به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 32
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 28 مهر 00 [ 15:48]
    تاریخ عضویت
    1400-7-09
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    1,083
    سطح
    17
    Points: 1,083, Level: 17
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 10 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array

    اختلاف مادرو دخترش

    با سلام و شب بخیر
    ممنون میشم دوستان مشکل من رو بخونن و راهنماییم کنن قبل از پرسش خودم رو کمی معرفی می کنم .
    خانمی هستم پنجاه ساله یک فرزند دختر دارم بیست و هشت ساله و هشت سال هم هست که از همسرم جدا شدم و با دخترم باهم زندگی میکنیم.
    مشکل پیش اومده این هست که دخترم در محیط کارش با پسری که پنج سال از خودش کوچکتر هست آشنا شده و حدودا نزدیک دوسالی از آشناییشون میگذره و اینطور که فهمیدم همدیگرو برای ازدواج مناسب می بینند و قرار ازدواج دارن ولی چون پسر سنش کمه و الان رو برای ازدواجش زود می بینه و هنوز مسکن و ماشینی هم نداره به دخترم گفته سه یا چهار سال دیگه تصمیم به ازدواج دارم چون هنوز خونه یا پس اندازی ندارم و تصمیم گرفتن که تا اون موقع با هم دوست بمونن و الان دخترم تصمیم گرفته بادوست پسرش یه مسافرت سه چهارروزه تفریحی برن.
    من از شنیدن این سفر تعجب کردم و به دخترم گفتم فکر نمیکنم این مسافرتتون درست باشه و در جواب بهم گفت نخواستم که نظرتو بگی فقط اطلاع دادم که بدونی میخوام برم سفر.
    و یک سوال دیگری که از دخترم پرسیدم این بود که چی شد که تصمیم گرفتید به این مسافرت برید؟
    هیچی دیگه با شنیدن سوالم بشدت عصبانی شد و در جوابم دقیقا این جملات رو گفت که تو از اینکه دارم میرم مسافرت حرصت گرفته و هر بی شعوری میدونه که آدم برای چی میره مسافرت، و......و در نهایت.بعد از بحث های متفاوت تقریبا با هم قهر کردیم.
    حالا سوال من از شما دوستان این هست که:

    1...آیا بعنوان یک مادر حق پرسیدن ندارم و آیا سوال من ایرادی داشته آیا در سته که در جواب سوالم این پاسخ زشت رو از دخترم دریافت کنم و آیا حق دخالت در امور دخترم رو ندارم.
    با تشکر

  2. 3 کاربر از پست مفید طهوراالف تشکرکرده اند .

    Mvaz (شنبه 10 مهر 00), الهه زیبایی ها (سه شنبه 13 مهر 00), طنین باران (شنبه 10 مهر 00)

  3. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 28 مهر 00 [ 15:48]
    تاریخ عضویت
    1400-7-09
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    1,083
    سطح
    17
    Points: 1,083, Level: 17
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 10 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    فکر میکردم میتونم تو این سایت از راهنمایی دوستان استفاده کنم ولی گویا اشتباه کردم.....

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 29 آبان 00 [ 20:09]
    تاریخ عضویت
    1400-3-13
    نوشته ها
    111
    امتیاز
    3,448
    سطح
    36
    Points: 3,448, Level: 36
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 52
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    255

    تشکرشده 259 در 102 پست

    Rep Power
    27
    Array
    دختر شما و اون پسر روند ازدواج را دارن اشتباه میرن . باید سعی کنن این روند و این دوستی را قطع کنن و هر دو از این رابطه خارج بشن . خواستگار هم موقعی خواستگار هست که بیاد جلو رسمی با خانواده مگرنه به هیچ عنوان نباید حساب باز کنین . دختر و پسر نباید وارد فاز احساسی و دوستی بشن در قبل از ازدواج رسمی و باید عاقلانه و عقلانی معیارهای همو به صورت رسمی بررسی کنن .
    متاسفانه نوع گفتار دختر شما خوب نبوده . شما هم مادر ایشون هستین صد البته می تونین در زندگی دخترتون نظر داشته باشین . دخترتون شخصیتش شکل گرفته و سخته عوض کردنش به تنهایی مخصوصا که در فاز احساسی اشتباهی هم هست .کمکی که می تونین بکنین اینکه به مشاوره بفرستین حضوری و خودتون هم در این زمنیه مطالعه داشته باشین باید کاری کنی لج و لجبازی نشه .
    مقالات قسمت ازدواج تاپیک زیر را هم خودتون و هم دخترتون بخونین . مانا باشی .
    http://www.hamdardi.net/golchin_link/golchin_link.htm
    ویرایش توسط لاله123 : شنبه 10 مهر 00 در ساعت 18:01

