به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 22 آذر 99 [ 22:06]
    تاریخ عضویت
    1399-9-07
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    1,527
    سطح
    22
    Points: 1,527, Level: 22
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 73
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    مسئله کار و درامدم رو چطوری باید مطرح کنم

    درود دوستان عزیزم
    امیدوارم حالتون خوب و به دور از بیماری و بلا باشید .

    پسر 28 ساله ای هستم که مدتی هست قصد ازدواج دارم. اما بزرگترین معضلی که تو ذهنم همش باهاش درگیرم و نمیدونم چطوری باید این مشغله فکری رو حل کنم، نوع کاری هست که انجام میدم.

    بنده بصورت تخصصی و کاملا حرفه ای معامله گر و تحلیلگر بازار بورس ایران و ارزهای دیجیتال جهانی هستم. به کارم علاقه دارم و با وجود تجربه و علم مناسبی که در این زمینه دارم هر روز حدود 3-4 ساعت به مطالعه درمورد کارم اختصاص میدم.

    طی این سالها با یک سرمایه اندک شروع کردم و درحال حاضر سرمایه ای حدود یک میلیارد + یک ماشین به ارزش 200 تومن دارم ( این مسائل رو نگفتم که خدای نکرده دال بر خودستایی باشه، فقط از این جهت گفتم که بهتر بتونم از بزرگواران راهنمایی بگیرم )

    باور بفرمایید درامد ماهیانه بنده بطور متوسط حتی در بدترین حالت هم از درامد یک کارمند استخدامی در شهرستان بیشتره. نمیخوام از خودم تعریف کنم اما ایده های خیلی زیادی رو در ذهن دارم که واسه تحقق این ایده ها هم به قدرت مالی بیشتر و هم به زمان بیشتری نیاز دارم.

    اما متاسفانه در جامعه فعلی ما باوری از قدیم الایام وجود داشته که این نوع کار رو شغل به حساب نمیارن.

    لطفا بنده حقیر رو راهنمایی بفرمایید چطوری باید به خانواده یک دختر درمورد کار و درامدم توضیح بدم تا قانع بشن قدرت و توانایی تشکیل و اداره زندگی مشترک رو دارم.

    با ارزوی سلامتی

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دیروز [ 21:45]
    تاریخ عضویت
    1398-1-10
    نوشته ها
    786
    امتیاز
    23,235
    سطح
    93
    Points: 23,235, Level: 93
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,562

    تشکرشده 1,776 در 732 پست

    Rep Power
    172
    Array
    سلام
    هر وقت خودت کارت رو باور کردی و برای تعریف کارت اینقدر بهش اب و تاب ندادی، مطمئن باش به بقیه هم میتونی راحت بگی.

    "شغل من تحلیل گر و معامله گر بورس هست"
    "شغل من رئیس جمهور هست"
    "من پاکبان هستم"


    اینکه خودت به شغلت اعتماد داشته باشی، درجه اهمیت اول رو داره.
    در معرفی شغلت من همش حس میکردم میخوای یه جنس بد رو از طریق زرق و برقش به من بفروشی. یعنی خود شغل رو معرفی نکردی بلکه سعی کردی دستاوردهای شغلت رو بگی.
    تنها نکته مثبت معرفی شما اونجایی بود که گفتی روزی 4 ساعت براش مطالعه میکنم.


    --------
    کل دختر و خانواده اش اگر شما رئیس جمهور هم باشی بفهمنند تلاشت کمه، اعتماد به نفس ات کمه، قابلیت تکیه کردن بهت کمه، بهت دختر نمیدن.


    خیلی راحت بگو شغلم اینه. خدا رو شکر شغل خوبی دارم. ازش راضیم .
    توضیح بیشتر خواستن میگی.
    الان اکثر مردم شغل شما رو میشناسن و عده ای که به شغلت شما باور ندارن، کلی زحمت نیازه تا باور کنند و از دست شما خارجه.


    خودت باش دوست من

  3. 2 کاربر از پست مفید Mvaz تشکرکرده اند .

