به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 اردیبهشت 00 [ 23:15]
    تاریخ عضویت
    1397-1-08
    نوشته ها
    150
    امتیاز
    6,509
    سطح
    52
    Points: 6,509, Level: 52
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    233

    تشکرشده 371 در 127 پست

    Rep Power
    40
    Array

    استرس در محیط کار

    نمیدونم جای درستی تاپیک زدم یا نه.
    خوشبختانه یا متاسفانه چند وقتیه تو کارم یه مقدار پیشرفت کردم. میگم خوشبختانه خوب چون حقوقم بیشتر شده و به هر حال تجربه و چالش جدیدیه و متاسفانه چون مسئولیت های قبلیم هم همچنان گردنمه و خیلی از کارها رو نمیرسم یا دیر میرسم انجام بدم و خیلی از مسائل هم از زیر دستم در میره که با توجه به ماهیت پروژه ای و اهمیت زمان در کارمون خیلی داره هم به شرکت و هم به خودم آسیب میزنه. مثلا الان به خاطر تحریم ها مشکل متریال داریم و 99 درصد متریالی که انبار کارفرما بهمون میده دست دومه و احتمال خرابیشون به شدت بالاست. بقیه شرکتها نفر حرفه ای میفرستن تا جنسها رو چک کنه و تحویل بگیره ولی شرکت ما خودم نمیرسم برم یا اگر هم برم انقدر عجله دارم و گوشیم زنگ میخوره مجبورم سریع تحویل بگیرم یا بقیه بچه هامون هم برن انقدری وارد نیستن که بتونن تشخیص بدن. خیلی وقتا مشکل کمبود نفر داریم، کارها عقب میمونه به خاطر این مسئله و البته چند باری هم درخواست دادم که بابا باید نفر اضافه کنیم و مدیرمون هم قبول داره ولی متاسفانه تا الان نفر حرفه ای مناسب پیدا نشده.
    این مسائلی که گفتم در کنار یه سری مشکلات خودم باعث شده استرس و اضطراب شدیدی داشته باشم. قبلا هم همیشه استرس داشتم تو کار ولی الان به خاطر بیشتر شدن مسئولیتهام این قضیه خیلی زیاد شده. کار به جایی رسیده که تو حموم و دستشویی هم گوشیمو با خودم میبرم! و در عین حال از شنیدن صدای زنگ گوشی اعصابم میریزه به هم! میام خونه از شدت نگرانی برای کارهای روزهای آینده هیچ کاری نمیکنم. نه ورزش میکنم نه اتاقمو مرتب میکنم نه مثل سابق به کارهای خونه میرسم. بگذریم که خیلی شبها انقدر دیر میام خونه مستقیم با لباس میفتم میخوابم! شبا کابوس کارو میبینم مثلا خواب میبینم همه از شرکت رفتن و من تنهایی سر پروژه هی زور میزنم میخوام همه کارهارو بکنم و خیس عرق از خواب میپرم :|
    خیلی وقت ها به سرم میزنه کلا از این فیلد بیام بیرون ولی بعد فکر میکنم اصلا چیکار بکنم! حیفم میاد 10-12 سال از عمرم رو توی این کار گذروندم و حالا از صفر بخوام شروع کنم. (با فرض اینکه اصلا جای دیگه ای کار مناسب آینده دار پیدا بشه!)
    بعضی وقتا سعی میکنم که یکم ریلکس و آروم باشم دقیقا همون مواقع گند زده میشه تو کار و مثلا یه قضیه ای رو فراموش میکنم پیگیری کنم و استرسم بدتر دوباره برمیگرده
    خلاصه به قول پرویز سوریلند "اسیر شدیم" :)
    صد درصد همه آدمها تو کارشون موارد مشابه این مسائل رو تجربه میکنن. میخوام بدونم چه راهکاری برای کم کردن اضطراب و استرس وجود داره. آیا با توجه به این شرایطی که گفتم دارم میشه تا حد زیادی بهش غلبه کرد یا لازمه وضعیت و شرایط کارم رو هم تغییر بدم؟

  2. 4 کاربر از پست مفید scarface تشکرکرده اند .