  5. 3 کاربر از پست مفید لاله123 تشکرکرده اند .

    Mvaz (شنبه 10 مهر 00), باغبان (یکشنبه 18 مهر 00), طهوراالف (شنبه 10 مهر 00)

  6. #4
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    جمعه 14 اردیبهشت 03 [ 00:17]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,969
    امتیاز
    33,488
    سطح
    100
    Points: 33,488, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 94.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,393

    تشکرشده 6,401 در 1,794 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام به همدردی خوش اومدید

    قبل از اینکه به سوال شما جواب بدهیم لطفا جواب پرسشهای زیر رو بدید

    قول و قرار شما و همسر سابقتون برای نحوه مراقبت از فرزندتون چی بوده؟ چرا دختر شما با شما زندگی میکنه؟ فرزند دیگه ای هم دارید؟

    این خونه ای که الان در اون زندگی میکنید چه کسی مالکش هست؟

    درآمد شما به چه شکله هزینه شما و دخترتون چطور تامین میشه؟ دخترت بهت کمک مالی میکنه؟

    دخترت چند ساله شاغله؟

    قبلا هم برای حل مشکلات و مسائل دخترت با همسر سابقت مشورت کردی؟

    نظر دخترت در مورد جدایی شما و شوهرت چیه؟ چه برداشتی از این قضیه داره؟

    دخترت قبلا هم خواستگار داشته؟ تا قبل از پیدا شدن این خواستگار جدید رابطه شما و دخترتون چطور بوده؟
    ویرایش توسط ammin : شنبه 10 مهر 00 در ساعت 21:08

  7. کاربر روبرو از پست مفید ammin تشکرکرده است .

    طهوراالف (شنبه 10 مهر 00)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 28 مهر 00 [ 15:48]
    تاریخ عضویت
    1400-7-09
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    1,083
    سطح
    17
    Points: 1,083, Level: 17
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 10 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط لاله123 نمایش پست ها
    دختر شما و اون پسر روند ازدواج را دارن اشتباه میرن . باید سعی کنن این روند و این دوستی را قطع کنن و هر دو از این رابطه خارج بشن . خواستگار هم موقعی خواستگار هست که بیاد جلو رسمی با خانواده مگرنه به هیچ عنوان نباید حساب باز کنین . دختر و پسر نباید وارد فاز احساسی و دوستی بشن در قبل از ازدواج رسمی و باید عاقلانه و عقلانی معیارهای همو به صورت رسمی بررسی کنن .
    متاسفانه نوع گفتار دختر شما خوب نبوده . شما هم مادر ایشون هستین صد البته می تونین در زندگی دخترتون نظر داشته باشین . دخترتون شخصیتش شکل گرفته و سخته عوض کردنش به تنهایی مخصوصا که در فاز احساسی اشتباهی هم هست .کمکی که می تونین بکنین اینکه به مشاوره بفرستین حضوری و خودتون هم در این زمنیه مطالعه داشته باشین باید کاری کنی لج و لجبازی نشه .
    مقالات قسمت ازدواج تاپیک زیر را هم خودتون و هم دخترتون بخونین . مانا باشی .
    http://www.hamdardi.net/golchin_link/golchin_link.htm
    سلام ابتدا از وقتی که گذاشتین متشکرم.
    در مورد قطع ارتباط دخترم و دوست پسرش کاری از دست من برنمیاد
    دخترم اعتقادی به ازدواج سنتی نداره و ترجیح میده که قبل از ازدواج از طریق دوستی و شناخت دخترو پسر از هم ، تصمیم به ازدواج و خواستگاری این مسائل بگیره.
    دخترم متاسفانه علیرغم خصوصیات خوبی که داره مثل اعتماد بنفس ، مهارت و تخصص در حرفه ایی که به اون مشغوله ووووو خصوصیات اخلاقی خوب دیگر متاسفانه نسبت به من بی پرواست و استدلالش هم این هست که تقدسی برای مادر قائل نیست و مادر رو مثل افراد دیگر جامعه می دونه و البته باید بگم در تمام این سالها این دومین بار هست که اینقدر بی پروا با من حرف می زنه و این مسئله برای من واقعا ناراحت کننده س و تقریبا تو این مورد حرف شنوی از من ندارهو معتقده که دیگه ۲۸ سالشه و خودش برای زندگیش تصمیم میگیره .

