به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 15 شهریور 98 [ 12:53]
    تاریخ عضویت
    1391-7-06
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    6,291
    سطح
    51
    Points: 6,291, Level: 51
    Level completed: 71%, Points required for next Level: 59
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    5

    تشکرشده 6 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    دیگه به بن بست رسیدم نمیدونم چیکار کنم

    سلام
    هشت سال ازدواج کردم یک فرزند یکساله دارم
    بعد ازدواج متوجه شدم همسرم بداخلاق و عصبی و بد دهن و دمدمیه و بسیار ایراد گیر هست
    اینهنه مدت خیلی روانشناس رفتیم اما فایده ای ننداشت تمام زندگی معتقد که من باید قبول کنم اخلاقش اینجوریه
    در طول روز شاید نیم ساعت اخلاقش معقول باشه یعنی با عصبانیت باهات حرف نزنه و طلبکار نباشه من جرات نه گفتن بهش ندارم جرات مخالفت ندارم و خودش هم میگه اره من اینجورم همین که هست.
    یک مدت گیر میداد چرا میوه نمیشوری بیاری بعد که اینکار را انجام دادم میگفت من نمیخواهم میوه چرا میشوری وقتی داری به اجبار کاری انجام میدی به خدا خسته شدم از بحث کردن از تلاش کردن و بی نتیجه بودن . من را دشمنش فرض میکنه بهش میگم اگر دوستم نداری چرا ازارم میدی برو میگه دوست دارم .
    اخه این چه دوست داشتنی هست
    من نمیدونم چیکار کنم واقعا نمیدونم
    وقتی یک مدت باهاش سرسنگینم و محلش نمیدم اخلاق خوب میشه یک کم تا دوباره باهاش مهربون میشم شروع میکنه به بداخلاقی .
    سرش درد میکنه من باید تحمل رفتارهاش را بکنم مریض میشه من باید تحمل کنم خوابش میاد من باید تحمل کنم .
    از طرفی نگرانم جدا بشم بچه ام اسیب ببینه
    نمیدونم چیکار کنم
    اگر تو زندگی من ازش هیچی نخواهم و هر چی میگه بکم باشه ما اصلا مشکلی نداریم فقط میمونه ایراد گرفتنش که اونم باید بی تفاوت باشم و اهمیت ندم اما واقعا همه اینجوری زندگی میکنن؟ این درسته؟
    تروخدا کمکم کنید

  2. #2
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    سلام

    علت تدوام چنین مشکلاتی زیاد هست اما
    نوع برخورد با این قضیه بسیار مهم و قابل تأمل هست.
    * یکی از مهمترین مسائل در مواجهه با چنین موقعیت
    هایی عدم مقابله به مثله، چون فرد به اندازه کافی درگیر استرس و ناراحتی های مختلف هست و مقابله به مثل فقط اوضاع رو وخیم تر خواهد کرد.
    عدم مقابله به مثل یعنی انتخاب سکوت و آرامش و بررسی بدور از تنش مسئله با همسر در زمان دیگر . اینجا مهم هست که شما نه انفعال رو انتخاب میکنید و نه پرخاش رو ، بلکه تبادل نظر صمیمانه رو بهترین راه تشخیص میدین.

    * مطلب بعدی
    از بین بردن زمینه های ایجاد ناراحتی و بددهنی هست. باید سعی کنید علل رو شناسایی کنید، مثلا بعضی افراد تمایل دارند شب ها بعد از صرف شام در اتاقی با نور کم دراز بکشن و موسیقی ملایم گوش کنن ... روشن کردن لامپ، سر و صدا و بر هم زدن آرامش باعث ناراحتی اون شخص خواهد شد.

    *
    رفتارها و گفتارهای مثبت ایشون رو با تشویق و برجسته کردن تقویت کنین.

    *
    نحوه ی تعامل صحیح با همسرتون رو یاد بگیرین تا بتونید به شیوه منطقی و قابل قبول درخواست های خودتون رو بیان کنین ( مثل پرهیز از بیان کلمات یا جملات منفی و آزار دهنده )

    نقل قول نوشته اصلی توسط شبنم211 نمایش پست ها
    یک مدت گیر میداد چرا میوه نمیشوری بیاری بعد که اینکار را انجام دادم میگفت من نمیخواهم میوه چرا میشوری وقتی داری به اجبار کاری انجام میدی
    *
    سعی کنید به دغدغه ها، نیازها و نگرانی های همسرتون توجه کنید و اینکار با همدلی، گوش دادن به حرف ها و در نهایت شناسایی علاقه مندی ها و موارد مهم امکان پذیر هست. پیدا کردن راه هایی برای محبت، درک و حمایت از همسر اثر مثبتی بر رابطه ی شما خواهد گذاشت .
    از روی نوشته ی شما مشخص هست که ایشان دوست داشته میوه شسته شده جلو دست باشه و ترجیحا خودتون متوجه باشید نه اینکه خودشون بیان کنن و احتمالا واکنش جالبی ندیدند که به کلمه " اجبار " اشاره کردن. این موارد زمینه ساز تنش و ناراحتی خواهد شد.

    نقل قول نوشته اصلی توسط شبنم211 نمایش پست ها
    بهش میگم اگر دوستم نداری چرا ازارم میدی برو میگه دوست دارم .
    ابن دوست داشتن کار خودش رو خواهد کرد،
    همسر شما میتونن تغییر کنن زمانی که زمینه های تغییر براشون فراهم باشه و شما هم به تغییرات دلخواه با روی باز رسیده باشین نه از سر اجبار ...
    افراد برای قرار گرفتن در مسیر تحول نیازمند پشتیبانی هستند و شما میتونید در این مسیر حامی ایشان باشید.
    مراجعات همسرتون در کنار امید جواب خواهد داد.
    من لینک تاپیک شما رو چند روز قبل برای کارشناسان محترم گذاشتم انشالله بیشتر راهنماییتون میکنند.



 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:16 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.