به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 دی 02 [ 13:45]
    تاریخ عضویت
    1394-2-15
    نوشته ها
    1,099
    امتیاز
    18,366
    سطح
    86
    Points: 18,366, Level: 86
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 484
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    269

    تشکرشده 1,106 در 598 پست

    Rep Power
    0
    Array

    تعهد خواستگار

    سلام
    وقت بخیر
    سوالی داشتم از خدمتتون
    بنده 31 سالمه مدتی برای ازدواج با آقای بالای 70 سال آشنا شدم
    ایشون فقط بخاطره تعهدی که خیلی ازش صحبت میکردن و خودشون در شغلشون خیلی تاکید برتعهد میکردن انتخاب کردم به عنوان یک خواستگار.
    و قرار شد طی زمان 6 ماه تا یکسال بهتر همو بشناسیم بدون محرمیت
    الان این آقا به من گفتن صحبت‌هایی که در شغلشون می‌کنند هیچ ربطی به زندگی شخصیشون نداره حتی گفتن ممکن یک نفر خیلی به احترام متقابل تعهد اصرار داشته باشه در شغلش ولی در زندگی واقعی اصلا و تقیدی نداشته باشه
    و من دوباره به تضاد برخورد کردم با این حرفشون.
    من اصلا ایشون رو بخاطره صحبتهاشون که فکر میکردم ایشون هم خودشون به حرفای خودشون اعتقاد دارن اعتماد کردم.
    جالبه ایشون گفتن یک خانمی اومد گفت شوهرم دندون پزشک ولی خودش دندانش افتضاح
    من فقط در جواب ایشون باید بگم بدبخت اون مریضه ایی که زیر دست اینن وقتی خودش به حرفای خودش ایمان نداره و عمل نمیکنه حالا دلش به حال من و شما بسوزه و به ما بگه مسواک بزنید.

    چی کار کنم تا از ایشون مطمان بشم
    البته ایشون بارها هم اشاره کردن که بخاطره کارم حق نداری موبایلمو چک کنی
    نمیدونم با این مساله چطور برخورد کنم؟
    نمیدونم شاید منو با دخترش اشتباه گرفته و اصلا حس زن بودن براش رو ندارم و منو جای دخترش میبینه که اینجوری با من برخورد میکنه
    ویرایش توسط خادم رضا : یکشنبه 12 بهمن 99 در ساعت 07:48

  2. #2
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    امروز [ 11:57]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,428
    امتیاز
    287,602
    سطح
    100
    Points: 287,602, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,596

    تشکرشده 37,095 در 7,008 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    با سلام
    بنده نظرم اینست که ابتدا شما بیشتر روی اختلاف سنی متمرکز شوید.
    یه آدم 70 ساله مخزنی از رفتارها، احساسات، و تفکراتی دارد که منجر به سبکی از زندگی در او شده است. شما یه سرچ دقیق در 70 سال زندگی او بزنید متوجه پاسخ های خود خواهید شد، حالا می ماند که بدون وارد کردن احساسات خود، و بدون تحریف از نتایج به دست آمده استفاده کنید.

    این تفاوت سنی بیش از 40 سال آن چیزی نیست که همدردی بتواند آنرا تصدیق و تایید کند.

  3. 3 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    Mvaz (یکشنبه 12 بهمن 99), Pooh (یکشنبه 12 بهمن 99), باغبان (یکشنبه 12 بهمن 99)

  4. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array
    سلام
    خادم الرضااااااااا....... من از دست تو سرمو کجا بکوبم؟؟؟؟؟؟

    آقای ۷۰ ساله ای که باید به شما دید پدرانه داشته باشه و میاد دست میذاره روی شمای ۳۱ ساله که جای دختر کوچیکش هستی، در حالی که احتمالا خانم های مطلقه و بیوه با ۱۰ سال اختلاف سنی با ایشون هم در جامعه زیاده، از کدوم تعهد داره حرف میزنه؟؟؟؟؟


    به خدا ضربان قلبم رفت رو ۱۴۰ با خوندن پستت....

    حرص میدی چرا؟؟؟

    مرد قحطه؟؟؟؟

    به فرض هم که ایشون پیغمبر..... مگه عمر طبیعیه یه آدم چقدره؟ عمر دست خداست ولی قاعدتا ایشون در حالت خوبش ۱۰ الی ۱۵ سال دیگه عمرشون به دنیا باشه. اونوقت شما میشی یه خانم ۴۰-۴۵ ساله که دوبار ازدواج داشته، که یکی منجر به طلاق شده و یکی هم ازدواج نامعقولی با یک اقای ۷۰ ساله بوده..... و بعدش شرایط خودت رو سخت تر میکنی.