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 28 مهر 00 [ 15:48]
    تاریخ عضویت
    1400-7-09
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    1,083
    سطح
    17
    Points: 1,083, Level: 17
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 10 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    [QUOTE=ammin;465606]سلام به همدردی خوش اومدید

    قبل از اینکه به سوال شما جواب بدهیم لطفا جواب پرسشهای زیر رو بدید

    قول و قرار شما و همسر سابقتون برای نحوه مراقبت از فرزندتون چی بوده؟ چرا دختر شما با شما زندگی میکنه؟ فرزند دیگه ای هم دارید؟

    این خونه ای که الان در اون زندگی میکنید چه کسی مالکش هست؟

    درآمد شما به چه شکله هزینه شما و دخترتون چطور تامین میشه؟ دخترت بهت کمک مالی میکنه؟

    دخترت چند ساله شاغله؟

    قبلا هم برای حل مشکلات و مسائل دخترت با همسر سابقت مشورت کردی؟

    نظر دخترت در مورد جدایی شما و شوهرت چیه؟ چه برداشتی از این قضیه داره؟

    دخترت قبلا هم خواستگار داشته؟ تا قبل از پیدا شدن این خواستگار جدید رابطه شما و دخترتون چطور بوده
    .................................................. ........................

    سلام وممنون از خوش آمد گویی
    سوال هارو با شماره جواب میدم که خواندنش راحتتر باشه

    سوال اول.....دخترم تنها فرزند منه و هم دخترم و هم من تمایل داشتیم که بعد جداییم باهم زندگی کنیم و همسرم قرار بود ماهی پونصد هزار برای مخارج دخترم تقبل کنه که پونصد رو رسوند به سیصد هزار و ماه اول بعد از جدایی صد هزار بیشتر نداد و دیگه مبلغی تا به الان که تقریبا هشت سال از جدایی میگذره پرداختی نکرد.

    سوال دوم....خونه چون ورثه ایی هست و تقریبا مالک نیمی از خونه هستم و با رضایت خانواده ساکن شدم.

    سوال سه ....خودم شاغلم و دخترم هم تقریبا بعداز لیسانس شاغل شد و میتونم بگم شغل خوبی داره و هزینه زندگی شراکتی پرداخت میشه که این هم بخواست دخترم بود چون نمیخواست من متحمل هزینه برای دخترم باشم .

    سوال سوم.... دخترم بیست و هشت ساله شه و همسرم کلا کاری با دخترم نداره و مسئولیتی در قبال دخترم احساس نمی کنه و اگر هم ارتباطی برقرار میشه فقط تماس تلفنی هست که اون رو هم دخترم تماس میگیره ایشون کلا هیچ قدمی بر نمیداره.و اینرو هم باید بگم دلیلی که باعث شد از همسرم جدا شم همین بی تفاوتی و بی خیالی عدم احساس مسئولیت نسبت به من و دخترم و زندگیمون بود که دوازده سال به همین منوال بود و تقریبا میتونم بگم هیچ نقشی تو زندگی ما نداشت.

    سوال چهارم....در مورد جداییم دخترم نظر مثبتی داره هم من و هم دخترم به این نتیجه رسیده بودیم که ادامه زندگی با توجه به اینکه همسرم کلا هیچ نقشی تو زندگی نداره و حتی خرج زندگی رو هم نمیداد ، صحیح نیست که هم من و هم دخترم معتقدیم که این جدایی خیلی سال پیش باید اتفاق می افتاد .من بیشتر از ده سال تلاش کردم همسرم رو به زندگی برگردونم ولی متاسفانه نشد.