    Bavaria (چهارشنبه 12 آذر 99), gholam1234 (جمعه 07 آذر 99)

  4. #3
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    سلام بر شما

    باید علل شکل گیری چنین تفکراتی رو پیدا کنین. مثلا خانمی میگه خواستگار من آدم خوبیه، تو بورس فعاله، وضعیت مالی خوبی هم داره اما شغلش یجورایی ریسکه! موندم قبول کنم یا نه؟!

    اولین مسئله ای که اینجا بچشم میاد این هست، دختران و خانواده ها بدنبال امنیت شغلی هستن. بصورتی که نگرانی هایی در مورد آینده بوجود میاد و باید به پاسخ روشنی برسن. این کار از نظر آقای خواستگار مشکلی نداره ولی برای کسانی که خارج از ماجرا هستن سراسر ابهام و نگرامی هست.

    خب از طرفی چنین کاری توانایی و علاقه مندی اون آقا هم هست و نمیشه از اونم چشم پوشی کرد. ما در واقع میخوایم هر دو طرف ماجرا به آنچه در نظر دارن برسن. پس لازم هست اون آقا بخشی از سرمایه خودش رو در یک شغل دیگر هم قرار بده تا نگرانی ها و ریسک ها رو کاهش داده و در نتیجه امنیت و رفاه رو بالا ببره.


  5. کاربر روبرو از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده است .

    Bavaria (چهارشنبه 12 آذر 99)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 22 آذر 99 [ 22:06]
    تاریخ عضویت
    1399-9-07
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    1,527
    سطح
    22
    Points: 1,527, Level: 22
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 73
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سپاس از دو بزرگواری که شرکت کردن،

    حقیقتش یک مورد برای اشنایی و ازدواج از طرف مادرم بهم پیشنهاد شده بود، بنده به اتفاق مادرم و دخترخانم هم بهمراه مادرشون اومدن تو محلی که قرار ملاقات داشتیم. اشنایی های اولیه شکل گرفت و حدود نیم ساعتی رو با دخترخانم حرف زدیم و علی الحساب تفاهمهای لازم رو تو زمینه های مهم داریم ( البته معتقدم شناخت بیشتر به مرور زمان اتفاق میفته و باید بیشتر اشنا بشیم ) حقیقتش بنده فعلا خیلی از این خانم خوشم اومده. قبل از این مورد هم 3-4 مورد دیگه پیشنهاد شده بود که بدلیل عدم تطابق فکری و مشکلات جانبی دیگه هیچوقت به خواستگاری رفتن به اتفاق پدر و مادرم منتهی نمیشد و سعی میکردیم بصورتی که هیچگونه توهینی به خانواده دختر و خود دختر نشه جواب رد بدیم.

    متاسفانه همونطور که فکر میکردم از طرف پدر ایشون با شغل بنده یک نیمچه مخالفتی شکل گرفته بود. مادرم از خانواده دختر کسب اجازه کردن که جمعه عصر به همراه پدرم به خونه دخترخانم بریم تا پدرشون هم با بنده صحبت کنن.
    دوستان راستش رو بخواین تو این مدت از طرف دوست و اشنا شغلهای متفاوتی برای شراکت به من پیشنهاد شده چون تقریبا تمام افراد نزدیکم میدونن مغز اقتصادی خوبی دارم و بدشون نمیاد از ایده های اقتصادیم بهره مند بشن.
    اما ذات بنده بصورتی هست که تا از یه چیزی بالای 80 درصد مطمئن نشم و درموردش تحقیق نکنم واردش نمیشم.

    این اواخر از طرف یکی از اقوام نزدیک که اتفاقا رابطه خوبی با ایشون دارم و از نظر تفکرات اقتصادی مثل خودم فکر میکنند، پیشنهاد شراکت مالی و دریافت یک نمایندگی معتبر پیشنهاد شد. شخصا تحقیقهای لازم رو انجام دادم و متوجه شدم میشه بعنوان یک شغل با پرستیژ کاری مناسب و البته درامد خوب روش حساب کرد. ولی مشکل اینجاست تا راه افتادن این پروژه ممکنه حتی 6 ماه دیگه هم زمان ببره. و یا حتی با بررسی جوانب قضیه به این نتیجه برسیم دریافت این نمایندگی بصلاح نیست و باید کار دیگه ای رو شروع کنیم.