    من این جمله رو تو عمرم فکر کنم دو سه بار گفته ام. ولی الان باید بگم که اگه دم دستم بودی یه دو تا پس گردنی بهت میزدم.

    خادم الرضااااااا..... قشنگ حرف بزن ببینم مساله چیه که اینقدر زومی روی ازدواج و اینقدر از آینده هراس داری که میای به چنین موارد نامعقولی فکر میکنی؟؟؟

  5. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array
    فکر میکنی با چنین ازدواجی، ده سال دیگه که پسرت شد یه نوجوان، کم آسیب میبینه؟ فکر میکنی حتی خودتو دیگه میتونه بپذیره؟


    این راهی که داری میری که میذاری هر کی از راه رسید با توقعات نامعقول و شرایط نامعقول بیاد بهت پیشنهاد ازدواج بده، راهی نیست با شیب زیاد به سمت سقوط. بلکه یه سقوط آزاده ته دره. چی کار داری می‌کنی با خودت و زندگیت؟؟؟!!!!!


    مشکل چیه دقیقا؟ تنهایی؟ مشکل مالی؟ میل جنسی؟ مشکل با خانوادنچت؟ ترس از اینده؟ بی اعتمادی به خودت؟ تنبلی؟ بی هدفی؟ یکنواخت شدن زندگیت؟ ترس بی پناهی؟ اینده پسرت؟ چی؟؟؟؟؟
    .
    .
    .
    خادم الرضا.... چجوری داری رفتار میکنی و محیطت چجوریه که این جور ادمها سر راهت قرار میگیرن و به خودشون جرات پیشنهاد دادن میدن؟؟؟؟

    آقای ۷۰ ساله خیلی بیخود کرده به تو پیشنهاد بده.
    اون خواستگارت که گفته بود روابط دیگه هم میخواد داشته باشه خیلی بیخود کرده بود به تو پیشنهاد بده.
    اینجور ادمها بیخود کردن دست بذارن روی تو.

    نمبدونم چجوری رفتار میکنی که به خودشون این اجازه رو میدن. چرا جوری رفتار نمیکنی که جرات نکنن بهت حتی نگاه کنن؟؟؟ اصلا پیشنهاد که میدن تو چرا به جای اینکه همون لحظه با قطعیت نه بگی، باهاشون صحبت میکنی؟؟؟

    ملاکهات چیه که هر کی از راه رسید برای تو قابل فکر کردن میشه؟؟

    بابا لین همه آدم دارن طلاق میگیرن. چرا فکر میکنی اگه تو طلاق گرفته ای ارزشت و اعتبارت کم شده و فرقی با یه دختر مجرد هم سن خودت داری؟؟؟ چرا به این موارد اصلا فکر میکنی؟

    محکم وایسا پای خودت. نذار اینجور آدمها جرات کنن بیان سمتت.

    ببین مشکل از چیه که چنین مواردی میان؟ محیطت؟ عوضش کن.... رفتارت؟ عوضش کن..... ترسهات؟ بریزشون دور......

    تو مادر یه بچه ای..... باید درایتت خیلییی بالاتر باشه. تو یک زنی.... قدرت و توانایی های زن کم نیست. خودتو دریاب....


    خادم الرضا.... چته دقیقا؟؟ بیدار شو.
    ویرایش توسط Pooh : یکشنبه 12 بهمن 99 در ساعت 14:03

  6. کاربر روبرو از پست مفید Pooh تشکرکرده است .

    زن ایرانی (یکشنبه 12 بهمن 99)

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 بهمن 99 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1399-4-26
    نوشته ها
    449
    امتیاز
    6,953
    سطح
    55
    Points: 6,953, Level: 55
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 197
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    195

    تشکرشده 435 در 224 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    69
    Array
    سلام
    خادم رضا خوبین؟
    عزیزم این آقا جای پدر که هیچ‌ جای پدربزرگ‌ شما هست
    من با پدرم ۲۲ سال اختلاف سن دارم !!
    چی شد این تصمیم‌ رو‌ گرفتی ؟ باید با کسی ازدواج کنی که به آرامش برسی ! همه جوره عاطفی و... بتونی تأمین بشی فکر‌ نکنم این آقا چون سن شون بالا هست از پسش بر بیان.
    چند سال دیگه شما باید بشی پرستارش !
    فردا تو‌ جامعه برین اذیت نمیشید به‌ همه بگید که این آقا همسرتون هستند!؟
    در کل هدفتون از ازدواج چی هست خادم‌ جان ؟!

