به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 17
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 مرداد 00 [ 17:08]
    تاریخ عضویت
    1399-1-09
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    2,218
    سطح
    28
    Points: 2,218, Level: 28
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 12 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array

    در آستانه جدایی و طلاق

    خانمم یک بار عقد کرده بود و از وضع مالی خانواده ش خیلی ضعیف بود به شدت عقده ای کینه توز بخاطر یک دعوای کوچیک با خواهرم بهش گفت دست دوم من بخاطر این توهین سه سال با خواهرم حرف نزدم وقتی پسرم به دنیا آمد گفتم گذشت از بزرگان هست گفتم بذار تو این شادی خواهرم سهیم کنم وقتی خانمم قضیه آشتی خواهر منو فهمید کلا رفتارش با من سرد شد روز به روز سرد تر کارمون به جای رسید که بعد یک سفر زیارتی ناباورانه خانمم برای همیشه زندگی شو ترک کرد نامه ای از دادگاه بابت مهریه برام آمد چند روز بعد جهیزیه شو برد من التماس کردم که برگرده ولی برای بازگشت شرط گذاشت که خانه رو به نامش بزنم من قبول کردم نصف خونه رو به نام بزنم اونم قبول کرد ولی بعد زد زیرش الان دو سال هست خانه رو ترک کرده دلم برای پسرم میسوزه خیلی تلاش کردم ولی فایده ای نداشت آدمی به سنگدلی ایشان من به عمرم تا به حال ندیدم ایشان تا به الان هر جور بلائی که فکرش بکنید به سرم آورده آیا با چنین زنی ادامه زندگی بخاطر بچه به صلاح هست ممنون میشم بنده رو راهنمایی کنید

  2. کاربر روبرو از پست مفید mehdij61 تشکرکرده است .

    Mvaz (پنجشنبه 24 تیر 00)

  3. #2
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    سلام به شما

    خیلی خوبه که مراجعه کردین امیدواریم بتونیم به شما کمک کنیم. چند سوال از خدمتتون دارم لطفا پاسخ بدین و اگر توضیحی لازمه یا مطلبی به ذهنتون میرسه که نپرسیدم رو بنویسین.

    یک توضیح کوتاه هم همین ابتدا بنویسم؛

    در هر صورتی خوبه انسان توسط مشاور به شخصیت خودش رجوع کنه و عیب های خودش رو شناسایی و برطرف کنه و در مورد برخی مسائل آگاه تر بشه و اینکه اگر بحث های قانونی هم پیش میاد نسبت به اون از طریق کارشناسان اطلاعات کسب کنه.

    این کمک میکنه از بلاتکلیفی، از دست دادن زمان و تحمل آسیب های مالی، روحی و ... فاصله بگیره.

    چاره شما هم سند زدن اموال یا گردن نهادن به هر خواسته ای نیست، چون شما در قبال آینده فرزندتون و حتی خودتون مسئولین و گاهی انجام یک حرکت اشتباه جبران پذیر نیست.

    ...................................
    ...................................


    ۱. شما و همسرتون چند ساله هستین؟

    ۲. چند ساله ازدواج کردین؟

    ۳. نحوه‌ی آشنایی شما چطور بود؟

    ۴. برای ازدواج چه شروطی رو قبول کردین؟ مثل شروط مالی

    ۶. شغل هر دوی شما چیه؟ چند ساعت در روز؟ چقدر دریافتی دارین؟

    ۷. آیا ضمن تحقیقات علت بهم خوردن عقد خانمتون رو جویا شدین؟

    ۸. ایشون معمولا بر سر چه مسائلی بحث میکرد که احساس کردین عقده ای یا کینه توز هستن؟

    ۹. تو این دو سال خانمتون برای دیدن فرزندتون یا ارتباط با شما هیچ تلاشی نکرد؟

    ۹. فرزندتون تو این دو سال پیش کی بود؟

    ۱۰. شما وقتی مشکلی پیش می آمد یا بحثی میشد، معمولا چطور اونو پیش میبردین و حل میکردین؟

    ۱۱. سر چه مشکلی خواهر شما به ایشان اون حرف رو گفت؟

    ۱۲. علت قهر شما با خواهرتون آیا یک واکنش شخصی از جانب خودتون بود یا نه تحرکات خانمتون مبنی بر قطع ارتباط؟

    ۱۳. ارتباط خانمتون قبل از این مشاجره با خانوادتون چطور بود؟

    ۱۴ ارتباط شما با خانواده همسرتون چطور بود؟


    تشکر

  4. کاربر روبرو از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده است .

