به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 فروردین 87 [ 10:39]
    تاریخ عضویت
    1386-12-24
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    3,665
    سطح
    38
    Points: 3,665, Level: 38
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 135
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    2
    تشکرشده 2 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    به من کمک کنید

    [/font]حدود 6 ماه پیش من از طریق سایت همسر یابی با اقای دوست شدم البته به قصد ازدواج از اونجایی که این رابطه اولین رابطه من در خارج از خانه بود خیلی زود اعتمادم جلب شد و ما به هم خیلی نزدیک شدیم تا این که یک روز بدون هیچ مقدمه ای اومد و گفت که متاهل هست و همسرش رو فقط به خاطر پاکی انتخاب کرده و الان هیچ احساسی در مورد اون نداره . حالا که فکرش رو میکنم میبینم من هم چون وابسته شده بودم بدون هیچ تفکری سریع حرفش رو قبول کردم شاید هم از تنهایی میترسیدم به هر حال من رابطه رو قع نکردم ولی بعد از یک مدت دیدم خیلی رفتارش سرد شده بعد از پرسیدن علت حسم گفت که باید از این ماجرا خودم رو خلاص کنم سعی هم کردم ولی از اونجایی که خیلی ساده بودم اون نگذاشت من دوستیم رو قطع کنم ولی دقیقا بعد از چند روز فهمیدم که با یک خانم دیگه رابطه داره من سریع خودم رو از جریان کشیدم بیرون گوشیم رو قطع کردم ولی بعد 6 روز اومد در خونمون و من دوباره سحر حرفاش شدم تا این که کم کم فهمیدم این اقا اصلا با زنش مشکلی نداره حتی روابطشون خیلی هم خوبه و من این وسط فقط به عنوان یک دوست هستم البته بعد از این جریانها مدام به من سرکوفت میزد و میگفت تو حتما با کس دیگه ای هستی که همیشه میگذاری میری و در واقع شده بودم یک کسی که فقط محکوم که به درد دلهای این اقا گوش بده هر چقدر گریه میکردم هر چقدر بهش میگفتم که دوست دارم باز هم ازارم میداد حتی میومد بهم میگفت امروز با فلان دختر دوست شدم و وقتی ناراحتی من رو میدید میگفت تو خودخواهی من واقعا تا قبل از این دوستی سعی کرده بودم پاک باشم .بعد از این جریان ها من هر گونه ارتباطم رو قطع کردم و چون به شدت افسرده شده ودم پیش مشاور رفتم و سعی کردم از این حس وابستگی خودم رو نجات بدم همیشه به خدوم میگفتم این همه اذیت کرده این همه حرف ازش شنیدی دیگه دوستش نداشته باش یک خورده موفق شده بودم تا این که یک روز تو خیابون من رو دید و گفت واقعا عوض شده و در استانه جدایی از زنش هست و تنهاش نگذارم من هم که عبرت نگرفته بودم قبول کردم ولی بعدش زنش ما رو با هم دید و اونجا بود که فهمیدم این اقا حتی قول قرارهای ازدواجش رو با خانموش گذاشته و با مقصر نشون دادن موجه نشون داد بعد از مدتی من یک بار بهشون اس ام اس دادم از اونجای که شماره جدید من رو نداشت فکر کرد من یک کس دیگه هستم وقتی هم که فهمید من بودم با من یک جا قرار گذاشت و خودش و زنش و خواهر زنش اومدن و البته کلی حرف بارم کردن البته من حتی میدونستم این اقا با خواهر زنش ارتباط داشته ولی با وجود همه حرفهای زشتی که خواهر زنش به من زد دلم راضی نشد ابروش رو ببرم میدونم من تو این مدت اشتباه زیاد کردم و بدترینش این بود که وقتی خود اون اقا رابطه رو قطع کرد من با رفتار بچگانم سعی کردم ازش خبر دار بشم باعث بشه که اون حرفها رو به من بزنن مشکل من اینجاست که نمیتونم خودم رو ببخشم با وجودی که میدونم من فقط این بار اخر بود خودم سعی کردم مجددا با ایشون باشم نمیدونم با حس و احساسم چی کار کنم خودم رو خیلی بد میدونم شاید شما هم من رو بد بدونید لطفا راهنمایم کنید که چطور میتونم گذشته رو فراموش کنم و سعی کنم که امیدم رو از دست ندم اخه من تو این ماجرا همیشه سرکوفت و تهمت میخوردم شخصیتم خورد شده و حتی دیگه اعتماد به نفس هم ندارم