  8. 2 کاربر از پست مفید تبسم آسمانی تشکرکرده اند .

    Mvaz (یکشنبه 12 بهمن 99), Pooh (یکشنبه 12 بهمن 99)

  9. #6
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 دی 02 [ 13:45]
    تاریخ عضویت
    1394-2-15
    نوشته ها
    1,099
    امتیاز
    18,366
    سطح
    86
    Points: 18,366, Level: 86
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 484
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    269

    تشکرشده 1,106 در 598 پست

    Rep Power
    0
    Array
    پو من دردم تو دلم نمیتونم حتی به کسی بگم
    صحبت سر تجاوز اینجور مسایل
    سر اینکه پدر مادر و خانوادم اصلا منو دوست ندارن
    و هرکی از راه رسید میخوان دست منو بزارن تو دستشون
    در صورتی که من مطلقم و هیچگونه حقی ندارن ولی انجام میدن
    دارم از غصه خون میخورم
    ولی اون آقا هم حرفاش خیلی خوبه اینکه خیلی مقید به اخلاق هستند البته ایشون استاد دانشگاه هستند و من ویسای ایشون شنیدم و خیلی برام قابل توجه بود
    از صحبت اخلاقی که میکردن و همه صحبتاشون
    ولی دیروز که اینو ازشون شنیدم که ممکن آدما خیلی حرف بزنن ولی دلیلی نداره عمل کنن دلم خالی شد
    مشکل اینجاست که من تا دلتون بخواد خواستگار دارم از تیلیارد گرفته تا کم وسع از 85 سال تا 25 ساله
    از مجرد تا متاهل عوضی
    از متعهد تا خیانت کار کثافت
    مشکل اینجاست که من نمیتونم حتی به متعهدا اعتماد کنم چون چند نفر از خواستگارام خیلی ادعای تعهد میکردن به من که رسیدن ورق برگشت اتفاقا بعدا هم رفتم عروسی کردن و به بقیه متعهد بودن
    نمیدونم به من که میرسن از من متنفر میشن و فقط میخوان یه کاری کنند تا منو اذیت کنند
    ولی این آقا اینجوری نبود
    به بقیه وقتی میگفتم متعهدی میگفتن اصلا و اتفاقا بیشتر لجبازی میکردن
    ولی این آقا همیشه در حل فصل بودن هیچ وقت نگفتن غلط کردی حقمه 4 تا میگیرم اتفاقا همش بر سو تفاهم شدن تاکید داشتن و منظورشون این نبوده که گفتن تو ویس
    هیچ وقت با من مثل حیون برخورد نکرد هیچ وقت نگاه کلایی به من نداشت
    حداقل میگم 10 سال مثل آدم زندگی میکنم 10 سال کسی بهم توهین نمیکنه 10 سال بهم نمیگن حیوون 10 سال احساس ارزشمندی میکنم
    دلم شکسته
    خیییییلی
    بازم میگم به من که میرسیدن فقطم به من قید تعهد میزدن با بقیه اینجور نبودن
    منم دستم زیر تبر خانواده اصرار که شوهر کن
    همش میخوان بچه منو ببینن میگم بابا اگر قرار بود نابغه کسی بشه این بچم اینجور شده بود تازه ما ژن عقب ماندگی ذهنی اسکیزو و دوقطبی و وسواس هم داریم
    میگم مثلا چه تاج گلی سر این پسرم گذاشتید
    حتی پول ندارم بفرستم کلاس خصوصی هیچ کسی هم کمکی بهم در تحصیلات پسرم نمیکنه
    میگم پس چتونه بچه دیگه چیه میخوان
    همینکه گند زدید به زندگی پسرم بستون نیست؟؟؟؟!!!!!
    خانوادم فکر می‌کنند من نابغم درصورتی که من هوشم از سطح متوسط کمتر ولی هر کی از 12 سالگی روزی 16 ساعت مطالعه کنه حتمی یه حرفایی مزنه که بقیه نمیتونن من فقط در مبحث نجوم صدها مطلب خوندم اونا میگن تو یه کارایی میکنی که بقیه نمیتونن و من در تعجبم واقعا که چرا فکر می‌کنید دیگران نمیتونن مگر من چی کار کردم
    اون هندو که میخ میکنه تو کلش پس چیه؟؟؟؟
    حتی تهدید به تخمک برداشتن من شدم
    نمیدونم چی کار کنم
    دستم زیر تبر
    ویرایش توسط خادم رضا : یکشنبه 12 بهمن 99 در ساعت 16:07

  10. کاربر روبرو از پست مفید خادم رضا تشکرکرده است .

