به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 14
  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 21 تیر 99 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,339
    امتیاز
    22,823
    سطح
    93
    Points: 22,823, Level: 93
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 527
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger First ClassOverdrive
    تشکرها
    3,264

    تشکرشده 3,442 در 1,036 پست

    Rep Power
    148
    Array

    دعواهای همیشگی و خسته کننده بر سر خانواده همسر

    سلام به همه
    من‌سالهاست که اینجا عضو هستم ولی یه مدتی به خاطر بچه ها و مشکلات نتونستم بیام
    شاید از بچه های قدیم منو بشناسند
    خیلی خسته و درمونده شدم
    حدود ۱۳ ساله ازدواج کردم و دو تا بچه دارم ،که پنج ساله و هفت ساله هستن
    خیلی کم پیش اومده با همسرم سر موضوعی که متعلق به خانواده اش نباشه دعوا کرده باشم حدود ۸۰ درصد دعواهامون سر اونا بوده متاسفانه وقتی دعوامون میشه من خیلی عصبی میشم و رفتارم تحت کنترلم نیست و این شده چماقی از طرف همسرم که همیشه بر سر می کوبه
    اخرین دعوامون برمی گرده به ۳ روز پیش که خییلی شدید بود،موضوع این بود که قبل عید به همسرم هی می گفتم به پدر و مادرم یه زنگ بزنه چون دو هفته ای بود که سر نزده بودیم بهشون اونم هی زنگ نزد بعد تو ایام عید هر روز به خانوادش زنگ می زد و من بهش گفتم چطور به اونا زنگ می زنی هر روز ولی به خانواده من دو هفته می گفتم بزنگ زنگ نزدی اونم گفت چون خانواده من همیشه به من کمک می کنند و پول می دن اما خانواده تو چی خلاصه دعوامون بالا گرفت
    الانم قهر
    هر روز چندین بار به اونا زنگ می زنه و همیشه در جریان همه کارهای ما هستند که کجا میریم کجا ممی ایم کی میریم و خلاصه خیلی با اونا قاطیه و گاهی حس می کنم بیشتر متعلق به اوناست تا ما
    ذهنم همش درگیره که الان فلان چیزو بهشون میگه یا الان اونجاست و به من نمی گه چون چند بار شده رفته اونجا و به اونا گفته به الهه نگید من اونجا بودم
    تور خدا راهنمایی کنیم
    [align=center]خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد
    بلکه کسی است که با مشکلاتش مشکلی ندارد .[/align]

  2. #2
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط eghlima نمایش پست ها
    موضوع این بود که قبل عید به همسرم هی می گفتم به پدر و مادرم یه زنگ بزنه چون دو هفته ای بود که سر نزده بودیم بهشون اونم هی زنگ نزد بعد تو ایام عید هر روز به خانوادش زنگ می زد و من بهش گفتم چطور به اونا زنگ می زنی هر روز ولی به خانواده من دو هفته می گفتم بزنگ زنگ نزدی اونم گفت چون خانواده من همیشه به من کمک می کنند و پول می دن اما خانواده تو چی خلاصه دعوامون بالا گرفت .
    با توجه به تاپیک های گذشته ی شما
    حساسیت زیاد، زود رنجی، تمرکز بر برخی مسائل غیر ضرور و ... که دارید باعث شده که مشکلات و مسائل کوچک در زندگی مشترکتون بیشتر بچشم بیان و تنش ها بالا بگیره بصورتی که همسرتون بیش از پیش متوجه خانوادشون باشن و برای بیان حرف هاشون به اونها نزدیک تر بشن. این نزدیکی سبب خروج مسائل شخصی شما و زمینه ساز دخالت های دیگران هست.
    این شمایید که اینبار مسبب دعوا و قهر شدید چون بحث خانواده ی همسر رو پیش کشیدید و این کار از اساس اشتباست.