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 30 آبان 88 [ 11:45]
    تاریخ عضویت
    1386-7-10
    نوشته ها
    1,573
    امتیاز
    16,204
    سطح
    81
    Points: 16,204, Level: 81
    Level completed: 71%, Points required for next Level: 146
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    898

    تشکرشده 926 در 486 پست

    Rep Power
    174
    Array

    RE: به من کمک کنید

    به هرحال زمانی *اندک* و نه*زیاد* برای احساس گناه لازم است که تا یک هفته می تواند به درازا بکشد،اما بییش از آن خوذ آزاری است و اتلاف انرژیهایی که باید در راههای بهیتری صرف نمود.
    اکنون من به شما یک چیز می گویم:شما باید اکنون خیلی خیلی خوشحال هم باشید که آن روابط اعصاب خوردکن و آبرو بر بادده را خاتمه داده اید.باید شاد باشید که از آن وضعیت خلاص شده اید و خدای ناکرده ادامه آن به جاهای بدی ختم نگشت.
    شما شخصیت دارید،احساس و عزت نفس دارید و نیروی شگفت ذهنی و اراده ای قوی؛پس اصلاً اندوهگین نبوده و تازه خوشحال هم باشید.
    اصلاً دیگر فکر آن زمان را نکنید و به تدریج هم اگر بیخودی به گذشته نیندیشید،آن ماجرها از یادتان میرود.به درس و زندگی خود ادامه دهید و خود را جوری تربیت نمایید که از دوستیهای بی هدف خیابانی و اینترنتی که در آن *بیشتر و نه همه*پسرها و مردها تنها به دنبال ارضای غریزه جنسی هستند،نروید و آرام و خوشبخت و پویا باشید.
    نیرو و انرژی خودتان را در راهی مانند تحصیل و گزینش خردمندانه و به موقع همسری مناسب و محبت به خود و اطرافیان،ورزش و آموختن مهارتهای زندگی(در همین تالار هست) و نیز کلاسهای گوناگون صرف کنید.به هیچ روی احساس گناه نکنید که مسبب افسردگی است و دیگر مشکلات.امیدوارم با بهره گیری از خدا و خرد خویش،خوشبخت و تندرست باشید؛؛؛بدرود.

  3. 6 کاربر از پست مفید گرد آفرید تشکرکرده اند .

    گرد آفرید (جمعه 24 اسفند 86)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 11 آذر 87 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1386-11-30
    نوشته ها
    77
    امتیاز
    4,645
    سطح
    43
    Points: 4,645, Level: 43
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 105
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    55

    تشکرشده 61 در 26 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: به من کمک کنید

    سلام
    بهر حال اشتباهاتی را دز زندگی مرتکب شدید الان وقتشه از ان اشتباهها درس بگیرید و زندگی خود را بسازید نه اینکه مدام به اشتباهات گذشته فکر کنی و فرصت را از دست بدی
    دوست عزیز خودت واقفی که چقدر در این رابطه اشتباه کردی
    ان اقا اگر مرد زندگی و وفاداری بود اول از همه به خانم خودش وفا میکرد
    اشنایی اینترنتی معمولا با هدف ازدواج پیش میاد اما این فقط یک بهانست
    حالا امیدوارم که این شکست را به فال نیک بگیرید و متوجه باشید که اینطور دوستی ها سر انجامش همین هست

    یک چیزی را باور می کنی که خدا چقدر دوستت داره اگر غیر از این بود به اشتباهت پی نمی بردی و همینطور به ان ادامه میدادی تا جایی که دیگه چیزی از شخصیتت حتی باقی نمی ماند

