حال و احوال یاران همدردی (13)

[zolal]

سلام
منم سال نو رو تبریک میگم.
چه دوستای خوبی اینجا داریم. حیف که دیگه همه یجورایی مشغولیم و نمیتونیم زیاد سربزنیم.
بهرحال به یاد همه دوستان همدردی هستم و براشون آرزوی سلامتی و خوشبختی دارم.

[ammin]

سلام به همدردی های گرامی

سالی که نکوست از بهارش پیداست، تقارن سال نو با ماه مبارک رمضان و همچنین بارشهای آسمانی فال نیکویی ست. سال نو رو تبریک میگم. امیدوارم سالی پر از برکت و سلامتی باشه، مخصوصا دعا میکنم اگر قفلهایی مدتها در زندگی کسی بوده امسال به برکت این ماه عزیز باز بشه و راههای جدید هویدا بشوند، آمین

[الهه زیبایی ها]

سلام خوبین
طاعات قبول ان شالله رمضان پرباری باشه روزه واقعی بگیریم

چقدر خوشحالم وقتی میام اینجا
بیایین همگی دور هم جمع شیم گپ بزنیم.دوستهای خوبم بیایین میخوام ببینمتون
من رفتم صفحات قبلی خوندم....چقدر برام جالب بود حالا میگم چرا

ی جا گفته بودم صلح با خدا و بنده های خدا. باید ی پلن اساسی براش بریزم.

یادتونه چقدر حرف میزدیم باهم. هر گلی ی رنگ و بویی داشت .
دور هم دسته جمعی دعا میخوندیم
وای میدونین من چقدر انرژی دعای اینجارو میگرفتم
یادتونه تو تاپیکها هر کسی مدل خودش سبک و سیاق خودش میومد راهنمایی میکرد نظر میداد
یادتونه بعضی تاپیکها چقدر بالا بود همش.موضوع خیلی داغ.

بهمن ماه ۴۰۰حدودا بود تصمیم گرفتم درامدم و بیشتر کنم راهی نبود جز اینکه ساعات طولانیتر کار کنم لطف و نظر خدا شامل حالم شد و دیگه کم نمی اوردم و دستم تو پول بود همیشه شکر خدا .
بعد دوباره سال بعدش ۴۰۱ همون موقع همینجا اومدم گفتم حال خوبی ندارم اوضاع روبراه نیست روزها و لحظات ام دوست داشتنی نیست. برنامه هایی که داشتم انجام نشد و همین حس ام و بد میکرد.
میشل میگفت داری برای زندگیت تلاش میکنی رو روال طبیعی رو جهت درستی فلان
اقای مدیر گفتن تفکر و تلاش و تدبیر بکن ولی نتیجه رو بسپار به خدا
هر لحظه که تسلیم تقدیرت باشی ارومی.
اینا خیلی شیرینه خیلی شیکه ولی عمل کردن بهش پوست کنیه تو هرلحظه...نفس گیر...اینکه تو اوج سختی ها اروم و مهربون و حال خوب باشی درجه ای از عرفان که من ۷ ۸ سال پیش کم و بیش تجربه کرده بودم خیلی هم باحال بود ولی خیلی وقته از دستش دادم.
ولی بخوای هم تو همین مسیر باشی خوبه تو هر شرایطی که هستی تلاش و تدبیرت بکن شد شد نشد نشد جمله کلیدیه
ی جاهایی باید تسلیم باشی چون قرار نیست اونی بشه که تو میخوای
ی جاهایی هم اونی میشه که تو میخوای گاهی با سختی بدست میاد گاهی هم اسون .
فقط خدا میدونه من چقدر تو تنهایی شبها سر نماز اشک ریختم

ی حسی میکنم نمیدونم درسته یا غلط...اینکه ریز میشی تو اتفاقات گذشته ات میبینی همش از پیش تعیین شده بود کار گردان نویسنده یکی دیگه است سکانس هایی رو بازی میکنی فک میکنی خودت نوع بازی رو انتخاب کردی ولی نه ...به اهداف دیگه ای اون اتفاقات افتاد نه دلیلی که تو فکر میکنی....و همش کنار هم چیده میشه تا ی فصل از عمرت ساخته بشه
دعا میکنم هممون فصل های پر معنای زندگی رو تجربه کنیم.چیزی که براش خلق شدیم. به لطف و مدد الهی.