    Mvaz (پنجشنبه 24 تیر 00)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 02 مرداد 00 [ 22:21]
    تاریخ عضویت
    1394-1-19
    نوشته ها
    116
    امتیاز
    7,024
    سطح
    55
    Points: 7,024, Level: 55
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 126
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    36

    تشکرشده 169 در 79 پست

    Rep Power
    29
    Array
    هیچ زنی بخاطر چنین چیزی زندگیشو ترک نمیکنه.
    شما مشکل رو متوجه نشدید، اینجوری هیچ وقتم نمیتونید همسرتونو برگردونید

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 اردیبهشت 02 [ 17:56]
    تاریخ عضویت
    1399-7-01
    نوشته ها
    56
    امتیاز
    2,270
    سطح
    28
    Points: 2,270, Level: 28
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    52

    تشکرشده 34 در 23 پست

    Rep Power
    0
    Array
    توهین خواهر شما بهشون فوق سنگین بود.
    من اگه جای شما بودم بعد این ماجرا همسرمو حضوری پیش مشاور و روانشناس میبردم که بتونه این توهین رو هضم کنه.

    الانم برای ریشه یابی و این چیزا دیر نشده.
    ذهنیت سنگدل و کینه‌توز و این حرفارو هم از ذهنتون دور بریزین.

    هرکی جای همسر شما بود شاید با شنیدن این توهین، بدتر از اینا هم میکرد.

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دیروز [ 22:12]
    تاریخ عضویت
    1398-1-10
    نوشته ها
    786
    امتیاز
    23,235
    سطح
    93
    Points: 23,235, Level: 93
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,566

    تشکرشده 1,776 در 732 پست

    Rep Power
    172
    Array
    سلام اگر واقعا این واقعه طلاق بر اساس همین نوشته های شما باشه، یا هردو شما نیازه مهارتها و قدرت پذیرش تون رو بالا ببرید، ویا این واقعه طلاق بر اساس چیزی بیش از این است که ذکر کردین.
    که در این حالت یا شما به آن آگاه هستین و ذکر نکردین، که بهتر کامل بگید تا دوستان راهنمایی جامع تر کنند یا آگاهی به ریشه اصلی ندارین که باید به آن ریشه هر چه زودتر آگاهی یابید.


    فقط چند نکته از نوشته های شما بر میاد که دو تاش اینا هست:

    ۱. هر زنی نیاز حمایت از سوی همسرش داره، هر چی این نیاز برآورده نشه، خانم دلسرد تر میشه ، در زمانی که خواهرتون چنین حرفی زدن، باید قضیه رو طوری مدیریت میکردین که حس حامی بودن در همسرتون قوت بیشتری بگیره و این تهدید رو به فرصت تبدیل کنید.

    ۲. مورد بعدی در مورد مشارکت با همسرتون در تصمیم های زندگی هست، در مورد چنین تصمیم مهمی که همسرتون بخشی از اون بوده و قصد آشتی با خواهر تون رو داشتین، چقدر با همسرتون در گرفتن این تصمیم در تعامل بودین؟ علی ظاهر فقط بعد از تصمیم گیری به ایشون اطلاع دادین.