    همین که در صددی که ان اقا را فراموش کنی و گذشته رو جبران کنی همین نشان میده از اعتماد به نفس کافی برخورداری همین نشان میده که امید داری امید بهتر زندگی کردن امید جبران اشتباهات گذشته و امید تکرار نکردن انها
    انسان اگر امید نداشته باشه براش فرقی نمیکنه که چطور زندگی کنه براش مهم نیست که جلوی خرد شدن شخصیتش را بگیره و همینطور ادامه میده تا مرز نابودی هم پیش میره
    ببین این اقا هیچ وقت نمی تونسته مرد ایده الی برای زندگی تو باشه
    بهتره تابع احساسی باشیم که به شخصیتمان شکل میده بهتره تابع احساسی باشیم که به ما اعتماد به نفس بده
    بهتره خودو زندگیمان را پای کسی بذاریم که ارزش داشته باشه
    ما احساس داریم تا احساس
    احساسی که باعث میشه سرانجام بازنده بشیم
    احساسی که باعث میشه خدا رو فراموش کنیم
    احساسی که باعث سر افکندگی انسان بشه
    احساسی که باعث ناامیدی از زندگی بشه

    ببین چقدر خوبی که بدون وابستگی به کسی می تونی زندگی خوبی داشته باشی بدون وجود مردی که خوب میدونی نمیتونه مرد ایده الی برای زندگیت باشه
    هدفت را توی زندگی مشخص کن ببین میخوای به کجا برسی
    ببین چه خصوصیات مثبتی در وجودت هست اگر کمی فکر کنی پیدا می کنی ببین انقدر مثبت و سازنده هست که می تونی روی انها سرمایه گذاری کنی
    چه استعدادی داری ؟
    همه ی اینها صفاتی هستند که می تونی بدون بی نیازی به شخصی که ارزش احساست را نداره انها را گسترش بدی و به انجا که لیاقتش رو داری برسی

    موفق و خوشبخت باشی

  5. 5 کاربر از پست مفید red rose تشکرکرده اند .

    red rose (شنبه 25 اسفند 86)

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 22 اسفند 02 [ 15:41]
    تاریخ عضویت
    1386-6-22
    نوشته ها
    796
    امتیاز
    23,402
    سطح
    94
    Points: 23,402, Level: 94
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 948
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranRecommendation Second Class10000 Experience PointsSocialTagger Second Class
    تشکرها
    2,041

    تشکرشده 2,229 در 569 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: به من کمک کنید

    سلام دوست من ،

    احساس گناه ، شماتت و سرزنش وجدان احساسی ست که آدم رو داغون می کنه اما در عین حال نجات بخش آدمهاست ... چرا ؟ چون ما رو متوجه اشتباهاتمون می کنه و باعث می شه در شرایط مشابه نسبت به خطرات ایمن باشیم ، دوراندیش و عاقل ...
    البته باید بتونی از بار اون سرزنش خودتو راحت کنی ... می دونی چطوری ؟ جوری که به خودت هم ثابت بشه که دیگه از اون درس گرفتی ... چطوری؟ با مدیریت رفتار خودت ...
    تو مطمئنا ادم ضعیفی نیستی ... چون می خوای اوضاع رو عوض کنی ... و این یعنی یک تصمیم مهم که اگر با توجه و عمل کامل توام بشه مطمئنا یکی از راههای رشد تو خواهد بود ...
    چیزی که کارت رو سخت کرده اینه که تا حالا و در تمام مدت به جای به کار گرفتن عقل و منطق روی احساست سرمایه گذاری کردی و به همین خاطر چند بار اشتباهت رو تکرار کردی و همینه که رنجت می ده و باعث عذابت شده و احساس بی ارزشی بهت می ده ...
    اما خوشحال باش چون به همون نسبتی که هر ادمی ممکنه مرتکب اشتباهات بزرگ و کوچک بشه این توانایی رو داره که از اونها عبور کنه ، به اشتباهش به عنوان یک تجربه نگاه کنه ، از اونها درس بگیره و دیگه تکرارشون نکنه ... چون اشتباه تر از هر اشتباهی موندن در اونه ...همه قادرند مسیر دیگه ای رو در زندگی در پیش بگیرند که از اونها یک انسان ارزشمند بسازه و تو هم از این قائده مستثنی نیستی ....

