به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8

Threaded View

  1. #1
    ((( مشاور خانواده ))) آغازکننده

    آخرین بازدید
    امروز [ 13:16]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,420
    امتیاز
    287,066
    سطح
    100
    Points: 287,066, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,577

    تشکرشده 37,079 در 7,002 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    من مرغ شباهنگ توام ؛ ای گل به خدا دلتنگ توام



    وقتی شب از راه میرسه، و سکون و آرامش شبانه ما را در خود فرو می برد.
    هنگامی که پس از یک روز دویدنها و فعالیتها پی در پی آرام می گیریم.
    آن هنگام است که برای بعضی تکرار روزمرگی روزانه است. و باز خستگی شبانه، آنها را به رختخواب می کشاند. تا صبح دوباره با بی میلی از خواب برخیزند و با نق نق و غر غر کردن به تکرارهای ملالت آور روزانه، به دنبال سرابهای هر روزه خود بدوند.
    اما آیا شب فقط همین مفهوم را دارد.

    آیا شب یک فرصت جدید، با رازها و نجواهای جدید نیست.
    آیا سکوت شب برای بعضی وسوسه انگیز نیست که از کرامت انسانی خود بهره گیرند و تجارب منحصر به فردی از عشق را تجربه کنند.

    اگر به بی هدف دویدنهای روز عادت کنیم و با خفتن های تکراری شبانه خو بگیریم، آیا جای آن ندارد که دچار کسالت و خستگی روانی مزمن شویم.
    دیگر چگونه به شوق آئیم...
    دیگر چگونه روح و روانمان در درونمان بی تابی کند.


    اما تا کی....
    تا کی به جای تغییر در سبک زندگی و کیفیت بخشی به آن، باید دست به افزایش کمیت های مادی و لذت طلبانه توام با رنج و روزمرگی زندگی بزنیم.
    10 سال، 20 سال ، 50 سال ... و تا لحظه مرگ...



    اما آرامش شب پیامی از دوست به ماست.
    ندایی که بی صدا در گوشمان نجوا می کند و زمزمه طرب انگیز شبانه اش، خواب از سرمان می پراند.
    لذت عشقبازی شبانه، نوازش های عاشقونه و اشک ها شوق و هیجان، همه کمترین اثر شب زنده داری های آگاهانه است.
    پس به همین هنگام شب است که درونمان زمزمه می کند که:


    هنگام شب آمد
    دل در طلب آمد
    جانم به لب آمد
    كه غم تو به سر نشود



    اما داستان هجران آدمی ، داستان دیگریست. حس نزدیکی به خودش یا هجران نسبت به مبدا آفرینش همیشه یک تجربه شخصی بوده است. و تا در هجران وجودش اسیر باشیم ناگزیر از ناله هایی هستیم که:

    وای از شب هجران
    من سر به گريبان
    چون شام غريبان
    چه شبی که سحر نشود


    کسی نیست که تنهایی را تجربه نکرده باشد. اما تنهایی آن چیزی نیست که چند صباحی با ما باشد. تنهایی خصیصه انسانی است که در تمام زندگی با ماست. ما در جمع و در میان «تن ها»، خواهیم بود ولی این منحصر به فرد بودن آدمی همیشه با اوست. او تنها به دنیا می آید، چند صباحی به ترتیب در مسیر خود با والدین و دوستان و همسر و فرزندان و ...، هم مسیر می شود، اما هیچ وقت با آنها یکی نمی شود.
    تنهایی ما را فقط اوست که پایان می بخشد. نازنین آفریدگاری که هر لحظه در خود احساسش می کنیم. و شبانه هایمان را شنواست. ناله نیازمندی و بی نیازی عشوه گران او، ارتباطی دلبرانه و عاشقانه به کاممان می ریزد.

    شب و پرده ی راز
    دل و اين سوز و گداز
    من غرق نياز
    تو و آنهمه ناز

    شمع عمرم به سحر نرسد
    گر سوز دلم به ثمر نرسد

    من مرغ شباهنگ توام
    ای گل به خدا . . .
    دلتنگ توام
    در چنگ توام
    رام توام


    من . . .
    که اسير خيال توام
    تشنه ی جام وصال توام
    ای آشنا به دردم
    من از تو برنگردم
    به تو جز وفا چه کردم !

    من مرغ شباهنگ توام
    ای گل به خدا . . .
    دلتنگ توام
    در چنگ توام
    رام توام . . . .


    ای که لطف احسانت ازلی و دلنوازیت جاودانه است.
    تو را شکر می کنم که شب را آفریدی...
    اشک را آفریدی
    نجوا را خلق کردی.
    و شکستن بی صدای دل را در فراغت به ما ارزانی کردی.

    تو را سپاس که سخنان لطیف در دهانم گذاشتی.
    و ای اگر این اشتیاق پایان ناپذیر به کمال طلبی را درونمان قرار نمی دادی و خود را از چشممان نمی پوشاندی...، وای اگر عشق را نمی آفرید و محبت و دل را قرین یکدیگر نمی کردی.


    آری...
    دیگر زندگی تکراری نیست....
    وقتی که هر روز را، در حالی می گذرانیم که انتظار شبی را می کشیم که دوباره کشش لیلا گونه نازآفرین ، جرقه ای بزند تا به سویت آئیم. تویی که فرموده ای بخوانید مرا تا استجابت کنم شما را . وه که چه معشوق جان افزایی ...
    آری دیگر زندگی تکراری نیست....
    هر شب را با ترنم های عاشقانه و دلنوازانه ، خطاب به او ، می گذرانیم که :

    من مرغ شباهنگ توام
    ای گل به خدا . . .
    دلتنگ توام
    در چنگ توام
    رام توام . . . .


    دیگر رنجهای روزانه و ملالت یکنواختی شبانه جای خود را با غم هجران تو عوض می کنند و همه دردها درمان می شود و به جای آن فقط درد دل عاشق یعنی هجران می ماند وای از دوری و مهجوری.

    وای از شب هجران
    من سر به گريبان
    چون شام غريبان
    چه شبی که سحر نشود




    لطفا جهت دانلود: روی لینک زیر راست کلیک کرده و گزینه Save Target As را کلیک کنید.
    فایل های پیوست شده

  2. 17 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    گیسو کمند (جمعه 10 فروردین 97), مدیرهمدردی (جمعه 02 فروردین 87), عشق آفرین (چهارشنبه 21 آبان 93)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 18
    آخرين نوشته: یکشنبه 07 خرداد 91, 22:27
  2. توجه توجه، سریعا صندوق پیامهای خصوصی خود را تخلیه فرمایید
    توسط مدیرهمدردی در انجمن آموزش استفاه از تالار گفتگوی همدردی
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: چهارشنبه 29 تیر 90, 16:22
  3. توجه توجه :نكات بسیار مهم در رویكرد جدید تالار همدردی
    توسط مدیرهمدردی در انجمن آموزش استفاه از تالار گفتگوی همدردی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: شنبه 16 خرداد 88, 22:57
  4. تجربه نيست ولي نظريه است ( توجه ، توجه ، توجه )
    توسط honarmand در انجمن تجربه های فردی
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: شنبه 25 اسفند 86, 18:39

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:13 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.