    اگر این برداشت ها درست باشه، نشون میده که فقط همسرتون در این اقدام به طلاق موثر نیست. هر دو نیازه با مشاوره ریشه ها رو پیدا کنید و نسبت به همدیگر هم پوشانی داشته باشید

  8. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دیروز [ 10:51]
    تاریخ عضویت
    1398-6-08
    نوشته ها
    1,063
    امتیاز
    23,457
    سطح
    94
    Points: 23,457, Level: 94
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 893
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,685

    تشکرشده 2,214 در 904 پست

    Rep Power
    221
    Array
    یه تاپیک زدن یه خانمی، گفتن شوهرم کتکم میزنه، همه یورش بردن، گفتن عجب مرد بی شعوری، همین الان باید طلاق بگیری و ....
    حالا یه مردی اومده میگه زنم گذاشته رفته، حالا میگین هیچ زنی الکی ترک نمیکنه و .....


    حرفم اینه که با یه مقدار تعریف کردن، چجوری به این راحتی قضاوت میکنین. اینجا برای یه حالت درددلی خوبه، ولی برای حل مشکلتت، باید بری توی دنیای واقعی دنبالش بگردی، اینجا توی فضای مجازی چیزی دستگیرت نمیشه. علتش چیه؟ علتش اینه که همه چی مبهم خواهد بود در این فضای مجازی

  9. کاربر روبرو از پست مفید gholam1234 تشکرکرده است .

    ارشد (پنجشنبه 07 مرداد 00)

  10. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 مرداد 00 [ 17:08]
    تاریخ عضویت
    1399-1-09
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    2,218
    سطح
    28
    Points: 2,218, Level: 28
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 12 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام ممنون از پاسخ راهنمایی شما بزرگوار 🙏
    من ۳۹ سالمه و همسرم ۳۶ دو سال عقد بودیم ۵ سال زندگی کردیم نحوه آشنایی ما سنتی که مادرم اتفاقی در پارک مادر شو میبینه و اون دختر شو معرفی میکنه برای ازدواج ۱۲۴ سکه توافق کردیم شغل بنده کارمند ایران خودرو هستم و ایشون خانه دار و بنده ۱۰ ساعت مشغول کار هستم و ۶ میلیون حقوق دریافتی بنده هست،علت جدایی همسرم در ازدواج قبلی به گفته ایشان خسیس بودن و اون طور که من شنیدم بر سر موضوع جهیزیه بوده ولی اینو میدونم همسرم به این دلیل شدت آدم کینه ای عقده ای هستن
    که به هیچ عنوان کوچکترین مسله رو لزرگ میکنن و هرگز فراموش نمیکنن که چرا فلانی این حرفو زد فلانی اینکار کرد چرا رفتی پیش مادرت اجازه نمیدم بچه رو بدون من ببری بیرون حالم بهم میخوره باهات عکس مشترک داشته باشم آدم های که چشم شون ناپاک هست میرن اینستاگرام حق نداری فیلم خارجی نگاه کنی تو و غیره ،در این دو سال مانع ملاقات فرزندم شد طوری که پسرم میگه مامان میگه بابا بد بابا بیشعور بابا اسباب بازی ها تو داده به کس دیگه،فرزندم پیش مادرش بود،وقتی مشکلی پیش میومد اگه مقصر من بودم عذر خواهی میکردم ولی ایشان چندین روز با من قهر میکردن اخم میکردن،سر دو تا لیوان نشسته خواهرم گفت تو مثلا عروس این خونه هستی زور ت میاد دوتا استکان بشوری بحث شون بالا گرفت،واکنش شخصی خودم بود بخاطر توهین به همسرم،ارتباط همسرم با خانواده چون از ازدواج قبلی از خانواده همسر قبلی دل خوشی نداشت با خانواده من سرد رفتار میکرد ،مادر شوهرم به هیچ عنوان روی خوش به من نشان نمی داد حتی دعوت به شام زمان تولد پسرم چون ۱۰ روز در آنجا بود بنده به ناچار برای دیدن فرزند همسر م به انجا رفتم که خواهر زنم وسط اتاق پتو رو سرش کشیده بود و من این رو بی احترامی بزرگ تلقی کردم و برای همیشه با خانواده ش قطع رابطه کردم،دیروز وقتی برای ملاقات پسرم برای ۱۰ دقیقه به پارک رفتم برادر همسرم گفت خواهر تو رو نمیخواد و کسی رو نمیشه زوری نگه داشت بیا مهریه خواهرم حق حضانت بچه بعد هفت سال بده جدا شو و من به ناچار پیشنهاد دادم خانه که دارم بفروشیم نصف مبلغ خونه رو با حضانت بچه بدم تموم بشه بره ولی متاسفانه اینها خیلی طمع کار ظالم هستن گفت گمان نمیکنم خواهرم این شرط قبول کنه من ساده لوح احمق با چشم خودم دیدم که همسر قبلی این خانم ۵ قلم جنس که خریده بود اینها بالا کشیدن و خدا میدونه چقدر مبلغ دستی از اون طرف گرفتن به خودم هزاران بار لعنت میدم چرا از خانم سودجو طمع کار سنگدل بی رحم سمی بچه دار شدم خیلی حسرت میخورم که کورکورانه به این خانم اعتماد کردم که باعث تحمل اینقدر خسارت مالی جسمی روحی روانی بشم از شمار بزرگوار عاجزانه خواهش میکنم منو راهنمایی کنید
    با تشکر🙏🌹

