با اصرار هم وعدم رضایت خانواده ها با هم ازدواج کردیم . که بعد از نامزدی ما همه با این موضوع کنار آمدند و من هیچ وقت از خانواده اش بد ندیدم . دوران عقد ما با بحث ها دعواهای زیادی رو به رو بود که اکثر ان دروغ گفتن شوهرم به من و خانواده اش بود .اون دیگه مثل قبل برای من وقت نمی گذاشت .مثل دوران دوستی که خیلی به من وابسته بود دیگه به من وابستگی زیادی احساس نمی کرد .حتی با رفتارهی بد او و ناراحتیهای من خانواده ام راضی به طلاف شدند اما من چون به او شدیدا وابسته شده بودم قبول نکردم .ما بالاخره با هم ازدواج کردیم ام شوهرم هنوز 2 ماه از ازدواجمان نگدشته بود که به دنبال دوست شدن با دختران رفت .که من این موضوع را 4 ماه بعد از ازدواجمان فهمیدم . او ابتدا ابراز پشیمانی کرد و قول داد دیگر این کار را تکرار نکند اما هیچ وقت دست از این کارش برنداشت و من در این مدت متوجه شده ام که شوهرم با تعداد زیادی دختر دوست بوده .که با بعضی زا بطه داشته و با بعضی فقط جهت گزراندن وقت دوست بوده .من از اولین ما جرای دوستی اش تا کنون خیلی با او صحبت کردم که اگر مشکلی در رفار برخورد من یا رابطه مان می بینه بگه تا من خودمو اصلاح کنم اما اون همیشه بهنهای الکی میاره و می گه تو باید خودت بفهمی اگه من بگم که دیگه ارزشی نداره .
    هرچند او همیشه منکر دوستیهاش می شه اما من چند مورد دستشو رو کردم که دیگه نتونست پنهان کنه .چند هفته پیش یه گوشیی و سیم کارت در ماشینش پیدا کردم که دیگه مجبور به اعتراف به دوستی با یک دختر جدید شد. اما خیلی راحت گفت من وتو نها یت تا 6 ماه دیگه از هم جدا می شویم پس بهتره کاری به کار من نداشته باشی و از این موضوع به کسی چیزی نگی تا کاملا توافقی از هم جدا شویم. من که در این مدت ازدواج فکر می کنم خیلی تحقیر و توهین شده ام و خیلی هم صبر کردهام تا درست شود خودمم کاملا به طلاق راضی هستم.و حالا که من اصرار دارم او مدام امروز وفردا می کند .ا(لازم هست بگم من خیلی راه ها را انتخاب کردم از مشاوره با بزرگترها تا دکتر مشاور اما تاثیری نداشت واو هیجا با من نیامد و من تنها به مشاوره می رفتم) حالا فقط می خوام بدونم کار اشتباهی نمی کنم یا راه دیگه ای مونده و من امتحان نکردم ( راستی من هروقت از شوهرم می پرسم من چه مشکلی دارم که منو نمی خوای می گه تو هیچ مشکلی نداری من نمی تونم با تو زندگی کنم) واقعا من دیگه باید چیکار کنم که نکردم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 اسفند 94 [ 11:19]
    تاریخ عضویت
    1387-7-01
    نوشته ها
    1,948
    امتیاز
    22,799
    سطح
    93
    Points: 22,799, Level: 93
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 551
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,205

    تشکرشده 4,458 در 1,179 پست

    Rep Power
    210
    Array

    RE: دیگه تحمل خیانت رو ندارم

    سلام mahya tanha به تالار همدردی خوش آمدید.

    جای نگرانی نیست. زیرا از بابتی خوشحالم که شما تا کنون دست به کار غیرعقلانی نزده و بسیار عالی باموضوع کنار آمده اید.

