به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 21
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 آبان 98 [ 14:42]
    تاریخ عضویت
    1398-7-17
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    74
    سطح
    1
    Points: 74, Level: 1
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 39.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    رابطه با مرد متاهل

    سلام به همگی
    آمدم اینجا چون راهی دیگه نداشتم خسته ام . سوالی توو ذهنمه که ب کسی هم نمیشه بگم
    من 34 سالمه 16 سال پیش عقد کردم و بعد از دوماه جدا شدیم یه خواستگاری سنتی و هل هلکی بود همه چی بعد ازون رفتم سراغ چت روم ها و با پسری آشنا شدم مثه من بود توو اعتقادات و اخلاقیات ی دوستی یهویی و طولانی در حد چت و تل تا اینکه بعد از یکسال قرار گذاشتیم همو دیدیم و به خاطر دین و علاقه زیادمون صیغه خوندیم و ارتباطی پر از هیجان داشتیم من از عقدم ناراحت بودم و اونم پسری بود که هم مذهبی بود هم گرم بود هم من اولین دختر واقعی خاارج از چت بودم که قرار گذاشته بودیم حدود دو سال گذشت و ازم خاستگاری کرد و من بخاطر خاطره عقدم قبول نکردم و اونم رفت بعد دو سال من با یکی دیگه نامزد کردم متاسفانه اونم به نتیجه نرسید و بهم خوردم سه سال اون نامزدی طول کشید خلاصه بعد دو سال ازون نامزدی از طریق چتهای سابقم از سر بیکاری به همون پسره دوستم پیام دادم و اونم خوشال که پیدام کرده گفت آیدیمو گم کرده و دمبالم بوده باهم چت کردیم و فهمیدم ازدواج کرده سه ساله گفت از سر نیاز به ازدواج اینکارو کرده و تقصر منه که ردش کردم و گفت دختری که گرفته صرفا مذهبیه و نتونسته احساس و علاقشو جذب کنه و از سر احترام به خواندش نمیخاسته جدا بشه و خلاصه ما دوست شدیم بازم بارها صیغه خوندیم و بهم زدیم باهم بحثمون میشد ولی باز بهم برگشتیم الان حدود 4 ساله باهمیم توو این مدت محرم بودیم و البته اون بچه دار هم شد علاقه زیادی بهش دارم خیلی در همه مراحل کار و زندگیم کمکم میکنه همراهمه باهم رابطه کامل داریم دوسش دارم اونم داره ولی هی یاد قدیم میکنم که ردش کردم و اون رفته ازدواج کرده ناراحت میشم و هی قهر میکنم هیچ وقت مهریه امو که فقط چند شاخه گل بود نداد همیشه با غصه جدا میشدیم و من میبخشیدم الان که مهریه چیزای دیگه میزاریم میگیره برام ولی یاد اون روزا میکنم هی میگم ارزشمند نیستم برات چون هیچوقت برام کار یا خرید خاصی نکرده هر جا بخامش هست هر چی بخام میده بهم ولی خودش اقدامی نداره میگه میترسم دوست نداشته باشی ازین ناراحتم که هم سخت میخامش هم متاهله هم اونم منو زیاد دوس داره و جز تاهلش و خاطرات رها کردنم در گذشته چیز بدی نداره اصن پریشونم نمیدونم چه کنم ؟ ترس این رابطه پنهانی تااا ابد به گردنمه از طرفی تنهایی و نیاز به حضورش همیشه به دلمه اصن درگیرم انگار چه کنم کمکم کنید

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 مرداد 00 [ 00:24]
    تاریخ عضویت
    1392-10-04
    محل سکونت
    چه فرقی میکنه
    نوشته ها
    127
    امتیاز
    9,442
    سطح
    65
    Points: 9,442, Level: 65
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 208
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    819

    تشکرشده 166 در 90 پست

    Rep Power
    31
    Array
    من اون روی سکه رابطه شمام.
    یه زنی که از رابطه و عشق بازی شوهرش با یکی دیگه داره رنج میبره..
    اگه زندگی ش رو نمیخواست چرا بچه دار شد..
    فقط امیدوارم زن ش هیچ وقت نفهمه...
    اگر دوستتون داره باهاش ازدواج کنید طعم زندگی واقعی با یک مرد متاهل رو بچشید
    این رابطه پنهانی چیزی جز سراب نیست

  3. کاربر روبرو از پست مفید رنگین تشکرکرده است .