    سوال پنجم...بله خواستگار داشتن ولی چون خیلی سخت گیر هست خواستگارانشون رو رد کرد ...در مورد ارتباط منو دخترم باید بگم چه قبل از این خواستگار چه قبل از اون تغییری نکرده و منو دخترم تقریبا مشکلی باهم نداریم میتونم بگم بسیار دلسوز هم هست ولی تو اختلافاتی که گاهی پیش میاد کمی نسبت به من بی پرواست و تقریبا همونجور که اگر با مثلا همکلاسیش بحث کنه و یکی بدو داشته باشن با منم همونطوره و هر چقدر هم که من تذکر بدم که اینجور بحث کردن با مادر درست نیست قبول نمی کنه و من رو هم مثل دوستان و دیگران می بینه .
    ویرایش توسط طهوراالف : شنبه 10 مهر 00 در ساعت 23:35

  10. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 29 آبان 00 [ 20:09]
    تاریخ عضویت
    1400-3-13
    نوشته ها
    111
    امتیاز
    3,448
    سطح
    36
    Points: 3,448, Level: 36
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 52
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    255

    تشکرشده 259 در 102 پست

    Rep Power
    27
    Array
    متشکر از پاسخت .
    ما چیزی به نام ازدواج مدرن یا سنتی نداریم . درسته شاید شیوه ها مقداری متفاوت باشه . مدرن و سنتی فقط بازی با کلمات هست .ازدواج یا در مسیر درست هست یا اشتباه .
    ازدواج در مسیر اشتباه ازدواجی هست که دختر و پسر : احساسی ، مخفی و با خیال پردازی و دوستی شروع کنن . ازدواج در مسیر صحیح هم بر خلاف این جریان هست . دختر شما و اون پسر مسیر ازدواج اشتباهی آغاز کردن . واقعیتش من خیلی کم دیدم دختر و پسرهایی که فاز احساسی این چنینی دارن و مسیر اشتباه را می رن بتونن به احساسات خودشون حاکم باشن - معمولا احساس بر اونها حاکم هست . شاید زندگی بهشون یاد بده که مسیر اشتباه هست مگرنه حاضر نیستن پند و مشورت بگیرن ،حاضر نیستن بینش را چاشنی احساس کنن . خب به خودشون آسیب می زنن .الان دختر شما و اون پسر مثلشون شبیه اینکه پشت فرمان نشستن و در اتوبان فقط پا را در پدال گار فشار می دهن . طبیعتا اتفاقی در انتطار آنها هست . بعضی ها هستن که می فهمن اشتباه کردن و پدال را از گاز بر می دارنن و به خوبی عبور می کنن . هر موقع جلوش را بگیرن برنده ان هر دو . درسته هر دو با هم اشتباه کردن . ولی الان جلوی این سرعت گرفته بشه بهتره تا اتفاق بدتر بیافته . باید به این آگاهی برسن . بعضی دیگر با لجاجت این پدال را فشار می دهند و فقط تصادف هست که به آنها یاد خواهد یاد که اشتباه کردن . دختر شما و اون پسر متاسفانه هر دو پا را با به پدال گاز آمیخته و منتظر حادثه هستن .
    بهتره با مشاور صحبت کنن .
    ویرایش توسط لاله123 : یکشنبه 11 مهر 00 در ساعت 00:07

  11. #8
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    جمعه 14 اردیبهشت 03 [ 00:17]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,969
    امتیاز
    33,488
    سطح
    100
    Points: 33,488, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 94.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,393

    تشکرشده 6,401 در 1,794 پست

    Rep Power
    0
    Array
    احساس آزار دهنده ای که در این شرایط به شما دست داده رو میتونم درک‌کنم.

    به لحاظ قانون، شرع و عرف حق با شماست. اگر دختر شما با اون پسر در شهری دیگه یا در شرایطی دیگه مورد شک و سوظن قرار بگیرن به دلیل محرم نبودن مجرم شناخته میشن و اولین سوالی که از دختر شما میپرسن اینه که پدر ومادرت کجان و به اجازه چه کسی با این پسر خلوت کردی؟ اینو برای این نگفتم که شما رو نگران کنم برای اینکه به حق خودتون واقف باشید.