    سوالاتی داشتم:

    1>دعواهای شما قبل از ازدواج بر سر چه مسائلی بود؟

    2>آیا همسرتان علاوه بر عدم توجه به شما....مسئولیت زندگی و تامین مخارج را نیز نمی پذیرد؟

    3>بعد از اینکه همسرتان از شما معذرت خواهی می کرد معمولا تا چند روز رفتار بهتری نسبت به شما داشت؟

  3. 2 کاربر از پست مفید حسین پور تشکرکرده اند .

    حسین پور (جمعه 03 اردیبهشت 89)

  4. #3
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    425
    Array

    RE: دیگه تحمل خیانت رو ندارم

    سلام مهیا جان

    به تالار همدردی خوش آمدی خانمی .

    همسرت چند سال دارد ؟

    رابطه ی جنسی تو و همسرت با هم چگونه است ؟( زیاد نیازی به باز کردن موضوع نیست ) مجموع رابطه خوشحال کننده هست یا خیر و کدام پیش قدم هستید و بعد از هر دوره ی قهر رابطه شما چگونه سپری می شود و ..در همین اندازه ها به سئوال پاسخ بده . ( مرسی که رعایت می کنی )

    به غیر از مورد تنوع طلبی همسرت آیا موارد اختلاف دیگری هم در زندگی شما وجود دارد ؟

  5. 2 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (جمعه 03 اردیبهشت 89)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 15 تیر 91 [ 11:44]
    تاریخ عضویت
    1389-2-03
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    2,335
    سطح
    29
    Points: 2,335, Level: 29
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    38

    تشکرشده 39 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دیگه تحمل خیانت رو ندارم

    من وهمسرم در دوران دوستی بیشتر سر حساس بودن بیش ار حد او به من دعوا داشتیم اون همیشه می ترسید من رو از دست بدهد دوست نداشت من جای تنها و بدون اون بروم . یا زیاد ارایش کنم یا لباسی که بنظر اون مناسب نیست بپوشم یا با مردان غریبه سلام علیک کنم (من کارمند هستم و منظورم همکاران اقای اداره است) خیلی به من وابسته بود.
    در دوران ازدواج بیشترین یا بهتربگم تنها مشکل من همان خیانت او هست با اینکه شوهرم عصبی است وخیلی زود از کوره در می رود اما اگه اون این مشکل نداشت من با بداخلاقیش مشکلی نداشتم و به خاطر علاقه ای که به اون داشتم کوتاه می امدم.
    ما از نظر مالی خدارو شکر مشکل چندانی نداریم چون هم من کار میکنم و هم شوهرم و پدر شوهرم نیز همیشه ما رو ساپرت می کنه.همسرم خیلی کم پیش می یاد که از من پول بگیرد البته به عنوان قرض که بیشتر اوقات به من پس می دهد .
    اون ادم دست و دلبازی است و به قول خودش پول اصلا براش مهم نیست و هر ماه کم وزیاد پولی به عنوان خرجی نیز به من می دهد.
    از نظر رابطه به نظر من مشکلی نداریم ما در این مورد هردو پا جلو می گذاریم گاهی من گاهی اون.از نظر ظاهر هم من واقعا تمام سعیم را می کنم تا به خودم برسم و کاملا بهداشت را رعایت کنم چون خوب می دونم شوهرم در این مورد حساس است. جز یه دوره کوتاهی که امتحان داشتم و نسبت به سر ووضعم بی توجه بودم(من دانشجوی کامپیوتر هستم و تازه شروع به ادامه تحصیل کرده ام وهمسرم دیپلمه است)
    سن شوهر من 22 است اما اصلا رفتار ها وعملکرد ها ش به یک مرد 22 ساله نمی خوره و هرکس که سن او را نمی دونه فکر می کنه 28-30 سالش است چیزی که خودشم می گه و می گه تو من پیر کردی.(لطفا رفتار اون رو پای سنش نذارید چون باور نمی کنم. تمام رفتارش خیلی بزگتر از سنش است . و ما در مورد سنش هیچ وقت با هم مشکلی نداشتیم وسر این موضوع بحث نمی کنیم)

