چنانچه می خواهید زندگی شما همواره با عشق و شور باشد ، و با عشق و شور نیز عشق بورزید
باید
به قلب و عشق خود ایمان داشته باشید .
ایمان همان صحه گذاشتن به رابطه ی عاشقانه ای است که با رویاها و امید هایتان دارید .
ایمان همچنین صحه گذاشتن و درک این نیاز و گرایش درونی از شماست که می خواهید تغییری در این دنیا ایجاد کنید تا آن را به جای بهتری بدل کنید .
ایمان ظهور و بروز طبیعی همان عشق و شور زندگی شماست .
هنگامی که نسبت به رابطه ، پروژه ، آرمان یا غایتی برتر در خود احساس عشق و شور و حال می کنید ایمانی در قلب شما شکل می گیرد .
ایمان به این که آنچه را که برایتان مهم است به موفقیتی کم نظیر بدل خواهید کرد .
برخی از مردم ایمان را به برخورد از موضع ضعف ، سوء تعبیر می کنند .
از نظر آنان ایمان همان رها کردن مسئولیت زندگی خود و واگذار کردن آن به نیرویی یا چیزی در بیرون از خودمان است .
این وابستگی است نه ایمان .
ایمان هرگز به این معنا نیست که به کسی یا چیز دیگری (غیر از خودمان) متکی باشیم تا همه چیز را برایمان فراهم کند .
ایمان واقعی و حقیقی همان ایمان به خودتان است نه ایمان به سرنوشت و تقدیر .
این نوع از ایمان ، ایمان به نیرو و اقتدار درونی و نیز عشق و شور زندگی است که به شما انگیزه می بخشد مسئولیت آینده ی خود را بر عهده گیرید و ایمان شما نیز برخواسته و زائیده ی تعهد شما در انجام این مهم است .
دنیا و نیز تمامی کائنات به شما ایمان دارند . وگرنه شما هرگز اینجا نبودید و وجود نداشتید . هر آنچه شما برای رسیدن به غایت وجودی خود به آن نیاز دارید از پیش به شما داده شده است . حال دیگر با خود شما و بر عهده ی خود شماست تا هدیه ی زندگی و نیز موهبت منحصر به فرد بون خودتان را بپذیرید . و آن ها را با عشق و شور و حال تمام با دیگران قسمت کنید .
ایمان تنها زاده ی عشق و شور زندگی است .
هرگاه به عشق و شور زندگی تسلیم شوید و بر نیاز و گرایش خود به خوشبختی و خوشحالی ، رضایت و حقیقت ، صحه بگذارید ، خود به خود به سرچشمه ی زندگی می پیوندید که درون خود شما وجود دارد .
ناگهان حس بالایی از قدرت ، هدفمندی و ارتباط با چیزی به مراتب بزرگتر از آنچه تا به آن زمان آن را به عنوان "خویشتن خویش" می شناختید ، سرتاسر وجود شما را فرا خواهد گرفت .
آن گاه در می یابید که ایمان همان امید و امیدواری نیست و اصولا هیچ ارتباطی نیز با آن ندارد .
درخواهید یافت که ایمان نوعی خودباوری و اعتماد به نفس است .
ایمان به نوعی علم به این که آگاهی و شعور کیهانی به شکل "شما" و "در شما" به جریان افتاده و به کار گرفته شده است .
زندگی عاشقانه شهامت می طلبد
زندگی عاشقانه ، شهامت لازم دارد . زمانی که تصمیم می گیرید که با عشق زندگی کنید ، در هر لحظه و در هر شرایطی تمام وجودتان ، عشق را لمس می کند . تمام انرژی ناشی از آن را دریافت می کنید و راه برگشت ندارید .
این شکل شهامت ، به فرسنگ ها پیاده روی در بیابان یا چتر نجاتی که به پشت بسته اید تا از هواپیما بیرون بپرید یا اسکی کردن از کوهی پرشیب به سمت پایین ، هیچ شباهتی ندارد . تمام این کارها نیاز به شجاعت و شهامت فیزیکی دارد . از طرفی شهامت برای عاشق شدن ، نیازمند اعتماد به قدرت بدنی نیست بلکه نیازمند اعتماد به قدرت روحی شماست .
شهامت روحی زائیده ی ایمان شماست و چیزی خارج از وجود شما نیست بلکه ایمان به خود ، قدرت درونی شماست که تمام شرایطی را که شما در قدم بعدی برای ادامه ی راهتان لازم دارید را در اختیارتان می گذارد . چنین ایمانی ۱۰۰% در آنچه که انجام می دهید و قدمی که برمی دارید ، موثر است . زمانی که شما کاملا اطمینان دارید که مسائل چگونه پایان می پذیرند ، عاشق می شوید و تمام آن چیزی که در زندگی دارید را تقدیم می کنید .
بدین طریق ، زندگی با عشق بدین معنی است که در مرز ، زندگی می کنید . عشق ، شما را از نقطه ی راحتی بیرون می آورد و به نقطه ی احتمال خطر ، ماجراجویی و جسارت می برد . شما با جریانات و مخالفت های زندگیتان بدون واهمه روبرو می شوید . البته بدین معنی نیست که احساس شک یا ترس نمی کنید بلکه عشق ، قوی تر از ترستان می باشد . این امکان را به شما می دهد که ماورای رویا ، آرزو و سرنوشت را بنگرید و با اشتیاق به جلو قدم بردارید .
شهامت در این است که ترس گذشته را کنار بگذارید و به دیگران طوری بنگرید و عمل کنید که شما را به اوج برساند . جرات داشته باشید تا با عشق زندگی کنید . جهان در انتظار شکفتن زندگی باشکوه شماست .
در نهایت تنها نظر اشخاصی که تفکر شما را قبول دارند ، متعلق به شماست
منبع
علاقه مندی ها (Bookmarks)