    Mvaz (یکشنبه 12 بهمن 99)

  11. #7
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 دی 02 [ 13:45]
    تاریخ عضویت
    1394-2-15
    نوشته ها
    1,099
    امتیاز
    18,366
    سطح
    86
    Points: 18,366, Level: 86
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 484
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    269

    تشکرشده 1,106 در 598 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اینا رو باید بهتون بگم
    نابغگی منو در تولید محتوا میبینن
    یعنی من بهترین آمار میگیرم تبدیل میکنم به اطلاعات و محتوا
    و صحبت درستی راجع بهش میکنم
    حالا اگر مدیر همدردی قبول کردم من میتونم این کار توی همین سایت براتون بزارم یه نمونه کوچیکش حسینه همدردی بود
    کار عجیبمم میگن تو تلپاتی با سه نفر داری داستان تلپاتی از قدیم زمان بوده و هست و آنقدر عجیب نیست
    تلپاتی به صورت اینکه اون سه نفر با استفاده از هیپنوتیزم ذهن منو میخونن
    کافیه من در ذهنم به مردی فکر کنم اونا از طریق اون سه نفر میفهمن و میرن سراغش
    از اونجایی که من به هیچ عنوان در حالت عادی خودم قبول نمیکنم با کسی ازدواج کنم اونا منو بیهوش می‌کنند و بهم تجاوز می‌کنند
    حالا یکی از این تجاوز کارا دست کثیفشو که معلوم نیست کجا مالیده بوده در بیهوشی به من زده بود من باردار شده بودم و اینا میگفتن وای مسیح
    کاشف به عمل اومد که یه دختر عقب مونده ذهنی باردار شدم که افتاد
    میدونم این زندگی برای شما عجیب ولی من واقعا این زندگیمه
    نمیخوام کسی شبا منو بیهوش کنه بهم تجاوز کنه
    نمیخوام تخمک من برداشته بشه به جرم تولید محتوا و تلپاتی
    برای همین میخوام ازدواج کنم والا من تصمیم داشتم تا 38 به خودم استراحت بدم
    حتی من یه مدت دچار بحران هویت شدم همش این سوال برام مطرح بود چرا من چرا حرفای من اینهمه آدمهای دیگه یعنی یکیشون از این محتوا ها ایجاد نمیتونه بکنه که گیر دادن به من
    ویرایش توسط خادم رضا : یکشنبه 12 بهمن 99 در ساعت 19:06

  12. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array
    خادم الرضا جان، عزیزدلم، اروم باش.
    بمیرم برای دلت. یکم اروم باش. با آرامش و یکی یکی آروم و شمرده و واضخ بگو چیه قضیه؟

    نزن به در و دیوار حرفتو. واضح بگو. از نقطه و علایم نگارشی استفاده کن که معنی و منظور جملاتت رو بهتر بفهمم.

    من الان چند سری خوندم پستت رو. راستش نمیفهمم دقیق چی میگی. میشه برام اینا رو بگی ببینم چیه موضوع دقیقا؟؟؟

    ۱- گفتی صحبت سر تجاوز و این حرفاست.
    منظورت رو میگی چیه؟ کسی بهت تجاوز کرده؟ کسی تهدید به تجاوزت کرده؟ از اینکه یه وقت کسی بهت تجاوز کنه میترسی؟ چیه قضیه؟ تو رو خدا واضح بگو. اینجا نمیتونی بگی، یه جا جواب سوالامو بنویس برای خودت و بعدا توی مشاوره خصوصی با مدیر مطرح کن. باشه؟

    ۲- گفتی پدر و مادرت دوستت ندارن.
    چی شده که همچین تصوری کرده ای؟ اذیتت کرده اند؟ چه اذیتی؟ یا فقط تصور خودته و فکر میکنی لابد دوستت ندارن؟

    ۳- گفتی بعضی خواستگارات به تعهد اعتقاد نداشتن و بعدش که ازدواج کرده اند به همسرشون متعهد بوده اند.
    خب تو مگه تو زندگی بقبه ای که بدونی متعهد هستن یا نه؟ اینکه بعد میبینی دارن زندگی میکنن، تو رو از جواب منفی دادن پشیمون میکنه؟ زندگی اونا رو رصد میکنی؟ یا چی؟