    دوست خوبم ؛
    سعی کن بیشتر از اینکه به کارهایی که کردی فکر کنی نیروی خودت رو به سمتی هدایت کنی که بهترین بهره رو از این اتفاق ببری ... مثلا حتما متوجه شدی که هرچی در زندگی به احساساتت بیشتر متکی باشی و اجازه بدی که احساست تصمیم گیرنده باشه و خوشیها و لذتهای زودگذر زندگی برات حرف اول رو بزنه ، وضعیتت بهتر از اینی که هست نخواهد بود ...

    دوستت دارم و می دونم که موفق می شی.

  7. 5 کاربر از پست مفید طاهره تشکرکرده اند .

    طاهره (جمعه 24 اسفند 86)

  8. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 شهریور 01 [ 10:24]
    تاریخ عضویت
    1386-6-22
    محل سکونت
    قم
    نوشته ها
    1,166
    امتیاز
    41,377
    سطح
    100
    Points: 41,377, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    2,961

    تشکرشده 3,584 در 906 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: به من کمک کنید

    سلام:sima2002_1354عزیز
    دوست خوبم به جمع ما خوش امدی.
    بیا که خوب جای اومدی اینجا دوستان و احساسا ت قشنگشون خیلی قشنگ تراز احساسی که به او اقا داری با تو هم حسی می کنند و شادت می کنند اونها نمی گذارند تو افسرده بشی کافیه یه مدت تو ی این تالا ر با اونها باشی .پس اون اقا رو فراموش کن وبیا پیش ما!
    امروز، عبرت از تجربه ی اشتباهات گذشته ،ابزاریست در دست تو،برای ساختن اینده ای خوب و دلخواه .
    پس از این ابزار بهترین استفاده را ببر!
    ایا دعوت با ما بودن و فراموشی محض اون اقا رو از ما قبول می کنی!
    پس بیا !
    هروقت هم احساس دلتنگی کردی یه سر به ما بزن !ما همه کنارت هستیم و عاشقانه دوستت داریم.
    دوستت داریم
    دوستت داریم
    دوستت داریم
    دوستت داریم
    دوستت داریم
    .
    .
    .
    راستی از اقای گردافرید هم تشکر می کنم چون تازگی ها روان تر می نویسند و من با سواد نم کشیده ام حالا بهترواژه ها را می فهمم .
    هرچند با کلی واژه اشنا شدیم.
    با سپاس

  9. 3 کاربر از پست مفید setareh تشکرکرده اند .

    setareh (شنبه 25 اسفند 86)

  10. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 فروردین 87 [ 10:39]
    تاریخ عضویت
    1386-12-24
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    3,665
    سطح
    38
    Points: 3,665, Level: 38
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 135
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    2
    تشکرشده 2 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: به من کمک کنید

    امروز صبح وقتی این جوابها رو دیدم باورم نمیشد که کسانی هستند که دل داریم بدن شاید باور نکنید اما من حتی با این اوضاع روحی خراب رفتم امتحان دادم و معدلم هم زیر 15 نشد من دارم سعی میکنم از این افکار رها بشم ولی یک حسی خیلی ازارم میده نمیدونم شاید بعضی اوقات نگفتن بعضی چیزها بهتر باشه من خیلی چیزها درباره اون اقا میدونستم ولی حتی بار اخر هم راضی نشدم ابروش رو جلوی زنش ببرم ولی با من چیکار کرد ن خورد شدم زیر بار اون حرفها حس تحقیری که شدم بد طوری خوردم کرده نمیدونم با این احساس چیکار کنم از یک طرف به خودم میگم ببین تو هم مثل همه اشتباه میکنی ولی از طرف دیگه باز هم خودم رو سرزنش میکنم شاید الان نزدیک به سه ماه میشه در عذابم طوری شدم که حتی حوصله بیرون رفتن هم ندارم برای خودم تو خونه گل کاشتم به کارهای عقب افتادم میرسم ولی باز هم این حس لعنتی از اون وسطها سرک میکشه همیشه تو فامیل اگه میخواستن یک دختر خوب رو مثال بزنن میگفتن فلانی اخه من هم درسم خوب بوده و هست هم در اخلاق و رفتار حالا برام خیلی سخته وقتی جریان رو برای خواهرم گفتم گفت باورم نمیشه تو با این همه غرور چطور راضی شدی این رفتارها با هات بشه همش میرم جلوی اینه و به حرفهای خواهر زن اون اقا فکر میکنم با خودم میگم یعنی راست میگفت ولی هیچ جوابی پیدا نمیکنم خیلی دلم میخواهد امسال هم مثل سالهای قبل حس کنم داره بهار میاد ولی نمیدونم چرا هیچ حسی ندارم مثل اینکه سنگ شدم جوری شده که بعضی وقتها میگم یعنی میشه من این روزها رو از یاد ببرم