    میس بیوتی (شنبه 11 آبان 98)

  4. #3
    Banned
    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 دی 02 [ 13:45]
    تاریخ عضویت
    1394-2-15
    نوشته ها
    1,099
    امتیاز
    18,366
    سطح
    86
    Points: 18,366, Level: 86
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 484
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    271

    تشکرشده 1,106 در 598 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام نادیا خانوم
    من میخوام شما رو برگردونم به 16 سال پیش
    آیا شما اون موقع شاد تر نبودید
    راحت تر نبودید
    اون دختر شاد اون دختر غیر وابسته و رها اون دختری که اصلا به ازدواج فکر نمی‌کرد و سپرده بود دست خدا حتی با وجود و اوج نیازجنسی و قسمت
    اون دختر کجاست الان
    حقیقت تلخ ولی ما هر چه بیشتر میگزره روانمون عوض بهبود بد تر میشه
    این حاصل نوع نگرش ما به زندگیه
    اگر ما دنیا و آخرت رو متصل بدونیم به هم و بدونیم ما برای ابد اومدیم دیر شدن ازدواج اصلا معنایی نمیده
    حالا موقعش شد با فرد درست ازدواج میکنی شاید موقع اون زمان اصلا اخرت باشه و مطمان باش لذت اون دنیا خیلی بیشتر از این دنیاست
    ویرایش توسط خادم رضا : چهارشنبه 17 مهر 98 در ساعت 17:26

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 خرداد 01 [ 02:25]
    تاریخ عضویت
    1396-9-29
    نوشته ها
    147
    امتیاز
    5,314
    سطح
    46
    Points: 5,314, Level: 46
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 144 در 79 پست

    Rep Power
    28
    Array
    سلام
    خانم عزیز آخه کدوم مردی وقتی می خواد یه رابطه موازی غیر رسمی داشته باشه از این جنس حرفا نمی زنه؟ کی تصمیم می گیره از کسی که برای تمام عمرش نمی خواد حفظش کنه بچه دار بشه؟ کسی که به احترام خانوادش ازدواج کنه حاضره رسوایی به بار بیاره و احترامی که جلب کرده رو از دست بده؟ با احترام به شما و اعتقادات شما این آقا اگر می خواست از طریق دیگه ای تنوع طلبی خودش رو ارضا کنه چقدر باید هزینه می کرد؟ خانم گرامی زندگی رو جدی بگیر. یه نامزدی هولهولکی؟ یه دوستی یهویی؟ میان وعده نباشید. به فکر زندگی و آینده خودتون باشید اگه به اون زن بینوا هم فکر نمی کنید.

  6. کاربر روبرو از پست مفید Parastou تشکرکرده است .

    m.varna (سه شنبه 26 آذر 98)

  7. #5
    Banned
    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 دی 02 [ 13:45]
    تاریخ عضویت
    1394-2-15
    نوشته ها
    1,099
    امتیاز
    18,366
    سطح
    86
    Points: 18,366, Level: 86
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 484
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    271

    تشکرشده 1,106 در 598 پست

    Rep Power
    0
    Array
    میدونید چرا بعضی مردها انگار نه انگار راحتن ازدواجم نمی‌کنند و با هیچکسی هم نیستن چون حامل نطفن در هر سنی
    شما هم اگر سنت برات مهم بخاطره بچه میتونی فیریز کنی و هر موقع مورد مناسبی پیدا کردی باردار بشی

    اصلا بحث من اینه اون آقا حتی اگر بعنوان زن دوم با شما ازدواج کنند مطمان باشید یه چشتان اشک یه چشتان خون چون عشق تقسیم کردنی نیست
    اگرم صرفا فقط رفع نیازه خیلی راهای دیگه هست برای رفع نیازتان نه خراب کردن یه زندگی آروم یه خانوم دیگه

  8. کاربر روبرو از پست مفید خادم رضا تشکرکرده است .

    m.varna (سه شنبه 26 آذر 98)

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 22 فروردین 99 [ 14:50]
    تاریخ عضویت
    1398-7-08
    نوشته ها
    48
    امتیاز
    970
    سطح
    16
    Points: 970, Level: 16
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    56