    ۴- عزیزم، ایشون عملشون مفهوم بااخلاق بودن نمیده. اقای ۷۰ ساله باید دید پدرانه به خانم ۳۱ ساله داشته باشه. این که به شما پیشنهاد داده، خودش یه نوع بی اخلاقیه به نظر من. حیایی در دامنه کسی باید تعریف شده باشه که نتیجه اش بشه تعهد. ولی به نظر من پیشنهاد ایشون و اجازه ای که به خودشون دادن، نشانه ای از نداشتن حیای ایشونه. ایشون یه نگاه به شناسنامشون و موی سفیدشون بندازن، یکم از خودشون خجالت بکشن. دیگه اینکه طرف استاد دانشگاه هم باشه و ادعای سواد و فرهنگ و حدس میزنم دینداری هم داشته باشه و چنین پیشنهادی بده، دیگه افتضاح تر از اینه که یه ادم بی سواد بیاد چنین پیشنهادی بده. سواد و اخلاق و مدرکشو به درد خودش میخوره. و مطمین باش کسی که از شغلی ظاهری که برای خودش ساخته که در باطن و عملش فاعل به اون شغل نباشه، در امدی هم که از شغلش کسب کرده، الوده به دروغ و فریب بوده و حلال نبوده.
    این آقا رو از ذهنت بنداز دور.

    ۴-گفتی همش میخوان بچه منو ببینن.
    کیا؟ تو مگه بچه نداری؟ میگن یعنی میخوان باز بچه دار بشی؟ دلیلشون چیه؟ به کسی چه که تو بچه داری یا نداری یا چند تا داری؟؟ مگه تو ماشین تولید بچه برای دیگرانی که کسی بخواد سفارش تولید بچه به تو بده؟؟ واضح بگو منظورت از این جملت چیه؟

    ۵-بحث نبوغ و اینا رو هم متوجه نشدم ربطش به ازدواج و بچه دار شدن چیه. واضح توضیح بده.

    ۶-کی تهدیدت کرده به تخمک برداشتن از تو؟ واسه چی؟ واسه لقاح خارج رحم؟ واسه چی؟ کی؟ چرا؟ منطقشون چیه؟ چه دلیل و لزومی به این کار هست؟


    خادم الرضا، یعنی چی دستت زیر تبره؟ مگه عهد جهالته؟ مگه مثلا داری توی یه روستای دور افتاده گوشه یه جایی مثل افغانستان و قاتی طالبان و داعش و اینا زندگی میکنی که هیچ کی به هیچ کی نباشه و به زن زور بگن که میگی دستم زیر تبره؟ بیخود کرده هر کی به چیزی بخواد مجبورت کنه. این کار اونها اگر من منظورتو درست فهمیده باشم جرم و‌جنایته و اصلا از نظر قانونی هم همچین حقی ندارن. حالا میخواد پدر و مادرت باشه یا هر کسی دیگه.

    خادم الرضا جان، پاشو افسار زندگی خودتو،خودت بگیر دستت. از دیگران توقعی نداشته باش و نذار به کسی وابسته باشی که بخواد دستت تحت فشارهاشون بره زیر تبر.

    همین فردا بلند میشی میری مدارکتو میبری کاریابی ها میدی. کاریابی های رسمی تحت نظر اداره کار. اوکی؟ اگه شغلی جور شد بهونه نیار و تنبلی نکن و برو. وایسا پای خودت و زندگیت. میفهمی منظورمو؟ هر شغلی باشه کم کم بادش میگیری. لزومی هم نداره از پدر چ مادر و برادر و هیچ کس دیگه برای شغلت اجازه بگیری. دیدی شغل سالمیه، برو.

    از ادمای با ظاهر زیادی مذهبی هم فاصله بگیر. یعنی دیدیشون چهل تا اعوذ بالله بگو و در برو. ایمان و دین نیازی به نمایش دادن نداره. اوکی؟؟؟
    .
    .


    وااای خادم الرضاااا پست آخرت رو الان دیدم. بیهوشی چیه؟ تله پاتی چیه؟
    چی میگی ؟؟؟
    کی هیپنوتیزمت میکنه؟

    دستمون که ننداخته ای؟!

