چرا شرایط تغییر کرده ، چرا پول و مادیات شده اولیت اول خانواده دخترا

[scarface]

سلام
شما تصور کنید خواهری دارید که سن ازدواجش رسیده و خاستگاری دارد
آیا توقع ندارید باکسی ازدواج کنه که حالا ماشین نه ولی سرپناهی داشته باشه؟؟!
یا شغل مورد اطمینانی داشته باشه؟!

یه مشاوری میگفت همونطور که اقایون الویت اولشون زیبایی هست تا جذب بشن بعد میرن سراغ
گزینه های دیگه مثل اخلاق اعتقادات و غیره

دخترها هم الویتشون بحث مالی هست اینکه مطمن باشن سرپناهی خواهند داشت و یه شغل مورد اطمینان و ظرف مقابلشون شخص یا عرضه ای هست بعد میرن سراغ گزینه های دیگه که ایا مناسب هستن یا نه.

این اصلا چیز غیرعادی نیست
حتی اگر از خانواده متوسط هم باشه باید تامین بشه.

(البته من صحبت از ماشین چند 100 میلیونی و خانه 1000 متری نمیکنما فقط بحثم ثباته مالیه که هردختری حق داره اول درموردش اطمینان حاصل کنه)

یه فرهنگی از قدیم تو جامعه مون بوده که فقط مرد تامین کننده ی خرج زندگی باشه و تا یه موقعی این قضیه واقعا امکان پذیر بود. سال 62 خدابیامرز بابام یه بلیزر خرید 190 تومن. اون موقع با اون پول میتونست 1000 متر زمین تو سعادت آباد بخره که الان با دیدن قیمتش مغز آدم سوت میکشه. میخوام بگم ملک ارزون بود. تامین مسکن مشکلی نداشت. توقعات پایین بود. طرف یه زمین میخرید توش دوتا اتاق میساخت دست زنشو میگرفت میرفت سر زندگیش.
الان دیگه اون شرایط سهل و ساده وجود نداره. خرجا کمرشکن و غیرممکن شده. ولی همچنان این توقع از مرد وجود داره که خرج ازدواج رو بده، مهریه شازده خانوم رو به دیده منت قبول کنه! شروط ضمن عقد رو تمام و کمال امضا کنه، به تنهایی خونه بخره. حالا چشمش کور دندش نرم این وسط چند تیکه از جهاز عروسم بخره دیگه!!! بعد عروس خانوم قدم رنجه کنه بره سر زندگیش
تو این اوضاع احوال مگه چند درصد دختر پسرای مجرد به تنهایی ثبات مالی دارن که همچین انتظاراتی رو از مردها دارین؟ سوپرمن هستیم ما؟!؟ این روزا خانما کشتن خودشونو واسه برابری بعد به اینجای قضیه که میرسه یهو قطع نخاع میشن؟ میشن جنس لطیف؟ دیگه تموم شد بریزید دور این تفکراتو! زن و مرد باید با همدیگه زندگی رو بسازن و جلو ببرن. کما اینکه اکثریت زوج های جوون الان دارن همین کارو میکنن.

درود


مادرم برای بنده اقدام کردن به دنبال دختر خانمی هستند برای ازدواج ، حالا دختر خانم هایی معرفی می شوند چه از طریق معرف یا اشنا ، فامیل و ...

به سه یا چهار مورد تماس گرفتیم همه اشون اولیت پول، جایگاه شغلی ، خونه و در کل شرایط مالی خوبی باید داشته باشی . تا بهت جواب بدن.

خدا شاهده دیگه دارم نا امید و دل سرد می شم. هنوز نمی پرسن شما چطور خانواده ای هستین اقا پسرتون چه طور شخصیتی داره کجا زندگی می کنید خانوداده با اخلاق ، آبرودار ، با ایمان هستید یا خیر.

اولیت چهار مورد ، پسرتون شغل دولتی هستش یا تو شرکت خصوصی کار می کنه. خونه داره یا نه . ماشین چطور.


گناه من چیه پارتی گنده ندارم تو سازمان های لعنتی دولتی استخدام یا جذب بشم.

نمی دونم به خدا دیگه دارم دل سرد می شم اصلا بیخیال بشم این همه سال خوب و با اخلاق و درست زندگی کن.