    تشکرشده 45 در 29 پست

    Rep Power
    0
    Array
    امروز دو بار اومدم تو این تاپیک جواب بدم، هر دو بار نوشته‌هام پرید.
    شاید حکمتی داشت، چون حرفام کوبنده بود.
    خلاصشو میگم.
    ایشون که باهاش رابطه دارین یه ادم پست و پلید و خائن و دروغگو و پنهانکار هستن.
    شما میتونستین بهترین ازدواج رو داشته باشین و حماقت خودتون و ذات پلید ایشون باعث شد گند بزنین به جوونیتون.
    خانوم محترم ایشون فقط و فقط برای نیاز جنسی شما رو میخوان، من تضمین میکنم، قول میدم با زن اولش هم حساااابی حال میکنه، احتمالش بالاست با دخترای دیگه هم باشه.
    دخترای با ارزش تو دوران دوستی هم متوجه بشن نفر دوم رابطه هستن، طرفو با خاک یکسان میکنن که انقد بی‌ارزش شماردشون.
    اون وقت شما تو تَوَهُم این هستی که آخ چقد عاشقمه.
    شما فقط وسیله جنسی هست، با شما یه مدل حال میکنه، با خانوم اولش یه جور، اصلا خیال نکن علاقه‌ای وجود داره.
    به جای اینکه یکی بخوابونی در گوشش و با لگد پرتش کنی از زندگیت بیرون که گند زده به جوونیت ..........
    واقعا چِندِشت نمیشه که .......
    اوف دیگه نمیتونم ادامه بدم.

  10. 2 کاربر از پست مفید دختر شاد 69 تشکرکرده اند .

    mehrdad_m (جمعه 03 آبان 98), میس بیوتی (شنبه 11 آبان 98)

  11. #7
    Banned
    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 دی 02 [ 13:45]
    تاریخ عضویت
    1394-2-15
    نوشته ها
    1,099
    امتیاز
    18,366
    سطح
    86
    Points: 18,366, Level: 86
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 484
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    271

    تشکرشده 1,106 در 598 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط خادم رضا نمایش پست ها
    اون دختر شاد اون دختر غیر وابسته و رها اون دختری که اصلا به ازدواج فکر نمی‌کرد و سپرده بود دست خدا حتی با وجود و اوج نیازجنسی و قسمت
    اون دختر کجاست الان
    خخخخخ دختر شاد 69 شنگول(ببخشید اومدم بنویسم شیطون گفتم شاید توهین بشه) نکنه بخاطر این متن بالا اومدی
    میبینی خواهر مردم چقدر در اذیتن
    قضیه اون آدمه شد که گفت مجبورم میفهمی
    الهی که خدا همه اونایی که در رنجن به برکت اربعین اباعبدالله همه رو از رنج راحت کنه
    راستی بچه ها جاش اینجا نبود ولی برای من هم دعا کنید حداقل آرامش دلم
    در پناه حق
    یاعلی مدد
    ویرایش توسط خادم رضا : پنجشنبه 18 مهر 98 در ساعت 00:01

  12. کاربر روبرو از پست مفید خادم رضا تشکرکرده است .

    دختر شاد 69 (پنجشنبه 18 مهر 98)

  13. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 25 آبان 98 [ 00:18]
    تاریخ عضویت
    1391-9-15
    نوشته ها
    336
    امتیاز
    7,732
    سطح
    58
    Points: 7,732, Level: 58
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 52.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    626

    تشکرشده 656 در 231 پست

    Rep Power
    46
    Array
    سلام دوستان
    چقدر عصبانی و پرخاشگر جواب دادید ، ایشون خودشون میدونن که در یک راه اشتباه افتادن، و دنبال یک راه حل هستند اینجوری که شما پاسخ دادید که بنده خدا فرار میکنه بهتره که تذکری هم اگه میخواهید ارائه بدید در کمال خونسردی و آرامش باشه،
    همه را دوست میدارم و همه دوستم میدارند

    او که به ظاهر دشمن است، از در دوستی در می آید، بسان حلقه ای طلائی در زنجیر خیر و صلاح من


    فلورانس اسکاول شین

  14. کاربر روبرو از پست مفید malakeh تشکرکرده است .

    Mvaz (پنجشنبه 18 مهر 98)

  15. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 06 تیر 02 [ 18:30]
    تاریخ عضویت
    1389-10-26
    نوشته ها
    101
    امتیاز
    10,730
    سطح
    68
    Points: 10,730, Level: 68
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 120
    Overall activity: 50.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    197

