به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 08 دی 91 [ 21:04]
    تاریخ عضویت
    1387-10-14
    نوشته ها
    768
    امتیاز
    18,761
    سطح
    86
    Points: 18,761, Level: 86
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 89
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,477

    تشکرشده 2,462 در 461 پست

    Rep Power
    92
    Array

    ۩___% تـــوكـــل %___۩



    بسم ا... الرحمن الرحيم



    پيش از هر چيز از لازم است خود بپرسيم: تكيه‌ام بر چيست؟(1)

    محققان گفته‌اند كه هر چيز باثباتي در اين هستي، تكيه‌گاهي دارد. (مثال: تكيه‌گاه يك ظرف، ميز است. تكيه‌گاه تابلو، ميخ؛ تكيه‌گاه درخت، زمين، ...) اما نكته‌اي كه خيلي اهميت دارد، ثبات تكيه‌گاه است: اگر ميخ، محكم نباشد تابلو مي‌افتد، اگر وزن لوستر با تحمل سقف تناسب نداشته باشد، لوستر سقوط مي‌كند. خداوند در قرآن كريم مي‌فرمايد همه چيز را موزون و متناسب آفريده است. اين كه در زمين فرو نمي‌رويم، آسمان بر سرمان نمي‌افتد(2)، پرنده‌ها مي‌توانند در آسمان پرواز كنند(3) يا سيارات و ستارگان در آسمان، محل‌هاي مشخص دارند و شناورند(4)، نشان مي‌دهد كه خداوند براي مخلوقات عالم هستي تكيه‌گاه درست و محكمي قرار داده است.

    اما به انسان اين فرصت داده شده كه خودش نقطه‌ي اتكايش را انتخاب كند. همه‌ي انسان‌ها از نظر رواني تكيه‌گاهي دارند و زندگي‌شان را با محوريت تكيه‌گاهشان بنا كرده‌اند اما از آن‌جا كه مختصات فردي، شرايط و موقعيت‌هاي افراد مختلف با هم تفاوت دارند، تكيه‌گاه‌هاي آنان نيز متفاوت و متغير هستند. مثلاً يك نفر دلش به حساب بانكي يا اموال غير منقولش گرم شده و خيالش راحت است كه با پول، هر محالي، ممكن است و هر روز مبادايي، به خير گذشتني! ديگري، بچه‌اش را عصاي پيري خود مي‌داند و يا برعكس، خيالش راحت است كه زير چتر حمايت پدر و مادر مقتدري قرار دارد. يكي داراي اقوام و آشنايان بانفوذي است، و يا خودش در اداره‌ يا شركتي مقامي دارد، آن يكي به اتكاي مدرك معتبر دانشگاهي يا تخصصش زندگي خودش را پايه‌گذاري مي‌كند، ... . ما شايد خودمان هم چندان از تكيه‌گاهمان آگاه نباشيم اما به‌‌طور ناخودآگاه توجه خاصي به آن داريم و به هر چه كه موقعيت آن را به خطر بيندازد، شديداً واكنش نشان مي‌دهيم. مثلا كسي كه خانه‌اش در معرض آتش‌سوزي است، شديداً پريشان مي‌شود. بر عكسِ اين حالت هم وجود دارد يعني وقتي تكيه‌گاه شخص وضعيت مطلوبي دارد، خيالش راحت است و در آرامش به سر مي‌برد. پس وضعيت تكيه‌گاه در حالت روحي و رواني ما اثر زيادي دارد. ما اين را هم به صورت ناخودآگاه مي‌دانيم براي همين سعي مي‌كنيم وضعيت تكيه‌گاه‌مان را مستحكم‌تر كنيم مثلاً اگر فردي پول و ثروت را تكيه‌گاه خود مي‌داند، سعي مي‌كند مقدار آن را افزايش دهد، اگر اتكاي كسي از نظر عاطفي بر فرزندش است، تدابير امنيتي را افزايش مي‌دهد (حتي در موارد افراطي به هر طريقي شده از ازدواج او جلوگيري مي‌كند تا هميشه در كنارش باشد). انتخاب تكيه‌گاه‌ها و تلاش براي تثبيت آنها، اكثراً به صورت ناخودآگاه انجام مي‌شود و اين در حالي است كه فرد شايد در توهم اين باشد كه تكيه‌گاه‌هاي بسيار بزرگي دارد.

