به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 13 , از مجموع 13
  1. #11
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    امروز [ 21:38]
    تاریخ عضویت
    1398-1-10
    نوشته ها
    785
    امتیاز
    23,048
    سطح
    93
    Points: 23,048, Level: 93
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 302
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,553

    تشکرشده 1,773 در 731 پست

    Rep Power
    172
    Array
    سلام

    شما دقیقا مطلبی رو جذب کردین که دوست دارین بشنوید.

    تا وقتی که کاملا اندیشه نکرده باشین، بچه دار شدن براتون سم خواهد بود، ممکنه محبت خودتون رو ازش دریغ کنید، چون معتقد بودین نباید بچه دار بشین.

    بهترین راه اینه که با خودتون تامل کنید، تاملی عمیق تر از بررسی مزایا و معایب بچه دار شدن. چون مقام فرزند و از اون بالاتر نعمتی که خداوند به آدم میده منزه از وارد

    شدن به چنین قیاس هایی است.

    شما مسئله های مفقوده و ناشناخته ای دارین که تا اونها رو برای خودتون حل نکنید، چرایی ادامه نسل براتون مبهم خواهد موند.

    تو دو تا حوزه به نظرم مفیده کار کنید، یکی شناخت خودتون و دیگری داشتن هدف. البته منظورم از هدف این نیست که با خودتون قرار کنید پنج سال دیگه استاد پرویز مشکاتیان بشید یا صاحب یه ماشین لامبورگینی. منظورم هدفیه که عمیقه و پایدار. هدفی که پایه های اون سست نباشه که مثلا خدایی نکرده با شکستن یک دست راه رسیدن به بهترین نوازنده سنتور بسته بشه. هدف که هیچ چیز نتونه تخریبش کنه.


    انسان ها با دیگر موجودات چند فرق اساسی دارند، یکی قدرت تعقل و اندیشه هست و دیگری قدرت انتخاب. خیلی عالی هست که شما با تعقل یه تصمیمی میگیرید. ولی برای تعقل باید چندتا مطلب رو رعایت کنید:

    1- شرایط و عوامل بیرون رو خوب دریافت کنید. ( حس های پنج گانه )

    2- اطلاعاتی رو که از حواس خودتون دریافت کردین در مرحله توهم نگه ندارین

    3- 2- اطلاعاتی رو که از حواس خودتون دریافت کردین و در مرحله توهم نگه اش نداشتین، در مرحله خیال نگه ندارین.

    4- اگر مراحل گذشته رو خوب انجام داده باشین، میتونید یه تصمیم درست بگیرید.


    مثال :

    برای ازدواج من خوب نگاه نکردم بیبینم همسرم تحصیلاتش چیه؟ ( حواس پنج گانه و شناخت ضعیف) و در ادامه کلی با شناخت محدودی که ازش پیدا کردم خیالبافی میکنم و یه تصمیم میگیرم. ولی بعدش متوجه میشم همسرم اصلا سیکل هم نداره. و همه خیالاتم از همسر تحصیل کرده بهم میریزه.

    پس بابد برای یه تصمیم درست، خوب بیبینید، خوب بشنوید، خوب لمس کنید، خوب بچشید، خوب ببوئید ( به شناخت خوب رسید) و از مرحله توهم و خیال ردش کنید تا تصمیم درست بگیرید.


    موفق باشید

  2. کاربر روبرو از پست مفید Mvaz تشکرکرده است .

    الهه زیبایی ها (جمعه 19 مهر 98)

  3. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 17 بهمن 98 [ 06:46]
    تاریخ عضویت
    1387-6-12
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    8,887
    سطح
    63
    Points: 8,887, Level: 63
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    46

    تشکرشده 37 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بچه دار که بشید راحتترین کارها به سخت ترین ها تبدیل میشه
    میخواین از خونه برین بیرون و نون بخرین؟
    باید اقلاً نیم ساعت وقت صرف کنید تا بچه و خودتون را آماده کنید و بعد بیرون برید نون بخرید
    اگه بچه تو بغلتون باشه باید به سختی پول را از توی کیفتون دربیارید و بدید به نونوا و سختتر نون را دستتون بگیرید و برگردید خونه
    بچه به بغل ، نون به دست، کلید خونه را بندازید توی قفل و در را باز کنید.
    تازه این بچه هنوز نوزاده و اذیت چندانی نداره.

    اگر بخواهید از دریچه عقلتون نگاه کنید دلایل زیادی پیدا میکنید که بچه دار نشید.
    کدوم آدم عاقلی وقت آزاد خودش را با ونگ ونگ بچه، و پوشک عوض کردن پر می کنه؟

    خیلی منطق بی رحمانه ایه که بخواهید بچه بیارید تا تنها نباشید یا بچه بیارید تا دوران پیری تون شما را نگه داره
    من اصلا آدمایی که از بچه هاشون توقع دارند وقت پیری مثل پرستار بهشون رسیدگی کنند درک نمیکنم
    خودم دو تا بچه دارم و برام خیلی هم زحمت دارن اما دارم لذتشون را می برم و لذتش به زحمتش می ارزه.
    منطق جوابگو نیست بانو.
    یا بچه دار نشید و یا اگر بچه دار شدید توقعی ازشون نداشته باشید.

  4. 3 کاربر از پست مفید SaYe_RoshAN تشکرکرده اند .

