نه!
مهریه پیشنهادی من مورد تایید ایشون هم هست. من گفتم یک آپارتمان نقلی در محله تولد همسرم برای ایشون به عنوان کل مهریه میخرم و پولشو بصورت چک همزمان با نوشتن توافق نامه کتبی مهریه پرداخت میکنم. خانواده همسرم میگن اگر ما چک بگیریم و بقیه مهریه ببخشیم، تو میری و خونتو ازاد میکنی و برای ادامه روند طلاق توافقی اون چک را از ما پس میگیری. من فکر میکنم اونها قصد به تاخیر انداختن و موکول کردن رد و بدل کردن چک به جلسه طلاق قاضی و گذشت چند ماه و سپس تعیین مبلغ منزل را دارن تا خونه گرونتر بشه و بتونن بیشتر پول بگیرند! میترسن مثل خودشون که تقلب کردند من هم تقلب کنم.
اره ایشون از من میترسه و خودم هم متوجه شدم. فکر میکنه برای تلافی میگم برگرد سر زندگیت. همچنین یقین داره که من با پدرش برخورد سختی خواهم داشت و شکی در این موضوع نداره. ایشون در شهرش اعتراض میکرد که من منزل ترک کردم تو چرا برای من شرط میذاری! حتما فکر میکرده ایشون که ترک کرده دست برتر داره و میتونه برای من شرط بذاره و با افتخار برگرده.
من سالها قبل ردپای پدرشو در درگیری های خونم دیده بودم اما پدرش خودشو به بی خبری میزد. اما موقعی که درگیری بالا گرفت اومد وسط و دقیقا مشخص شد چیکاره هست و نقشش چی بوده. ریز زندگی منو تا ریز تصادفات منو در جاده کرج- شمال میدونست این موجود فضول. در حال حاضر مثل روباه دوباره عقب نشینی کرده و دخترشو جلو انداخته اما دستش برای من کاملا رو شده و الان میفهمم قصد داشت اون بلای اقتصادی که سر زنش اورد از طریق دخترش سر من دربیاره و نتونست. من با پدرش هیچوقت خوب نمیشم.
به صورت بدون مبالغه میگم که این زندگی اگر 6 سال ادامه پیدا کرد به دلیل کوتاه اومدن من در درگیری ها و فشار وارد نکردن من به ایشون بود و اگر من نبودم ایشون زیر 6 ماه طلاق گرفته بود.
در تمام درگیری های ما پدرش دخالت میکرد. کاش پدرش یک معتاد بود اما هرگز نمیدیدمش. پدرش باعث ننگ من در خانواده خودم شد. من با این موقعیت شغلی و خانوادگی و سن 36 سال باید به جای پله های زایشگاه و به اغوش کشیدن فرزند خودم باید پله های دادگاه بالا پایین برم.
من چقدر از خانوادم خجالت میکشم با رفتار حیوانی پدر این دختر سر یک ماشین بی ارزش؟؟ من به خانوادم راجب ماشین چی بگم؟ راجب درخواست کل مهریه بر خلاف توافقات زبونی اولیه عمل کردن اونها چی بگم؟! به افراد ناموفقی که در اطرافم هستند و به خودشون جسارت صحبت کردن و نصیحت کردن منو میدن چی بگم؟ به چند نفرشون بگم بشما مربوط نیست ؟؟؟! بهترین حالت برای من این هست که دیگه پدرشو نبینم و نیاد جلو چشمم. زن من این موضوع کاملا فهمیده.
برای من نوشتید <<اگر قصد برگشت به زندگی دارید اعتماد همسرتون رو جلب کنید>>.
برای اعتماد سازی با همسرم میتونم چیکار کنم؟ نقاط مثبت ببینید من با خواهر ایشون -مادرش و بقیه فامیلش درگیری ندارم. غیر از بهبود رابطه با پدرش اگر موردی برای اعتماد سازی هست بفرمایید.
علاقه مندی ها (Bookmarks)