من الان در حال حاضر فصل جدید زندگیم و شروع کردم اخه متاهل ام.

فصل مجردی رو تموم کردم و فصل متاهلی با عنوان عشق و دلدادگی شروع شده.
درست بهمن ماه گذشته تو گیرو دار بله گفتن به مردی بودم که ظاهر امرش فاصله داشت با تصورات من ولی نجیب بودنش عاشق پیشه بودنش اروم بودن و دل قرص بودنش دقیقا منطبق بود با چاله های زندگی من.
و چقدر قرار بوده درست از فردای نامزدی من لحظه های پرتنشی داشته باشم ولی فقط و فقط به خاطر ویژگی هایی که این پسر داره مناسب شرایط من بود! خدارو صد بار شکر. که خودش جور میکنه همه چی رو ...تو بیخبری بنده ها.

از جایی که گمان نمیکنید خدا روزی میرساند

این ۳تا زمستون گذشته و بهمن ماه هایی که گذشت خیلی حال و احوال متفاوتم برام جالب بود.
میخوام امضام و اینجا عوض کنم بذارم

هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر *** آرام تر از آهو بی باک تر از شیرم


هر لحظه که می کوشم در کار کنم تدبیر *** رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر

[باغبان]

با سلام
طاعات و عبادات همه قبول باشه در این بهار زیبا .
دل هاتون همیشه آسمانی.
ان شالله سال خوب و پر برکتی همه داشته باشیم .
خوش خبر باشید :)
خوشحال شدیم از خبر ازدواجتون خانم الهه زیبایی ها و چقدر مفاهیم قشنگی را بیان فرمودید .
ما بچه های همدردی پیوندتان را با تقدیم هزاران گل سرخ تبریک می‌گوییم .
ان شالله در مسیر زندگیتون و در این دانشگاه زندگی ، همراه با همسر محترمتون باغستانی بسازید ، باغستانی که پر باشه از خدا ، آرامش ،سعادت ، گذشت – استقامت – صبر و زندگی .
الهی آمین .

[مدیرهمدردی]

کار گردان نویسنده یکی دیگه است سکانس هایی رو بازی میکنی .......

با سلام و احترام
از الهه زیبایی ها سپاسگزرام به خاطر این متن پر از زیبایی هایشون

اجازه بفرمایید یک نکته ای در مورد این کارگردان و نویسنده زندگی بیشتر شفاف کنم

در زندگی گاهی رنج سراغمان می آید.
گاهی لذت
فردی ممکن است سرمایه دار باشد.
فردی ممکن است فقیر
بعضی وقت ها بیماری
بعضی وقت ها سلامتی
گاهی افراد در فشار هستند.
گاهی افراد در گشایش و سرخوشی
گاهی عزاداری از عزیزی را داریم
گاهی عروسی
گاهی تنهاییم
گاهی در شلوغی
گاهی خسته ایم
گاهی سرحال
و. ....
و هزاران شرایطی که بین طیف صفر تا صد وجود دارد و ما دچارش می شویم.

همه اینها نقش هایی هست که کارگردان و نویسنده هستی و خالق و رب هستی به ما می دهد.

ما فقط باید در آن نقش بهترین بازی را داشته باشیم و عمل کنیم. نقش مثبت و منفی و سخت و راحت فرقی نمی کند، فقط باید درست و خوب بازی کنیم.
اینکه بگوییم فلان نقش را دوست ندارم یا فلان نقش را دوست دارم کار ما نیست. کار مربی و کارگردان و نویسنده است.
اوست که وقتی درست نقشت را بازی می کنی ، نقش سخت تری بهت می دهد و روز به روز بزرگت می کند.