    - - - Updated - - -

    فرمایش شما کاملا درسته بنده بدون تعامل و مشورت سر خود با خواهرم آشتی کردم

  11. 3 کاربر از پست مفید mehdij61 تشکرکرده اند .

    Mvaz (جمعه 25 تیر 00), فکور (شنبه 26 تیر 00), سحر بهاری (جمعه 25 تیر 00)

  12. #8
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    بله متشکرم از توضیحتون

    _ چیزی که از نوشته هاتون بر میاد این هست که هم شما و هم همسرتون نیاز به آگاهی های بیشتری در مورد زندگی مشترک دارین ، مثل یادگیری برخی مهارت ها و ... . در کنار اینکه حتما و حتما به شخصیت های خودتون هم با کمک مشاور رجوع کنین و معایب و مشکلات فردی که درونتون وجود داره رو اصلاح کنین. همسر شما نیاز به مراجعه دارن و تا زمانی که نتونن مراجعه کنن نمیشه امید بهبود شرایط رو داشت.

    _ مطلب بعد، شما قرار نیست بخاطر ازدواج، گزینشی عمل کنین و یک لیست سیاه در کنارتون قرار بدین و آدمها رو درونش بگذارین. در هر صورت در کنار ما آدمهایی زندگی میکنن که حضورشون یا رفتارشون خوشایندمون نیست، اینو لازمه به شیوه های مختلف باهاش مواجه شد، رویارویی صحیح رو انتخاب کرد و اون ارتباط رو مدیریت کرد. اما میبینیم چاره شما یا حتی خانمتون قطع ارتباط شده، خواهرم این حرف رو به زنم گفت قطع ارتباط میکنم، خواهرش پتو سر کشید قطع ارتباط میکنم! از مادرشوهرم خوشم نمیاد حذفش میکنم، از خواهرشوهرم خوشم نمیاد تمومه ارتباط!

    اینها همکار یا دوستتون نیستن که شما دو نفر بگین خب مشکلی نداره من و او در زندگی هم اثر ناچیزی داریم. اینها خانواده های شما هستن و نمیشه دورشون انداخت. اینجا برداشتن قدم های اشتباه یعنی تقویت رفتارهای غلط و دامن زدن به تنش ها. ( حالا اگر هم بخواین روابط رو از سر بگیرین با واکنش های شدیدی مواجه میشین ).

    _ فقدان آگاهی در مسائل حقوقی هم میتونه برای انسان سبب رنج بشه. چه روابط ما مسالمت آمیز باشن و چه تیره، لازمه اطلاعاتی داشته باشیم . فرضا خانمی یه مقدار مهریه مشخص داره و ... . حالا وقتی خونه رو ترک کنه و درخواست های نامتعارف داشته باشه اگر طرف مقابلش اطلاعات حقوقیش پایین باشه یا نه مشکلات فردی داشته باشه به خواسته ی او تن میده و خودش رو بیش از گذشته متحمل آسیب میکنه.
    من بالاتر هم عرض کردم بهیچ عنوان در مورد منزلتون یا سایر مسائل خودسر نباشین و مذاکره نکنین. این چیزها رو به کارشناسان بسپارین. بهر صورت چه همسرتون برگرده به زندگی و چه جدا بشه، شما درقبال آینده خودتون و فرزندتون مسئولین.

