خواهشا یه دقیقه بیایین تو ارزش خوندن داره

[karbar2]

با سلام من یه پسری هستم دانشجوی کارشناسی کامپیوتر که به صورت قراردادی با ماهی 200 تومن در دانشگاه آزاد کار میکنم. البته هنوز سربازی نرفتم ( 9 ماهم مونده).
من عاشق یکی از فامیلهای تقریبا نزدیکمون هستم که واقعا واقعا خجالتی هستم . نمیدونم چرا اگه سرم رو ببرن نمیتونم به یه دختر سرم رو بلند کنم و بگم سلام و در ضمن حتی نمیتونم ابراز علاقه بکنم. نمیدونم چرا نمیتونم با این مشکل کنار بیام. جالبترش اینه که من در فامیل شوخترین و باحالترین و جوکترین فرد هستم.شما هم مطمئنم که باورتون نمیشه. همه فک و فامیل منو دوست دارن ( تعریف از خود نباشه). وقتی جای نمیرم همه زنگ میزنن میگن اگه من نیام ما هم نمیریم.
ولی هیشکی از ته دل من خبر نداره همه میگن میخندن ولی من شدم مضحکه اونا. الان من یه مشکلی دارم که 3 ماهه منو داره کلافه میکنه تو امتحاناتن هم تاثیر منفی گذاشته . خونواده ما کمی حزب اللهی تشریف داره پدرم فرد با شخصیتی تو جامعه هست که در انتخابات مجلس با اختلاف کمی رای نیاورد و مهندس دامپروری هست. وضع مالی ما هم حالا بد نیست خوب هم نیست . شکر.
خونواده اوناهم خیلی خیلی پولدارن و خودشم یه دختره خیلی زیبا متین تمیز سربه زیر کم حرف و تو خونشون محدودیت هست. در ضمن با خیلی از فک و فامیل زیاد معاشرت ندارن به غیر از ما و چند نفر دیگه!!!!
راستش من میخوام یه جوری به اون دختر که الان داره کنکور میده ( پیش دانشگاهی) بفهمونم که دوسش دارم. حالا شما با در نظر گرفتم شرایط من و اون برام کمک کنید . باور کنید 3 ماهه که مریض شدم. فکر میکنم اگه از دانشگاه قبول بشه دیگه کار از کار میگذره. من درسته خیلی دوسش دارم و لی میخوام ول باهاش صحبت کنم و در مورد ازدواج ازش دو سال وقت بخوام فقط میخوام این سه کلمه رو بهش بگم. قتل که نمیکنم
من تنها آیدی اونو دم دستم دارم و شمارشو نمیدونم. تازه اگه میدونستمم زنگ نمیزدم.
اول فکر کردم موضوع را با خواهرم که باهاش خیلی جون جونی هست در میون بذارم ولی یکی از دوستام که مثل داداش دوسش دارم برام گفت چون خونه شما محدودیت هست شاید اون نتونه بگه و اگر هم بگه دختره قبول نمیکنه و بهش توهین میشه.
ببینید من فقط میخوام بهش بگم دوسش دارم و نظرشو در مورد من بگه !!!!
من همیشه چوب این خجالتیمو خوردم.
در ضمن من پسره بدی نیستم قیافم هم بد نیست کمی بالاتر از متوسط. البته عمرا به اون دختره نمیرسه عمرااااااااااااا.
حالا من چیکار کنم خودم بگم یا با خواهرم در میون بذارم؟
در ضمن یکی میگفت که از طرز صحبت و نگاش میفهمی دوست داره یا نه!
راستش من زیاد تخصص تو این زمینه ندارم
مرگ یکبار شیون یکبار

[مدیرهمدردی]

سلام ahmadfani
3 مشکل در نحوه مطرح کردن سئوالت داری، که اگر در زندگی هم چنین بی دقتی کنی، روز به روز مشکلاتت بیشتر میشه.
یکم: بدون توجه به قوانین تالار به صورت خصوصی سئوالت را ارسال کردی
دوم: سئوالت را با اینکه قید کردم در بخش مشاوره ازدواج بزن، ولی در بخش پیشنهادات و انتقادات تالار زدی (که جابجا کردم)
سوم: برای عنوان سئوالت به شیوه تبلیغاتی، تیتر غیر مرتبط با سئوالت مطرح کردی.

ببین بعضی شیوه ها اگر چه در کوتاه مدت به نوعی ما را به خواسته امان میرساند، اما به خاطر اشتباه بودن در دراز مدت در زندگی ما را دچار مشکل می کند.

حالا بر اساس همین شکل شناسی سئوال شما می شود به محتوای سئوالتون هم پاسخ داد.
شما اگرچه احساس های پاکی را گزارش کردی، اما در شیوه عمل به مسائل کوتاه مدت توجه دارید.
چرا این را می گویم؟
به خاطر اینکه ازدواج یک سری معیارها و روشهای شناسایی دارد. احساسات شما فقط یک بخش این مسئله است (که البته بسیار هم مهم است)، اما کافی نیست.
شما هم باید معیارهای دیگر را در خودتون بیابید و مشخص کنید، و هم باید در نظر بگیرید به دنبال چه معیاری در انتخاب همسر می گردید. لذا اینکه بدانید او چه احساسی نسبت به شما دارد نه اینکه لازم نیست، بلکه مضر هم هست. چون موجب می شود روند منطقی شناسایی همسر با تمرکز روی احساسی مسئله دچار تحریف شود.

لذا توصیه می کنم، پس از اینکه مقالات و مطالب ما را در بخش مشاوره ازدواج مطالعه نمودید، سعی کنید طی چند روز معیارهای خود را مشخص کنید و بعد اگر قصد ازدواج دارید یک کانال رسمی (نه پنهانی)، از طریق در جریان دادن خانواده فراهم کنید و این معیارها و زمان بندی و ... را به دقت بررسی کنید.