    در ابتدا عرض کنم هیچ الزامی نیست که همسرتون بخاطر دو هفته نداشتن دیدار با خانواده شما با اونها تماس بگیرن! این برقراری ارتباط و احترام مسلتزم این هست اولا رابطه ی همسرتون با شما قوی بشه و ثانیا اجباری بر این امر نداشته باشن و کاملا دل و ذهن هماهنگ و طالب باشه.

    نقل قول نوشته اصلی توسط eghlima نمایش پست ها
    من خیلی عصبی میشم و رفتارم تحت کنترلم نیست و این شده چماقی از طرف همسرم که همیشه بر سر می کوبه.
    نقل قول نوشته اصلی توسط eghlima نمایش پست ها
    هر روز چندین بار به اونا زنگ می زنه و همیشه در جریان همه کارهای ما هستند که کجا میریم کجا ممی ایم کی میریم و خلاصه خیلی با اونا قاطیه و گاهی حس می کنم بیشتر متعلق به اوناست تا ما .
    اما چرا چنین هست؟ و چگونه با این مسئله برخورد کنم؟!

    ( من در تاپیک گذشته هم این موضوع رو برای یکی از دوستان باز کردم )

    ۱. حساسیت ها، زودرنجی، تفکرات منفی، خشم و ... رو
    کاهش بدین و سعی کنین با کمک مقالات سایت و مشاوره تخصصی به اونها غلبه کنین.

    ۲.
    اعتماد سازی کنین. ( بدین صورت که شنونده و مشاوره ی خوبی برای همسرتون باشین تا حدی که این جرأت رو داشته باشن که بتونن بدون نگرانی از سرزنش، تمسخر، توهین و در کل تنش تمامی آنچه که در ذهنشون هست رو برای شما بیان کنن و نگرانی از عکس العمل شما نداشته باشن.)
    این هم بر میگرده به اینکه شما تحمل خودتون رو بیش از پیش بالا ببرین و
    آرامش و صبر رو اولویت خودتون قرار بدین.

    ۳. بجای شکایت، فشار و تحمیل، بروز ناراحتی و ... روی
    تحکیم رابطه با همسرتون تمرکز کنین و‌ از انجام یا بیان آنچه که غیر ضرور هست و مانع ایجاد آرامش خواهد شد خودداری کنین.

    ۴. صبر و آرامش رو در خودتون تقویت کنین و
    اتفاق های خوب و ارزشمند در زندگی مشترکتون رو در نظر بیارید و سعی کنید جنبه های مثبت رو تقویت کنید.

    ۵.
    به نیازها و خواسته های همسرتون دقت کنین و اجازه بدین در فضایی مطلوب بتونن درباره ی آنچه مد نظر دارن صحبت کنن.

    ویرایش توسط سحر بهاری : یکشنبه 17 فروردین 99 در ساعت 09:03

  3. 2 کاربر از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده اند .

    gholam1234 (یکشنبه 17 فروردین 99), Mvaz (یکشنبه 17 فروردین 99)

  4. #3
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 21 تیر 99 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,339
    امتیاز
    22,823
    سطح
    93
    Points: 22,823, Level: 93
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 527
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger First ClassOverdrive
    تشکرها
    3,264