  7. کاربر روبرو از پست مفید mahya tanha تشکرکرده است .

    mahya tanha (جمعه 03 اردیبهشت 89)

  8. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 اسفند 94 [ 11:19]
    تاریخ عضویت
    1387-7-01
    نوشته ها
    1,948
    امتیاز
    22,799
    سطح
    93
    Points: 22,799, Level: 93
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 551
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,205

    تشکرشده 4,458 در 1,179 پست

    Rep Power
    210
    Array

    RE: دیگه تحمل خیانت رو ندارم

    سلام mahya tanha..ممنون از توضیحات کامل

    خیلی خوب هست که زنی این چنین با داشتن مشکل از شوهر خود تعریف و تمجید می نماید این نشانگر علاقه واقعی است.

    اما در مورد همسر شما سوالی دارم که می تواند ما را در راهنمایی بیشتر کمک نماید:

    آیا همسرتان بیشتر تحت تاثیر سخن اطرافیان ویا دوستان خویش قرار می گیرد؟ منظورم این است که آیا در رفتار خود با شما ثبات دارد؟


    و در مورد سن>> بله افرادی هستند که بالاتر از سن خود نشان می دهند زیرا اعمالی را پیشرو می گیرند که کمتر و خالی از اشتباهات فاحش است.

    من مشکل شما را در سن کمتر شوهرتان نمی بینم بلکه به نظرم بینش همسر شماست که با بالاتر رفتن سنش تغییر کرده است.

    سوال دیگرم این است>> آیا ایشان بعد از مشاجره با شما بطور قابل ملاحظه ای تغییر رفتار می دهند و بیشتر به شما محبت می نمایند(برای جبران)؟؟

  9. 4 کاربر از پست مفید حسین پور تشکرکرده اند .

    حسین پور (شنبه 04 اردیبهشت 89)

  10. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 اردیبهشت 89 [ 15:09]
    تاریخ عضویت
    1389-1-28
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    2,321
    سطح
    29
    Points: 2,321, Level: 29
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 129
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 8 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دیگه تحمل خیانت رو ندارم

    سلام مهیای عزیز منم خیلی خوشحالم که تو اینقدر همسرت و دوست داری اما کمی هم فکر خودت باش ایا همسرت هم به همین اندازه تو رو دوست داره اگه بله پس چرا می ره سراغ زنای دیگه من حس می کنم ایشان از شما اونقدر که باید یه مرد توی این گونه مسایل از همسرش وو ابروش بترسه حساب نمی بره و به همین خاطره که با خیال راحت هر کار یدلش م یخواد می کنه ایا شده تا حالا در مورد ارتباطش با زنای دیگه با پدرش صحبت کنی شاید چون همسرت خیالش راخته که شما چیزی نمی گی هر کاری دلش می خواد می کنه ولی اگه با بزرگترها به صورت کاملا شفاف در مورد روابطش با دخترای دیگه صحبت کردی اما همسرت تغییری در رفتارش ایجاد نمی کنه باید به فکر راه بهتر باشی. اینجا معمولا کسی راه طلاق و پیشنهاد نمی ده و اون مال موقعیه که دیگه همه درها بسته باشه اما خدا رو شکر همسر شما خیلی خوبیهای دیگه داره می مونه این یه ونه که هر چند کوچک نیست اما شاید قابل حل باشه. من خیلی صاحب نظر نیستم و خودم یه عالمه مشکل با همسرم دارم اما شاید راه قهر کردن هم برای مدتی بی تاثیر نباشه اولش قهر باشی اما توی خونه اگه اثر نکرد قهری که بری خونه پدرت چون به نظر میاد همسرت دوستت داره و روی شما حساسه. از خدا می خوای هر چه زودتر مشکل شما هم حل بشه

  11. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 15 تیر 91 [ 11:44]
    تاریخ عضویت
    1389-2-03
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    2,335
    سطح
    29
    Points: 2,335, Level: 29
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    38