اگر بیماری ........... پس تحمل و صبر و پیگیری درمان از رسالتهای نقش توست.
اگر سرخوش و سرمایه داری........... سپاسگزاری، و کمک به دیگران موجب می شود نقشت را خوب بازی کنی.
اگر عزداری........... باید مقام رضایت را در نقشت خوب اجرا کنی
اگر در نشاط و عروسی هستی........... نباید مسخ شوی و سرخوشی موچب فحشاء تو شود و این نقش توست.
اگر مجردی ........... در خویشتنداری بکوشی و در پی یافتن فردی مناسب برای ازدواج باشی.
اگر متاهلی........... تاب آوری و تحمل و مدارا و ساختن خانواده خودشکوفا و حل مسائل و رشد دادن خانواده باید نقش تو باشد.
اگر کسی رازی به تو گفت ........... رازداری نقشی هست که باید خوب بازی کنی
اگر عیب کسی را دیدی........... پوشاندن آن نقشی هست که تو باید اجرا کنی.
اگر کسی خطایی کرد........... عقو و گذشت رسالت تو و نقشی هست که باید اجرا کنی.
اگر درها به روی خود بسته می بینی........... امیدواری و تو کل نقشی هست که باید از پس آن برآیی.
اگر معلول و کم توانی ........... صبر و رضایت و کوشش و دعا از وظایف و نقش های توست که باید بازی کنی.
اگر سرمایه ات زیاد شد........... به جای انباشتن خانه و ویلاها و ماشین ها و تجملات، دست نزدیکانت را می گیری نقشت را خوب بازی می کنی.



پس به نقش هایی که کارگردان به ما می دهد و سناریوهای او ایراد نگیریم.
او برای رشد و حفاظت ما بهترین نقش های برازنده را در روزهای مختلف زندگی به ما می دهد. درست نقش را بازی کنیم. تا ارتقاء یابیم تا مدال و سیمرغ ناب بگیریم.
وقتی نقشت را خوب و درست اجرا کنی. هم در نهایت خودت شاد می شوی و آرامش می یابی و همه نتیجه آن موجب آرامش دیگران می شود و در نهایت مزد اجرای نقش خود را هم از آن رحمان و حکیم دریافت می کنی



خلاصه اینکه: مسائل و مشکلات و شرایط و زمان ها و مکانهای متفاوت تو را سراسیمه نکند. اینها لوکیشن هایی هست که تو باید در آن بازی کنی.
قرار نیست تو سناریو را عوض کنی یا نقش را جابجا کنی. فقط درست اجرا کن.

[فرشته مهربان]

پس به نقش هایی که کارگردان به ما می دهد و سناریوهای او ایراد نگیریم.
او برای رشد و حفاظت ما بهترین نقش های برازنده را در روزهای مختلف زندگی به ما می دهد. درست نقش را بازی کنیم. تا ارتقاء یابیم تا مدال و سیمرغ ناب بگیریم.
وقتی نقشت را خوب و درست اجرا کنی. هم در نهایت خودت شاد می شوی و آرامش می یابی و همه نتیجه آن موجب آرامش دیگران می شود و در نهایت مزد اجرای نقش خود را هم از آن رحمان و حکیم دریافت می کنی



خلاصه اینکه: مسائل و مشکلات و شرایط و زمان ها و مکانهای متفاوت تو را سراسیمه نکند. اینها لوکیشن هایی هست که تو باید در آن بازی کنی.
قرار نیست تو سناریو را عوض کنی یا نقش را جابجا کنی. فقط درست اجرا کن.

سلام
طاعات قبول درگاه حقتعالی
سال نو مبارک و پربرکت و پر عافیت باد
خواستم بگم:
و این کارگردان به قابلیت های ما برای نقشی که به ما می سپارد بطور دقیق آگاهی و اشراف دارد، ما سخت نبینیم و باور کنیم قابلیت و توان بهترین بازی را در ان نقش داریم، از این رو نقشهایمان متفاوت است، و در ارتباط با هم بدانیم بهترین و زیبا ترین سناریو را نوشته، مهم این است که ما در ارتباط با بقیه خوب و انگونه که کارگردان می خواهد ایفای نقش کنیم، اگر باور کنیم قابلیت نقش را در ما دیده کار به تکرار بازی و برداشتهای مکرر نمی رسد بلکه در سناریوهای
سطح بالاتر مارا نقش می دهد و تحسین می کند.
یه چیز مهمتر اینکه، او نقش می دهد، سناریو نوشته، اما هم به ما امکان ابتکار عمل می دهد، هم مارا رها نمی کند در لحظه لحظه بازی ما در نقشمان راهنما و کمک است و کارگردانی بسیار مهربان و صبور است و توجهش این است که ما باور کنیم می توانیم نقشمان را به نحو احسن بازی کنیم و قوت قلب می دهد و می گوید نگران نباش من حواسم بهت هست، خودم کمکت می کنم وَلاَ تَيْأَسُواْ مِن رَّوْحِ اللّهِ.