داداش کم نیاری یه موقع. از ما که گذشت ولی بگرد دنبال کسی که تو رو واسه خودت بخواد. به مهریه کم راضی باشه. سرپناه و ثبات مالی رو باید با هم بهش برسین.

[Telegramid_TrueMotion]

وقتی پول داشته باشی امکانات زیادی باهات هست
و قدرتت بیشتر میشه
و حق انتخاب هات
و شرایط زندگیت
وقتی پول نداشته باشی هم برعکس زندگی سخت میشه
این وسط اگه مشکل مالی داری اصرار به ازدواجت اشتباه هست

[میشل]

یه فرهنگی از قدیم تو جامعه مون بوده که فقط مرد تامین کننده ی خرج زندگی باشه و تا یه موقعی این قضیه واقعا امکان پذیر بود. سال 62 خدابیامرز بابام یه بلیزر خرید 190 تومن. اون موقع با اون پول میتونست 1000 متر زمین تو سعادت آباد بخره که الان با دیدن قیمتش مغز آدم سوت میکشه. میخوام بگم ملک ارزون بود. تامین مسکن مشکلی نداشت. توقعات پایین بود. طرف یه زمین میخرید توش دوتا اتاق میساخت دست زنشو میگرفت میرفت سر زندگیش.
الان دیگه اون شرایط سهل و ساده وجود نداره. خرجا کمرشکن و غیرممکن شده. ولی همچنان این توقع از مرد وجود داره که خرج ازدواج رو بده، مهریه شازده خانوم رو به دیده منت قبول کنه! شروط ضمن عقد رو تمام و کمال امضا کنه، به تنهایی خونه بخره. حالا چشمش کور دندش نرم این وسط چند تیکه از جهاز عروسم بخره دیگه!!! بعد عروس خانوم قدم رنجه کنه بره سر زندگیش
تو این اوضاع احوال مگه چند درصد دختر پسرای مجرد به تنهایی ثبات مالی دارن که همچین انتظاراتی رو از مردها دارین؟ سوپرمن هستیم ما؟!؟ این روزا خانما کشتن خودشونو واسه برابری بعد به اینجای قضیه که میرسه یهو قطع نخاع میشن؟ میشن جنس لطیف؟ دیگه تموم شد بریزید دور این تفکراتو! زن و مرد باید با همدیگه زندگی رو بسازن و جلو ببرن. کما اینکه اکثریت زوج های جوون الان دارن همین کارو میکنن.



داداش کم نیاری یه موقع. از ما که گذشت ولی بگرد دنبال کسی که تو رو واسه خودت بخواد. به مهریه کم راضی باشه. سرپناه و ثبات مالی رو باید با هم بهش برسین.

اسکارفیس عزیز،

اگه از این زاویه بهش نگاه کنید، ممکنه بتونید با اعصاب آروم تری زندگی کنید و اینقدر احساس مظلومیت و مورد سوء استفاده قرار گرفتن نکنید.

در قدیم! یه خانم نه مسئولیتی در قبال تهیه مسکن و سرپناه داشت، نه مسئولیتی در قبال تامین سایر موارد زندگی. ازش انتظار نمی رفت وسایل زندگی رو هم بصورت تمام و کمال تامین کنه.

اما امروزه، یه خانم باید هم وسایل زندگی رو تامین کنه (حالا شاااید آقا زحمت بکشه چند تیکه از وسایل خونه ای که خودش قراره توش زندگی کنه رو بخره)، هم در تهیه خونه با همسرش مشارکت کنه. به این منظور لازمه از صبح تا عصر کار کنه، اما معمولا ازش انتظار می ره به تمام مسئولیت های قبلیش در قبال کارهای خونه هم برسه. و در عین حال طراوت و شادابی زنانه خودش رو هم حفظ کنه.

قسمت جالبش اینجاست که این کارها رو انجام بده، ولی حواسش باشه طوری رفتار کنه که حس تامین کنندگی همسرش رو هم تامین کنه!!

در اغلب موارد مراقب باشه که مبادا در قبال تامین مالی ای که می کنه، انتظار داشته باشه مثلا خونه ای که براش زحمت کشیده، به نامش بشه.

تازه مهریه هم نداشته باشه که اگه یه وقت آقا حس نکنه محدودیتی برای طلاق دادنش داره.

اینطور که من می بینم خیلی از آقایون به دنبال یه سوپرمن هستن که براشون زندگی و شخصیت و همه چی بسازه. ولی در عین حال بهشون حس سوپرمن بودن هم بده.