    .
    .
    .
    به شخصه نمیتونم باور کنم کسی که در تعیین عنوان تاپیک و توضیح مشکل خودش و بیان جملات و مفهومی گویا و واضح و اسنفاده از علایم نگارشی ضعیف عمل میکنه، قادر به تولید محتواهای خوبی هم باشه.
    ویرایش توسط Pooh : یکشنبه 12 بهمن 99 در ساعت 19:15

  13. کاربر روبرو از پست مفید Pooh تشکرکرده است .

    زن ایرانی (یکشنبه 12 بهمن 99)

  14. #9
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 دی 02 [ 13:45]
    تاریخ عضویت
    1394-2-15
    نوشته ها
    1,099
    امتیاز
    18,366
    سطح
    86
    Points: 18,366, Level: 86
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 484
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    269

    تشکرشده 1,106 در 598 پست

    Rep Power
    0
    Array
    پو دستت ننداختم
    ببین من کارم تولید محتواست و بسیار به این شغل علاقه دارم ولی درآمدی نداره. برای خودم توی یک سایت مطالبم میزارم
    سازمان اطلاعات اومده بودن مطالب منو خونده بودن و براشون جالب اومده بود. این حرف مال 8 سال پیش. و من مهم شده بودم براشون البته من مهم نبودم نوشته هام مهم بود . و منو به عنوان نوشته هام نابغه میدونستند در صورتی که برای من خیلی عجیب بود این کارشون. کار من فقط تولید محتوا بود همین و بس مثل همین حسینیه همدردی که در همین سایت راه انداختم.
    گذشت تا رسیدیم به سه سال پیش
    یدفعه اومدن گفتن تو قدرت تلپاتی داری و اون چیزهایی که توی ذهنت بهش فکر میکنی اگر این سه نفر هیپتونیزم کنیم میتونیم بفهمیم در ذهن تو چی میگزره چون این سه نفر اگر هیپتونیزم بشن تمام ذهنیات تو و به چه چیزی داری فکر میکنی روی زبون اینا میاد
    این از تلپاتی
    بدبختی من از اینجا شروع شد که بنده ذهن کاملا سالمی ندارم و فکرای عجیب غریب میکنم و اینها ذهن منو متوجه میشن
    مثلا برم تو خیابون و یه پسر ببینم بگم چه هیکلی داره تو ذهنم این سه نفر که هیپتونیزم شدن ذهن منو میخونند
    خوب بدبختی میرن دنبال مثلا همون پسر که من گفتم عجب هیکلی داره
    میرن اینو گیر میارن و من چون اجازه ازدواج نمیدم در بیداری با اون آقا منو بیهوش می‌کنند و میزارن اون پسر که فقط از سر شیطنت یا حالا وسواس بهش فکر کردم شب بیاد با کمک خانوادم منو بیهوش کنه بهم تجاوز کنه چون من توی بیداری هرگز اجازه ازدواج با اون اشخاص نمیدم و نخواهم داد
    حتی بهم گفتن چون تو اینجوری هستی تلپاتی میتونی کنی ما تخمک تو رو بر میداریم بدون میل و اجازه من
    بارها بهشون گفتم حرام تخمک منو بردارید حرام زاده تولید نکنید.

    متوجه شدی چی گفتم
    شکایت کردم هیچ کاری نکردن دفترمراجعشون زنگ زدم همه گفتن این کار اینها حرام هست ولی هیچ کس پیگیری نکرد
    ویرایش توسط خادم رضا : یکشنبه 12 بهمن 99 در ساعت 19:35

  15. #10
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 اردیبهشت 03 [ 16:32]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,156
    امتیاز
    90,044
    سطح
    100
    Points: 90,044, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,808

    تشکرشده 6,772 در 2,368 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با سلام

    با توجه به روند تاپیک شما و با توجه به محیط تالار همدردی ،بهتره ادامه مشاوره ،در انجمن آزاد انجام بشه :
    http://hamdardi.net/eshterak.htm
    از طرفی حتما پیگیر مشاوره حضوری باشید .


    از مدیر همدردی عزیز هم پاسخ تخصصی دریافت کردید با توجه به عنوان تاپیک .
    این مقالات را هم میتونید مطالعه بفرمایید:
    http://www.hamdardi.net/golchin_link/golchin_link.htm




    تاپیک بسته می شود .
    با تشکر .
    ویرایش توسط باغبان : یکشنبه 12 بهمن 99 در ساعت 22:02

  16. 3 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    Mvaz (یکشنبه 12 بهمن 99), Pooh (یکشنبه 12 بهمن 99), نازنین2010 (دوشنبه 13 بهمن 99)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:29 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.