با سلام خدمت همه دوستان عزيز
بنده از کاربران قديمي سايت هستم ولي اکانتمو گم کردم از نو ثبت نام کردم
بنده 33 سالمه فوق ليسانس شغل ازاد بسيار ادم سخت پسندي بودم خيلي جاها رفتم خواستگاري
تا اينکه خانمم که در حال حاظر 1 ساله عقديم توسط يکي از اقوام بهم معرفي شد
من از نظر ظاهر و تيپ چيزي کم ندارم وضع ماليم هم خيلي خوبه از نظر اخلاقي هم مشکلي ندارم کاملا خود ساخته
خانمم دانشجو دکترا 26 ساله پدر مادر فوت شدن ايشون هم کاملا خود ساخته يعني هردمون يک روز تلف شده تو زندگيمون نداريم
اخلاقيات عالي از هر نظر
از نظر ظاهر خوب هستن به دلم نشستن ولي با روياهاي من يکم فاصله دارن که مهم نيست
از نظر مالي ضعيف خيلي ضعيف
من خودم جهيزيه خريدم بهترين زندگي واسشون امده کردم خرجشم از چند روز بعد ز نامزدي خودم بر عهده گرفتم
کلا زندگيشون از اين رو به اين رو شد
اينجا چنتا مساله وجود داره
1 خيلي هرجا ميشنوم ميگن فلاني خيلي شانس اورده
2 بهترین زندگی واسش فراهم کردم که تو خوابم نمیدیده و همین باعث میشه بعضی مواقع پیش خودم بگم واقعا لیاقتشو داره
3 وجدان خبیثم میگه بهم این دختر حق اظهار نظر نداره حق نا راضی بودن نداره خیلی نباید واسش خرج کنی خیلی نباید بهش رو بدی باید بهش ظلم کنی مثلا اگه بگه فلان چیز میخوام وجدان خبیث میاد میگه بهم کی داشته تو فامیلتون که تو دومیش باشی و..... البته دارم با این وجدان خبیث میجنگم
من اخلاق به شدت مرد سالاری دارم و میدونم هیچ ادمی به غیر از ایشون نمیتونه تحمل کنه
نمیدونم این چیزا تاثییر حرف اطرافیانه
همه ی این اتفاقات باعث میشه نتونم از زندگی لذت ببرم
دارم همه توانمو میزارم تا از لحاظ اجتماعی همسرمو ببرم بالا تا هیچ کس نتونه بهش با چشم ترحم نگاه کنه
یکم کمک میخوام دوستان
راهنماییم کنید چکار کنم چجوری رفتار باید بکنم
ممنون
علاقه مندی ها (Bookmarks)