    تشکرشده 3,442 در 1,036 پست

    Rep Power
    148
    Array
    سلام
    خیلی خیلی ممنون از پاسخ کاملتون
    امروز تولد همسرم بود و من براش تولد خیلی کوچیک گرفتم بماند که اصلا تشکر نکرد و هم چنان قهر هستن ولی من دلم گرم شد
    یکی از مشکلات اساسی من با ایشون قهر های طولانی ایشون هست که جای هر گونه حرفی رو می بنده و برای کوچکترین چیز قهر های طولانی می کنه
    مساله بدی شمافرمودید به خاطر رابطه ی بد من و همسرم اون به سمت خانوادش کشیده میشه والا خیلی وقتا رابطه ی ما خوب هم بوده ولی ایشون باز هم جندین بار با خانوادش حرف می زده و گاهی از زندگیمون می گفته
    ایشون خیلی وقتا خیر زتدگی بابا و مامانشو به زندگی خودمون ترجیح داده و خیلی وقتا اونا رو با من
    حرفاتون واقعا خوب و تاثیر گذار بود
    چطور می تونم خشمم را کنترل کنم و از حساسیت و زوم کردنم روی مسایل غیر ضرور کم کنم
    گاهی واقعا دست خودم نیست و رفتارها و کارهاشون عصبیم می کنه و تو طول روز گاهی ذهنمو مشغول می کنه
    خیلی وقتا حس می کنم داره کاری برای خانوادش می کنه و نمی خواد به من بگه
    یا میره پیش خانوادش و به اونا می سپره که با من چیزی نگن که چند باری پیش اومده و باعث ذهن خراب و عدم اعتماد من‌شده
    خواهش می کنم منو راهنمایی کنید و جز اینحا جایی رو ندارم

  5. کاربر روبرو از پست مفید eghlima تشکرکرده است .

    سحر بهاری (دوشنبه 18 فروردین 99)

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 فروردین 03 [ 05:33]
    تاریخ عضویت
    1391-7-15
    محل سکونت
    زیر باران
    نوشته ها
    775
    امتیاز
    24,207
    سطح
    94
    Points: 24,207, Level: 94
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 143
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class10000 Experience PointsOverdriveSocial
    تشکرها
    2,329

    تشکرشده 1,634 در 590 پست

    Rep Power
    161
    Array
    سلام اقلیما

    پاسخ پاراگراف آخرت ( خیلی وقتا حس میکنم....)
    این که براتون مینویسم رو خودم هم دارم تمرینش میکنم و تاحالا خیلی نتیجه امیدوارکننده بود برام:
    هر وقت برای فردیت خودمون به عنوان یک انسان مستقل و هدفمند و آزاد ارزش قائل باشیم کمتر پی کنکاش و تجسس رفتارهای همسر میریم خصوصا رفتارهایی که میشه به راحتی ازش گذشت.
    اینجوری کانونی در خانواده تشکیل میدیم که جاذبه داره نه دافعه.
    موفف باشید.

  7. #5
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط eghlima نمایش پست ها
    یکی از مشکلات اساسی من با ایشون قهر های طولانی ایشون هست که جای هر گونه حرفی رو می بنده و برای کوچکترین چیز قهر های طولانی می کنه .
    خواهش میکنم

    علل قهر کردن های طولانی و مداوم به مسائل زیر برمیگرده؛


    ۱.
    فقدان فضای گفتگوی صمیمی و بیان صحیح نیاز و خواسته_ نگرانی از واکنش طرف مقابل و در نتیجه عدم حل مسئله و جایگزین شدن قهر

    ۲. الگوهای غلط و باج گیری عاطفی


    الگو گیری اشتباه در گذشته از رفتارهای والدین یا افرادی که سرکوب گر و زورگو بودن یا تربیت غلط در زمان شکل گیری شخصیت باعث توسل آگاهانه به قهر در این افراد میشه، بصورتی که باج گیری عاطفی میکنن تا با این ترفند کار رو پیش ببرن و رضایت مخاطبشون رو برای اهدافشون بدست بیارن.

    ۳. نفی وظایف


    گاهی قهر کر ن به این دلیل هست که فرد با سلب مسئولیت وظایف خودش رو رها میکنه و در اینصورت به همسرش انتقال میده که از اون هیچ انتظاری نداشته باشه. این نوع قهر باعث میشه کمتر سرزنش بشن و پاسخگوی بی مسئولیتی های اخیر خودشون نباشن.

    ۴. عزت نفس آسیب دیده یا پایین


    در شرایطی که در معرض اختلاف عقیده یا رفتارهای نچندان مهم دیگران قرار میگیره دچار زودرنجی میشه و یا با حساسیت بالا در رفتارهای اونها بدنبال بی ارزش سازی میگرده که فلانی مثلا با چنین رفتاری قصدش توهین بمن بود، که حتی در صورت آشتی مجدد این مشکل پابرجا هست.