    فرزند شما در هر صورت یاد میگیره با آدم های دنیای بیرون چگونه تعامل داشته باشه. این محدودیت ها یا تفکرات و رفتارهای غلط همسرتون خیلی نمیتونه مؤثر باشه و در هر صورت فرزندتون شما رو بعنوان پدر آنالیز میکنه و خواهد شناخت . شما اگر در جایگاه خودتون درست عمل کنین، از نظر تربیتی نقش خودتون رو ایفا کنین... خط بطلانی بر بیهوده گویی های سایرین در ذهن فرزندتون خواهید کشید.

    این فرزند حالا در آینده امکاناتی میخواد، شما هم همینطور. اگر از نظر اقتصادی در موضع ضعف قرار بگیرین و به هر خواسته ای از جانب خانمتون و خانوادش تن بدین مشکلات جدیدی خلق میکنین که جز رنج حاصلی نداره.

    ____________________

    * توصیه میکنم بدون واسطه به بصورت مستقیم، حالا اگر امکانش نیست از طریق پیام به همسرتون با کلمات و جملات مناسب اطلاع بدین درخواست یه ملاقات حضوری دو نفره دارین. هیچ مطلب دیگری رو در پیام یا پشت تلفن مطرح نکنین.

    _ سعی کنین فضای گفتگوی خوبی رو ترتیب بدین. یعنی نحوه ی گفتگوی صحیح؛↓

    * رفتار گرم و‌ صمیمی و ترجیحا استقبال با روی خوش و شاخه گلی
    * انتخاب زمان و مکان مناسب برای گفتگو
    * سخن روشن و‌ بدور از ابهام
    * استفاده از کلماتی مثل ( عزیزم )_ ( جانم ) و... بجای صدا زدن اسم همسر یا تو
    * فکر کردن روی مسئله ای که میخواین بیان کنین
    * جدا کردن مسائل غیر ضروری برای گفتگو
    * خلاصه گویی و عدم پر حرفی
    * خوب گوش دادن (۱)
    * تقویت تماس چشمی
    * مدیریت احساسات
    * استفاده از کلمات و جملات مثبت
    * تشکر و قدردانی از زحمات یا تلاش های فرد مقابل
    * توجه به لحن و تن صدا خود
    * قرار گرفتن در فضای مناسب و آرام و زیبا، نه فضای شلوغ
    * عدم سرزنش، توهین، تمسخر، مقایسه و ... همسر
    * تقویت اعتماد بنفس خود
    و...

    (۱)
    شنونده ی خوبی برای سخنان همسرتون باشین تا حدی که بتونن بدون نگرانی از سرزنش، تمسخر، توهین و در کل تنش تمامی آنچه که در ذهنشون هست رو برای شما بیان کنن و نگرانی از عکس العملتون نداشته باشن و در اینصورت وقتی هدفتون درک کردن ، نه جواب دادن باشه، میشه این انتظار رو داشته باشین شما هم در گفتگو موفق بشین و سخنانتون شنیده بشه. وقتی قرار باشه فقط خودتون حرف بزنین و تریبون مال شما باشه همسرتون ممکنه تمایل نداشته باشن در گفتگو شرکت کنن یا ادامه بدن.


    سپس اینطوری هدایت کنین که زندگیتون ارزش اینو داره براش وقت بذارین و پیش مشاوره برین و اینطوری خراب نشه. اینکه لازمه برای داشتن یه زندگی خوب که بدونین چطور میشه به پیشرفتش کمک کرد با مشاوره در ارتباط باشین. اگر بگین تو مشکل داری یا از این دست حرفای منفی ایشون مراجعه نمیکنه. میتونین با چینش درست کلمات همون‌طور که گفتم ترغیبش به مشورت کنین. ابن کار رو انجام بدین تا در ادامه راهنمایی های دیگر دریافت کنین.