    تشکرشده 39 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دیگه تحمل خیانت رو ندارم

    سلام ممنونم که حرفای منو به دقت می خونید.
    راستش ما با هم خیلی مشاجره و دعوا داریم بخصوص بعد از یه مدتی که من فکر می کردم شوهرم این مسائل رو کنار گذاشته و توسط یکی از دوستان صمیمیش متوجه شدم اون هیچ وقت این عمل ترک نکرده از اون روز دگه اعتمادم بهش صفر شده و همیشه می دونم داره به من دروغ میگه یا من می پیچونه. ما مدت قهرمون خیلی کوتاه است و نهایت 1ساعت.و تو دعواه که همشم سر این مسائل است و من اصرار می کنم که داره باز به من دروغ می گه و اونم همیشه همچی رو انکار می کنه و وقتی من خیلی پا پیچ میشم اونم دیگه از کوره در می ره و منو میزنه و زمانی که احساس کنه بیشتر خودش مقصر بوده سعی می کنه یکم از دلم در بیاره. در مورد مشکلمون من به خانوادش گفتم که البته همشون طرف من می گیرن ولی فقط من رو دعوت به صبر می کنند. و با شوهرم به طور جدی بر خورد نمی کنند.شوهر من تحت تاثیر حرف کسی قرار نمی گیره واز کسی حرف شنوی نداره تا اونجا که من می دونم .خانواده شوهرم مومن و معتقد هستند بر عکس شوهرم که اعتقاداتش خیلی ضعیف است. من خودم کاملا این احساس می کنم که اون دیگه من رو دوست نداره (از شبا دیر امدنش که میگه کارم زیاد بود و ترجیح میده خیلی جاها که سراغی از من نمیگیرن تنها بره بر عکس من که دوست دارم همجا با اون باشم)

  12. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 تیر 90 [ 11:17]
    تاریخ عضویت
    1389-1-08
    نوشته ها
    51
    امتیاز
    2,565
    سطح
    30
    Points: 2,565, Level: 30
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    15

    تشکرشده 15 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دیگه تحمل خیانت رو ندارم

    سلام
    به نظر من با يه مشاور خوب صحبت کن . ببين چي مگه . يا اگه هنوز به شما وابسته است بهش بگو اگه اين کار رو ادامه بده ترکش ميکني ببين عکس العملش چي ؟
    اگه قبول کرد ترک کنه يه مدت بهش وقت بده مثلاً يک ماه يا دو ماه اگه ديدي تاثيري نداشت و هنوزم به کاراش ادامه داد 2 راه داري يا انقدر دوستش داشته باشي و بتوني خيانت هاشو تحمل کني و يا ازش جدا بشي .
    دوست عزيزم اميدوارم مشکلت حل بشه و شوهرت دست از اين کاراش بر داره .
    خدايا خودت کمک کن

  13. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 14 دی 90 [ 11:22]
    تاریخ عضویت
    1388-7-02
    نوشته ها
    52
    امتیاز
    2,593
    سطح
    30
    Points: 2,593, Level: 30
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 7
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    58

    تشکرشده 57 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دیگه تحمل خیانت رو ندارم

    در جواب دوست خوبمان پاییز

    دوست داشتن با وابسته بودن فرق دارد آنچه که ایشان می فرماییند ربطی به دوست داشتن ندارد بلکه وابسته بودن افراطی هست.

  14. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 تیر 90 [ 11:17]
    تاریخ عضویت
    1389-1-08
    نوشته ها
    51
    امتیاز
    2,565
    سطح
    30
    Points: 2,565, Level: 30
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    15

    تشکرشده 15 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دیگه تحمل خیانت رو ندارم

    در پاسخ به نسترن جان شايد من منظورم را درست بيان نکردم منظور من اين بود که اگه هنوز دوستت داره و بهت وابستگي داره نه اينکه هم تو را دوست داشته باشه و هم کس ديگه .


 
صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:06 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.