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 16 اردیبهشت 87 [ 08:24]
    تاریخ عضویت
    1386-11-16
    نوشته ها
    116
    امتیاز
    4,269
    سطح
    41
    Points: 4,269, Level: 41
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 81
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    77

    تشکرشده 83 در 56 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: به من کمک کنید

    sima2002-1354عزيزم سلام
    از اين كه بين ما اومدي و به ما اعتماد كردي خوشحالم.
    ميدوني عزيزم همونطور كه خودت گفتي همه ما گاهي توي زندگي اشتباه مي كنيم و اين چيزيه كه بين همه ما ادما مشتركه اما اونچه كه ما رو از هم متمايز ميكنه نحوه عملكرد ما بعد از اون اشتباهه .
    در اولين قدم بعضي از ما اشتباهاتمون رو ميپذيريم و بعضي انكار ميكنيم.
    خوشبختانه تو اولين قدم رو درست برداشتي و اشتباهت رو پذيرفتي.
    در قدم بعدي بعضي هامون اشتباه رو فراموش ميكنيم و چه بسا كه ممكنه بعد از گذشتن مدتي دوباره تكرارش كنيم.
    بعضي هامون مثل يك درس بزرگ تو خاطرمون ميسپاريمش و هر وقت لازم بود سري بهش ميزنيم و ازش عبرت ميگيريم تا ديگه تكرارش نكنيم .
    اما بعضي ديگه اون قدر بزرگش ميكنيم و بهش فكر ميكنيم كه باعث ميشه كه اعتماد به نفسمون رو از دست بديم و فعاليت هاي ديگمون هميشه تحتالشعاع اين موضوع قرار بگيره .
    عزيز دلم ما تو زندگيمون فرصتهاي زيادي داريم كه از اشتباهات قبلي استفاده كنيم و درست قدم برداريم .
    پس تو كه قدم اول رو درست برداشتي و به اشتباهت معترفي سعي كن كه با اشتباه بزرگتري زندگي و اوقات قشنگ و فرصتهاي طلايي عمرت رو از دست ندي .

  12. 2 کاربر از پست مفید neda-ghazal تشکرکرده اند .

    neda-ghazal (یکشنبه 26 اسفند 86)

  13. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 30 آبان 88 [ 11:45]
    تاریخ عضویت
    1386-7-10
    نوشته ها
    1,573
    امتیاز
    16,204
    سطح
    81
    Points: 16,204, Level: 81
    Level completed: 71%, Points required for next Level: 146
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    898