    gholam1234 (جمعه 17 آبان 98), Mvaz (جمعه 17 آبان 98), zolal (دوشنبه 20 آبان 98), الهه زیبایی ها (جمعه 17 آبان 98)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دیروز [ 00:06]
    تاریخ عضویت
    1396-1-29
    نوشته ها
    815
    امتیاز
    26,013
    سطح
    96
    Points: 26,013, Level: 96
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 337
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,591

    تشکرشده 2,297 در 744 پست

    Rep Power
    203
    Array
    باسلام
    بیشتر حرفاتون برام اشناست....
    خواهر منم چند سالیه به قول شما همین اسیری رو داره..
    نه میتونه کارو ول کنه نه از حجم زیاد و استرس زیادش کم کنه...رییس بخش هم موافقه که باید نیرو بیارن ولی به بهانه هایی نمیاره ....
    تازه خواهر من متاهله و بجه هم داره!!چند سالیه داره با این وضعیت سر میکنه...هیچ تغییر به درد بخوری هم اعمال نشده
    کم کم به همین شرایط خو میگیرید!!
    ادمهایی مثل شما و خواهرم که خیلی از جونشون مایه میذارن
    و مسئو لیت پذیری شون بالاست خیلی خوش به حال مدیراشونه و خودشون نه!!فک کنم شمام مثل ایشون کلا تو هر کاری وقتی اروم و شادو ریلکس اید که کارها همه چی به نحو احسن انجام بشه مهم هم نیست کار وظیفه شما بوده یا نه ...در هر حال شما دلیلی پیدا میکنید که خودتون دست به کار بشید...

    از کار نیایید بیرون ولی درست و حسابی با مدیرتون صحبت کنید هر پاسخی رو ازش قبول کنید جز اینکه زمان بدید بهش.
    موفق باشید

  4. 4 کاربر از پست مفید الهه زیبایی ها تشکرکرده اند .

    Mvaz (جمعه 17 آبان 98), scarface (یکشنبه 19 آبان 98), محمد89 (دوشنبه 20 آبان 98), zolal (دوشنبه 20 آبان 98)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    امروز [ 18:31]
    تاریخ عضویت
    1398-1-10
    نوشته ها
    786
    امتیاز
    23,235
    سطح
    93
    Points: 23,235, Level: 93
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,574

    تشکرشده 1,776 در 732 پست

    Rep Power
    172
    Array
    سلام جناب اسکارفیس

    یک فلش بک به گذشته شاید بتونه بهتون کمک کنه.

    زمان قبل از کارتون، فقط دنبال یه کار بودید، هزار دلیل هم داشتید تا جایی پیدا کنید که سر کار برید.

    این فلسفه چرایی که شما به کار کردن نیاز داشتید یا بهتر بگم فلسفه " کار "، الان میتونه به کمکتون بیاد.

    یه مثال میزنم:

    شما با هدف خرید ماست و نون از خانه بیرون میروید، در مسیر که به نانوایی می رسید در صف به هر دلیلی با نفرات دیگر بحثتون میشه و فکرتون درگیر این مشاجره میشه و تنها با خرید یک نان به خانه بر میگردید. در مسیر هم یکسره دارید در ذهنتون به واقعه نانوایی فکر میکنید، که اگر این کار و میکردم بهتر بود، اگر اوونو میگفتم بهتر بود. شاید هزار بد و بیراه هم هم به نفراتی که در مشاجره بودند، بدهید.
    به خونه که می رسید، متوجه نداشتن ماست میشوید، ولی هم چنان براتون بی اهمیته، چون ذهنتون درگیر دعوای نونواییه. با گذر زمان، بیشتر نداشتن ماست رو حس میکنید.

    نتیجه:

    هدف اصلی خرید ماست و نون بوده، ولی به خاطر یک مسئله فرعی ما از هدف اصلی مون باز موندیم. از طرفی یک نیاز هم که ارزش شخصیت ما بوده حفظ نشده و به خودمون هم احترام نگذاشتیم.



    پس مهم اینه که با خودتون مقرر کنید، فلسفه شما از کار کردن چیه؟

    برای رسیدن به این کار کردن چه استراتژی خواهید داشت؟

    اونوقت اگر در این مسیر باشید، آرامش دارید، اگر از این مسیر خارج بشید، نا آرام خواهید بود. دیگه مشکلات و چالش های کار براتون به جای استرس، جذاب خواهد بود.