[scarface]

اسکارفیس عزیز،

اگه از این زاویه بهش نگاه کنید، ممکنه بتونید با اعصاب آروم تری زندگی کنید و اینقدر احساس مظلومیت و مورد سوء استفاده قرار گرفتن نکنید.

در قدیم! یه خانم نه مسئولیتی در قبال تهیه مسکن و سرپناه داشت، نه مسئولیتی در قبال تامین سایر موارد زندگی. ازش انتظار نمی رفت وسایل زندگی رو هم بصورت تمام و کمال تامین کنه.

اما امروزه، یه خانم باید هم وسایل زندگی رو تامین کنه (حالا شاااید آقا زحمت بکشه چند تیکه از وسایل خونه ای که خودش قراره توش زندگی کنه رو بخره)، هم در تهیه خونه با همسرش مشارکت کنه. به این منظور لازمه از صبح تا عصر کار کنه، اما معمولا ازش انتظار می ره به تمام مسئولیت های قبلیش در قبال کارهای خونه هم برسه. و در عین حال طراوت و شادابی زنانه خودش رو هم حفظ کنه.

ممنون از اشتراک گذاشتن زاویه دیدتون ولی با اجازتون منم تو همین جامعه دارم زندگی میکنم. مشکلات خانمها و رفتار بعضی از اقایون رو هم دارم میبینم. همین الان دارم میبینم خواهرم به خاطر علاقش به کارش کمتر وقت میکنه به خونه برسه و دامادمون مسخرش میکنه (عن آقا :|) ولی مشکلاتی که خانما دارن دلیل بر نفی مشکلات بی شمار آقایون نیست. انتظارات بیجا از خانما دارن؟ اوکی قبول نکنید بحثی درش نیست. ما زیر بار حرف زور نمیریم شما هم نرید.
ولی من حرف پیچیده و عجیب غریبی نزدم. عرض کردم زن و مرد باید با هم زندگی رو بسازن. این یعنی لوازم زندگی رو با هم بخرن. خونه رو با هم تهیه کنن. اگه مالی هم دارن به اسم هردوشون باشه. حالا درآمد زن کمتره؟ اوکی اشکالی نداره مسابقه که نیست. ولی هم زن هم مرد در حد توانشون از خودشون مایه بذارن. تو کار خونه هم با هم مشارکت کنن. هر موقع هم خانم احساس کرد طراوت و شادابی زنانه ش در خطره دست به سیاه و سفید نزنه و از همسرش کمک بخواد(بگذریم که حالا مرد اگه زیر سختی و فشار روزگار قیافش شبیه غروب رباط کریم شد اصلا مهم نیست :) ) الان خوبه راضی شدین؟ بابا خیلی ساده دارم میگم زن و مرد کنار هم باشن. این قید و بندا و خرجای اضافه و غیرضروری اول زندگی رو کنار بذارن. این خیلی درخواست زیادیه؟ ظلمه به زن؟

قسمت جالبش اینجاست که این کارها رو انجام بده، ولی حواسش باشه طوری رفتار کنه که حس تامین کنندگی همسرش رو هم تامین کنه!!

نه اتفاقا یه کیلو خیار هم خریدین خیلی بی حواس از شوهرتون با امضا و اثر انگشت رسید بگیرین. بعد شب هم مهمون اومد بزنید به دیوار به رویت حضار برسونین. شیلنگ بگیرید رو اون حس تامین کنندگیش :))))
چه حرفیه این خوب اخه :)

تازه مهریه هم نداشته باشه که اگه یه وقت آقا حس نکنه محدودیتی برای طلاق دادنش داره.

گل بگیرن در اون زندگی رو که مهریه بخواد ضمانتش باشه.

اینطور که من می بینم خیلی از آقایون به دنبال یه سوپرمن هستن که براشون زندگی و شخصیت و همه چی بسازه. ولی در عین حال بهشون حس سوپرمن بودن هم بده.

اون مردی که انقدر باطنش فقیره که دنبال زنی میگرده تا بهش شخصیت بده از خوک هم پست تره.

[مدیرهمدردی]

با سلام
ضمن تشکر از نظرات و تضارب آراء scarface و میشل گرامی ، نظر صاحب تاپیک 2JZ-Engine را به این گفتگو جلب می کنم.

می بینید دیدگاه های متفاوت وجود دارد.
این شما هستید که کسی را انتخاب کنید که دیدگاهش با شما بیشتر نزدیک باشد.