    چه‌طور بفهميم تكيه‌گاه ما در زندگي چيست؟

    چند سؤال را صادقانه جواب بدهيم:

    v از دست دادن چه چيزي در زندگي براي ما ضايعه‌ي بزرگي محسوب مي‌شود و پريشان‌مان مي‌كند؟

    v چه چيزي در زندگي مايه‌ي قوت قلب‌مان است؟

    v به چه چيزي حريصيم و علت اين حرص چيست؟

    v وقتي مي‌ترسيم، نگرانيم يا مردد مانده‌ايم به سراغ چه چيزي مي‌رويم؟

    واقعيت اين است كه انسان، ضعيف آفريده شده و به همين دليل به صورت ناخودآگاه، خودش را به نقطه‌اي كه حس مي‌كند قابل اطمينان است، گره مي‌زند، درست مثل كوه‌نوردي كه مي‌داند خطر سقوط به دره و از بين رفتن وجود دارد پس تا طناب اطمينان را محكم به جايي وصل نكند، از كوه بالا نمي‌رود. ما اكثراً ادعا مي‌كنيم كه به خدا توكل داريم. اما براي اثبات ادعايمان بايد دليلي داشته باشيم، چيزي كه تأييد كند ما حقيقتاً تكيه‌مان به خداوند است، و آن چيزي نيست جز نشانه‌هاي متوكلين راستين:

    v آرامش

    v بي‌نيازي (عدم حرص و طمع زياد)،

    v قدرت و قوت

    v امنيت خاطر

    v داراي استراتژيِ عمل كردن به وظيفه و عدم وابستگي به نتيجه(دادن اختيار به خداوند)،

    اگر وقتي كارمان را به خدا مي‌سپاريم، اين نشانه‌ها را در خودمان مي‌بينيم‌، توكلمان حقيقي است و در غير اين‌صورت در توهم توكل هستيم يعني فقط در حد حرف به خدا توكل داريم و بايد در آن تجديد نظر كنيم.

    و نيز بايد بدانيم توكل نه آخرين چاره‌ي مشكل از سر نااميدي، و رها كردن آن به دست تقدير، كه در ابتداي كار، و همراه با تلاش است. تلاشي كه با غيرمتوكلين متفاوت است. اساس تلاش متوكل، راستي و درستي و جلب خشنودي خداوند است. متوكل خود و ديگران را ابزاري در دستان خداوند مي‌بيند و به هنگام تلاش دائماً به دنبال دريافت راهنمايي‌هايي از سوي خداوند (از طريق نشانه‌ها و نحوه‌ي پيشرفت كارش)، در كار خويش است.



    و اما، براي قدم گذاشتن در راه توكل، نخستين گام‌ عملي شناخت تكيه‌گاه فعلي‌مان، ارزيابي آن، و تغيير آن در صورت مستحكم نبودن آن است.



    1- اقتباس از فصلنامه‌ي علم موفقيت، ش5، ص9

    2- "آيا به آن‌چه پيش رو و پشت سرشان از آسمان و زمين است، نگاه نكردند؟ اگر بخواهيم آنها را در زمين فرو مى‏بريم، يا قطعاتى از آسمان بر سرشان مى‏افكنيم. قطعاً در اين [هشدار] براى هر بنده‏ى توبه كارى عبرت است. (سبا9)

    3- "آيا پرندگان را ننگريستند كه [چگونه‏] در فضاي آسمان مسخرند؟ جز خدا [با ساختاري كه به آنها داده‏] احدي آنها را نگاه نمي‏دارد. به راستي در اين [امر] براي مردمي كه ايمان مي‏آورند نشانه‏هاي [قدرت‏] است." (نحل79 )

    4- "و اوست آن كه شب و روز و خورشيد و ماه را آفريد، كه هر كدام در مداري معين شناورند". (انبياء33 )

  2. 4 کاربر از پست مفید آرمان 26 تشکرکرده اند .