    اما چاره چیست؟

    *
    گفتگوی صحیح

    فقدان گفتگو یا گفتگوی ناموفق یکی از عللی هست که باعث قهر میشه.
    برای گفتگو نیاز هست وقتی مشکلی پیش میاد شما با
    صبر و آرامش سعی کنین درباره ی مشکل پیش آمده صحبت کنین. این هم نیاز داره به اینکه اولا شنونده خوبی باشین و ثانیا فرد مقابل نگران عکس العمل شما نباشه و ثالثا در فضایی به دور از تنش صورت بگیره.
    اگر تمایل به گفتگو نداشتن براشون روی یک برگه بنویسین یا بصورت یک پیام اینترنتی یا پیامک ارسال کنین.

    در گفتگو به نیازها، نگرانی ها و ... طرف مقابلتون هم فکر کنین و حق به جانب صحبت نکنین.
    نیاز هست همسرتون از خودش دفاع کنه و دغدغه های ذهنیش رو بیان کنه تا احساس ظلم پذیر بودن و شکست نداشته باشه و در نتیجه فرصت بروز واکنش هایی مثل تلافی و قهر رو از دست بده.

    *
    دوری از پرخاش و هیجانات منفی

    برای این امر باید هنگام درگیری لفظی و خشم
    روی اعصاب و رفتار خودتون کنترل داشته باشین و طرف مقابل رو آماده ی واکنش های اشتباه نکنین و این فرصت رو ازش سلب کنین.

    نکات مهم؛

    حذف پاداش یا اجابت سریع درخواست ها در زمان قهر

    با کم توجهی و اجابت نکردن خواسته ها در زمان تنش و قهر میتونین
    مانع تقویت رفتار غلطی مثل قهر و جلوگیری از تکرار مجدد اون بشین و در نتیجه فرد رو ترغیب به تبادل نظر کنین.

    تفکیک مسائل و طبقه بندیشان با توجه به ارزشمندی اونها

    مسائل رو تفکیک و ارزش اونها رو بررسی کنین.‌ برخی مواقع این شما هستین که روی یک مسئله نچندان مهم مانور میدین و همین
    باعث تقویت رفتارهای غلطی مثل قهر خواهد شد . ( مثل همین مسئله عدم تماس با والدینتون )

    وقتی میدونید مقصر شما هستید

    در اینصورت پا پیش گذاشتن، قبول اشتباه و ابراز پشیمانی میتونه باعث رفع کدورت بین شما و همسرتون و مانع قهر های طولانی باشه.


    نقل قول نوشته اصلی توسط eghlima نمایش پست ها
    مساله بدی شمافرمودید به خاطر رابطه ی بد من و همسرم اون به سمت خانوادش کشیده میشه والا خیلی وقتا رابطه ی ما خوب هم بوده ولی ایشون باز هم جندین بار با خانوادش حرف می زده و گاهی از زندگیمون می گفته
    ایشون خیلی وقتا خیر زتدگی بابا و مامانشو به زندگی خودمون ترجیح داده و خیلی وقتا اونا رو با من .
    رفتارهای بد نه، رفتارهای اشتباه.
    بله گاهی رابطه خوب هست و باز شاهد چنین امری هستیم چون مسئله از ریشه درمان نشده و بر میگرده به همون پست اول

    علل خروج مسائل از زندگی مشترک به بیرون از خانه؛

    * عدم اعتماد سازی ، شنیده شدن و فقدان گفتگوی صحیح
    * شکایت مکرر، تحمیل و بروز حساسیت مدوام
    * عدم بررسی خواسته ها و نیازهای همسر
    * عدم صبر و خویشتن داری و بروز خشم در زمان بحث
    و...