    مثال:


    هدف من کسب درآمد و روزی حلال هست برای گذران زندگی ام و بتونم حس مفید بودن رو در خودم زنده کنم و خدمتی هم به دیگران کنم.

    استراتژی من هم اینه که از کارم کم نگذارم، همیشه هم پایبند هدفم باشم و در مسیر کار کمکی هم از دستم بر بیاد به دیگران بدم.



    در زمانی که دارم کار میکنم، مشکلات مدیریتی یا پیرامونی که من در پیدایشش نقشی ندارم، دیگه تمرکز من رو به هم نمیزنه، چرا ؟ چون دارم با در مسیر موندن در هدفم لذت میبرم و مسائل حاشیه ای منو اذیت نمیکنه.


    حالا اگر کار ها بیشتر از توانم شد، از اون ها انصراف میدم، چون دیگه نمی تونم زندگی کنم ( هدف اول) ، دیگه احساس مفید بودن ندارم و همیشه نالان و خسته ام و از کار های انجام نشده ناراحت ( هدف دوم) چون خسته و فکری هستم، دیگه نمیتونم برای دیگران وقت بگذارم و خدمت کنم ( هدف سوم)

  6. 5 کاربر از پست مفید Mvaz تشکرکرده اند .

    gholam1234 (جمعه 17 آبان 98), scarface (یکشنبه 19 آبان 98), محمد89 (دوشنبه 20 آبان 98), zolal (دوشنبه 20 آبان 98), الهه زیبایی ها (جمعه 17 آبان 98)

  7. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دیروز [ 12:41]
    تاریخ عضویت
    1398-6-08
    نوشته ها
    1,063
    امتیاز
    23,459
    سطح
    94
    Points: 23,459, Level: 94
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 891
    Overall activity: 54.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,685

    تشکرشده 2,219 در 904 پست

    Rep Power
    221
    Array
    با سلام.
    بنده نیز چنین مشکلی داشته و تا حدودی نیز الان دارم. بعلاوه یک مشکل دیگر که یکی از وظایف من، تذکر دادن و یادآوری وظایف دیگران و پیگیری کار کردن افراد دیگه هست که وقتی میبینم بقیه بصورت هر دم بیلی کار میکنن، اعصابم خورد میشه و تمرکزم رو از دست میدم.

    در ارتباط با مشکلتون، mvaz خیلی خوب راهنمایی کردن، بایستی ببینین هدفتون از کار کردن چیه و نذارین مسائل حاشیه ای اذیتتون کنه.
    البته این روش برای انسانهایی که از وجدان کاری بالایی برخوردارن، خیلی سخته. ولی خب چیکار میشه کرد، خیلی مسائل هست که دست ما نیست.
    مثلا مشکلات عدیده ای در محل کار ما هست، ولی بقیه انگار نه انگار که این مشکلات هست و خودشونو به بیخیالی میزنن. خب آدم این چیزا رو میبینه ناراحت میشه. من در این موارد، تلاشمو میکنم که شرایطو عوض کنم. حالا اگه جواب نداد، دیگه خودمو اذیت نمیکنم (هر چند اکثر موارد، شرایط تغییر نکرد!).

  8. 3 کاربر از پست مفید gholam1234 تشکرکرده اند .

    scarface (یکشنبه 19 آبان 98), zolal (دوشنبه 20 آبان 98), الهه زیبایی ها (جمعه 17 آبان 98)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 اردیبهشت 00 [ 23:15]
    تاریخ عضویت
    1397-1-08
    نوشته ها
    150
    امتیاز
    6,509
    سطح
    52
    Points: 6,509, Level: 52
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    233

    تشکرشده 371 در 127 پست

    Rep Power
    40
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط الهه زیبایی ها نمایش پست ها
    فک کنم شمام مثل ایشون کلا تو هر کاری وقتی اروم و شادو ریلکس اید که کارها همه چی به نحو احسن انجام بشه مهم هم نیست کار وظیفه شما بوده یا نه ...در هر حال شما دلیلی پیدا میکنید که خودتون دست به کار بشید...
    دقیقا! حالا جدیدا یکم دارم بهتر میشم ولی همچنان مشکلاتی که از توان و حوزه دسترسیم خارجه هم اذیتم میکنه.