مهم این است که باور کنیم، ببینیم و خودرا به کارگردانی او با امید و اطمینان بسپاریم(توکل) و نقشمان را خوب بخوانیم و درک کنیم و بازی قشنگ و مورد رضایتش را ارائه دهیم و لذتش را نصیب ببریم

[gholam1234]

اول از همه ازدواج خانم الهه زیبایی ها را تبریک میگم. خوشحال شدیم. حدس هایی میزدم. خداروشکر.

فق یه چیزی به ذهنم رسید، از یزرگوارن اینجا من خیلی چیز یاد گرفتم. ولی اینو بگم که در شرایط سخت، من همون طبق نگاه الهه زیباییها، بالا و پایین شدن رو میبینم. چرا؟ چون همه انسانیم و مدام در حال تغییر. یعنی یوقت هایی در مسیر شکر، ناشکری میکنی یا یه وقت ور مسیر بندگی، خطا میکنی. ولی مهم اینه که در تکاپویی و سریع برمیگردی به مسیر. و مهمتر از همه اینکه دنبال معنایی در حوادث

[gholam1234]

فقط منم دعا کنین، ممنون

[dooo]

الهه زیبایی ها ی عزيز عروس شدنت مبارک آرزو میکنم خوشبخت و عاقبت بخیر بشیی در کنار همسرت چه قدر خوب توصیف کردی خوبی های همسرتو مشخصه با دید باز و قلبی مطمئن انتخاب کردی امیدوارم از الان که ابتدای راهی تا ابد عشقتون و دلدادگیتون محکم تر پرشورتر بشه،ان شاالله خبرهای خوب بیشتری از دوستان همدردی بشنویم

[taraneh89]

سلام به همگی
سال نو مبارک
امیدوارم امسال برای همه پر از سلامتی و شادی و خوشحالی باشه
ماه مبارک رمضان رو هم تبریک میگم و امیدوارم تو این ماه عزیز عباداتتون قبول درگاه پروردگار باشه
نمیدونم من رو یادتون هست یا نه
آخرین بار یادم نیست کی اومدم اینجا
شاید شش هفت سال پیش بود
گه گداری میومدم سر میزدم و میرفتم ولی این بار پست الهه زیبایی تحریکم کرد که هر جوری شد رمز عبورمو بازیابی کنم و بیام پست بذارم
من تو مدتی ک تالار نبودم روزهای تلخ و شیرینی زیادی رو تجربه کردم
درست پارسال زمانی ک باردار بودم و تو شرایط مالی بسیار بدی بودیم از کارم اخراج شدم
اون روزا دل خوشیم بچه ای بود ک تو وجودم رشد میکرد و تمام امیدم در مقابل همه تلخی ها و آزارها همون بچه بود
ولی خدا نخواست اون بچه هم برام بمونه و بچه ام هم دچار ایست قلبی شد
نمیتونم حالمو توصیف کنم
هنوزم نوشتن ازش باعث میشه اشکم راه بیفته
خودمو انتهای دنیا میدیدم
تو اوج گرفتاری مالی و از دست دادن کارمون و بیماری خانوادم ، تمام امیدمم هم یه شبه از بین رفت
من روزای سختی رو گذروندم ولی معجزه ی خدا رو با چشمام دیدم
هر کدوم از اتفاقایی ک پارسال برام رقم خورد باعث شد امسال تو جایگاه و شرایط بسیار بهتر از چیزی باشم ک تصور میکردم
شغل بهتر ، بهبود بیماری خانوادم و انتظارم الان برای به دنیا اومدن نوزادم تا سه چهار ماه آینده
من تو تمام این اتفاقا نقشی جز اشک و دعا و توکل به خدا نداشتم و خدا بهم ثابت کرد که گاهی اتفاقایی ک میفته دردناکه تلخه ولی قراره بسیار بهترش پیش بیاد فقط باید صبور بود
التماس دعا دوستای خوبم