امروزه دوره گذر هست. و زنان و مردان نه الگوی سنتی قدیمی را بر می تابند که در آن هم زن و مرد دوشادوش هم کار می کردند نه به الگوی تثبیت شده جدیدی رسیده اند.
بیشتر شبیه جنگ قدرت خودش را نشان می دهد.
شما نباید قبل از ازدواج خود را برای این جنگ آماده کنید.
بلکه کسی را انتخاب کن که شبیه هم و در یک جبهه واحد و همگرا باشید و هم فکر و یا حداقل تحمل نظرات هم را داشته باشید.

[باران13]

سلام دوست عزیز

به نظر من رویکردت رو تو پیدا کردن همسر یه کم تغییر بده، آدما سنشون که میره بالا محتاط میشن و قدرت ریسکشون کم میشه، شرایط جامعه امروز ما هم این محتاط بودن رو بیشتر کرده، به نظر من به جای اینکه پدر یا مادر یا کسی دیگه برات مورد پیدا کنه خودت دست به کار شو یا حداقل مثلا به خانم دوستت(جوان تر) بسپار که کسی رو بهت معرفی کنه

حالا شاید باید بپرسی چجوری؟ ببین شما یه دایم خمر رو تبعید کنی کمتر از یه ماه ساقی اون شهر جدید رو پیدا می کنه، چون مستی جزیی از وجودش! خیلی از افراد که نمی تونن تو جمع های خاصی برن علتش اینه که ارزش شاخص اون جمع ها رو ندارن یا در جهتش حرکت نمی کنن یا اصلا ارزش شاخصی تو وجودشون پرورش ندادن، به طور مثال شما نمی تونی با شکم وان پک بری تو جمعی که ورزیدگی و ظاهر جسمی زیبا یکی از مهم ترین ارزش های زندگیشون بوده، میگن 2 عامل باعث پذیرش افراد هست یکی قابل اعتماد بودن(مثل صداقت) و یکی توانایی(تجربه و آگاهی تو اون زمینه مشترک گروه)، خودت رو باید بشناسی که ارزش های اصلی زندگیت چیه؟ واقعا ارزش های زندگیتن؟! کاری که کردی در جهتشون؟ تو همین ایران خیلی جاها هست که محل رفت و آمد آدما با تیپ های خاص(مختلط)

ازدواج سنتی یه حالت مبادله کالا به کالا داره(اصلا قصد توهین ندارم) همکفو بودن عرفی خیلی توش موج میزنه، حس می کنم هیجان و صمیمیت توش پایین تر ولو تعهد توش بالاتر باشه، یه سریالی اوایل دهه هشتاد تو ایران پخش می شد به نام پزشک دهکده، تو آخرین قسمت فصل دوم سریال، نامزد سابق دکتر کویین بر می گرده یه پزشک به نام دیوید، خلاصه دکتر کویین دو دل بین دیوید و سالی! تو یه دیالوگ با زنی که روزنامه منتشر می کرده میگه که من با دیوید انگار از یه دنیاییم، ذهنم پر از حرف باهاش ولی سالی وجود من درک می کنه و می فهمه، شعله ای در درونم روشن می کنه که با کلمات قابل ابراز نیست

داداش انعطافت پایین! تفکر 0 و 1 یا همون همه یا هیچ به افکارت غالب، این تفکر همه یا هیچ یه تله ذهنی

همه اشون اولیت پول، جایگاه شغلی ، خونه و در کل شرایط مالی خوبی باید داشته باشی . تا بهت جواب بدن.

همه

احساس می کنم این خانم ها تو این کشور زندگی نمی کنند

هیچ


این بپذیر که تو فقط و فقط می تونی روی خودت اراده ات رو اعمال کنی، هر انسانی حق انتخاب داره

نمی دونم به خدا دیگه دارم دل سرد می شم اصلا بیخیال بشم این همه سال خوب و با اخلاق و درست زندگی کن.

تا زمانی که خودت رو کاملا حق و درست بدونی تغییر و پیشرفت نمی کنی!

الانم دیگه ناراحت نباش، اینو بدون که خواسته یا ناخواسته وقتت رو نگرفتن و صریحا بهت فهموندن که زندگیشون همجهت با خواسته ها، ارزوها و افکار تو نیست

امیدوارم با شهامت تر باشی