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mvaz نمایش پست ها
    پس مهم اینه که با خودتون مقرر کنید، فلسفه شما از کار کردن چیه؟

    برای رسیدن به این کار کردن چه استراتژی خواهید داشت؟

    اونوقت اگر در این مسیر باشید، آرامش دارید، اگر از این مسیر خارج بشید، نا آرام خواهید بود. دیگه مشکلات و چالش های کار براتون به جای استرس، جذاب خواهد بود.
    سلام. خوب هدف اصلیم درآمد هستش و در کنارش کسب تجربه و آماده شدن برای پوزیشن های بهتر و اتفاقا یکی از دلایلی که میخوام این مشکل نگرانیم رو حداقل کمتر کنم به این خاطره که در آینده بتونم کارهای حساس تر و مهم تر رو هم با تمرکز و مدیریت بهتر انجام بدم. این کار فعلیم شاید تمرین خوبی برای این قضیه باشه ولی یه وقتایی دیگه واقعا فشار بیش از حد میشه. به قول شما آدم دیگه زندگی نمیتونه بکنه، ولی انصراف هم گفتنش راحته چون در عمل یه موقع باز میبینی کاره افتاده گردنت :) حالا صحبت کردم باهاشون قرار شده از اول ماه یه نفر جدید اضافه بشه. دیروز اومد باهاش قرارداد هم بستن.

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mvaz نمایش پست ها
    هدف من کسب درآمد و روزی حلال هست برای گذران زندگی ام و بتونم حس مفید بودن رو در خودم زنده کنم و خدمتی هم به دیگران کنم.

    استراتژی من هم اینه که از کارم کم نگذارم، همیشه هم پایبند هدفم باشم و در مسیر کار کمکی هم از دستم بر بیاد به دیگران بدم.



    در زمانی که دارم کار میکنم، مشکلات مدیریتی یا پیرامونی که من در پیدایشش نقشی ندارم، دیگه تمرکز من رو به هم نمیزنه، چرا ؟ چون دارم با در مسیر موندن در هدفم لذت میبرم و مسائل حاشیه ای منو اذیت نمیکنه.
    درسته ولی مشکلم از جایی شروع میشه که واقعا کاری از دستم بر نمیاد ولی کارفرما این چیزا حالیش نیست و نتیجه میخواد! اینجاست که کله م به سمت انفجار میره :)

  10. 2 کاربر از پست مفید scarface تشکرکرده اند .

    zolal (دوشنبه 20 آبان 98), الهه زیبایی ها (یکشنبه 19 آبان 98)

  11. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 07 آبان 01 [ 21:11]
    تاریخ عضویت
    1393-1-11
    محل سکونت
    مگه فرقی داره!؟
    نوشته ها
    809
    امتیاز
    24,401
    سطح
    95
    Points: 24,401, Level: 95
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 949
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,979

    تشکرشده 3,495 در 804 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    191
    Array
    به نظر میرسه ارتقای شغلیتون به سمت مدیریت بیشتره. بعضی وقتای تصمیمای یه مدیر برای یه شرکت خیلی راهگشاست تا اینکه خودش بره یه کار خاصیو انجام بده.
    اگه نیرو کم دارید در خواست نیرو بدین. مطمئن باشین کارفرما با مدیران شما وقتی ببینن شما دارین بدون هیچ شکایتی کارای همه رو انجام میدین دلیلی برای استخدام نیرو نمی بینن. اینو خودتونم بهتر از من می دونید.

  12. 3 کاربر از پست مفید m.reza91 تشکرکرده اند .

    scarface (جمعه 24 آبان 98), zolal (دوشنبه 20 آبان 98)

  13. #7
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 اردیبهشت 03 [ 14:52]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    90,341
    سطح
    100
    Points: 90,341, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,823

    تشکرشده 6,798 در 2,375 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با سلام

    -به نظرم وقتی فردی پُست بهتری میگیره ( ارتقا شغلی ) باید بیشتر کار کنه و این بیشتر کار کردن ها، به معنای طیف کارهای مختلف نیست و اصلا ،حرفه ای نیست این جوری
    یکی از عوامل استرس همینه .... اینکه ما و ظایف مختلفی در یه شرکت انجام بدیم بدون تمرکز به موضوع..
    وقتی تمرکز پراکنده باشه در اون حوزه ، دیرتر رشد می کنیم ...که این نه به نفع شرکت هست و نه خود فرد ...
    ولی متاسفانه در داخل کشور این ایراد به برخی مدیران پایه گذار گرفته میشه ...
    بععضی موقع ها شرکت دست و بالش خالی هست ...آدم خب ، انجام میده و چقدر خوب که تمام گروه زحمت می کشند
    ولی فاجعه موقعی هست که سیاست گذاری ها اشتباه باشه ( مثلا مدیر بگه آقای فلانی هست دیگه جای 5 نفر کار میکنه )