    تشکرشده 926 در 486 پست

    Rep Power
    174
    Array

    RE: به من کمک کنید

    sima2002-1354 محترم،ارجمند و گرامی درود بر شما؛
    ببینم مگر شخصیت شما وابسته به سخنان ناپسند آن خانم یا زشت گویی ایشان است؟؟!!!مگر آبروی شما پیش همه یا تمام فامیل رفته است که چنین می اندیشید و فکر می کنید که*خورد شدم زیر بار اون حرفها حس تحقیری که شدم بد طوری خوردم کرده نمیدونم با این احساس چیکار کنم*------------!!!!!!!
    اینه همه تلقینات بد و منفی بافی هایی است که خودتان بر خویش وارد می کنید . . .جان من؛خانم همواره محترم و ارجمند،اگر شما واقاً حقیرید یا زبانم لال بی آبرو پس چرا با در میان گذاشتن آن ماجرا پیش ماها عزیزتر شده ای و همه مان داریم واقع بینانه دلداری داده و راهنمایت می کنیم؟؟؟
    یکی از نشانه های هوش هیجانی آن است که:*ما زیر تأثیر سخنان و یا تمسخر و دشنام برخی که خود مشکلاتی دارند،نباشیم.
    می شود به بنده بفرمایید در محضری ثبت شده است که آبرو و حیثیت شما وابسته به سخن خواهر خانم آن آقاست؟؟؟شما که امضا نداده اید دیگر!!مگر نه!!!در جایی یا کتابی دیگر هم که نیامده و کسی هم *به جز خود خودتان* نیز چنین چیزی را نپذیرفته است؛افزون بر این،کسی که چنان زبان دشنام گو و تهمت گویی را دارد،بدانید که خود از درونی سیاه و خراب برخوردار است.
    شما باید به این باور برسید که سخن اندرزگونه والدین و بزرگترهایی را که درباره شخصیت شما و آنهم منطقی نظر می دهند را باید پذیرفته و در غیر این صورت یاوه گویی دیگران که ارزشی ندارد.پیامبر و ناسزاهای جاهلان به او و سکوت ایشان و بزرگواریشان و بالاخره حقانیت آن راهنمای بشریت را که فراموش نکرده اید . . .
    وانگهی سکوت شما در آن هنگام و نریختن آبروی آن آقا،تربیت و ادب و ارجمندی شما را به تمام معنا نشان میدهد.اینکه غصه ندارد روله جان!!نکند می خواهید همانند آن خانم بدزبان،شما هم بددهنی می کردید؛آها . . .اینجاست که باید حواستان باشد که این *غرور* شماست که دارد شما ار اینچنین آزار می دهد و درگیرتان می کند. منطقی این است که:مدام با خود بپندارید(نه تنها پندار که این حقیقت محض است) که واکنش شما ناشی از خرد،ادب و اصالت شما بوده است.
    زمانی که کسی در لجنزاری تلاطمی بوجود می آورد،نباید ما نیز آن را بیشتر برهم بزنیم؛؛پس این نیز مایه شادی شما است نه اندوهتان.اینها همه از بازیهای *ذهن و کبر و نفس اماره* است و بس؛؛؛بدرود.

  14. 2 کاربر از پست مفید گرد آفرید تشکرکرده اند .

    گرد آفرید (یکشنبه 26 اسفند 86)

  15. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 شهریور 88 [ 09:47]
    تاریخ عضویت
    1386-12-12
    نوشته ها
    350
    امتیاز
    6,773
    سطح
    54
    Points: 6,773, Level: 54
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 177
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    218

    تشکرشده 222 در 118 پست

    Rep Power
    52
    Array

    RE: به من کمک کنید

    سلام دوست عزیزم
    شما از اول نباید با اون آقا رابطه برقرار میکردید چون ایشان به شما گفته بود همسر داره
    نمی خام ناراحتتون کنم اما خانما یه اشتباهی که ازش درس نمی گیرن زود دل بستنه
    شما هم همانطور که گفتید همین طورید
    البته این عیب نیست ولی هستند کسانی که سو استفاده کنند هنوز برا شما دیر نشده به خدا توکل کنید و دو رکعت نماز بخوانید و از خدا بخواهید آرامش واقعی را به شما عطا کند

  16. 2 کاربر از پست مفید عارف تشکرکرده اند .

    عارف (سه شنبه 28 اسفند 86)

  17. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 اردیبهشت 87 [ 23:21]
    تاریخ عضویت
    1387-1-10
    نوشته ها
    23
    امتیاز
    3,774
    سطح
    38
    Points: 3,774, Level: 38
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 8 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: به من کمک کنید

    خدارا هزار مرتبه شکر کن که خدا با یک تلنگر برگرداندهات به مسیر خودت این از ایمانت بوده که جواب خواهر زنش
    نداده ا ی اصلا به اشتباه گذشتهات فکر نکن بدان هنوز هم همان بهترین دختر فامیلی جلوی ضرر رااز هر جا بگیری منفعت است


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:51 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.