    تشکرشده 342 در 91 پست

    Rep Power
    32
    Array
    سلام دوست عزیز
    من نه نمیخوام پاسخ کوبنده بدم نه میخوام شما رو به ماورا حواله بدم.
    اون آقا رو هم قضاوت نمیکنم. این که میگه به شما علاقه داره. فرض کنیم اصلا ایشون درست بگه.
    من میگم اصلا شما صرفا از زوایه خودت به موضوع نگاه کن.
    یه آقای متاهل چقدر ممکنه که از همسرش جدا بشه و بیاد با شما زندگی کنه؟ اگر به فرض همسر اولش بفهمه و جدا بشه فکر میکنید اون آقا شما رو مقصر از هم پاشیدن زندگی اش نمیدونه؟ چقدر احتمال داره اون عشقی که دنبالش هستید رو بهتون بده؟
    من میخوام یه حدس بزنم. اگر اشتباهه بفرمایید. من فکر میکنم شما هنوز در خاطرات دوران خوبی که با اون آقا داشتی هستی.
    شما یه زمانی نه گفتید و اون رابطه رو خاتمه دادید.
    خیلی چیزها در زندگی بازگشت پذیر نیستن. تاپیک بنده رو ببینید. آدم خیلی وقتها تصمیم هایی میگیره و بعدا با نتایجش روبرو میشه.
    سعی کنید این آقا رو فراموش کنید. شاید خیلی سخت باشه. ولی اگر واقع بینانه نگاه کنید آینده ای در این رابطه برای شما نیست.

  16. 2 کاربر از پست مفید محمد89 تشکرکرده اند .

    malakeh (پنجشنبه 18 مهر 98), Mvaz (پنجشنبه 18 مهر 98)

  17. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 25 آبان 98 [ 00:18]
    تاریخ عضویت
    1391-9-15
    نوشته ها
    336
    امتیاز
    7,732
    سطح
    58
    Points: 7,732, Level: 58
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 52.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    626

    تشکرشده 656 در 231 پست

    Rep Power
    46
    Array
    شما وقتی سری دوم رفتید بهش پی ام دادید و متوجه شدید که ازدواج کردن باید ارتباط رو برای همیشه کات میکردید، اما حالا گذشته و دیگه زمان به عقب بر نمیگرده، به قول دوستمون فقط یک لحظه خودتون رو بزارید جای همسر ایشون فکر کنید شما خواستگاری ایشون رو پاسخ مثب داده بودید و الان شما همسر این اقا بودید و همسرتون با وجود یه بچه یک رابطه کامل پنهانی داره، ولی چیزی که جالب بود برای من شما بیشتر از این ناراحت بودید که ایشون برای شما هدایای گرانبها نمیخرن اگه اشتباه برداشت نکرده باشم البته .

    برای خودتون ارزش قائل بشید و بنشینید فکر کنید آیا زندگی ارزش این همه استرس و نا آرامی رو دارد؟ یک تصمیم بزرگ بگیرید تو زندگیتون با تمام سختی ها با تمام وسوسه شدن ها یک روز برای همیشه این شخص رو از زندگی خودتون و خودتون رو از زندگی این آقا حذف کنید ، متاسفانه شما تنها شخصی نیستید که در این رابطه ها هستید،خانوم هائی هم هستند که همسر دارن و وارد اینجور روابط میشن، من نیاز شما رو نادیده نمیگیرم ، ولی این نیاز رو جایی براش انرژی بزار و انرژی بگیر که ارزشش رو داشته باشه، 4 سال پیش شما 32 سالتون بود ، جدای از اینکه تو این 4 سال ممکنه بخاطر بودن در یک رابطه اشتباه فرصتهائی رو از دست داده باشید ولی حرف اصلی من اینه که شما 4 سال بزرگتر شدید 4 سال عاقلتر 4 سال از روی احساس و وسوسه ارتباط برقرار کردن به سمت منطقی فکر کردن و تصمیم گرفتن قدم برداشتید دیگه نه دختر 16 سال پیش هستید و نه 4 سال پیش شما باید از گذشته درس بگیرید، من اصلا به اون آقا کاری ندارم که یا واقعا در زندگیش مشکل داره یا نداره یا داره سو استفاده میکنه یا نمیکنه یا انسان تنوع طلبی یا نیست ایشون خودش میدونه و خدای خودش، ولی به شما میگم تا دیرتر نشده بیا بیرون از این رابطه،مطمئن باشید حتی اگر انقدری این آقا ر و دوست داشته باشید که حاضر بشه و حاضر باشید به عنوان همسر دوم ایشون به صورت کاملا قانونی و دیده بشید باز شما فرد خوشحالی نخواهید بود چون نمیتونید برای همیشه این آقا رو داشته باشید چون ایشون یک زندگی دیگه به همراه فامیل های همسرش دارن و اصلا وقت نمیتونن بکنن که زمان زیادی با شما یا خانواده شما باشن و مطمئن باشید از نظر مالی هم به مشکل بر خواهی خورد

    به هر حال من نظرم رو گفتم از دید گاه یک زن که هیچ وقت راضی نمیشه همسرش رو با کسی تقسیم کنه ، تصمیم سختی ولی هر چه زودتر عملیش کنی بهتره

  18. کاربر روبرو از پست مفید malakeh تشکرکرده است .

    Mvaz (پنجشنبه 18 مهر 98)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:26 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.