    نقل قول نوشته اصلی توسط eghlima نمایش پست ها
    چطور می تونم خشمم را کنترل کنم و از حساسیت و زوم کردنم روی مسایل غیر ضرور کم کنم.
    خیلی وقتا حس می کنم داره کاری برای خانوادش می کنه و نمی خواد به من بگه
    یا میره پیش خانوادش و به اونا می سپره که با من چیزی نگن

    باخواندن مقالات مربوط در سایت و کمک گرفتن از مشاوره تخصصی سایت







    ویرایش توسط سحر بهاری : دوشنبه 18 فروردین 99 در ساعت 09:29

  8. #6
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 21 تیر 99 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,339
    امتیاز
    22,823
    سطح
    93
    Points: 22,823, Level: 93
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 527
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger First ClassOverdrive
    تشکرها
    3,264

    تشکرشده 3,442 در 1,036 پست

    Rep Power
    148
    Array
    سلام دوست عزیزم
    ممنون بابت راهنمایی خوبتون
    والا همسر من بیشتر اوقات پدر و مادرش با هم قهر هستن ومن فکر می کنم از اونها یاد گرفته
    من همیشه برای اشتی پیش قدم می شم
    ولی دیگه نمی خوام اینکارو کنم و این بار من هم مصمم هستم به ادامه این اوضاع و تو این یه هفته اصلا با هم حرف نزدیم
    حتی براش تولد هم گرفتم و براش پیام تو اینستا هم گذاشتم ولی دریع از یه تشکر
    خیای از نظر روحی داغون و خسته هستم
    و دیگه حوصله منت کشی ندارم
    به من بکید در حال حاضر چی کار باید کنم تا مرحله ی بعد بتونم باهاش صحبت کنم
    هشت روزه الان قهره
    از طرفی بچه کلاس اولی دارم و با این اوصاع باید همش خودم باهاش سر و کله بزنم و اصلا تمرکز و انرژی ندارم
    توروخدا بگید چی کار کنم

  9. #7
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    خواهش میکنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط eghlima نمایش پست ها
    حتی براش تولد هم گرفتم و براش پیام تو اینستا هم گذاشتم ولی دریع از یه تشکر .

    فرصت هایی مثل جشن تولد، آمدن مهمان، رابطه و ... نمیتونن جایگزین درمان های ریشه ای بشن و همچنان مشکل پابرجا خواهد بود.
    بب
    ینید
    اگر دوست دارین رفتار همسرتون تغییر پیدا کنه باید ابتدا رفتار خودتون تغییر بدین و سپس بجای دعوا و بروز خشم گفتگو رو جایگزین کنین .( طبق پست های بالا )

    در اینصورت هست که بجای پاک کردن صورت مسئله، مسئله رو حل میکنین.

    نقل قول نوشته اصلی توسط eghlima نمایش پست ها
    به من بکید در حال حاضر چی کار باید کنم تا مرحله ی بعد بتونم باهاش صحبت کنم.
    برای استارت هم همونطور که عرض کردم ؛

    با استفاده از مقالات سایت، کتاب ها و مشاوره
    خشم خودتون رو کنترل کنین و از طرفی حساسیت های خودتون رو کمرنگ کنین.

    از پرداختن به مسائل جنجالی و غیر ضرور که در نهایت سبب بروز دعوا میشه
    خودداری کنین و با هنرمندی، آرامش و گفتگوی مؤثر پیش برید. ( طبق پست های بالا )

    شما رفتارهای عادی داشته باشین و حالا از هر طریق که راحت هستید به همسرتون بگین بهتر هست در مورد مسائلی که مد نظر داریم بجای قهر با هم صحبت کنیم چون
    فکر نمیکنم با قهر کردن بتونیم متوجه نیازها، خواسته ها و پرسش های هم بشیم. هر وقت احساس کردی میتونیم با هم یه صحبت صمیمی داشته باشیم بهم اطلاع بده.









  10. کاربر روبرو از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده است .