    -مطلب بعدی آموزش در شرکته !
    اگه تمام تلاش خودتون را کردید و نیروی مد نظرتون را با قیمت دلخواه پیدا نکردید ،،،یه فردی که پایه های اولیه را داره استخدام کنید و آموزشش بدید
    خب تو این مدت یه سختی هایی کل افراد شرکت متقبل میشند ( بازه محدود ) .....ولی امید دارنند که ،،دارنند پرورش سازی میکنند و شرکت را بزرگ می کنند با توجه به نیاز محصول !



    -یه اسکرام مستر استخدام کنید در شرکتتون، تا گردش بین نیروها و مدیران اصلی ، خوب باشه ( دغدغه های اعضای تیم ) ،،، و این استرس ها کم تر بشه .
    مثلا الان شما دغدغه دارید ....یه نفر باید این درد و دل ها را بشنوه و راه حلی براش پیدا کنه با صحبت با مدیران .....دیگه نباید شما فشار این مسائل را تحمل کنید
    یا اگه بودجه تامین نیست خودتون مطالعه داشته باشید ( مدیران ارشد )



    موفق باشی.
    ویرایش توسط باغبان : دوشنبه 20 آبان 98 در ساعت 03:14

  14. 2 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    scarface (جمعه 24 آبان 98), zolal (دوشنبه 20 آبان 98)

  15. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 06 تیر 02 [ 18:30]
    تاریخ عضویت
    1389-10-26
    نوشته ها
    101
    امتیاز
    10,730
    سطح
    68
    Points: 10,730, Level: 68
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 120
    Overall activity: 50.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    197

    تشکرشده 342 در 91 پست

    Rep Power
    32
    Array
    سلام دوست عزیز
    دوستان به نظرم خیلی راهکارهای خوبی ارائه دادن.
    من میخوام یکم همدردی کنم. من خودم دقیقا شرایط استرسی کار رو درک میکنم و الان توی اون شرایط قرار دارم!
    ولی یک بار برای همیشه باید ادم تکلیفش رو مشخص کنه. من خودم رو شناختم. و میبینم در شرایطی که کارفرما وجود داره هر قدر هم که من تلاش کنم مهارت کسب کنم باز هم احتمالا یه دلیلی هست که کارها طبق برنامه پیش نره. تصمیمم رو هم گرفتم. بعد از این پروژه دیگه پروژه ای برنمی دارم. یعنی میخوام سبک کارم رو تغییر بدم. الان هم نمیتونم رها کنم چون تعهد اخلاقی دادم و گر نه همین الان این کار رو رها میکردم. بگم البته من هم کم هزینه بابت این کار نمیدم. رشته من طوریه که ذاتا کارهاش پروژه محوره و من با این تصمیم دارم از سالها ی زیادی از تحصیلم میگذرم و فقط احتمالا بخش کوچکی اش رو استفاده میکنم!
    البته نمیدونم ایا اگر مدل کارم رو عوض کنم با همه سختی هایی که اولش داره ایا این استرس کمتر میشه یا نه. اما ارزشش رو داره.
    چون من فهمیدم برای خودم توی زندگی ارامش درجه اول اولویت داره نه درامد نه پرستیژ اجتماعی. خود کیفیت زندگی برام مهمتره.
    شما هم با خودتون دو دو تا ۴ تا کنید. اولویت اولیه زندگیتون رو پیدا کنید.
    وگرنه به قول دوستمون شرایط در این شغل بعیده که به نفع شما تغییر کنه. شاید شما به استرس داشتن عادت کنید!
    موفق باشید.

  16. 3 کاربر از پست مفید محمد89 تشکرکرده اند .

    gholam1234 (شنبه 30 اسفند 99), scarface (جمعه 24 آبان 98), zolal (دوشنبه 20 آبان 98)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:32 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.