    ظاهرا اطلاع دادن به شما کسب اجازه هم‌ نبوده.

    از طرف دیگه اگر این آشنایی ناموفق باشه و دخترت آسیب احساسی ببینه ممکنه به شما بگه چرا اون موقع راهنماییش نکردید. بنابراین عکس العمل شما منطقی بوده.

    بی پروا بودن دخترتون نسبت به شما یک دفعه ایجاد نشده. این مساله به مرور زمان بوجود آمده. اگر بهش بگید به من به عنوان مادرت احترام بذار احتمالا فایده چندانی نداره شاید حتی گاهی نتیجه معکوس بدهد. این احترام و عزت رو ابتدا خودت برای خودت باید قائل بشی. و از هر رفتاری که شما رو در چشم دخترت کوچیک کنه خودداری کنی. همدلی و همراهی و صمیمت بین تو دو دخترت یه مساله طبیعی و لازمیه اما در کنارش احترامی که قبلا به خودت میذاری و ارزشی که برای خودت قائلی باعث میشه رفتارها و گفتارهات رو طوری تنظیم کنی که این احترام کمتر خدشه دار بشه.

    در مورد همسرت حتی اگه فرد مسئولیت پذیری نبوده، نباید دخترت احساس کنه در چشم شما حرمتی نداره. چون معمولا وقتی فرزند میبینه یکی از والدینش از چشم اون یکی افتاده و به راحتی در این مورد باهاش صحبت میشه، نسبت به هر دو نفر جری میشه. بنابراین بحث اختلاف و جدایی شما و همسرت به بحث جداست و حرمت شما به همسر سابقتون به عنوان پدر دخترت هم یه بحث جدا.مخصوصا این رو از لابلای گفتگوهات با دخترت وقتی در مورد همسرت صحبت میکنی باید احساس کنه

    در آینده دخترت با هر کسی ازدواج کنه به حضور پدر و مادرش سر سفره عقد نیاز داره، حتی بعد از ازدواج هم به حمایت مخصوصا شما نیاز داره نگاه بی پروا و فیلتر شده به روند ازدواج و آینده و نسنجیدن جوانب از جانب دخترت نشون میده در شرایط احساسی قرار گرفته.

    رفتار قاطعانه در برابر دخترت حداقل دو ریشه اصلی داره. یکی ریشه در عزت و احترام شما و توضیحاتی که در بالا گفتم دوم شناخت کامل و بروز شما از فرایند ازدواج از زمان آشنایی تا نامزدی و بعد ازدواج. وقتی در این زمینه خودت احساس کنی افکار قدیمی داری، یا باورهای صحیحت در این زمینه برچسب قدیمی بودن بخوره نمیتونی در برابر شک اندازی های دخترت مقاومت کنی.

    به زبان ساده تر همون باورهای درست رو نیازه با زبان امروز به ایشون بگید تا تاثیرش بیشتر باشه.

    اگر در این زمینه ابهامی داری میتونی نوع ابهام رو مشخص کنی تا با مقاله های کوتاه یا استدلالهای روشن برای شما توضیح بدیم.
    ویرایش توسط ammin : یکشنبه 11 مهر 00 در ساعت 15:03

  12. 2 کاربر از پست مفید ammin تشکرکرده اند .

    سحر بهاری (یکشنبه 18 مهر 00), طهوراالف (یکشنبه 11 مهر 00)