    ویرایش توسط سحر بهاری : جمعه 25 تیر 00 در ساعت 09:28

  13. کاربر روبرو از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده است .

    Mvaz (جمعه 25 تیر 00)

  14. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 مرداد 00 [ 17:08]
    تاریخ عضویت
    1399-1-09
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    2,218
    سطح
    28
    Points: 2,218, Level: 28
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 12 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سرکار خانم بهاری از راهنمایی خوب شما بزرگوار بی نهایت سپاسگزارم ممنونم امید این است که بتونم انشاالله به امید خدا زندگی خودم و این طفل معصوم بتونم نجات بدم با راهنمایی ارزشمند شما و توکل به خدا از طریق زوج درمانی شاید معجزه ای شد بتونم دوباره زندگیم احیا بکنم🙏🌹🌹

  15. 2 کاربر از پست مفید mehdij61 تشکرکرده اند .

    Pooh (شنبه 26 تیر 00), سحر بهاری (شنبه 26 تیر 00)

  16. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط mehdij61 نمایش پست ها
    سلام ممنون از پاسخ راهنمایی شما بزرگوار ������
    من ۳۹ سالمه و همسرم ۳۶ دو سال عقد بودیم ۵ سال زندگی کردیم نحوه آشنایی ما سنتی که مادرم اتفاقی در پارک مادر شو میبینه و اون دختر شو معرفی میکنه برای ازدواج ۱۲۴ سکه توافق کردیم شغل بنده کارمند ایران خودرو هستم و ایشون خانه دار و بنده ۱۰ ساعت مشغول کار هستم و ۶ میلیون حقوق دریافتی بنده هست،علت جدایی همسرم در ازدواج قبلی به گفته ایشان خسیس بودن و اون طور که من شنیدم بر سر موضوع جهیزیه بوده ولی اینو میدونم همسرم به این دلیل شدت آدم کینه ای عقده ای هستن
    که به هیچ عنوان کوچکترین مسله رو لزرگ میکنن و هرگز فراموش نمیکنن که چرا فلانی این حرفو زد فلانی اینکار کرد چرا رفتی پیش مادرت اجازه نمیدم بچه رو بدون من ببری بیرون حالم بهم میخوره باهات عکس مشترک داشته باشم آدم های که چشم شون ناپاک هست میرن اینستاگرام حق نداری فیلم خارجی نگاه کنی تو و غیره ،در این دو سال مانع ملاقات فرزندم شد طوری که پسرم میگه مامان میگه بابا بد بابا بیشعور بابا اسباب بازی ها تو داده به کس دیگه،فرزندم پیش مادرش بود،وقتی مشکلی پیش میومد اگه مقصر من بودم عذر خواهی میکردم ولی ایشان چندین روز با من قهر میکردن اخم میکردن،سر دو تا لیوان نشسته خواهرم گفت تو مثلا عروس این خونه هستی زور ت میاد دوتا استکان بشوری بحث شون بالا گرفت،واکنش شخصی خودم بود بخاطر توهین به همسرم،ارتباط همسرم با خانواده چون از ازدواج قبلی از خانواده همسر قبلی دل خوشی نداشت با خانواده من سرد رفتار میکرد ،مادر شوهرم به هیچ عنوان روی خوش به من نشان نمی داد حتی دعوت به شام زمان تولد پسرم چون ۱۰ روز در آنجا بود بنده به ناچار برای دیدن فرزند همسر م به انجا رفتم که خواهر زنم وسط اتاق پتو رو سرش کشیده بود و من این رو بی احترامی بزرگ تلقی کردم و برای همیشه با خانواده ش قطع رابطه کردم،دیروز وقتی برای ملاقات پسرم برای ۱۰ دقیقه به پارک رفتم برادر همسرم گفت خواهر تو رو نمیخواد و کسی رو نمیشه زوری نگه داشت بیا مهریه خواهرم حق حضانت بچه بعد هفت سال بده جدا شو و من به ناچار پیشنهاد دادم خانه که دارم بفروشیم نصف مبلغ خونه رو با حضانت بچه بدم تموم بشه بره ولی متاسفانه اینها خیلی طمع کار ظالم هستن گفت گمان نمیکنم خواهرم این شرط قبول کنه من ساده لوح احمق با چشم خودم دیدم که همسر قبلی این خانم ۵ قلم جنس که خریده بود اینها بالا کشیدن و خدا میدونه چقدر مبلغ دستی از اون طرف گرفتن به خودم هزاران بار لعنت میدم چرا از خانم سودجو طمع کار سنگدل بی رحم سمی بچه دار شدم خیلی حسرت میخورم که کورکورانه به این خانم اعتماد کردم که باعث تحمل اینقدر خسارت مالی جسمی روحی روانی بشم از شمار بزرگوار عاجزانه خواهش میکنم منو راهنمایی کنید
    با تشکر������������

