سلام
من سیروس 39 ساله . مجرد هستم و مهندس مکانیک میباشم
شاید در کار و رشته خودم یک حرفه ائی باشم ولی در جنبه بروز احساسات درونی ام حتی از یک کودک هم ضعیفتر هستم .
من حتی نمی تونم به پدر و مادرم که خیلی دوستشون دارم . بگم که شما رو من خیلی دوست دارم
یک جور غرور یا بهتر بگم حس ناتوانی دارم
این عمل باعث شده دیگران به من برچسب بی احساسی بزنن ولی درون من لبریز از عشق و احساسه . منها نمی تونه راهی به بیرون باز کنه
سالهاست که دلم میخواد مادرم رو بغل کنم و بهش بگم که چقدر دوسش دارم . ولی نمی تونم
حس می کنم یک چیزی توی ذهن من گیر کرده و خارج نمی شه
حتی با روانکاو و روانپزشک هم کار کردم ولی بی حاصل بود
کسی میتونه بمن کمک کنه ؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)