  13. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 28 مهر 00 [ 15:48]
    تاریخ عضویت
    1400-7-09
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    1,083
    سطح
    17
    Points: 1,083, Level: 17
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 10 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط لاله123 نمایش پست ها
    متشکر از پاسخت .
    ما چیزی به نام ازدواج مدرن یا سنتی نداریم . درسته شاید شیوه ها مقداری متفاوت باشه . مدرن و سنتی فقط بازی با کلمات هست .ازدواج یا در مسیر درست هست یا اشتباه .
    ازدواج در مسیر اشتباه ازدواجی هست که دختر و پسر : احساسی ، مخفی و با خیال پردازی و دوستی شروع کنن . ازدواج در مسیر صحیح هم بر خلاف این جریان هست . دختر شما و اون پسر مسیر ازدواج اشتباهی آغاز کردن . واقعیتش من خیلی کم دیدم دختر و پسرهایی که فاز احساسی این چنینی دارن و مسیر اشتباه را می رن بتونن به احساسات خودشون حاکم باشن - معمولا احساس بر اونها حاکم هست . شاید زندگی بهشون یاد بده که مسیر اشتباه هست مگرنه حاضر نیستن پند و مشورت بگیرن ،حاضر نیستن بینش را چاشنی احساس کنن . خب به خودشون آسیب می زنن .الان دختر شما و اون پسر مثلشون شبیه اینکه پشت فرمان نشستن و در اتوبان فقط پا را در پدال گار فشار می دهن . طبیعتا اتفاقی در انتطار آنها هست . بعضی ها هستن که می فهمن اشتباه کردن و پدال را از گاز بر می دارنن و به خوبی عبور می کنن . هر موقع جلوش را بگیرن برنده ان هر دو . درسته هر دو با هم اشتباه کردن . ولی الان جلوی این سرعت گرفته بشه بهتره تا اتفاق بدتر بیافته . باید به این آگاهی برسن . بعضی دیگر با لجاجت این پدال را فشار می دهند و فقط تصادف هست که به آنها یاد خواهد یاد که اشتباه کردن . دختر شما و اون پسر متاسفانه هر دو پا را با به پدال گاز آمیخته و منتظر حادثه هستن .
    بهتره با مشاور صحبت کنن .


    با سلام و وقت بخیر
    حق با شماست ولی متاسفانه نه پیشنهاد طرفتن برای مشاوره رو قبول میکنه و نه نامزدی و عقد بصورت رسمی، دلیلشم اینه که میگه نظر مشاور برام مهم نیست و عقد رسمی رو هم نمی پذیره به این دلیل که چون چند سال دیگه تصمیم به ازدواج دارن و ممکنه تو این مدت به هر دلیلی حالا یا دخترم و یا پسر از ازدواج منصرف شن و یک دلیل دیگری هم که داره اینه که میگه اگر دونفر نتونن باهم کنار بیان چه دوست باشن یا نامزد و یا عقد و ازدواج کرده ، از هم جدا میشن و بیخودی اسم مطلقه میره تو شناسنامه دختر.

  14. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 29 آبان 00 [ 20:09]
    تاریخ عضویت
    1400-3-13
    نوشته ها
    111
    امتیاز
    3,448
    سطح
    36
    Points: 3,448, Level: 36
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 52
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    255

    تشکرشده 259 در 102 پست

    Rep Power
    27
    Array
    متاسفانه مشخصه دختر شما و اون پسر دنبال رابطه دوستی هستن و آخر روابط دوستی هم مشخصه چی میشه . باید سعی کنی لج و لجبازی نشه و از بزرگترهای دیگر یا مشاور به هر طریقی شده مشاوره بگیرین .
    من به ندرت دیدم این فاز احساسی از دختر و پسر بتونه کنترل بشه . مگر با اتفاق ! - نه اون پسر و نه دختر شما حاضر نیستن مشورت بگیرن و حداقل یکیشون این رابطه اشتباه را الان و در ابتدا قطع کنه . هر چی بیشتر و نوع ارتباط عمیق تر بشه مثل همین مسافرت رفتن ، آسیبش بیشتر و خوب این کار را سخت می کنه .
    زیاد در محیط مجازی کاری نمیشه کرد و ما هم به دخترتون دسترسی نداریم چون یه طرف مشکل اصلی الان دختر شماست که پا روی پدال گاز گذاشته و در حال حرکته بدون نظر به اطرافیان . آخرش با این روند مشخصه . در هر صورت امیدوارم بتونین حضوری از مشاور پیگیری کنین .مانا باشی.
    ویرایش توسط لاله123 : یکشنبه 11 مهر 00 در ساعت 15:37

  15. کاربر روبرو از پست مفید لاله123 تشکرکرده است .

    طهوراالف (دوشنبه 12 مهر 00)


 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 06:30 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.