سلام به همه دوستان تالار همدردی:
راستش خیلی فکر کردم تا بلکه بشه این مشکلی که برای خانواده ام پیش اومده رو یک جوری حل کنم ولی واقعا همه اعضا خانواده ناتوان شدیم و هیچی به ذهنمون نمی رسه و گفتم اینجا مطرح کنم تا شاید با کمک دوستان راه حلی برای این تنش موجود در خانه پیدا کنیم...بازم پیشاپیش از همه ممنونم...
کمابیش برخی از شما وضعیت فرهنگی تحصیلی خانواده من رو می دونید و من هم در تاپیک هام گاها ذکر کردم که خانوداه من کلا در شهرمون شناس هستند و خیلی خوشنام..من خواهری کوچک دارم که 17 ساله است و در سال ... دبیرستان تیزهوشان درس می خونه...و جز شاگردهای بسیار زرنگ مدرسه و برخلاف من بسیار ارام و ساکت هست و همیشه سرش به کار خودش گرمه...
مشکل از یک ماه قبل شروع شد از وقتی که کارنامه ها رو دادند و خواهر من جز شاگرد اولها شد..یک روز به من گفت که امتحان قلم چی که شرکت کرده جوابش تو اینترنت نیامده..هرچی صبر کردیم نیومد و خواهر منم تو استانمون همیشه رتبه اش تک رقمی بود..پیگیری مادرم متوجه شدیم که اصلا پاسخ نامه خواهر من نیست انگار که اصلا شرکت نکرده..و بعدا معلوم شد که یک نفر وقتی مراقب حواسش نبوده پاسخنامه خواهر منو برداشته ...و ما از کجا فهمیدیم..از اونجا که در کیف خواهر من نامه ای گذاشته تایپ کرده !! که بازی شروع شد!!
ما به خواهرم راهکارهایی دادیم ولی 5 روز بعد یکی از دفترش در مدرسه گم شد..و این در حالی بود که خواهرم امتحان داشت و البته گفت من خوندم برام مهم نیست ..بعد امتحان دفترشو اورده گذاشته و نامه تایپی گذاشته که امتحانت خوب شد؟
دوباره خواهرم اقدامی نکرد و ما گفتیم بی تفاوت باش و ...
تا اینکه چند روز بعد دفتر دیگه ای رو برداشته و دوباره بعد امتحان دادن یک نامه گذاشته ..بازی جالبیه نه؟
بیچاره خواهرم هاج و واج مونده!! ما گفتیم قفل بزن به کیفت..خواهر منم قفل زد و رفته مدرسه..دیده دفتر قبلی رو پس آورده و کنار کیفشو پاره کرده و یک دفتر دیگه برده و نامه گذاشته:
من با تو کار دارم..
این بازی یک طرفه است و فقط یک برنده داره و اونم منم!!
گفته می خوام بهت طعم شکست رو بچشونم چون همیشه برنده بودی...
تو موجب شدی هیچکس منو تو مدرسه نبینه ...
من شکستت می دم..
باور نمی کنید بیچاره خواهر منم چون دختر خیلی ساده ایست رنگش زرد شده بود!!
خلاصه مادر من رفتند مدرسه و همه مدیر و ناظم با توجه به اینکه خواهر بزرگ من و خود من هم راهنمایی و دبیرستان تو همین مدرسه بودیم و خانواده مارو هم مدیران هم معلم های مدرسه می شناسند پیگیر بودند و گفتند پیداش می کنیم و این در حالیه که خواهر من به هیچکس مشکوک نیست و اگرم هست می گه من نمی تونم تهمت بزنم...
....
شاید تا اینجا خیلی سخت نباشه ولی دیروز که المپیاد شیمی مرحله اول رو اعلام کردند خواهر من با اینکه امید بسیار زیادی داشت قبول نشد و متعجب بود..امروز رفته مدرسه و دیده نامه گذاشته رو کیفش..که
از بلایی که سرت اوردم لذت بردم...
منظورم المپیاد شیمیه!!!
_____________________
دوستان من خودم و خانواده ام متعجب موندیم و نمی دونیم چی کار کنیم..
با مشاور مدرسه هم خواهرم و مادرم صحبت کردند و همه در تکاپو هستند ولی من به شدت نگران روحیه خواهرم هستم..امروز وقتی اومد به شدت رنگش پریده بود و ترسیدهه بود..
حتی روش برخورد درست با خواهرم هم نمی دونیم چیه؟
با اینکه پدر من این همه سال استاد بوده با این همه دانشجو سر و کله زده مونده...
این ماجرا کمی عجیبه و باورنکردنی..انگار فیلم پلیسیه..
نظرتون چیه؟
چطور میشه به خواهرم کمک کرد؟
چطور میشه گیرش بندازیم...؟
ما راههای معمول رو رفتیم ..به اصطلاح دم لای تله نمیده...
منتظر نظرهای خوبتون هستم..
سارا..
علاقه مندی ها (Bookmarks)