    راستش رو بخواین من ادم استرسی هستم و دست و پام رو گم میکنم. مخصوصا وقتی قرار باشه تو یک جمع که توجه همه به من معطوف هست صحبت کنم.
    بنظرتون چطوری باید پدر این دخترخانم رو متقاعد کنم که بنده حتی با شرایط فعلی هم توانایی اداره یه زندگی رو دارم ؟ باور بفرمایید خود بنده هم خیلی پیگیر مسئله کار فیزیکی و اخذ اون نمایندگی هستم و هر روز دارم یه گام مثبت تو این زمینه برمیدارم اما مشکل اینجاست که اکثریت این حرفارو بعنوان یه وعده توخالی قلمداد میکنن که فقط میخوایم سر دختر و خانوادش رو کلاه بذاریم.
    بنظرتون ایا صحبت کردن درمورد سرمایه فعلیم کار درستی هست؟ خودم احساس میکنم شاید این ذهنیت شکل بگیره که پسر میخواد سرمایه ش رو به رخ بکشه و درمجموع کار درستی نباشه. اما از طرف دیگه احساس میکنم خانواده دختر فکر کردن حتما با سرمایه اندکی قصد ازدواج دارم.

    فقط نمیدونم چطوری باید پدر دخترخانم رو متقاعد کنم که خودم هم دنبال یک کار فیزیکی اما با پرستیژ و درامد کاری مناسب هستم ولیکن این پروسه تو شرایط فعلی یه مقدار زمانبره و سریعا به نتیجه نمیرسه.

  7. #5
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    خواهش میکنم
    در ابتدا توصیه میکنم اگر جمعه عصر منظورتون فردا هست... لطفا این قرار ملاقات ها رو تا آمدن زمان بهتری، کنسل کنین. من بعنوان عضو کوچکی از خانواده بزرگ تالار همدردی توصیه میکنم برای احترام به تمامی رنج ها و کوشش های کادر درمانی کشور و سایر افراد در جایگاههای مختلف لطفا این روزها در خونه ی خودمون بمونیم.

    در مورد اینکه شما متوجه هستین زمان بیشتری باید صرف شناخت طرف مقابلتون بشه، این نوع تفکر خیلی ارزشمند هست. اما اینکه در نیم ساعت تشخیص دادین ایشون بدردتون میخورن این میتونه اون تفکر شما رو مبنی بر شناخت بیشتر، تحت تأثیر قرار بده و خیلی زود دچار خطا در شناخت بشین.

    لطفا به سؤالاتم پاسخ بدین؛
    ۱. معیارهاتون برای انتخاب همسر چی هست؟
    ۲. سه، چهار مورد قبل چرا کنسل شد؟
    ۳. این خانم چند ساله هستن؟ مشغول به چه کاری؟
    ۴. چه تفاوت هایی رو فعلا بین خودتان و خانواده و ایشان و خانوادش متوجهش شدین؟
    ۵. شما اگر اشتباهی رو مرتکب بشین و یا شکست بخورین، واکنشتون چیه؟
    ۶. چقدر میتونین در پیشبرد کارها به دیگران اعتماد کنین؟
    ۷. نظرات دیگران زندگی شما چقدر مهم هست و چقدر به تأیید اونها وابسته هستین؟
    ۸. انتقاد پذیری شما چگونه هست؟
    ۹. در زندگی خودتون احساس عذاب وجدان هم دارین؟
    ۱۰. سابقه ی مواردی مثل هراس، افسردگی یا .. که توسط متخصص تأیید شده باشه رو دارین؟ داروی خاصی مصرف میکنین؟

  8. کاربر روبرو از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده است .

    Bavaria (پنجشنبه 13 آذر 99)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:21 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.