    Eram (پنجشنبه 21 فروردین 99)

  11. #8
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 21 تیر 99 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,339
    امتیاز
    22,823
    سطح
    93
    Points: 22,823, Level: 93
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 527
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger First ClassOverdrive
    تشکرها
    3,264

    تشکرشده 3,442 در 1,036 پست

    Rep Power
    148
    Array
    سلتم ممنون که همراهم هستید
    واقعا انگار به بنبست رسیدیم و راهی نداریم
    می دونم اگه بهش بگم باهم حرف بزنیم میگه من حرفی ندارم با تو بزنم و یا میکه با حرف زدن مساله درست نمی شه
    نزدیک ده روزه که قهریم
    روانم بهم ریخته
    دلم نمی خواد مثل همیشه پا پیش بذارم
    کلامی باهام حرف نمی زنه و من هم همین طور
    نمی دونم چی کار کنم
    می دونم که میگه حرفی ندارم که بزنم و دیگه نمی تونم شکستن غرورومو ببینم
    چی کار باید کنم

  12. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 فروردین 03 [ 05:33]
    تاریخ عضویت
    1391-7-15
    محل سکونت
    زیر باران
    نوشته ها
    775
    امتیاز
    24,207
    سطح
    94
    Points: 24,207, Level: 94
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 143
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class10000 Experience PointsOverdriveSocial
    تشکرها
    2,329

    تشکرشده 1,634 در 590 پست

    Rep Power
    161
    Array
    سلام
    یه پیشنهاد: اینکه سکوت مطلق و بی محلی مطلق نباشید. مثلا وقتی شام درست کردی بگو همگی بفرمایید شام حاضره.
    سلام کردن و... رو داشته باش.یه حداقل هایی رو نگه دار،دیگه نیاز به منت کشی هم نیست چون اصلا شبیه قهرکرده ها نیستی. یعنی شما داری سیگنال های آشتی رو میفرستی پس حالا توپ توی زمین حریفه و باید آقا پیش قدم بشه و سیگنال جواب رو ارسال کنه.
    توی این مدت زندگی خودت رو مستقلانه و حتی فعالانه با بچه ها با حداقل توقع از همسر ادامه بده و اگر دل و دماغ نداری بعضی مسئولیت هاتو کم کن.مثل آشپزی ساده ،نظافت منزل کمتر و بیشتر به خودت و روحیه ات و بچه ها برس تا اوضاع به روال سابق برکرده.

  13. 2 کاربر از پست مفید Eram تشکرکرده اند .

    Samin28 (چهارشنبه 27 فروردین 99), سحر بهاری (شنبه 23 فروردین 99)

  14. #10
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 21 تیر 99 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,339
    امتیاز
    22,823
    سطح
    93
    Points: 22,823, Level: 93
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 527
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger First ClassOverdrive
    تشکرها
    3,264

    تشکرشده 3,442 در 1,036 پست

    Rep Power
    148
    Array
    سلام
    ممنون از راهنماییتون
    ما رابطمون بهتر شده ولی مشکلات همچنان باقی ست
    و من میخوام دیگه نذارم همه چی بهم بریزه و خورده خورده مشکلاتمو با کمک شما حل کنم
    اولین مشکل من که خودمم می دونم اشتباهه ولی چیزیه اذیتم می کنه تماس های تلفنی زیاد هنسرم با خاتواده شه البته خودش میگه اینطور نیست و روزی نهایتا یه بار ولی خوب میخواد من اذیت نشم
    چطور با این مساله برخورد کنم که ذهنم منو به این افکار نکشونه من همش میگم جرا به پدر و مادرش نی تونه چند بار زنگ بزنه ولی به من نه می دونم اشتباه می کنم ولی فکرم منو اذیت می کنه
    دومین مساله می خوام بهش این فرصتو بدم تا با مدل خودش بهم محبت کنه نه با مدل من

    لطفا بهم کمک کنید حالا که اوضاع خوبه مشکلاتو حل کنم
    بازم ممنون


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:03 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.