به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3
  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array

    به کمکتون نیاز دارم

    سلام.

    امیدوارم حال همگی خوب باشه.

    یک مشکلی پیش اومده که مستأصل شده ام و نمی‌دونم چیکار کنم.

    من یک خواهر بزرگتر دارم که حدود ۶ سال از من بزرگتره و ایران زندگی نمیکنه و ۱۱ ساله ازدواج کرده و یک فرزند ۸ ساله دارن.


    متاسفانه همون ۱۱ سال پیش که ازدواج کرد،من با همون سنم، می‌فهمیدم انتخاب درستی نکرده. ولی متاسفانه جو بسیار متشنج اون سالهای خونه، و فشارهای خانواده و به نظرم حتی حس اینکه نکنه حضورش مانع هست برای ازدواج من، میتونم بگم ۱۰۰ در ۱۰۰ بر خلاف میل خودش جواب مثبت داد!

    انتخاب اشتباه، از تفاوت فرهنگی و تحصیلی و رفتاری خانواده ها گرفته تا تفاوتهای اخلاقی خودشون دو نفر!

    هیچ کدوم به تنهایی آدم های بدی نیستن. ولی به قدری متفاوت هستن که اختلاف و تعارض بینشون، کاملا طبیعیه!

    هر کی ظاهر زندگیشون رو ببینه فکر می‌کنه خیلی خوبه. ولی درون زندگیشون.....

    اختلاف ها بینشون از همون روزهای اول نامزدیشون شروع شد. گرچه خواهرم چیزی نمی‌گفت ولی من دقیقا از حالت های خواهرم و نوع رفتارشان با هم، متوجه میشدم.

    من تنها کسی هستم که خواهرم براش درددل می‌کنه. البته اوووه، چی بشه درددل کنه.

    خواهر من دختر بسیار مهربانی بود و محکم و مستقل. و الان تبدیل شده به کسی که از شدت استرس و اعصاب خوردی دستانش میلرزه و چند بار توی خیابون از حال رفته.

    چندین بار تصمیم به جدایی داشت که به خاطر بچشون سعی کرد تحمل کنه.
    سال گذشته به زور شوهرش رو (که خودش رو کاملا بی عیب و نقص می‌دونه ) راضی کرد برن مشاوره. بعد از چند جلسه مشاوره، مشاور به خواهرم گفته بود جدا شو. که حتی دو ماهی هم جدا زندگی کردن. ولی خب من هم خیلی باهاش حرف زدم و بالاخره مجبور شدم مامانم رو در جریان بذارم که آخرش با وساطت مامان و بابام برگشتن. جلسات مشاوره رو هم ادامه دادن ولی گویا دامادمون تغییری در رفتارش نداده و همون اش و همون کاسه.

    حالا باز متوجه شدم که این یکسال هم مرتب تنش داشته اند و خواهرم اینبار جدا دنبال جداییه. به زور ازش حرف کشیده ام و گرنه به منم نمی‌گفت.

    حالا به من میگه حق نداری به کسی بگی تا وقتی من حکم طلاقم دستم نیست.

    اینبار من سعی نکردم منصرفش کنم. چون واقعا به نظرم خواهرم داره زجر می‌کشه و منطقیش اینه که جدا بشه.

    خودش فقط نگران بچشه و می‌ترسه روی بچه تأثیر بد بذاره. ولی اینقدر که خودش اذیت شده به نظر من واقعا جدایی بهتره.

    فقط الان نمی‌دونم درسته که به کسی نگم؟ درسته تلاش برای منصرف کردنش نکنم؟ اصلا کاری ازم برمیاد؟

    واقعا باید چیکار کنم؟ میشه راهنماییم کنید؟


  2. کاربر روبرو از پست مفید Pooh تشکرکرده است .

    Mvaz (چهارشنبه 14 اسفند 98)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آذر 00 [ 07:11]
    تاریخ عضویت
    1388-1-20
    نوشته ها
    1,530
    امتیاز
    36,537
    سطح
    100
    Points: 36,537, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second ClassSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    5,746

    تشکرشده 6,060 در 1,481 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    274
    Array
    سلام pooh عزیز.

    من درکت میکنم که چقدر نگران خواهرت هستی و چقدر دوست داری که آسایش و خوشبختی ش رو ببینی و دوست داری هر کاری از دستت برمیاد واسش انجام بدی.

    فقط الان نمی‌دونم درسته که به کسی نگم؟ درسته تلاش برای منصرف کردنش نکنم؟ اصلا کاری ازم برمیاد؟

    واقعا باید چیکار کنم؟
    در جواب به این سوالاتت اول بگو چقدر خواهرت رو انسان منطقی می دونی؟

    چقدر تصمیماتش رو هیجانی می دونی؟
    از دید تو چه مشکلاتی بعد از طلاق در انتظارش هست؟
    با توجه به اینکه ایران زندگی نمیکنه یا توانایی زندگی مستقل با فرزندش در اون کشور رو داره؟
    آیا قوانین اون کشور از زنانی که single mom هستند حمایت میکنه؟

  4. 2 کاربر از پست مفید صبا_2009 تشکرکرده اند .

    Mvaz (چهارشنبه 14 اسفند 98), Pooh (پنجشنبه 15 اسفند 98)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دیروز [ 22:34]
    تاریخ عضویت
    1398-1-10
    نوشته ها
    786
    امتیاز
    23,235
    سطح
    93
    Points: 23,235, Level: 93
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,559

    تشکرشده 1,776 در 732 پست

    Rep Power
    172
    Array
    سلام

    نگرانی شما برای خواهرتون کاملا تحسین بر انگیزه، ولی اینکه خواهرتون چقدر در تصمیم اش داره کار درستی انجام میده رو هیچ شخصی نمیتونه تضمین کنه، از طرفی هم هیچ شخصی از آینده خبر نداره، این فرض رو در نظر بگیرید که در آینده هر اتفاقی بیافته همگانی که در این طلاق نقش داشتند مورد سرزنش قرار میگیرند،

    پس بهترین راه حل دوری از احساس محوری و تصمیم درست هست. اگر تصمیم گیری درست و جمعی باشه این اتفاق نمی افته. هر فردی بعد از طلاق نیاز به حمایت خانواده اش داره، اگر خانواده اش حامی اش نشوند، اتفاق بدتری می افته.

    تجربه نشون داده برای تجمیع نیرو ها و بلند کردن یک وزنه بزرگ، بعد از تصمیم گیری و روز اقدام نیست، بلکه قبل از تصمیم گیری است. به این ترتیب که کلیه نیروهایی که قراره نقش ایفا کنند از لحظه تصمیم اگر وارد گود بشوند، اون پروژه رو به طور ناخودآگاه از خودشون میدونند ولی اگر در روز آخر وارد گود بشوند قطعا انگیزه و نیروه نفرات اول رو نخواهند داشت و مهمتر اینکه نیروهای خودی بی انگیزه تر می شوند چون انتظار نزدیکی و در میون گذاشتن پروژه رو داشته اند.

  6. کاربر روبرو از پست مفید Mvaz تشکرکرده است .

    Pooh (پنجشنبه 15 اسفند 98)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:28 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.