    - - - Updated - -

    با

    فرمایش شما کاملا درسته بنده بدون تعامل و مشورت سر خود با خواهرم آشتی کردم

    با سلام

    من متوجه نشدم یعنی همسر شما هم مهریه و هم حق حضانت فرزند بعد از 7 سال رو میخوان و همینطور طلاق؟

    شما الان بچه دارید و مجبورید کمی بیشتر به حفظ خانواده کوچکتون فکر کنید
    ولی در عین حال با این حرف سحر بهاری هم موافقم "این فرزند حالا در آینده امکاناتی میخواد، شما هم همینطور. اگر از نظر اقتصادی در موضع ضعف قرار بگیرین و به هر خواسته ای از جانب خانمتون و خانوادش تن بدین مشکلات جدیدی خلق میکنین که جز رنج حاصلی نداره"

    ان شاالله به طلاق نمی رسید ولی به هر حال اگر به اون مرحله برسه باید منطق در کار باشه نه اینکه نظر خانم شما اعمال بشه. اگر ایشون شرایط خوبی برای بچه فراهم نکنه و اگر تربیت بچه در کنار ایشون به مشکل بخوره چی؟نمیشه از الان برای هفت سالگی بچه تصمیم گرفت. اینکه ایشون تا اون وقت ازدواج کرده یا نه و تو چه شرایطی داره بچه رو نگه میداره مهمه. به نظرم باید حالتی رو در نظر بگیرید که بهترین شرایط برای بچه فراهم باشه اگر پیش ایشون بهتره پیش ایشون اگر پیش شما بهتره پیش شما. واقعا نمیشه بچه رو ابزار و اهرم فشار کرد ولی از الانم نمیشه تصمیم گرفت برای مثلا 5 سال دیگه هر زمان شرایط خودش رو داره

    چرا این قهر تا الان 2 سال طول کشیده؟ منظورم اینه که آیا برای مهریه اقدام کرده ایشون؟ برای نفقه بچه چطور؟

    تا الان دو نفری پیش مشاور رفتید؟

    به نظرم در عوض قهر ایشون با خواهر شما، شما هم دنبال کاستی در خانواده ایشون گشتید و به قول خودتون با دیدن خواهر ایشون که وسط اتاق پتو روی سرش کشیده ، بهانه برای قطع ارتباط با خانواده ایشون پیدا کردید و شاید این هم جز مواردی باشه که ایشون رو بیشتر تشویق به جدایی کرده

    ولی به نظر من زندگی و آینده پسر شما اونقدری مهم هست که هر دو نفر شما لازم باشه از منیت خودتون کم کنید و گذشت کنید و یه فرصت به زندگی بدید
    پرواز کن آنگونه که می خواهی
    وگرنه پروازت می دهند آنگونه که می خواهند
    ویرایش توسط فکور : شنبه 26 تیر 00 در ساعت 15:24


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:31 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.