    آرمان 26 (پنجشنبه 11 تیر 88)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 فروردین 91 [ 23:00]
    تاریخ عضویت
    1386-8-26
    نوشته ها
    56
    امتیاز
    4,651
    سطح
    43
    Points: 4,651, Level: 43
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 99
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    240

    تشکرشده 269 در 50 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ۩___% تـــوكـــل %___۩




    خداوند به يكي ازپيامبرانش چنين وحي فرمود:
    به عزت و جلالم سوگند هر كس به غير من اميد داشته باشد نااميدش خواهم كرد و در ميان مردم جامه ذلت و خواري براو خواهم پوشاند واو را از فضل و گشايش خود دور خواهم داشت . آيا درحالي كه گرفتاريها به دست من گشوده مي شود بنده من به ديگري اميد بسته است و وقتي من بي نياز و بخشنده ام و كليد درهاي بسته تنها دردست من است و آن را دربرابر درخواست كننده مي گشايم .چگونه بنده ام دست نياز به سوي غير من دراز مي كند وبه او اميدوار است ؟آيا در سختي و گرفتاريها غير مرا مي طلبد درحالي كه گرفتاريها دردست من است و آيا به غير من اميدواراست و در انديشه خود در خانه جز مرا مي كوبد .؟با آن كه كليد تمام درهاي بسته پيش من است و در خانه من به روي كسي كه مرا بخواند باز است .
    كسيت كه در گرفتاريهايش به من اميد بسته است ومن او را باگرفتاريهايش رها كرده ام و كيست كه در كار بزرگي به من اميد بسته است و من اميدش را از خود بريده باشم؟
    من آرزوهاي بندگانم را نزد خود محفوظ داشته ام , ولي آنها راضي نشدند كه آرزو هايشان نزد من محفوظ باشد (بلكه مي خواهند به دست خودشان و يا ديگران نگهداري شود چون اگر راضي بودند آرزوهايشان نزد من باشد نزد ديگران نمي رفتند و از اين جا معلوم مي شود مرا به خدايي نپسنديده اندو يا به من اعتماد نكرده اند )وآسمانهايم را از كساني كه از تسبيحم خسته نمي شوند پر كرده ام و به آن ها دستوردادم كه درهاي ميان من و بندگانم را نبندند ,ولي آنان (بندگان )به قول من اعتماد نكردند .
    آيا نمي دانند كه اگر براي او حادثه اي پيش آيد جز به اذن من كسي نمي تواند آن را بر طرف سازد .اگر خداوند بر تو ضرري پيش آورد هيچ كس به جز او نمي تواند آن را دفع سازد واگر خير و رحمتي برتو بخواهد , باز احدي نمي تواند آن را رد كند.
    پس چرا از من غافل و رو گردان است, من با جود وبخشش خود,آنچه را از من نخواست به اودادم سپس آن را از او گرفتم و او برگشتش را از من نخواست و از غير من طلب كرد .
    من كه در ابتدا و پيش از درخواست او عطا مي كنم , مي پندارد هنگامي كه از من تقاضا كند به او جواب نمي دهم ؟!
    آيا من بخيلم كه بنده ام مرا بخيل مي پندارد ؟!
    آيا هر جود و كرم از من نيست ؟!
    آيا عفو و رحمت در دست من نيست ؟!
    مگر من محل آرزو ها نيستم ؟!
    بنابر اين چه كسي جز من مي تواند آرزو ها را قطع كند ؟!

    آيا انان كه به غير من اميد دارند نمي ترسند.اگر همه اهل آسمان ها و زمينم به من اميد بندند و به هر يك از آنها به اندازه اميدواري همه آن ها بدهم , به قدر عضو مورچه اي از ملك و فرمانروايي من كاسته نمي شود و چگونه كاسته شود از ملكي كه من قيم آن هستم .؟
    نااميد نيستم
    كه چرا هنوز پرواز نكرده ام
    آغاز خواهم كرد
    پرواز خواهم كرد
    شوقم مرا پرواز خواهد آموخت

  4. 3 کاربر از پست مفید faezeh تشکرکرده اند .

    faezeh (شنبه 18 آذر 91)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. خيلي مورد مقايسه ميشم باعث سرخوردگي وكم اوردن وكاهش اعتماد به نفس من شده
    توسط tanin_eshgh در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: دوشنبه 26 مهر 95, 18:40

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:57 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.