    Mvaz (سه شنبه 16 مهر 98), نیکیا (چهارشنبه 17 مهر 98), رنگین (سه شنبه 16 مهر 98)

  5. #13
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 25 آبان 98 [ 00:18]
    تاریخ عضویت
    1391-9-15
    نوشته ها
    336
    امتیاز
    7,732
    سطح
    58
    Points: 7,732, Level: 58
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 52.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    626

    تشکرشده 656 در 231 پست

    Rep Power
    46
    Array
    سلام ملیکا عزیز،

    راستش 6 یا 7 سال پیش من هم یه تاپیک ایجاد کردم با همین مضمون که از بچه دار شدن میترسیدم به غیر از دلیل اول شما مبنی بر بیماری تمام ترسها و استرس های شما در من وجود داشت و من یک ترس متفاوت دیگه ای داشتم اون موقع من از مردن خیلی میترسیدم و یک دلیلم این بود دوست نداشتم که یکی به این دنیا اضافه کنم که مردن رو تجربه کنه ...
    خلاصه اینکه من شاغل بودم و تنها یک حرف همسرم که گفت میترسم بعدها پشیمون بشیم که دیر شده باشه و این حرف خیلی من رو تو فکر برد و نشستم یک لیست در آوردم از مسئولیت ها و کارهائی که وقتی بچه دار شدیم باید بکنیم هر چی که به فکرم رسید به عنوان هدف پدر و مادر شدن در یک سر رسید نوشتم تصمیم خیلی سختی بود ولی با این حال به دکتر رفتم و تمام آزمایش ها و چکاپ های قبل بارداری رو من و همسرم انجام دادیم بلاخره وقتی جواب آزمایشم رو گرفتم نه خوشحال بودم نه ناراحت و کلی گریه هم کردم چون یک دنیا استرس و نگرانی و ترس داشتم ، از دست دادن کار، ما ماهی یکی دوبار مسافرت میرفتیم بدون برنامه ریزی همسرم میومد دنبالم سر کار یکهو سر از چالوس در میاوردیم شام میخوردیم دوباره بر میگشتیم کلا خیلی واسه خودمون حال میکردیم چه با دوستان چه خودمون تنهائی، ولی دیگه انتخابمون رو کردیم آگاهانه و با فکر بچه دار شدیم، بهترین زمان زندگی من 9 ماه بارداری من بوده و هست و تا 6 روز قبل اینکه پسرم به دنیا بیاد سر کار رفتم بگذریم که بعد یک مدت دچار افسردگی بودم چون بعد 14 سال خانه نشین شدم و شاید تا 10 ماهگی پسرم هنوز نتونسته بودم خودم رو با شرایط و مخصوصا خانه داری وفق بدم، ولی یه چیزی که تجربه کردم میخوام بهت بگم که هیچکدوم از نگرانی ها و ترس ها و استرس هائی که داشتم 98 درصدشون تحقق نیافتاد من که اصلا آدم خانه نشستن نبودم ولی الان 5 سال که خودم ترجیح دادم که سر کار نرم و روی سر بچه ا م باشم اگر میرفتم شاید از لحاظ مالی شرایط بهتری میداشتم ولی دیدگاهم این بود که یه جاهائی همه چیز مادیات نیست خدا رو صد هزار مرتبه شکر که خدا برکت داد به زندگیمون ، میدونی شاید اگر همسرم رضایت میداد الان بچه دومم هم 2 سالش می بود ولی راضی نمیشه که دومی هم بیارم و از لحاظ مسئولیت و مسائل مالی در شرایط کنونی حق رو بهش میدم ولی از نظر آینده فرزندم این حق رو بهش نمیدم چون من کلا با تک فرزندی مخالفم به دلایل مختلف ، اگر شرایط مالی خیلی عالی داشتم شاید 3 تا بچه هم می آوردم ، خیلی جالبه بدونی که از وقتی پسرم به دنیا اومد من دیگه به مردن فکر نکردم و امیدم به زندگی بیشتر شد، خیلی تغییر کردم در خیلی از موارد خدا رو شکر میکنم به خاطر حضور فرزندم در زندگیمون ، شاید خیلی سختی ها داشته باشه ، بچه که بیاد دیگه خودت نیستی ، خیلی انرژی باید بزاری از خوابت خوراکت رسیدن به خودت باید بگذری مدتها، دیگه باید هزار قسمت بشی ، باید جواب دلتنگی های مادر بزرگ پدر بزرگها خاله ها دائی ها و عمه ها عموهای بچه هم بدی یعنی مجبورت میکنن که بچه رو ببری ببیننش میگن خودت نمیای نیا ولی بچه رو بفرست روزهای خیلی شیرین و خوب و پر از مسئولیت در انتظارته به قولی هرچی که بچه ها بزرگتر میشن دغدغه هاشون واسه پدر مادرها بیشتر و بیشتر میشه به نظر من اگر نگرانی هم هست واسه دو سه سال اول نگران نباش غصه کم شدن مسافرت و تفریح و ... نخور، چون در کنار کم شدن خیلی چیزها ثروتی داری که راضی نیستی با هیچ چیزی عوضش کنی
    امید وارم تونسته باشم تجربه ام رو در اختیارت گذاشته باشم
    همه را دوست میدارم و همه دوستم میدارند

    او که به ظاهر دشمن است، از در دوستی در می آید، بسان حلقه ای طلائی در زنجیر خیر و صلاح من


    فلورانس اسکاول شین

  6. 3 کاربر از پست مفید malakeh تشکرکرده اند .

    Mvaz (جمعه 19 مهر 98), نیکیا (شنبه 20 مهر 98), الهه زیبایی ها (جمعه 19 مهر 98)


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:48 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.